واژگان تخصصي رشته " كامپيوتر "

[melika]

GIF , noun Graphics Interchange Format فرمت فايلهاي تصويري متحرک
(

Crazy talk​

برنامه اي که عکسهاي انيميشني صدادار مي سازد
http://www.‎reallusion.com/​

Ulead Gif Animator​

نرم افزاري براي ساخت تصاوير متحرگ با فرمت Gif ​

)

 

[melika]

gigabyte , noun گيگابايت ، يك بيليون بايت ، واحدي برابر با 1,073,741,824 بايت يا 1024 مگا بايت
Glitter, Gary
global , adjective کلي-فراگير-سراسري
(
در ويژوال
سراسري شدن
)
(

global arrays​

آرايه سراسري ​

global constructor​

سازنده کلي ​

global group​

گروه کلي(سراسري) ​

global object​

شي کلي ​

global operation​

عمليات کلي ​

global search and replace​

جستجو و جايگزيني کلي ​

global time​

وقت کلي ​

global variable​

متغير کلي​

)

 

[melika]

GSM , noun Global System for mobile

Google ويترين Search engine (موتور جستجو) دنيا که حدود 3 ميليارد سايت را به طور اتوماتيک مورد جستجو قرار مي دهد
Http://www.google.com​

(

Google Searcher​

نرم افزار جستجو با استفاده از گوگل ​

Google toolbar​

اين نرم افزار براي شما در اينترنت اکسپلورر يک نوار ابزار مخصوص گوگل مي سازد ​

)

 

[melika]

gopher , noun نام يكي از پروتكلهاي اينترنتي

 

[melika]

graphical , adjective گرافيکي
graphical user interface , noun رابط گرافيکي کاربران ( gui ‌)
graphics , noun گرافيک
(

EGA​

کارت گرافيکي با قدرت تفکيک 640*350پيکسل ​

adobe ImageStyler​

نرم افزاري براي کارهاي گرافيکي و ويرايش عکس و تصوير
​

analytial graphics​

گرافيک تحليلي ​

bit mapped graphics​

گرافيک طرح بيتي ​

cga (Color Graphics Adapter)​

نوعي کارت آداپتور ويدئوئي(آداپتور گرافيکي رنگي)
​

computer graphics
CGA​

Color graphics adaptor
آداپتور گرافيکي رنگي ​

PGA​

Professional Graphics Adapter ​

computer graphics metafile​

)

 

[melika]

graphics card , noun كارت گرافيك
وظيفه Graphic card يا VGA براي اين است كه بتوان در صفحه نمايش رايانه ، تصويرهاي مربوط به داده ها و اطلاعات را مشاهده نمود بايد ارتباطي بين مادربرد و نمايشگر برقرار شود ، به همين دليل كارت گرافيكي در يكي از شكاف هاي توسعه مادربرد قرار مي گيرد و يا يك كابل به مادربرد وصل مي شود و نمايش اطلاعات بر روي صفحه را كنترل مي كند.
كارت گرافيكي در رايانه داراي جايگاه خاصي است. در بيشتر رايانه ها ، كارت گرافيكي اطلاعات ديجيتال را براي نمايش توسط نمايشگر به اطلاعات آنالوگ تبديل مي نمايند. در واقع نقاط تشكيل دهنده تصوير بر روي نمايشگر پيكسل نام دارند. هر پيكسل يك رنگ را نمايش مي دهد. در نمايشگرهاي مكينتاش هر پيكسل داراي دو رنگ است (سفيد و سياه). در بعضي نمايشگر هاي امروزي هر پيكسل داراي ??? رنگ است. در بيشتر صفحات نمايشگر ، پيكسل ها به صورت تمام رنگ (True Color) هستند و داراي ??/? ميليون حالت مختلفند.
كارت گرافيكي يك برد مدار چاپي به همراه حافظه و يك پردازنده اختصاصي است. پردازنده محاسبات مورد نياز گرافيكي را انجام مي دهد.
كارت هاي گرافيكي با نامهاي زير شناخته مي شوند: كارت ويديويي،كنترل گر گرافيكي يا ويديويي، آداپتور گرافيكي يا ويديويي، شتاب دهنده گرافيكي يا ويديويي.
كارتهاي گرافيكي اطلاعات ديجيتالي كامپيوتر را گرفته و آنها را به چيزهايي كه براي انسانها قابل فهم باشد تبديل مي‌كند. در بيشتر كامپيوترها ,كارتهاي گرافيكي ,اطلاعات ديجيتالي را به اطلاعات قياسي براي نمايش كدهاي مانيتور، تبديل مي‌كنند. در كارتهاي گرافيكي سه جزء اصلي نقش مهمي را ايفا مي‌كنند يكي حافظه كه رنگ هر پيكسل(عنصر تصوير ) را دارا مي‌باشد دوم رابط كامپيوتر يعني راهي برا ي‌كامپيوتر كه حافظه كارتهاي گرافيكي را تغيير دهد. سوم رابط ويدئويي يعني كارت گرافيكي احتياج به رابطي دارد كه علائمي را براي مانيتور ايجاد كند
(

