• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

پست های بایگانی بخش راهی تا خدا

baroon

متخصص بخش ادبیات



دیده‏ ای نیست نبیند رخ زیبای تو را
نیست گوشی که همی ‏نشنود آوای تو را

هیچ دستی نشود جز برِ خوان تو دراز
کس نجوید به جهان جز اثر پای تو را

رهرو عشقم و از خرقه و مسند بیزار
به دو عالم ندهم روی دل آرای تو را

قامت سروقدان را به پشیزی نخرد
آنکه در خواب ببیند قد رعنای تو را

به کجا روی نماید که تواش قبله نه‏ای؟
آنکه جوید به حرم، منزل و ماوای تو را

همه جا منزل عشق است؛ که یارم همه جاست
کور دل آنکه نیابد به جهان، جای تو را

با که گویم که ندیده است و نبیند به جهان
جز خم ابرو و جز زلف چلیپای تو را

دکه علم و خرد بست، درِ عشق گشود
آنکه می‏داشت به سر علّت سودای تو را

بشکنم این قلم و پاره کنم این دفتر
نتوان شرح کنم جلوه والای تو را




 

مهری

کاربر ويژه
بعضی از فواید خواندن سوره ها


1- سوره حمد: شفاى همه امراض است مگر مرگ ؛ بايد گفته شود، كه خواندن با ايمان و عمل كردن با علم و يقين به قرآن ، اين آثار را دارد(24).
2 - سوره بقرة : هر كس سوره بقره را تلاوت كند، روز قيامت عمامه اى از نور بر سر او مى گذارند(25).
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ZahRa-Gh

متخصص بخش
خــدا نــه بــراي خــورشيــد، نــه بــراي زميــن! بلکــه بــه خــاطــر گلهــايــي کــه بــرايمــان مــي فــرستــد، چشــم بــه راه پــاســخ اســت . . . /. رابیندرانات تاگور
1341949073282427_thumb.jpg

 

سمیه.ن

کاربر ويژه
چقدر خنده داره
که یک ساعت خلوت با خدا دیر و طاقت فرساست. ولی 90 دقیقه بازی یک تیم فوتبال مثل باد می‌گذره!

چقدر خنده داره
که صد هزارتومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه اما وقتی که با همون مقدار پول به خرید می‌ریم کم به چشم میاد!

چقدر خنده داره
که یک ساعت عبادت در مسجد طولانی به نظر میاد اما یک ساعت فیلم دیدن به سرعت می‌گذره!

چقدر خنده داره
که وقتی می‌خوایم عبادت و دعا کنیم هر چی فکر می‌کنیم چیزی به فکرمون نمیاد تا بگیم اما وقتی که می‌خوایم با دوستمون حرف بزنیم هیچ مشکلی نداریم!

چقدر خنده داره
که وقتی مسابقه ورزشی تیم محبوبمون به وقت اضافی می‌کشه لذت می‌بریم و از هیجان تو پوست خودمون نمی‌گنجیم اما وقتی مراسم دعا و نیایش طولانی‌تر از حدش می‌شه شکایت می‌کنیم و آزرده خاطر می‌شیم!

چقدر خنده داره
که خوندن یک صفحه و یا بخشی از قرآن سخته اما خوندن صد سطر از پرفروشترین کتاب رمان دنیا آسونه!

چقدر خنده داره
که سعی می‌کنیم ردیف جلو صندلی‌های یک کنسرت یا مسابقه رو رزرو کنیم اما به آخرین صف نماز جماعت یک مسجد تمایل داریم!

چقدر خنده داره
که برای عبادت و کارهای مذهبی هیچ وقت زمان کافی در برنامه روزمره خود پیدا نمی‌کنیم اما بقیه برنامه‌ها رو سعی می‌کنیم تا آخرین لحظه هم که شده انجام بدیم!

چقدر خنده داره
که شایعات روزنامه ها رو به راحتی باور می‌کنیم اما سخنان قران رو به سختی باور می‌کنیم!

چقدر خنده داره
که همه مردم می‌خوان بدون اینکه به چیزی اعتقاد پیدا کنند و یا کاری در راه خدا انجام بدند به بهشت برن!

چقدر خنده داره
که وقتی جوکی رو از طریق پیام کوتاه و یا ایمیل به دیگران ارسال می‌کنیم به سرعت آتشی که در جنگلی انداخته بشه همه جا رو فرا می‌گیره اما وقتی سخن و پیام الهی رو می‌شنویم دو برابر در مورد گفتن یا نگفتن اون فکر می‌کنیم!



