Silver Star
مدير ارشد تالار
یکی از سبکهای نقاشی که در تاریخ هنر به صورت جدی با آن برخورد نشد ولی بر نقاشی مدرن تاثیر گذاشت، سبک"نبی ها" بود. نقاشان و هنرمندان این سبک با نگاهی نمادین جریان هنری ای را دنبال می کردند که "گوگن" بنیانگذار آن به شمار می رفت. آنان مجذوب تفکرات هنری و زیبایی شناسانه گوگن بودند که نوعی پشت پا زدن به سنتهای هنری آکادمیک اروپا و روی آوردن به هنر رمزگرایانه، مذهبی و عرفانی بود.
نبی ها تفکرات، اندیشه ها و رمزگریهای هنری گوگن را عمیقا سرمشق آثار خویش قرار دادند . آنان علاوه نقاشی به مصورسازی کتب، پوسترسازی، طراحی و صحنه آرایی نیز می پرداختند و همچنین بر ادبیات و شعر اروپا نیز به صورت مقطعی تاثیر گذاشتند.
این گروه خود را از آن جهت "نبی" می نامیدند که معتقد بودند مانند پیامبران راستین، راهبری نقاشان را به صورتی پاک و خالص به عهده گرفته اند. البته این نام را شاعری به نام "کازالیتس" پس از بازدید از نمایشگاه آثارشان در پاریس، به این گروه اطلاق کرد. نبی ها اگرچه از لحاظ خلاقیت و نوآوری هنری حرکتهای عمیقی ایجاد نکردند ولی انتقال دهنده تفکراتی چون رمزگرایی، نمادگرایی و دوری از طبیعت شدند. در آثار اینان موضوع از مقام والایی برخوردار بود. نبی ها عموما موضوعات دینی ، عرفانی، بدوی یا روستایی، همچنین موضوعات نمادین و آرمانی و موضوعات روزمره و پیش پا افتاده و عادی را موضوع کارهای خویش قرار می دادند.
موریس دنی، نظریه پرداز هنری که در مدرسه "بوزار" پاریس آموزش هنر دیده بود به همراهی گروهی دیگر از هنرمندان چون "پل سروزیه" ، "پیربونار"، " ادوار وویار" گروه نبی ها را پایه گذاری کردند.
هنرمندان این گروه شیوه های مختلفی را در نقاشی های خود تجربه کردند. موریس دنی مقالات بسیاری در بیان نظریات گروه نبی ها نگاشت. او به اصلی در نقاشی اشاره می کند که در قرن بیستم نظریه ای قابل تامل است:" هر پرده نقاشی قبل از آنکه اسب جنگی یا زنی برهنه یا شرح واقعه ای باشد، در ذات خود سطحی مستوی است که با رنگهایی با نظم خاص پوشانده شده است."[SUP] (1)[/SUP]
نبی ها در نظریات خود همچنین بر این اصل تاکید می ورزیدند که سراسر نقاشی اروپا را نقاشان واقع گرا یا طبیعت گرا نپوشانده اند، بلکه می توان در طول تاریخ هنر غرب به سبکهایی اشاره کرد که به جنبه های عرفانی ، معنوی ، روحانی و غیر مادی نیز اشاره داشته اند. برای مثال در سبک رومانتیک نقاشانی با ویژگیهای فوق وجود داشته اند که مانند نبی ها در کار خود نگرشی درونی را در مقامی برتر از مشاهدات عینی به تصویر می کشیدند.
در این میان "گوستاو مورو" از نقاشان "سمبولیست" که مورد توجه نبی ها قرار داشت، عمیقا به فضای معنوی و روابط غیر مادی در آثارش توجه داشت، و جهت گیری اصلی در آثارش راتوجه به سمبل، خواب، و خیال و رویاهای شخصی قرار داده بود.
وهم، خیال، موضوعات اساطیری و داستانهای عهد عتیق از جمله موضوعاتی بودند که گوستاو مورو به خلق آنها مبادرت می ورزید. وی در اواخر عمرش با رسیدن به مقام استادی مدرسه عالی هنرهای زیبای بوزار پاریس ، که در دهه آخر قرن نوزدهم جانشین آکادمی هنر شاهی شده بود، توانست استادی کسانی را به عهده گیرد که رهبر مکاتب هنری قرن بیستم شدند. هنرمندانی مانند "هانری ماتیس" و " ژرژ روئو" از این دسته اند.
نبی ها اگرچه بر دنیای سمبلیک و رمزگرایانه تاکید می ورزیدند، هنر را جزئی لاینفک از دنیای محسوس به حساب می آوردند و معتقد بودند :" نقاشی باید جزئی از یک کلیت تزیینی باشد نه یک شیء منزوی و منفرد روی سه پایه نقاشی."[SUP](2)[/SUP]
مجله هنری "بررسیهای سفید" که از سال 1891 منتشر می شد، پیام رسان اصلی نظریات هنرمندان گروه نبی ها و البته نقاشان سمبولیست و جنبشهای دیگر هنری مانند "آرنوو" شد.هر یک از هنرمندان این زمان به نوعی در تصویرسازی ، صفحه آرایی ، پوستر سازی و یا سایر کارهای هنری با این نشریه همکاری می کردند. این نشریه هم چنین امکان برخورد نظریات هنرمندان و نویسندگان سراسر اروپا را فراهم ساخت.
این گروه خود را از آن جهت "نبی" می نامیدند که معتقد بودند مانند پیامبران راستین، راهبری نقاشان را به صورتی پاک و خالص به عهده گرفته اند.
هنرمند بعدی "سروزیه " نام داشت که یکی از بنیانگذاران گروه نبی ها بود و عقاید روشنفکرانه خود در مورد هنر خصوصا هنر دینی را در کتابی به سال 1921 چاپ کرد و در نقاشی معروفی به نام "طلسم" نیز تلاش کرد نظریات گوگن را به تصویر بکشد.[SUP](3)[/SUP]
"وویار" نیز هنرمند دیگری از نبی ها بود که تاثیرات بسیاری از آثار گوگن، سورا و سبک آرنوو گرفت. وی به سازماندهی شکل و رنگ در آثارش توجهی ویژه داشت.
"پیر بونار" نیز از نقاشان نبی ها بود که کمتر از سایر گروه متاثر از گوگن بود و به مطالعه گراوورهای ژاپنی می پرداخت .
در ارتباط با نقش نبی ها در شکل دهی هنر مدرن می خوانیم:" تلاش نبی ها برای اتخاذ نگرش تازه ای به مذهب یا خصوصا به موضوعات عارفانه به اتکای شکلهای رنگی انتزاعی و نقش های خطی، هرچند خودشان نقاشی های مهمی نیافریدند، بر تفکر دیگر نقاشان تجربی اثر گذاشت. نوشته های سورا و دنی، از اسناد برجسته و موثر در تکوین انتزاع و اکسپرسیونیسم به شمار می روند. بدون وجود گروه نبی ها و نئو امپرسیونیست ها ، فورانی که در نخستین دهه های سده بیستم در هنرها آغاز گردید، غیرممکن می شد."[SUP](4)[/SUP]
پی نوشت:
1- جنسن، ص499
2- گاردنر، ص478
3- شاه قزوینی،ص 19
4- آرناسن، ص89