Enhanced​

يک نوع کارت گرافيکي قوي ​

NVIDIA​

کمپاني سازنده کارتهاي گرافيک ​

S3​

يکي از جديدترين کارتهاي گرافيکي
http://www.s3graphics.com/​

VGA​

مخفف Video graphic array​

)

 

[melika]

grid computing , noun
GUI , noun رابط گرافيکي کاربران Graphic user interface

 

[melika]

hack , verb دستيابي و کنترل کامپيوتر يک شخص
(

sub 7​

يک از قويرترين برنامه مخرب تروا که براي نفوذ و کنترل يک کامپيوتر از راه اينترنت است​

Anti hack​

برنامه هايي که از نفوذ هکرها جلوگيري مي کنند ​

Autohack​

نرم افزاري براي هک ​

Secure IE​

برنامه اي همانند IE با اين تفاوت که دست هکرها را از دسترسي به اطلاعات شما کوتاه مي کند​

Sub Seven Remover​

برنامه اي براي جلوگيري از هکرهاي ساب سون ​

hacker tracer​

يک نوع برنامه هکر​

)
hack , noun
hacker , noun one who illegally breaks into computer systems
hacktivist , noun

 

[melika]

handshake , noun دست دهي
hard copy , noun خروجي ضبط شده روي يک صفحه کاغذ يا فيلم

 

[melika]

hard disk , noun ديسک سخت
مباني
ديسک هاي سخت يا هارد ديسک از يک يا چند صفحه گرد از جنس آلومينيم يا سراميک تشکيل شده است که بر روي يک محور درون محفظه اي بسته اي (ديسک گردان) قرار دارند. اين صفحه يا صفحه ها با سرعتي در حدود چندين هزار دور در دقيقه مي چرخد يک يا چند بازوي دسترسي بسته به تعداد رويه ديسک هد يا هد ها را در امتداد شعاع به جلو وعقب مي برد و به اين ترتيب اطلاعات روي هر شيارtrack مي تواند خوانده شود گنجايش اين ديسک ها خيلي بيشتر از فلاپي است و به ده ها گيگا بايت مي رسد.
(

hard automation​

اتوماسيون تک منظوره ​

hard copy​

خروجي ضبط شده روي يک صفحه کاغذ يا فيلم ​

hard error​

اشکال سخت افزاري ​

hard failure​

خرابي سخت افزار ​

hardware​

سخت افزار
​

​

مقاله1 مرتبط با سخت افزار
سخت افزار يا Hardware
سخت افزار كامپيوتر به تمامي وسايل و امكانات و قطعاتي كه قابل لمس بوده و عملا" قابل ديدن ،تغيير دادن و تعمير و تعويض نمودن ميباشندمانند مانيتور، caseجعبه كامپيوتر ،صفحه كليد، ماوس، پرينتر،اسكنر و ابزارهاي دروني يا جانبي آن) اتلاق مي گردد. كامپيوتر ساده اي كه ما معمولا با آن سر و كار داريم داراي سه وسيله اصلي زير ميباشد كه بايد اطلاعاتي از آنها داشته باشيم​

​

​

hardware interrupt​

وقفه سخت افزاري ​

Hard disk drive (HDD)​

هارد ديسک
ديسک سخت ​

Dr. Hard​

نرم افزاري براي تقويت هارد ديسک ​

​

)
hard drive , noun گرداننده سخت

 