و خیلی تاسف برانگیز


 
آخرین ویرایش:

سمیه.ن

کاربر ويژه
پیش از اینها فكر می كردم خدا
خانه ای دارد كنار ابرها

مثل قصر پادشاه قصه ها
خشتی از الماس خشتی از طلا

پایه های برجش از عاج وبلور
بر سر تختی نشسته با غرور

ماه برق كوچكی از تاج او
هر ستاره، پولكی از تاج او

اطلس پیراهن او، آسمان
نقش روی دامن او، كهكشان

رعد وبرق شب، طنین خنده اش
سیل وطوفان، نعره توفنده اش

دكمه ی پیراهن او، آفتا ب
برق تیغ خنجر او ماهتاب

هیچ كس از جای او آگاه نیست
هیچ كس را در حضورش راه نیست

پیش از اینها خاطرم دلگیر بود
از خدا در ذهنم این تصویر بود

آن خدا بی رحم بود و خشمگین
خانه اش در آسمان،دور از زمین

بود، اما در میان ما نبود
مهربان وساده و زیبا نبود

در دل او دوستی جایی نداشت
مهربانی هیچ معنایی نداشت

هر چه می پرسیدم، ازخود، ازخدا
از زمین، از آسمان، از ابرها

زود می گفتند : این كار خداست
پرس وجو از كار او كاری خداست

هرچه می پرسی، جوابش آتش است
آب اگر خوردی، عذابش آتش است

تا ببندی چشم، كورت می كند
تا شدی نزدیك، دورت می كند

كج گشودی دست، سنگت می كند
كج نهادی پای، لنگت می كند

با همین قصه، دلم مشغول بود
خوابهایم، خواب دیو وغول بود

خواب می دیدم كه غرق آتشم
در دهان اژدهای سركشم

در دهان اژدهای خشمگین
بر سرم باران گرز آتشین

محو می شد نعره هایم، بی صدا
در طنین خنده ی خشم خدا ...

نیت من، در نماز و در دعا
ترس بود و وحشت از خشم خدا

هر چه می كردم، همه از ترس بود
مثل از بر كردن یك درس بود

مثل تمرین حساب وهندسه
مثل تنبیه مدیر مدرسه

تلخ، مثل خنده ای بی حوصله
سخت، مثل حل صدها مسئله

مثل تكلیف ریاضی سخت بود
مثل صرف فعل ماضی سخت بود

...

تا كه یك شب دست در دست پدر
راه افتادم به قصد یك سفر

در میان راه، در یك روستا
خانه ای دیدم، خوب وآشنا

زود پرسیدم : پدر، اینجا كجاست ؟
گفت، اینجا خانه ی خوب خداست!

گفت : اینجا می شود یك لحضه ماند
گوشه ای خلوت، نمازی ساده خواند

با وضویی، دست و رویی تازه كرد
با دل خود، گفتگویی تازه كرد

گفتمش، پس آن خدای خشمگین
خانه اش اینجاست ؟ اینجا، در زمین ؟

گفت : آری، خانه او بی ریاست
فرشهایش از گلیم و بوریاست

مهربان وساده و بی كینه است
مثل نوری در دل آیینه است

عادت او نیست خشم و دشمنی
نام او نور و نشانش روشنی

خشم، نامی از نشانی های اوست
حالتی از مهربانی های اوست

قهر او از آشتی، شیرین تر است
مثل قهر مهربان مادر است

دوستی را دوست، معنی می دهد
قهر هم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌با دوست معنی می دهد

هیچ كس با دشمن خود، قهر نیست
قهری او هم نشان دوستی است...

...

تازه فهمیدم خدایم، این خداست
این خدای مهربان وآشناست

دوستی، از من به من نزدیك تر
از رگ گردن به من نزدیك تر

آن خدای پیش از این را باد برد
نام او را هم دلم از یاد برد

آن خدا مثل خیال و خواب بود
چون حبابی، نقش روی آب بود

می توانم بعد از این، با این خدا
دوست باشم، دوست، پاك وبی ریا

می توان با این خدا پرواز كرد
سفره ی دل را برایش باز كرد

می توان درباره ی گل حرف زد
صاف وساده، مثل بلبل حرف زد

چكه چكه مثل باران راز گفت
با دو قطره، صد هزاران راز گفت

می توان با او صمیمی حرف زد
مثل یاران قدیمی حرف زد

می توان تصنیفی از پرواز خواند
با الفبای سكوت آواز خواند

می توان مثل علفها حرف زد
با زبانی بی الفبا حرف زد

می توان درباره ی هر چیز گفت
می توان شعری خیال انگیز گفت

مثل این شعر روان وآشنا :
پیش از اینها فكر می كردم خدا
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
تاپیک از بخش ادبیات به بخش گفتگو با خدا منتقل شد.:ایرانجمن:
 

Miss zahra

متخصص بخش تکنولوژی
بخدا گفتم خستم
گفت:”لا تنقطوا من رحمت الله;از رحمت من نا امید نشوید”

گفتم:هیچکس نمیدونه تو دلم چی میگذره
گفت:”ان الله بین المرء و قلبه; خدا حائل است میان انسان وقلبش”

گفتم:هیچکس وندارم گفت:”نحن اقرب الیه من حبل الورید;ما از رگ گردن به شما نزدیکتریم” گفتم اصن انگار من و فراموش کردی؟
گفت” فاذکرونی اذکرکم ;منو یاد کنید تاشما را یادکنم
 

*pooneh*

متخصص بخش سینما،تلویزیون و تئاتر
پیامی از سوی خدا به بنده های دل شکسته....

re791.jpg


می دانم هر از گاهی دلت تنگ می شود. همان دل های بزرگی که جای من در آن است، آن قدر تنگ می شود که حتی یادت می رود من آنجایم.
دلتنگی هایت را از خودت بپرس و نگران هیچ چیز نباش!
هنوز من هستم.
هنوز خدایت همان خداست!

