• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

آشنايي با برخي مفاهيم مغناطيسي

parisa

متخصص بخش
آشنايي با برخي مفاهيم مغناطيسي(1)

731861771421362133819412901355720021648121.jpg

[h=2]1. ميدان مغناطيسي[SUP]1[/SUP]
يکي از اساسي‌ترين مفاهيم در مغناطيس، ميدان مغناطيسي (H) مي‌باشد. اثراتي که يک آهنربا در فضاي اطراف خود ايجاد مي‌کند، را ميدان مغناطيسي مي‌گويند. ميدان مغناطيسي، ميدان نيروئي شبيه به ميدان‌هاي الکتريکي و جاذبه مي‌باشد. اين ميدان به وسيله حرکت ذره باردار و يا توسط يک آهنربا ايجاد مي‌شود. در مورد آهنرباهاي دائمي هيچ جريان الکتريکي وجود ندارد، اما حرکت‌هاي اسپيني و اوربيتالي الکترون‌ها در داخل آهنربا، منجر به مغناطش ماده و ايجاد ميدان مغناطيسي در اطراف آن مي‌گردد. در دو انتهاي هر آهنربا حوزه پتانسيل مغناطيسي وجود دارد، که قطب‌هاي مغناطيسي ناميده مي‌شود. بر خلاف ميدان‌هاي الکتريکي و جاذبه، آهنرباي تک قطبي وجود ندارد و آهنرباها هميشه به صورت دو قطبي مي‌باشند.
ميدان مغناطيسي کميتي برداري است و مانند هر کميت برداري ديگري داراي جهت و بزرگي است و آن را با نماد H نمايش مي‌دهند. واحد ميدان مغناطيسي در سيستم SI، آمپر بر متر (A/m) و در سيستم cgs اورستد (Oe) مي‌باشد.
[h=2]2. القاي مغناطيسي[SUP]2[/SUP]
نتيجه اعمال ميدان مغناطيسي با شدت (H)، القاي مغناطيسي يا شار مغناطيسي (B) مي‌باشد. در واقع، به پاسخ جسم در ميدان مغناطيسي با شدت (H)، القاي مغناطيسي اطلاق مي‌گردد. در سيستم MKS واحد دانسيته‌ي شار، وبر بر مترمربع (Wb/m2) مي‌باشد، که تسلا (T) ناميده مي‌شود. در برخي موارد B تابع خطي از H مي‌باشد و رابطه پايين در خلاء بين اين دو پارامتر برقرار است:
رابطه (2-1) B= µ? . H
که µ? نفوذپذيري مغناطيسي خلاء مي‌باشد و مقدار آن 4?×10-7 H/M است. در اغلب موارد به ويژه در مواد فرومغناطيس، B تابع خطي از H نيست و رابطه زير بين اين دو برقرار است:
رابطه (2-2) B= µ . H
µ قابليت نفوذپذيري مغناطيسي ماده مي‌باشد و لزوماً ثابت نيست. واحد µ وبر بر آمپرمتر يا هِنري بر متر مي‌باشد. قابليت نفوذپذيري يک ماده، معرف ميزان توانايي آهنربايي شدن آن ماده يا سهولت القاي ميدان B در حضور ميدان خارجي H مي‌باشد.
[h=2]3. مغناطش[SUP]3 [/SUP]
تعداد ممان‌هاي مغناطيسي (دوقطبي‌هاي مغناطيسي) موجود در واحد حجم جسم را مغناطش مي‌گويند که معيار سنجش ميزان مغناطيس شدن يک جسم مي‌باشد و توسط رابطه زير بيان مي‌گردد:
رابطه (3-1) M= m/v
که m تعداد ممان‌هاي مغناطيسي (گشتاور مغناطيسي) و v حجم ماده مي‌باشد. رابطه بين سه پارامتر اساسي مغناطيسي (M, H, B) در سيستم MKS توسط رابطه عمومي زير بيان مي‌شود:
رابطه (3-2) ( B= µ?(H+M
در واقع ممان‌هاي مغناطيسي درون ماده تمايل به هم‌راستا شدن با ميدان يا تقويت آن دارند.
[h=2]4. ممان مغناطيسي[SUP]4[/SUP]
خواص مغناطيسي مواد نتيجه ممان‌هاي مغناطيسي حاصل از الکترون‌هاست. هرالکترون در يک اتم داراي ممان مغناطيسي است، که از دو منبع ايجاد مي‌شود. يکي مربوط به حرکت اوربيتالي الکترون حول هسته است و ديگري ناشي از چرخش الکترون به دور محور خودش، که حرکت اسپيني ناميده مي‌شود. بنابراين هر الکترون در يک اتم يا ممان‌هاي اوربيتالي و اسپيني مي‌تواند به طور دائم مانند آهنرباي کوچکي عمل نمايد.
[h=2]5. حلقه پسماند[SUP]5[/SUP]
وقتي ماده فرو و فري‌مغناطيسي تحت ميدان مغناطيسي قرار گيرد، گشتاورهاي آن در جهت ميدان قرار مي‌گيرند. وقتي که همه گشتاورهاي آن ماده هم‌سو با ميدان شدند، مغناطش به حالت اشباع مي‌رسد که به آن مغناطش اشباع (Ms) مي‌گويند. چنانچه ميدان معکوس اعمال شود، تا نقطه عطف مغناطش برگشت پذير است، ولي بعد از آن تعدادي از گشتاورها از جهت ميدان اعمالي منحرف مي‌شوند و تعدادي از آن‌ها نيز در جهت ميدان باقي مي‌مانند که به آن پسماند مغناطيسي [SUP]6[/SUP](Mr) مي‌گويند و نشان دهنده‌ي مقدار القاء مغناطيسي است که در جسم باقي مي‌ماند.
حلقه پسماند که در شکل (5-1) نشان داده شده است، در واقع، ارتباط بين B (القاء مغناطيسي) و H (ميدان اعمالي) را نشان مي‌دهد. تا زماني که نمونه به نقطه اشباع برسد (Bs)، منحني مغناطش اوليه را خواهيم داشت. اگر H پس از اشباع در جهت مثبت به صفر برسد، چگالي شار از Bs به Br تغيير مي‌کند که به آن پسماند مغناطيسي مي‌گويند. در اين حالت اگر H را در جهت منفي افزايش دهيم، B کاهش يافته و وقتي شدت ميدان به Hc (وادارندگي مغناطيسي) رسيد، مقدار آن صفر مي‌شود. نيروي وادارندگي، به مقدار ميداني اطلاق مي‌شود که بايد در جهت مخالف ميدان اوليه اعمال شود تا مغناطش حاصل از ميدان قبلي را به صفر برساند. با افزايش بيشتر H در جهت منفي دوباره به Bs مي‌رسيم و با تکرار حالات بالا، يک حلقه به دست مي‌آيد که به آن حلقه پسماند مي‌گويند و مهم ترين مشخصه‌ي هر ماده مغناطيسي است که از نظر صنعتي قابل استفاده مي‌باشد.
85162621472441928812518669324221690189170.jpg

