
عید، روزی است که خداوند آن را از میان دیگر روزها برگزیده و ویژه هدیه بخشیدن و جایزه دادن به بندگان خویش ساخته است ؛ به آنان اجازه داده تا در این روز بر خوان کرم او بنشینند و آرزوهای خویش را از او بخواهند.
عید همگان
امروز برای ما عید است و فردا هم برای ما عید است و هر روزی را که در آن معصیت خدا نکنیم آن روز برای ما عید است. مولا علی (علیه السلام) :"کلُّ یَوْمٍ لَا یُعْصَى اللَّهُ فِیهِ فَهُوَ عِید"(1) در هر روزی که نافرمانی خدا نکنی (گناه نکنی) آن روز عید تو است.
این فرمایش امیرمومنان(علیه السلام) اشاره به این موضوع دارد که روز ترک گناه، روز پیروزى و پاکى و بازگشت به فطرت نخستین است. در فرهنگ غنی اسلامی روزهای عید علاوه بر شادی و شادمانی آمیخته با امور معنوی و یاد خداست و در حقیقت اعیاد برخواسته از آیین های دینی و مذهبی هستند.این روایت معیار جدیدی برای عید نامیدن یک روز به ما معرفی کرده است. از منظر معنویت قدسی آن روزی که در آن شخص قدمی به خدا نزدیک شود یا دست کم از خدا دور نشود روز عید است و شایسته است که آن شخص آن روز را جشن بگیرد.
عید فقط جسمانی نیست؛ عید باید روح انسان را نیز جلا دهد،عید واقعی عیدی است که روح انسان شاد باشد، عیدی است که انسان مقرب درگاه الهی شده باشد، پس مبادا با آلودگی، غفلت از یاد خدا،لباس عصیان بر تن و انگشتر ستم بر دست، ماه رمضان را به پایان بریم و توشه ای جز حسرت برنداریم.
خطب امیر المۆمنین على بن ابى طالب(علیه السلام) یوم الفطر فقال: «ایها الناس! ان یومکم هذا یوم یثاب فیه المحسنون و یخسر فیه المبطلون و هو یوم اشبه بیوم قیامکم، فاذکروا بخروجکم من منازلکم الى مصلاکم خروجکم من الاجداث الى ربکم و اذکروا بوقوفکم فی مصلاکم وقوفکم بین یدى ربکم، و اذکروا برجوعکم الى منازلکم رجوعکم الى منازلکم فی الجنة. عباد الله! ان ادنى ما للصائمین و الصائمات ان ینادیهم ملک فی آخر یوم من شهر رمضان ابشروا عباد الله فقد غفر لکم ما سلف من ذنوبکم فانظروا کیف تکونون فیما تستانفون.»(2)

نماز عید امام رضا(علیه السلام)
یک روز مامون به امام رضا(علیه السلام) پیشنهاد کرد که نماز عید را شما بخوانید. امام رضا قبول نکرد. اما با اصرار و فشار به امام رضا گفت: که نماز عید را شما باید بخوانی. تا آنکه حضرت فرمود: اگر مرا از این امر معاف دارى، خوشتر دارم و اگر معاف نکنى، همچنان که پیغمبر و امیر المۆمنین علیهما السلام نماز عید خواندند می خوانم» مامون هم که رسول الله را ندیده بود گفت:«هرگونه خواهی بخوان. » مامون به اداره دربارش دستور داد سرداران و تمام مردم صبح زود در خانه امام رضا (علیه السلام) حاضر باشند.
مردان و زنان و کودکان در میان راه و پشت بامها بر سر راه امام رضا (علیه السلام) نشستند، و سرداران و لشکریان در خانه آن حضرت گرد آمدند، چون خورشید طلوع کرد، امام (علیه السلام) غسل نمود و عمامه سفیدى که از پنبه بود، بسر گذارد، یک سرش را روى سینه و سر دیگر را میانه دو شانه انداخت و دامن به کمر زد و بهمه پیروانش دستور داد چنان کنند.
آنگاه عصاى پیکان دارى بدست گرفت و بیرون آمد، پا برهنه بود و پیراهن خود را هم تا نصف ساق به کمر زده بود چون حرکت کرد،سر به سوى آسمان بلند کرد و چهار تکبیر گفت، که گویا آسمان و دیوارها با او هم آواز بودند، سرداران و مردم آماده و سلاح پوشیده و بهترین زینت را نموده، دم در ایستاده بودند، سپس امام رضا (علیه السلام) نزد در ایستاد و فرمود:«اللَّه اکبر، اللَّه اکبر، اللَّه اکبر، [اللَّه اکبر] على ما هدانا، اللَّه اکبر على ما رزقنا من بهیمة الانعام، و الحمد لله على ما أبلانا»
شهر مرو از گریه و ناله و فریاد به لرزه در آمد، سرداران چون امام رضا (علیه السلام) را پا برهنه دیدند، از مرکبهاى خود فرود آمدند و کفشهاى خود را به کنار گذاشتند، حضرت پیاده راه می رفت و در سر هر ده قدم می ایستاد و سه تکبیر مىفرمود. از خانه تا صحرا همینطور رفت یک ولولهای شد و همچنان روحانیتی داشت که شهر تکان خورد. به مامون گفتند: «اگر این نماز عید خوانده بشود حکومت تو برچیده میشود. بالاخره آمدند و امام رضا را از وسط راه برگرداندند.(3)
پس نمازی نماز عید است که طاغوت را بلرزاند.
کلام آخر:
"اللَّهُمَّ اسْلَخْنَا بِانْسِلَاخِ هَذَا الشَّهْرِ مِنْ خَطَایَانَا" خدایا! همینطور که ماه رمضان را از من جدا میکنی، من را هم از گناهانم جدا کن.
پی نوشتها:
1ـ نهج البلاغه حکمت 428.
2ـ میزان الحکمه،ج 7، ص 131-132.
3ـ کافى، ج1، ص488.
زهرا انصاری نسب
بخش اخلاق و عرفان تبیان
بخش اخلاق و عرفان تبیان