هنوز روحت از جنس من است!

اما من نمی خواهم تو همان باشی!

تو باید در هر زمان بهترین باشی.

نگران شکستن دلت نباش!

می دانی؟ شیشه برای این شیشه است چون قرار است بشکند.

و جنسش عوض نمی شود ...

و می دانی که من شکست ناپذیر هستم ...

و تو مرا داری ...برای همیشه!

چون هر وقت گریه می کنی دستان مهربانم چشمانت را می نوازد ...

چون هر گاه تنها شدی، تازه مرا یافته ای ...

چون هرگاه بغضت نگذاشت صدای لرزان و استوارت را بشنوم،

صدای خرد شدن دیوار بین خودم و تو را شنیده ام!

درست است مرا فراموش کردی، اما من حتی سر انگشتانت را از یاد نبردم!

دلم نمی خواهد غمت را ببینم ...

می خواهم شاد باشی ...

این را من می خواهم ...

تو هم می توانی این را بخواهی. خشنودی مرا.

من گفتم : وجعلنا نومکم سباتا (ما خواب را مایه آرامش شما قرار دادیم)

و من هر شب که می خوابی روحت را نگاه می دارم تا تازه شود ...

نگران نباش! دستان مهربانم قلبت را می فشارد.

شب ها که خوابت نمی برد فکر می کنی تنهایی ؟

اما، نه من هم دل به دلت بیدارم!

فقط کافیست خوب گوش بسپاری!

و بشنوی ندایی که تو را فرا می خواند به زیستن!

 

taranom

کاربر ويژه
[h=2]دعاى روز اوّل : اَللّهُمَّ اجْعَلْ صِيامى فيهِ صِيامَ الصّاَّئِمينَ وَقِيامى فيهِ
* * * * * خدايا قرار ده روزه ام را در اين ماه روزه روزه داران واقعى و شب زنده داريم را
قيامَ الْقاَّئِمينَ وَنَبِّهْنى فيهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغافِلينَ وَهَبْ لى جُرْمى فيهِ
نيز همانند شب زنده داران و بيدارم كن در آن از خواب بيخبران و جنايتم را بر من ببخش
يا اِلهَ الْعالَمينَ وَاعْفُ عَنّى يا عافِياً عَنِ الْمُجْرِمينَ
اى معبود جهانيان و درگذر از من اى درگذرنده از جنايتكاران * * * * *


 

taranom

کاربر ويژه
دعاى روز اوّل : اَللّهُمَّ اجْعَلْ صِيامى فيهِ صِيامَ الصّاَّئِمينَ وَقِيامى فيهِ
* * * * * خدايا قرار ده روزه ام را در اين ماه روزه روزه داران واقعى و شب زنده داريم را
قيامَ الْقاَّئِمينَ وَنَبِّهْنى فيهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغافِلينَ وَهَبْ لى جُرْمى فيهِ
نيز همانند شب زنده داران و بيدارم كن در آن از خواب بيخبران و جنايتم را بر من ببخش
يا اِلهَ الْعالَمينَ وَاعْفُ عَنّى يا عافِياً عَنِ الْمُجْرِمينَ
اى معبود جهانيان و درگذر از من اى درگذرنده از جنايتكاران * * * * *


 

taranom

کاربر ويژه
دعاى روز اوّل : اَللّهُمَّ اجْعَلْ صِيامى فيهِ صِيامَ الصّاَّئِمينَ وَقِيامى فيهِ
* * * * * خدايا قرار ده روزه ام را در اين ماه روزه روزه داران واقعى و شب زنده داريم را
قيامَ الْقاَّئِمينَ وَنَبِّهْنى فيهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغافِلينَ وَهَبْ لى جُرْمى فيهِ
نيز همانند شب زنده داران و بيدارم كن در آن از خواب بيخبران و جنايتم را بر من ببخش
يا اِلهَ الْعالَمينَ وَاعْفُ عَنّى يا عافِياً عَنِ الْمُجْرِمينَ
اى معبود جهانيان و درگذر از من اى درگذرنده از جنايتكاران * * * * *


 

mallarme

کاربر ويژه
نجوای روز دوم مهمانی/ نزدیک کن مرا به خودت
این دعایی است که پیامبر خدا برای نجوای عاشقانه بندگان با خودش در روز دوم ماه مبارک رمضان به ما آموخته است.

بسم الله الرحمن الرحیم اللهمّ . قَرّبْنی فیهِ الى مَرْضاتِکَ وجَنّبْنی فیهِ من سَخَطِکَ ونَقماتِکَ ووفّقْنی فیهِ لقراءةِ آیاتِکَ برحْمَتِکَ یا أرْحَمَ الرّاحِمین.