شکل منحني پسماند بستگي به خواص ماده مانند ناهمسانگردي کريستالي و انرژي ديواره حوزه‌ها دارد. علاوه بر آن، پارامترهاي خارجي مانند تخلخل‌ها، ناخالصي‌ها و طبيعت و اندازه‌ي دانه ها نيز در شکل منحني تأثير دارند.
1.Magnetic Field
2.Magnetic Induction
3.Magnetization
4.Magnetic Moment
5.Hysterises Loop
6.Magnetic Remanence
 

parisa

متخصص بخش
آشنايي با برخي مفاهيم مغناطيسي-قسمت دوم
[h=2]6. انواع مواد مغناطيسي
موادي را که اتم‌ها و مولکول‌هاي سازنده‌ي آن‌ها خاصيت مغناطيسي دارند، مواد مغناطيسي مي‌نامند. نحوه‌ي سمت‌گيري دوقطبي‌هاي مغناطيسي کوچک در مواد مغناطيسي مختلف، متفاوت است. به همين دليل مواد از لحاظ ويژگي‌هاي مغناطيسي نيز با هم تفاوت دارند. در ادامه، به پنج گروه مهم اشاره مي‌شود.
5022417713132178620125861212092522074656.jpg

6-1. ديامغناطيس (Diamagnetism)
مواد ديامغناطيس اجسامي‌اند که به وسيله‌ي ميدان مغناطيسي رانده مي‌شوند. در اين مواد الکترون‌ها به صورت جفت بوده و اتم‌ها داراي گشتاور مغناطيسي دائمي نيستند. پذيرفتاري مغناطيسي (X) چنين موادي منفي و خيلي کم، در حدود 5-10 مي‌باشد. تقريباً تمام گازها (جز اکسيژن) و همچنين آب، نقره، طلا، مس، الماس، گرافيت، بيسموت و بسياري ترکيبات آلي ديامغناطيس‌اند.
6-2. پارامغناطيس (Paramagnetism)
دوقطبي‌هاي مغناطيسي در يک ماده‌ي پارامغناطيسي داراي سمت‌گيري مشخص و منظمي نيستند و در جهت‌هاي کاتوره‌اي قرار دارند. در نتيجه اين مواد خاصيت مغناطيسي ندارند. اگر آن‌ها را درون يک ميدان مغناطيسي (مثلاً نزديک يک آهنربا) قرار دهيم، دوقطبي‌هاي کوچک مانند عقربه‌هاي مغناطيسي در نزديکي آهنربا رفتار مي‌کنند؛ يعني، در راستاي خط‌هاي ميدان مغناطيسي منظم مي‌شوند. هرچه ميدان مغناطيسي قوي‌تر باشد، تعداد بيش‌تري از اين دوقطبي‌هاي مغناطيسي کوچک با ميدان هم‌خط مي‌شوند. در نتيجه، خاصيت مغناطيسي ماده بيش‌تر مي‌شود. اگر آهنربا را از اين مواد دور کنيم، دوقطبي‌هاي مغناطيسي دوباره به سرعت به وضعيت کاتوره‌اي که در غياب ميدان داشتند، برمي‌گردند.
به اين ترتيب، مواد پارامغناطيس در ميدان‌هاي مغناطيسي قوي خاصيت مغناطيسي پيدا مي‌کنند. منگنز، پلاتين، آلومينيم، فلزهاي قليايي و قليايي خاکي، اکسيژن و اکسيد ازت از جمله مواد پارامغناطيس‌اند.
6-3. مواد فرومغناطيس( Ferromagnetism)
