وجه تسميه و پيشينه تاريخي
درباره وجه تسميه نام سمنان كه به اين منطقه اطلاق مي شود, عقايد و نظريات متفاوتی رايج ومعمول است که به برخی از آن ها اشاره می شود:
- در گذشته های دور در محل آتشكده بزرگ هريس در كومش (سمنان) شهری عظيم با بت خانه ای بزرگ با ساختمانی رفيع و با شكوه وجود داشته است. به همين علت احتمال می رود كه مردم اين سرزمين قبل از ظهور زرتشت، دارای مذهب «سمتی» يا «سمينه» بوده اند و بت خانه بزرگ آنان در محل سمنان فعلی واقع بوده است.
- برخی ديگر بر اين باورند كه سمنان در اصل «سكنان» منسوب به طوايف سكه ها می باشد و الف و نون آن نشانه نسبت و مكان است كه در واژه های گيلان و غيره مشاهده می شود.
- عده ای ديگر از اهالی سمنان عقيده دارند كه نام قديم سمنان (سيم لام) بوده كه بنای آن به دست دو نفر از فرزندان نوح پيغمبر به نام های (سيم النبی) و (لام النبی) انجام گرفته كه مقبره آنان در كوه های شمال خاوری سمنان در محلی موسوم به پيغمبران واقع است. بر اين اساس كلمه (سيم لام) در اثر كثرت استعمال به مرور زمان به سمنان تبديل شده است.
- برخی نيز افسانه بنای اوليه را به دو هزار سال قبل از ميلاد مسيح به دستور تهمورث ديوبند نسبت داده اند. در آن زمان شهر را به سمينا نام گذاری نموده اند كه به مررو زمان به سمنان تغيير يافته است.
- روايت ديگر حاكی از اين است كه نام قديم سمنان در زبان محلی «سه مه نان» بوده و منظور ساكنان آن اين بوده است كه محصولات كشاورزی اين منطقه نان و آذوقه اهالی را بيش از سه ماه تأمين نمی كند. بعدها به مرور زمان «سه مه نان» به سمنان تغيير يافته است. به هر حال آن چنان که از منابع و كتب تاريخی استنباط می شود سمنان يكی از مناطق كهن و قديمی ايران است كه در درازای تاريخ فراز و نشيب های زيادی را پشت سر گذاشته است.
استان سمنان در دوران باستان، بخشی از چهاردهمين ايالت تاريخی ورن ( ورنه ) از تقسيمات شانزده گانه اوستايی بود. برخی از دانشمندان اين ايالت را گيلان فعلی می دانند، ولی قدر مسلم اين كه ورن يا ورنه متشكل از صفحات جنوبی البرز، شمال سمنان، دامغان، خوار، دماوند، فيروزكوه، شهميرزاد، لاسگرد، ده نمك و آهوان، قوشه، ويمه و نقاط كوهستانی مازندران بوده است. اين منطقه در تمام دوره حكومت مادها و هخامنشيان، كوميسنه يا كوميشان ( قومس بعد از اسلام ) جزو ايالت بزرگ پارت يا پرتو به شمار می رفت. در اين دوره سمنان, شهر سرحدی ايالات پارت های پارت و ماد به شمار می رفت. به همين علت برخی از مورخان، زمانی اين شهر را جزو مادها و گاهی جزو پارت ها به حساب می آورند. اين ايالت كه در زمان ساسانيان به پشتخوارگر تغيير نام داده، شامل همان شهرهايی بود كه در ايالت ورن وجود داشتند. حد غربی اين ايالت، خوار ( گرمسار فعلی )، حد شرقی آن شاهرود و حد شمالی آن، كوهستان های جنوبی طبرستان بود.
سلوكيان بزرگ ترين عامل يونانی كردن مشرق بودند و به همين جهت، برای ادامه فرمان روايی خود نظر مساعد مردم را لازم داشتند و برای اين كار تقريبا شصت شهر در مشرق و ايالت پارت بنا كردند. يكی از اين شهرها آپاما يا لاسگرد فعلی است كه در 34 كيلومتری سمنان واقع شده و ديگری شهر هكتا پليس ( صد دورازه ) است كه عده ای آن را دامغان می دانند. اشكانيان ايالات ايران را به هيجده بخش وسيع تقسيم كردند كه يكی از ايالت های مهم آن كميسن قوميس يا قومس در نواحی سمنان و دامغان كنونی بود.