خدایا نزدیک کن مرا در این ماه به سوى خوشنودیت
و برکنارم دار در آن از خشم وانتقامت
و توفیق ده مرا در آن براى خواندن آیات قرآن
به رحمت خودت اى مهربانترین مهربانان.
 

mallarme

کاربر ويژه
نجوای روز سوم مهمانی/ هوش و خودآگاهى به من بده

این دعایی است که پیامبر خدا برای نجوای عاشقانه بندگان با خودش در روز سوم ماه مبارک رمضان به ما آموخته است.


بسم الله الرحمن الرحیم اللهمّ ارْزُقنی فیهِ الذّهْنَ والتّنَبیهَ وباعِدْنی فیهِ من السّفاهة والتّمْویهِ واجْعَل لی نصیباً مِنْ کلّ خَیْرٍ تُنَزّلُ فیهِ بِجودِکَ یا أجْوَدَ الأجْوَدینَ.



خدایا روزى کن مرا در این روز هوش وخودآگاهى را
و دور بدار در این روز از نادانى وگمراهى
و قرار بده مرا بهره وفایده از هر چیزى که فرود آوردى در آن
به بخشش خودت اى بخشنده ترین بخشندگان.
 
آخرین ویرایش:

mallarme

کاربر ويژه
نجوای روز چهارم مهمانی/ شیرینی یادت را به من بچشان
این دعایی است که پیامبر خدا برای نجوای عاشقانه بندگان با خودش در روز چهارم ماه مبارک رمضان به ما آموخته است.


بسم الله الرحمن الرحیم اللهمّ قوّنی فیهِ على إقامَةِ أمْرِکَ واذِقْنی فیهِ حَلاوَةَ ذِکْرِکَ وأوْزِعْنی فیهِ لأداءِ شُکْرَکَ بِکَرَمِکَ واحْفَظنی فیهِ بِحِفظْکَ وسِتْرِکَ یـا أبْصَرَ النّاظرین.



خدایا نیرومندم نما در آن روز به پا داشتن دستور فرمانت
و بچشان در آن شیرینى یادت را
و مهیا کن مرا در آنروز راى انجام سپاس گذاریت
به کـرم خودت نگهدار مرا در این روز به نگاه داریت وپرده پوشى خودت
اى بیناترین بینایان.
 

mallarme

کاربر ويژه
نجوای روز پنجم مهمانی/ مرا از دوستان نزدیکت قرار بده
این دعایی است که پیامبر خدا برای نجوای عاشقانه بندگان با خودش در روز پنجم ماه مبارک رمضان به ما آموخته است.


بسم الله الرحمن الرحیم اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ من المُسْتَغْفرینَ واجْعَلْنی فیهِ من عِبادَکَ الصّالحینَ القانِتین واجْعَلْنی فیهِ من اوْلیائِکَ المُقَرّبینَ بِرَأفَتِکَ یا ارْحَمَ الرّاحِمین.


خدایا قرار بده در این روز از آمرزش جویان
و قرار بده مرا در این روز از بندگان شایسته وفرمانبردارت
و قرار بده مرا در این روز از دوستان نزدیکت
به مهربانى خودت اى مهربان ترین مهربانان.
 

TAHEREH

متخصص بخش

** دعای روز ششم **


بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ لا تَخْذِلْني فيهِ لِتَعَرّضِ مَعْصِیتِكَ ولا تَضْرِبْني بِسياطِ نَقْمَتِكَ وزَحْزحْني فيهِ من موجِباتِ سَخَطِكَ بِمَنّكَ وأياديكَ يا مُنْتهى رَغْبـةَ الرّاغبينَ.


خدایا وامگذار مرا در این روز تا در پی نافرمانیت روم و مزن مرا با تازیانه کیفر و برکنارم و دور بدار از موجبات خشمت به حق احسان و نعمت های بی شمار تو ای نهایت آرزوی مشتاقان

 

taranom

کاربر ويژه
روز دوازدهم

اَللّهُمَّ زَيِّنّى فيهِ بِالسَِّتْرِ وَالْعَفافِ وَاسْتُرْنى

خدايا در اين ماه مرا به زيور پوشش از گناه و پاكدامنى بياراى
فيهِ بِلِباسِ الْقُنُوعِ وَالْكِفافِ وَاحْمِلْنى فيهِ عَلَى الْعَدْلِ وَالاِْنْصافِ
و جامه قناعت و اكتفاى به مقدار حاجت را به برم كن و وادارم كن در اين روز به عدالت و انصاف
وَ امِنّى فيهِ مِنْ كُلِّ ما اَخافُ بِعِصْمَتِكَ يا عِصْمَةَ الْخاَّئِفينَ روز سيزدهم
و ايمنيم بخش در آن از هر چه كه از آن مى ترسم به نگهدارى خودت اى نگهدارنده ترسناكان
 

TAHEREH

متخصص بخش

پست ها به دلیل تکراری بودن به بایگانی منتقل شدند...