در برخي از مواد مغناطيسي، دوقطبي‌هاي مغناطيسي کوچک به طور خود به خود با دوقطبي‌هاي مجاور خود هم‌خط مي‌شوند. اين گونه مواد را فرومغناطيس مي‌نامند. در عمل، همه‌ي بخش‌هاي مغناطيسي در يک ماده‌ي فرومغناطيس در يک راستا قرار ندارند بلکه اين گونه مواد از بخش‌هاي بسيار کوچکي با ابعاد خيلي کم‌تر از ميلي‌متر تشکيل شده‌اند، به‌طوري‌که دوقطبي‌هاي مغناطيسي درون هر بخش به طور کامل، هم‌خط‌اند. ولي سمت‌گيري دوقطبي‌هاي مغناطيسي هر بخش با بخش‌هاي مجاور آن تفاوت دارد. هر بخش را يک حوزه‌ي مغناطيس مي‌نامند.
ممکن است سمت‌گيري و اندازه‌ي حوزه‌هاي مغناطيسي در يک ماده‌ي فرومغناطيس به گونه‌اي باشد که در کل اثر يکديگر را خنثي کنند و ماده در مجموع، آهنربا نباشد. اين گونه مواد را مي‌توان با قرار دادن در يک ميدان مغناطيسي آهنربا کرد. اثر ميدان مغناطيسي خارجي بر حوزه‌هاي مغناطيسي باعث مي‌شود که دوقطبي‌هاي مغناطيسي هر حوزه تحت تأثير ميدان مغناطيسي قرار گرفته و جهت آن‌ها به جهت ميدان خارجي متمايل شود. علاوه بر اين حوزه‌هايي که نسبت به ميدان در وضع مناسبي قرار دارند (با ميدان هم‌سويند) رشد مي‌کنند؛ يعني، حجم شان زياد مي شود و در نتيجه، حوزه‌هايي که سمت‌گيري آن‌ها نسبت به ميدان مناسب نيست کوچک مي‌شوند؛ يعني، مرز بين اين حوزه‌ها جابه جا مي‌شود، و در نتيجه ماده در مجموع خاصيت آهنربايي پيدا مي‌کند.
پذيرفتاري مغناطيسي اين مواد مثبت و عمدتاً در دامنه 50 تا 10000 است. آهن، کبالت، نيکل و چندين عنصر قليايي خاکي جزء مواد فرومغناطيس مي‌باشند.
6-4. آنتي‌فرومغناطيس (AntiFerromagnetism)
در مواد آنتي‌فرومغناطيس گشتاورهاي مغناطيسي مجاور به صورت موازي، برابر و غيرهم‌راستا جهت‌گيري مي‌کنند. اين مواد در خارج از ميدان مغناطيسي داراي گشتاور صفر مي‌باشند. کروم، منگنز و اکسيدهاي آن‌ها جزء مواد آنتي فرومغناطيس مي‌باشند.
6-5. فري‌مغناطيس (FerriMagnetism)
فري‌مغناطيس يک شکل خاص از آنتي‌فرومغناطيس است که در آن گشتاورهاي مغناطيسي در جهت موازي و عکس يکديگر قرار گرفته‌اند، ولي با يکديگر برابر نيستند و به صورت کامل يکديگر را حذف نمي‌کنند. در مقياس ماکروسکوپي، مواد فري‌مغناطيس مثل فرومغناطيس بوده و داراي مغناطيس شوندگي خود به خودي در زير دماي کوري بوده و داراي منحني پسماند مي‌باشند. فريت‌هاي نرم با فرمول شيميايي MO.Fe2O3 (M عنصر انتقالي است) و فريت‌هاي سخت با فرمول شيميايي MO.6Fe2O3 (M=Pb, Ba, Sr) مثال‌هايي از مواد فري‌مغناطيس هستند.
شکل (6-1) دياگرام نمادين گشتاورهاي مغناطيسي در چهار نوع ماده مغناطيسي را نشان مي‌دهد.

301838018213822611182321401225118116369175.jpg


نويسنده: مريم ملک دار

تنظيم براي تبيان: محسن مرادي
 
بالا