[melika]

hardware , noun سخت افزار
سخت افزار يا Hardware
سخت افزار كامپيوتر به تمامي وسايل و امكانات و قطعاتي كه قابل لمس بوده و عملا" قابل ديدن ،تغيير دادن و تعمير و تعويض نمودن ميباشندمانند مانيتور، caseجعبه كامپيوتر ،صفحه كليد، ماوس، پرينتر،اسكنر و ابزارهاي دروني يا جانبي آن) اتلاق مي گردد. كامپيوتر ساده اي كه ما معمولا با آن سر و كار داريم داراي سه وسيله اصلي زير ميباشد كه بايد اطلاعاتي از آنها داشته باشيم
)
در ويژوال

Visual Basic Hardware and Software Needs​

براي نصب ويژوال بيسيک بر روي سيستمتان بايد نرم افزار و سخت افزارهاي زير را دارا باشيد:

Microsoft Windows 95 or later, or Microsoft Windows NT Workstation 4.0 (Service Pack 3 recommended) or later.
486DX/66 MHz or higher processor (Pentium or higher processor recommended), or any Alpha processor running Microsoft Windows NT Workstation.
A CD-ROM disc drive.
VGA or higher-resolution screen supported by Microsoft Windows.
16 MB of RAM for Windows 95/98, 32 MB of RAM for Windows NT Workstation.
A mouse or other suitable pointing device​

)
(

communication hardware​

ارتباط سخت افزاري ​

hardware interrupt​

وقفه سخت افزاري ​

HDW​

Hardware ​

HardWare Info​

نرم افزاري براي نمايش اطلاعاتي از سخت افزار ​

)

 

[melika]

hard-wired , adjective (Computers) built-in, permanently connected, cannot be changed or adjusted (i.e. of a function or program)

 

[melika]

Hawk, Tony
Hawking, Stephen Stephen Hawking (born 1942), leading British physicist (renowned for his ideas on quantum physics, black holes and the "big bang" theory)

 

[melika]

head , noun
header , noun سرآمد-عنوان-سر صفحه
(

block header​

سرآيند بلوک ​

header files​

پرونده هاي سرآمد ​

AHF​

ASP Header ​

HDR​

Header ​

)

 

[melika]

help , noun راهنما کليد ( اجرا = F1)
(

CNT​

فايلهاي کمکي ​

DHF​

فايلهاي برنامه Help Maker ​

GID​

فايلهاي راهنما در ويندوز ​

HDO​

Help Desk On ​

HDX​

فايلهاي راهنما ​

HLP​

Help file
فايلهاي کمکي ​

HPJ​

فايلهاي هلپ ​

Help Studio​

برنامه اي براي ساخت فايلهاي Hlp ​

Help topic​

کتاب راهنما ​

TPH​

فايلهاي Help در نرم افزار Turbo Pascal ​

)
help desk , noun
help screen , noun screen which explains to the user ways and difficulties in a program

 

[melika]

Hewlett Packard شرکت کاليفرنيايى که محدوده گسترده اى را از تجهيزات الکترونيکى شامل کامپيوتر و دستگاههاى جانبى را توليد مى کند

 

[melika]

hexadecimal , adjective مبناى16 ، شانزده شانزدهى
(

hexadecimal integer constant​

ثابتهاي صحيح مبناي 16 ​

hexadecimal number​

عدد هگزا دسيمال- عدد شانزده شانزدهي​

B2X​

Binary to Hexadecimal
دودويي به شانزده شانزدهي ​

Hex​

مخفف Hexadecimal
متن به صورت عدد در مبناي 16 ​

)

 

[melika]

high-definition , adjective

 

[melika]

high-level , adjective سطح بالا
)

high level documentation​

مستندات سطح بالا ​

high level language​

زبان سطح بالا ​

high memory​

حافظه فوقاني ​

high memory area​

ناحيه حافظه فوقاني ​

high resolution​

کيفيت با وضوح زياد ​

highlight​

پر رنگ کردن-منور کردن ​

highlighted​

پر رنگ شده-انتخاب شده ​

HLL​

High Level Language ​

high memory​

حافظه فوقاني ​

high resolution​

کيفيت بالا ​

)

 

[melika]

highlight , verb پررنگ كردن ، انتخاب شده ، هايلايت كردن