 

taranom

کاربر ويژه
ترجمه دُعاى جُوشَن كَبيرْ


خدايا از تو مى‏خواهم به حق نامت اى خدا اى بخشاينده اى مهربان اى بزرگوار اى برپا دارنده‏

اى بزرگ اى قديم اى دانا اى بردبار اى فرزانه منزهى تو اى كه معبودى جز تو نيست

فرياد فرياد بِرَهان ما را از آتش اى پروردگار من

(2) اى آقاى آقايان اى اجابت كننده‏

دعاها اى بالا برنده مرتبه‏ها اى صاحب هر نيكى اى آمرزنده گناهان اى‏

دهنده خواسته‏ها اى پذيرنده توبه‏ها اى شنونده صداها اى داناى اسرار پنهانى‏

اى برطرف كننده بلاها

(3) اى بهترين آمرزندگان اى بهترين گشايندگان اى بهترين ياران اى‏

بهترين حاكمان اى بهترين روزى دهان اى بهترين ارث بران اى بهترين ستايشگران اى بهترين‏

ياد كنندگان اى بهترين فرو فرستندگان اى بهترين احسان كنندگان

(4) اى كه عزت‏ و زيبايى از آن اوست اى كه نيرو و كمال از آن او است اى كه پادشاهى و جلال از آن او

است اى كه بزرگ و برتر او است اى پديد آرنده ابرهاى سنگين اى كه او سخت كيفر (يا سخت نيرو) است اى كه او

در حساب كشيدن سريع است اى كه او در كيفر سخت است اى كه پاداش خوب نزد او است اى كه‏

نزد او است مايه و اصل كتابها

(5) خدايا از تو مى‏خواهم بحق نامت اى مهرپيشه اى نعمت بخش اى پاداش دهنده اى

دليل و راهنما اى سلطان اى خوشنود اى آمرزنده اى منزه اى ياور اى صاحب نعمت‏

و بيان

(6) اى كه هر چيزى در برابر عظمتش فروتن گشته اى كه هر چيز در برابر قدرتش تسليم گرديده‏

اى كه هر چيزى در برابر عزت و شوكتش خوار گشته اى كه هر چيز در برابر هيبتش خاضع گرديده اى كه هر چيزى‏

از ترس او فرمانبردار و مطيعش گرديده اى كه كوهها از هراسش از هم شكافته اى كه به امر او آسمانها برپا

گشته اى كه زمينها به اذن او در جاى خود مستقر گشته اى كه رعد به ستايش او غرِّش زند اى كه‏

بر اهل كشور خود ستم نكند اى آمرزنده خطاها اى برطرف كننده بلاها اى منتهاى‏

اميدها اى دهنده بزرگ عطاها اى بخشنده هديه‏ها اى روزى ده بنده‏ها اى برآورنده‏

آرزوها اى شنونده شكايتها اى برانگيزنده مردمان اى رهاننده اسيران

(8) اى صاحب ستايش‏ و ثناء اى داراى فخر و زيبايى اى صاحب مجد و بزرگى اى صاحب عهد و وفاء

اى داراى گذشت و رضا اى دارنده نعمت و عطاء اى كه در دست تو است فصل خصومات و داورى اى داراى عزت‏

و پايندگى اى صاحب جود و بخشش اى صاحب دهشها و نعمت‏ها

(9) خدايا از تو مى‏خواهم به حق نامت‏

اى مانع اى برطرف كننده اى بالا برنده اى سازنده اى سود رسان اى شنوا اى گردآورنده اى‏

شفاعت‏پذير اى فراخ رحمت اى وسعت بخش

(10) اى سازنده هر ساخته اى آفريننده هر آفريده اى‏

روزى ده هر روزى خور اى مالك هر مملوك اى غمزداى هر غمزده اى دلگشاى هر

اندوهگين اى رحمت بخش هر رحمت خواه اى ياور هر هر بى‏ياور اى عيب پوش هر

معيوب اى پناه هر آواره

(11) اى ذخيره هنگام سختى من اى اميد من در برابر پيش‏آمدهاى ناگوار

اى همدم من هنگام ترس و وحشت اى رفيق من در غربتم اى صاحب اختيار من در نعمتم‏

اى فريادرس من در غم و اندوه اى دليل و راهنمايم هنگام سرگردانى اى توانگرى من هنگام ندارى اى پناه من هنگام‏

درماندگى اى كمك كارم در بيچارگى و پريشانى

(12) اى بخوبى داناى بر هر ناديدنى اى بسيار آمرزنده گناهان اى پرده‏پوش‏

بر عيوب بندگان اى غمزداى غمها اى گرداننده دلها اى طبيب دلها اى نوربخش‏

دلها اى همدم دلها اى زداينده اندوهها اى غمگشاى غمها

(13) خدايا از تو

مى‏خواهم به حق نامت اى بزرگوار اى زيبا اى كارگزار اى عهده‏دار اى راهنما اى پذيرنده اى دولت دهنده‏

اى عطا بخشنده اى درگذرنده اى نيرودهنده (تغيير دهنده)