در آغاز قرن هفتم ميلادی تضادهای داخلی در زندگی سياسی – اجتماعی ايران بيش تر شد و مبارزه ای كه به خاطر قدرت و حكومت ميان گروه های گوناگون درگرفت، به تضعيف ايران انجاميد. درهمين زمان يزدگرد سوم، آخرين پادشاه سلسله ساسانی، سرگرم مبارزه با مهاجمان عرب بود كه به تازه گی به ايران تاخته بودند. اين مبارزه كه تا سال 651 ميلادی ادامه داشت، با فتح كامل ايران به دست اعراب خاتمه پذيرفت. اعراب نخست شهر بزرگ و آباد ری را تسخير كردند، سپس به شمال شرقی رفته و به سرزمين كومش ( شهرهای سمنان، دامغان، بسطام ) رسيدند و آن ر اتسخير كردند.
سمنان در دوره های بعد از اسلام جزو سرزمين تاريخی قومس ( كومش ) به شمار می آمد. سمنان طی تاريخ دو هزار ساله خود شاهد فراز و نشيب ها، جنگ ها، شكست ها و پيروزی های بی شمار بوده است. در دوره های بعدی نيز منطقه سمنان مورد توجه خاص حكومت های مركزی قرار گرفت و منازعه ها ومناقشه های متعدد بر سر اين منطقه بين قدرتمندان درگرفت.
دردوران حكومت امويان و عباسيان به ويژه پس از قتل ابومسلم خراسانی به دست منصور دوانيقی، شورش و بلوا سراسر ايران را در برگرفت و نهضت های بی شماری به وقوع پيوست كه از مهم ترين آن ها قيام سنباد زردتشتی بود. در اندك زمان، زرتشتيان طبرستان و نواحی شمال قومس يعنی سنگسر (مهدی شهر)، شهميرزاد و فولاد محله، به دور رهبر اين نهضت جمع شدند و قومس و ری را به تصرف در آوردند، ولی در ساوه شكست خوردند و سنباد به قومس گريخت و پس از ضبط خزاين ابومسلم رو به طبرستان نهاد. وی پس از مدتی در دره های سنگسر و شهميرزاد به قتل رسيد.
ايالت كومش (قومس) از كانون های مهم اسماعيليان در قرن های ششم و هفتم هجری بود. به طوری كه در اين ايالت 150 قلعه در اختيار اين فرقه بود كه هر مجموعه از آن ها را يك كدخدا و هر قلعه مجزای آن را يك محتشم كه به منزله فرماندار كل يا حاكم بزرگ بود، زير نظر داشت.
سمنان در دوران مغول، هم چون ساير نقاط ايران از حمله و كشت و كشتار اين قوم در امان نماند و متحمل خسارات جانی و مالی بسيار شد. اين كشت و كشتار، در زمان تيمور لنگ نيز كه از سال 783 هجری حمله به ايران را شروع كرد، ادامه يافت.
پس از ظهور و استقرار حكومت صفويان، شاه اسماعيل صفوی به سركوب گردن كشان
ولايت ها پرداخت. از جمله، حاكم قلعه فيروزكوه را دستگير كرد و به اين ترتيب، ولايت فيروزكوه و خوار، سمنان و سنگسر به تصرف صفويان درآمد.
كريم خان زند با عنوان وكيل الرعايا مدت 29 سال در ايران سلطنت كرد، ولی در اين مدت شهرهای سمنان، دامغان، شاهرود، بسطام، را در اختيار بزرگان خانواده قاجار قرار داد. بعد از مرگ خان زند، آغا محمد خان شيراز را ترك كرد و به طرف كومش و دامغان رفت و با گرد آوردن عده ای از افراد قبيله خود، سرانجام توانست به ولايت كومش ( سمنان، دامغان و بسطام ) و ولايت جنوبی دريای خزر دست يابد. پس از آغا محمد خان، برادر زاده وی به نام فتحعلی شاه قاجار بر اريكه سلطنت تكيه زد و از همان ابتدای سلطنت، خطه قومس را كه زادگاهش بود مورد توجه قرار دارد و ذوالفقار را به عنوان حاكم سمنان برگزيد. نام جغرافيايی قومس تا اواخر دوران قاجاريه بر سر زبان ها بود، ليكن در دوران حكومت پهلوي اول، سمنان در شمار شهرهای استان دوم، يعنی مازندران در آمد. اين منطقه هم اكنون به عنوان يكي از امن ترين وآبادترين مناطق ايران به صورت استاني درآمده است كه شهرستان ها, شهرها و روستاهاي جذاب و ديدني زيادي را در بر مي گيرد.