• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

گزیده ی اشعار | کیکاووس یاکیده

baroon

متخصص بخش ادبیات

کیکاووس یاکیده در بهمن سال 1347 در تهران متولد شده است.
او از دوبلوران وبازیگران ماهر کشورمان است، همچنین به فعالیتهایی در زمینه های نقاشی و مجسمه سازی پرداخته است.

یاکیده اخیرا کتابی با نام «بانو و آخرین کولی سایه فروش» از طریق انتشارات کاروان، منتشر کرده که رویکردی متفاوت به شعر سپید است.

باکیده در سریال هوش سیاه که از شبکه 3 پخش می شد، حضوری پررنگ داشت.


کیکاووس یاکیده متولد 1347 تهران است. فعالیت‌های فرهنگی این شاعر به شرح زیر است:

1. گوینده‌ی اول جشنواره ی تبلیغات مهر ماه 1381
2. دیپلم افتخار انجمن بین المللی شعر آمریکا 2002
3. شاعر برگزیده سایت
www.Poetry.com 2003
4. نشان شعر شایسته و موفق از سمپوزیوم شعر واشنگتن دی سی 2004
5. از سال 1369 به صورت مستمر در دوبلاژ ایران فعالیت دارد.



از آثار مکتوب این هنرمند توانا می توان به مجموعه شعر بانو و آخرین کولی سایه‌فروش (انتشارات کاروان ،1381) ، مجموعه داستان کوچه بابل (نشر آرویج ، 1382) ، مجموعه شعر کولی پیراهن تنگ یک خواب بلند (انتشارات کاروان ،1386) اشاره نمود.



dh7cq77s1ydp05znzxtp.jpg




 
آخرین ویرایش:

baroon

متخصص بخش ادبیات



برو بانو

بگذار بیدار شوم

باید بروم...

خیال تورا به دوش کشیدن

خرج دارد!
 

baroon

متخصص بخش ادبیات


پابرهنه

تا کجا دویده ای

که این همه گل

شکفته است؟
 

baroon

متخصص بخش ادبیات



در اینجا

کوهی است که گم شده

بی آنکه تورا

دیده باشد
 

baroon

متخصص بخش ادبیات



باران که می بارد

تمام کوچه های شهر

پر از فریاد من است که می گویم:

من تنها نیستم...

تنها منتظرم، تنها!
 

baroon

متخصص بخش ادبیات



بوی رفتن می دهی

در را باز می گذارم

وقتی برو

که گنجشک ها و ستاره ها

خوابند
 

baroon

متخصص بخش ادبیات




مرا ببخش

که پنداشتم

شـــادی پرواز پـــرســتــوهـــا

از شوق حضور توست؛

آن ها بـــهار را

با تو اشتباه می گیرند

آخر کوچکند

کوچکم!
 

baroon

متخصص بخش ادبیات



زندگی قرص نانی است

روی آب حوض خانه‌ی خاطرات

سهم ماهی های سرخ

که همیشه عاشقند

باور کن
 

baroon

متخصص بخش ادبیات



انتظار بارانی را می‌کشم

که پلک بر هم بگذارم

باریده است

بانو!

به تماشای باران ستاره‌ها

بی‌ چتر

بیا
 

baroon

متخصص بخش ادبیات



پیچک نگاهم

دزدانه

تا پشت پنجره‌ی
اتاق تو

بالا آمده

به کجا خیره شده‌ای؟

باران که بگیرد

تمام پنجره

پر از پیچک خواهد بود
 

baroon

متخصص بخش ادبیات



شب پره‌ها

برای رسیدن به ماه بانویشان

شب را گم کرده‌اند

در میان این همه ماهِ فریب

که درختانِ مرده

گل داده‌اند

پرهایشان را گم کرده‌اند

بانو!

شب پره ها گم شده‌اند

گم شده‌ام
 

baroon

متخصص بخش ادبیات



نگاهم در آینه فرو می ریزد

جزیره ای به زیر آب می رود

در ساحل ِ آینه دستانی کور مال

عطر ِ تو را می جویند

و پرندگان

بودن ِ جزیره را فراموش می کنند
 

baroon

متخصص بخش ادبیات



این بار هم که

تاول پاهایم خشک شود

دوباره عاشقت می‌شوم

دوباره راه می‌افتم

دوباره گم می‌شوم

هرطور شده این راه را تا آخر می‌روم
 

baroon

متخصص بخش ادبیات



از ستاره ها بادبادک ساختم

یا

از بادبادک ها ستاره

نمى دانم!

چشمان تو پر از بادبادک و ستاره بود
 
بالا