(14) اى راهنماى سرگردانان اى فريادرس فريادخواهان اى دادرس‏

دادخواهان اى پناه پناه جويان اى امان بخش ترسناكان اى كمك مؤمنان اى‏

رحم كننده مسكينان اى پناه عاصيان اى آمرزنده گناهكاران اى اجابت كننده دعاى

درماندگان

(15) اى داراى بخشندگى و احسان اى صاحب فضل و نعمت اى مايه امن‏

و امان اى داراى پاكى و پاكيزگى اى صاحب فرزانگى و بيان اى صاحب رحمت‏

و خوشنودى اى داراى حجت و دليل و برهان اى خداوند عظمت و سلطنت اى دارنده رأفت‏

و اى ياور بندگان اى صاحب بخشندگى و آمرزش

(16) اى كه پروردگار هر چيز او است اى كه معبود

هر چيز او است اى كه آفريننده هر چيز او است اى كه سازنده هر چيز او است اى كه او پيش‏

از هر چيز بوده و اى كه او پس از هر چيز خواهد بود و اى كه او برتر از هر چيز است اى كه او به هر چيز دانا

است اى كه او به هر چيزى توانا است اى كه تنها او بماند و هر چيز ديگر فانى گردد

(17) خدايا از تو مى‏خواهم بحق نامت اى امان ده اى مسلط بر هر چيز اى وجود آرنده اى ياد دهنده اى آشكار كننده اى‏

آسان كننده اى امكان ده در كارها اى زيوربخش اى آشكار كننده اى تقسيم كننده

(18) اى كه در فرمانروايى پابرجا است‏

اى كه در سلطنت و پادشاهيش قديم و ديرينه است اى كه در جلالت و شوكت بزرگى اى كه بر بندگان خويش‏

مهربانى اى كه به هر چيز دانايى اى كه نسبت به نافرمان خود بردبارى اى كه به اميدوار خود

بخشنده و بزرگوارى اى كه در آفرينش و ساختنت فرزانه‏اى (يا محكم كارى) اى كه در عين فرزانگى (يا محكم‏كارى) مهربانى(يا نرمكارى) اى كه‏

در لطف خود ديرينه‏اى

(19) اى كه اميدى نيست جز به نيكى او اى كه درخواست نشود جز گذشتش اى‏

كه چشم‏داشتى نيست جز به نيكى او اى كه ترسى نيست جز از عدل او اى كه جاويد نمى‏ماند جز فرمانروايى و ملك او

اى كه سلطنت و قدرتى نيست جز سلطنت او اى كه رحمتش همه چيز را فراگرفته اى كه‏

رحمتش بر خشمش پيشى جسته اى كه علمش بر همه چيز احاطه كرده اى كه مانندش هيچكس نخواهد بود

(20) اى دلگشاى‏اندوه اى غمزداى اى آمرزنده گناه اى توبه‏پذير اى آفريننده اى‏

راست وعده اى وفادار پيمان اى داناى اسرار نهان اى شكافنده دانه اى روزى ده‏

بندگان

(21) خدايا از تو خواهم به حق نامت اى والا اى با وفا اى توانگر اى بى‏نياز مطلق اى مهربان‏

اى پسنديده (يا دوستدار) اى پاكيزه اى پديد آرنده اى نيرومند اى سرپرست

(22) اى كه كار نيك را آشكار كنى و اى كه كار زشت را

پنهان كنى اى كه كسى را به گناه نگيرى اى كه پرده كس ندرى اى بزرگ گذشت‏

اى نيكو درگذر اى پهناور آمرزش اى گشاده دو دست (فضلش) به رحمت اى مطلع‏

از سخن سرى و راز اى منتهاى هر شكايت

(23) اى صاحب نعمت فراوان و اى داراى رحمت‏

پهناور اى صاحب احسان پيشين اى داراى حكمت رسا اى داراى نيروى كامل اى صاحب برهان و دليل‏

قاطع و برنده اى صاحب بزرگوارى هويدا اى صاحب عزت جاويدان اى صاحب نيروى محكم اى داراى‏

عظمت ارجمند

(24) اى پديد آرنده آسمانها اى قرار دهنده تاريكيها اى ترحم كننده به اشكهاى‏

ديده‏ها اى درگذرنده لغزشها اى پرده پوش بر عيبها اى زنده كننده مردگان اى فرو فرستنده آيات‏

اى دو چندان كن حسنات اى محو كننده بديها اى سخت گيرنده انتقامها

(25) خدايا از تو مى‏خواهم به حق نامت اى صورت آفرين اى اندازه‏گير اى تدبير كننده اى پاك كننده اى روشنى بخش اى آسان كننده اى مژده ده‏

اى بيم ده اى پيش‏انداز اى پس‏انداز

(26) اى پروردگار خانه محترم (كعبه) اى پروردگار ماه حرام‏

اى پروردگار شهر محترم (مكه) اى پروردگار ركن و مقام اى پروردگار مشعرالحرام اى پروردگار

مسجد الحرام اى پروردگار قسمت حل و حرم (در سرزمين حجاز) اى پروردگار روشنى و تاريكى اى پروردگار تحيت‏

