• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

گفتگوی آزاد

aliwinter

Banned
روزی پلنگ به کلاس درس خود رفتن کرد:نیش:
به هنگام حضور غیاب استاد پس از خواندن چند اسم ناگاه کمی تامل و مکث کرد
سر از روی برگه برداشت و بگفتا: جناب پلنگ؟!:139:
پلنگ سر از روی میز برداشته و ندا داد : جانم؟:خجالت:
استاد به آرامی دست خود را بلند کرد و گفت:
درب خروجی کلاس از این سمت است:140:
انشالا ترم بعد بتوانی این درس را پاس کنی. برو عزیزکم حذفی! :)
پلنگ با صدای بغض آلود گفت حذفمان نمودی استاد؟:122:
استاد هم متاثر صدا داد: بلی عزیزم چاره ای نداشتم
برق از چشمان پلنگ پرید و بگفتا : ای آخ جاااان. و با حرکت دینگیلی دینگو:78: از کلاس خارج شده و راه منزل در پیش گرفت :giggle:

خب حذف میکردی از اول باهش پلنگ چان
 

دختر مهتاب

متخصص بخش آموزش خیاطی
روزی پلنگ به کلاس درس خود رفتن کرد
به هنگام حضور غیاب استاد پس از خواندن چند اسم ناگاه کمی تامل و مکث کرد
سر از روی برگه برداشت و بگفتا: جناب پلنگ؟!
پلنگ سر از روی میز برداشته و ندا داد : جانم؟
استاد به آرامی دست خود را بلند کرد و گفت:
درب خروجی کلاس از این سمت است
انشالا ترم بعد بتوانی این درس را پاس کنی. برو عزیزکم حذفی! :)
پلنگ با صدای بغض آلود گفت حذفمان نمودی استاد؟
استاد هم متاثر صدا داد: بلی عزیزم چاره ای نداشتم
برق از چشمان پلنگ پرید و بگفتا : ای آخ جاااان. و با حرکت دینگیلی دینگو از کلاس خارج شده و راه منزل در پیش گرفت
استادازکلاس بیرونش کرده وازدرسم حذف شده انوقت چقدرخوشحاله:تعجب2:
انوقت اون روز به مامیگفت من شاگرد تنبل نمیخوام:10:
 

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار
سر صبح بودندی و پلنگ یک چشم به تلویزیون بازی والیبال نگاه میکردندی و با چشم دیگر خواب پادشاه هفتم:خواب: را دیدن مینمودندی:دی
اما ای دل غافل ساعت 8 کلاس داشتندی و پلنگ به کلاس معادلات رفتندی:50:
استاد بلانسبت بسیار استاد گرانقدر گوشی در دست دیدن نمودندی نمره کم کردندی و یا شیرینی درخواست نمودندی:نیش2:
بنده به اتفاق امین رفیقمان سر کلاس بازی را در گوشی موبایل پخش زنده دیدن نمودندی:ایده: و پس از کلی حرص و جوش و سروصدا در کلاس که همه متوجه شدندی ما بازی تماشا مینمایندی و کلاس را در نتیجه سهیم میکردندی و به جز استاد همه دانستندی:نیش2:
پس از یک دوره پر هیجان و استرس زا در کلاس. ست پنجم را از استکبار جهانی بردن نمودیم:برنده: و بازی را برنده از خوشحالی در پوست خود نمیگنجایندی:شاد2: که مل مل رفیق شفیقمان رو به استاد نمودندی:52:
و بگفتایندی استاد بازی والیبال را بردن نمودندی :|
استاد همانا در چشمان ما نگاه نمودندی و گوشی بدیدندی و گفتندی:|
خوشمان باشد. جلسه بعد با شیرینی نیامدید نیاید :اخطار:
من:|
امین:|
مل مل :)
دوستان :))
استاد :124:

هیچ دیگر جلسه بهد به مناسبت برد ایران باید به کل کلاس شیرینی دادندی:52:

خو درست داستانو تعریف کن بقیه م بفهمن :نیش:
ایشاالله جلسه ی بعد که بازی والیبال بود سرکلاس ترتیب پخش زنده رو میدم خدارو شکر توی اکثر کلاسا وای فای آنتنش خوبه :50:
همش تقصیر تو و امین بود حالا من بیچاره باید به کل کلاس شیرینی بدم
595413_23t09l1.gif

:نیش:
 

Mahdi Askari

مدير فنی


خو درست داستانو تعریف کن بقیه م بفهمن :نیش:
ایشاالله جلسه ی بعد که بازی والیبال بود سرکلاس ترتیب پخش زنده رو میدم خدارو شکر توی اکثر کلاسا وای فای آنتنش خوبه :50:
همش تقصیر تو و امین بود حالا من بیچاره باید به کل کلاس شیرینی بدم
595413_23t09l1.gif

:نیش:


عمه من بود پول شیرینی رو از تو حلقوم ما کشید بیرون نه؟:نیش:
 

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار
عمه من بود پول شیرینی رو از تو حلقوم ما کشید بیرون نه؟:نیش:
وقتی بچه های دانشگاه بفهمن یه توی کلاسی قراره شیرینی بدن یه صندلی میارن و منتظر پذیرایی میمونن حالا با پولی که تو دادی 250 گرم هم نمیشه شیرینی مغز دار بخرم :بدجنس:
سنگینیش افتاد روی دوش خودم
595413_23t09l1.gif
 

Mahdi Askari

مدير فنی

وقتی بچه های دانشگاه بفهمن یه توی کلاسی قراره شیرینی بدن یه صندلی میارن و منتظر پذیرایی میمونن حالا با پولی که تو دادی 250 گرم هم نمیشه شیرینی مغز دار بخرم :بدجنس:
سنگینیش افتاد روی دوش خودم
595413_23t09l1.gif


خخخخ عجب آدمی هستیا
20 تومن پول شیرینی از من گرفتی
:غش2:
شیرینی چی میخوای بیاری مگه؟:))
 

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار
خخخخ عجب آدمی هستیا
20 تومن پول شیرینی از من گرفتی
:غش2:
شیرینی چی میخوای بیاری مگه؟:))

چند برابر حساب کردی که شد بیست تومن ؟ :خنده2:
تصاعدی هم حساب کنی میشه 5 تومن :نیش:
حالا دیگه عمرا پخش زنده واست ردیف کنم سرکلاس :سوت:
 

Mahdi Askari

مدير فنی
یکی بوت یکی نبوت
41038_eskelet_46.gif

روزی روزگاری در انجمنی یه پلنگه بود که با الهام از یک شعر معروف گویا چشماش هم قشنگه بود
52058_eskelet_44.gif

این عاقا پلنگه قرار بود واسه یکی دیگه از کاربرای سایت که یکم هم پرخاشگر بود چون دکتر بود
81958_eskelet_49.gif
یه بازی خشن بذاره
45318_eskelet_42.gif
اون دکتره که اسمش ریتا بوده هی منتظر میمونهههههه
608_eskelet_24.gif
هی به پلنگه میگه که ببین ازون بازی خشنا که میاد پول برداره دستش میره زیر گیوتین نمیذاری دیگه؟
32988_s1591.gif
74498_eskelet_5.gif


قصه ما با این سوال به پایان رسید تا ببینیم در ادامه ماجرا پلنگه بازی خشن میذاره تو سایت یا نه
61312_Dr_._marya.gif

:50:
برای سن شما خوب نیست بازی خشن:50:
 

mhosein

کاربر ويژه


لطفاً نام امام معصوم و منبع حدیث را ذکر کنید!


@mhosein

سلام ، خسته نباشید! :گل:
من معذرت میخوام ، آخه زیاد فرصت سر زدن به اینجا رو ندارم و نمیتونم به درخواست هاتون سریع جواب بدم! :5:
ممنون! :4:
 
بالا