و درود اى پروردگار نيرو در خلق

(27) اى داورترين داوران اى دادرس‏ترين دادگران

اى راستگوترين راستگويان اى پاكيزه‏ترين پاكان اى بهترين آفرينندگان اى سريعترين‏

حساب رسان اى شنواترين شنوايان اى بيناترين بينندگان اى بهترين شفيعان‏

اى بزرگوارترين كريمان

(28) اى پشتيبان كسى كه پشتيبان ندارد اى پشتوانه آن كس كه پشتوانه ندارد اى ذخيره‏

آن كس كه ذخيره ندارد اى پناه آن كس كه پناهى ندارد اى فريادرس آنكس كه فريادرس ندارد اى افتخار آن كس‏

كه مايه افتخارى ندارد اى عزت آنكس كه عزتى ندارد اى كمك آنكس كه كمكى ندارد اى همدم آنكس كه همدمى ندارد

اى امان بخش آنكس كه امانى ندارد

(29) خدايا از تو مى‏خواهم به حق نامت اى نگهدار اى پابرجا

اى جاويدان اى رحم كننده‏اى سلامت بخش اى حاكم اى دانا اى تقسيم كننده اى تنگ گير اى گشايش بخش

(30) اى نگهدار كسى كه نگهداريش خواهد اى رحم كننده كسى كه ترحمش خواهد اى آمرزنده كسى كه از او آمرزش خواهد اى‏

ياور كسى كه از او يارى طلبد اى نگهدار كسى كه از او نگهدارى خواهد اى اكرام كننده كسى كه از او بزرگوارى خواهد اى راهنماى‏

كسى كه از او ره جويد اى دادرس كسى كه از او دادرسى خواهد اى كمك‏كار كسى كه كمكش خواهد اى فرياد رس كسى كه‏

به فريادرسيش خواند

(31) اى عزيزى كه ذلت نپذيرد اى لطيفى كه دست‏انداز كسى واقع نگردد اى پاينده كه خواب ندارد اى جاويدانى‏

كه از دست نرود اى زنده‏اى كه نميرد اى پادشاهى كه سلطنتش زوال ندارد اى ماندگارى كه نيستى ندارد اى دانايى كه‏

نادانى ندارد اى بى‏نيازى كه خوراك نخواهد اى نيرومندى كه سستى نپذيرد

(32) خدايا از تو خواهم‏

به حق نامت اى يكتا اى يگانه اى گواه اى بزرگوار اى ستوده اى رهنما اى برانگيزنده‏

اى ارث برنده اى زيان بخش اى سودرسان

(33) اى بزرگتر از هر بزرگى اى بزرگوارتر از هر بزرگوارى

اى مهربانتر از هر مهربانى اى داناتر از هر دانا اى فرزانه‏تر از هر فرزانه اى جلوتر

از هر قديمى اى بزرگتر از هر بزرگ اى با لطف‏تر از هر لطف‏دارى اى والاتر از هر

والايى اى عزيزتر از هر عزيزى

(34) اى بزرگوار چشم‏پوش اى بزرگ نعمت بخش اى پر خير

اى ديرينه بخشش اى جاويد لطف اى دقيق صنعت اى زداينده اندوه‏

اى برطرف كننده گرفتارى اى فرمانرواى عالم هستى اى حاكم بر حق

(35) اى كه در پيمانش وفادار و اى كه در وفا كردن به پيمانش نيرومند است اى كه در نيرومنديش بلند مرتبه است اى كه در

عين بلند مرتبه‏اى نزديك است اى كه در عين نزديكى دقيق است اى كه در عين دقت بزرگوار است اى كه‏

در عين بزرگوارى با عزت است اى كه در عين عزت با عظمت است اى كه در عين عظمتش برجسته است اى كه‏

در عين برجستگى ستوده است

(36) خدايا از تو خواهم به حق نامت اى كفايت كننده اى شفا دهنده اى وفادار

اى تندرستى‏ بخش اى رهنما اى خواننده‏اى داور اى راضى اى والا مرتبه اى باقى

(37) اى كه‏ هر چيز در برابرش سر تعظيم فرود آورد اى كه هر چيز در برابرش رام گشته اى كه هر چه در عالم موجود است از آن اوست اى كه‏

هر چه هست بوجود او موجود است اى كه هر چيزى بسوى او بازگردد اى كه هر چيزى از او انديشه دارد اى‏

كه هر چيزى به او پايدار است اى كه هر چيزى بسوى او برگردد اى كه هر چيز به ستايش‏

او تسبيح گويد اى كه هر چيز نابود شود جز ذات او

(38) اى كه گريزگاهى نيست جز بسوى او اى كه‏

پناهگاهى نيست جز بسوى او اى كه مقصدى نيست جز درگاهش اى كه راه نجاتى از (عذاب و قهر) او نيست جز خود او اى كه‏

رغبت و اشتياقى نباشد جز به درگاه او اى كه جنبش و نيرويى نيست مگر بوسيله او اى كه كمك نجويد جز به او اى كه توكل نشود جز بر او اى كه‏

اميدوار نتوان بود جز به او اى كه پرستش نشود جز او

(39) اى بهترين‏ كسى كه خلق از او ترسند اى بهترين مايه شوق و آرزو اى بهترين

جويا شدگان اى بهترين خواسته شدگان اى بهترين‏

مقصود خلق اى بهترين ياد شدگان اى بهترين سپاس شدگان اى بهترين دوستان‏

اى بهترين خوانده شدگان اى بهترين همدمان

(40) خدايا از تو مى‏خواهم به حق نامت اى‏

آمرزنده اى پرده پوش اى توانا اى قاهر اى آفريننده اى شكننده اى بهم پيوند دهنده اى يادآورنده اى بيننده اى‏

يارى دهنده

(41) اى كه آفريد و بياراست اى كه اندازه گرفت و راهنمايى كرد اى كه برطرف كند گرفتارى را

اى كه بشنود سخن درگوشى را اى كه نجات دهد غريق را اى كه برهاند هلاك شده را اى كه‏

شفا دهد بيمار را اى كه بخنداند و بگرياند اى كه بميراند و زنده كند اى كه آفريد

دو جفت نر و ماده

(42) اى كه هم در خشكى و هم در دريا راه رسيدن به او هست اى كه در سراسر گيتى‏

نشانه‏هاى او هست اى كه در اين نشانه‏ها برهان او موجود است اى كه در مردن نشانه قدرت او است اى كه در گورها

پند او است اى كه در روز قيامت نيز سلطنت او است اى كه در حساب آن روز هيبت دارد اى كه در پاى ميزان‏

حكم و داورى او است اى كه در بهشت پاداش نيك او است اى كه در دوزخ شكنجه او است

(43) اى كه به سويش گريزند

ترسناكان اى كه به او پناه برند گنهكاران اى كه او را مقصود قرار دهند بازآيندگان اى كه بسوى او

روند پارسايان اى كه بدو پناه برند سرگردانان اى كه به او همدم شوند

خواستاران اى كه به دوستيش افتخار كنند دوستان اى كه در گذشت او طمع دارند خطاكاران‏

اى كه به ذكر او آرامش پذيرد دل يقين داران اى كه بر او توكل كنند توكل كنندگان

(44) خدايا از تو مى‏خواهم به حق نامت اى محبوب دلها اى طبيب دردها

اى نزديك اى مراقب كار بندگان اى حساب نگهدار اى با هيبت اى‏

پاداش نيك دهنده اى اجابت كننده اى آگاه اى بينا

(45) اى نزديكتر از هر نزديك اى محبوبتر از هر

محبوب اى بيناتر از هر بينا اى آگاه‏تر از هر آگاه اى شريفتر از هر شريف‏

اى برتر از هر بلند مرتبه اى نيرومندتر از هر نيرومند اى توانگرتر از هر توانگر اى بخشنده‏تر

از هر بخشنده اى مهربانتر از هر مهربان

(46) اى پيروزى كه هرگز مغلوب نگردد اى سازنده‏اى كه‏

مصنوع كسى نيست اى آفريننده‏اى كه كسى او را نيافريده اى مالكى كه مملوك كسى نيست اى چيره شكست ناپذير اى

بلند مرتبه كه بلندى را كسى به او نداده اى نگهدارنده‏اى كه نگهدارى ندارد اى ياورى كه كسش يارى نكند اى حاضرى

كه پنهانى ندارد اى نزديكى كه دور نشود

(47) اى روشنى نور اين روشنى ده نور اى خالق نور و روشنى‏

اى تدبير كننده نور اى اندازه‏گير نور اى روشنى هر نور اى روشنى پيش از هر نور و اى روشنى‏

پس از هر نور اى روشنى بالاى هر نور اى نورى كه مانندش نورى نيست

(48) اى كه‏ عطا و بخشش شريف و ارجمند است اى كه كارش دقيق است اى كه لطفش پايدار است اى كه احسانش ديرينه است اى‏

كه گفتارش حق است اى كه وعده‏اش راست است اى كه گذشتش فضل است اى كه كيفرش از روى عدل است

كه ذكرش شيرين است اى كه فضلش عمومى است

(49) خدايا از تو مى‏خواهم به حق نامت اى هموار كننده‏

راهها اى جدا كننده اى تبديل كننده اى خوار كننده اى فرود آرنده اى جايزه ده اى فزون بخش اى بزرگ عطا بخش اى مهلت ده

اى نيكوبخش

(50) اى كه ببيند ولى ديده نشود اى كه بيافريند ولى كسى او را نيافريده اى كه راهنمايى كند

ولى راهنمايى نشود اى كه زنده كنى ولى زنده نشده اى كه بازخواست كند ولى كسى از

او بازخواست نكند اى كه بخوراند ولى خورانده نشود اى كه پناه دهد ولى كسى او را پناه ندهد اى كه قضاوت كنى ولى قضاوت بر تو نشود اى كه‏

حكم كنى ولى كسى بر تو حكم نكند اى كه نزايد و نه زائيده شده و نيست برايش همتايى هيچكس
 
بالا