«آشنایی با قنبر راستگو (خالو قنبر یا قنبر احمد) نوازندهی ماهر جفتی»
قتبر استگو یا خالو قنبر یکی از اسطوره های موسیقی هرمزگان و حتی کشور است که صدای جفتی او ندابخش یک زندگی و یک عمر کوکوکوی کغاران است . خالو قنبر اهل روستای سریگون میناب و ساکن شهر بندرعباس است..... سالهاست که جفتی را برای هرمزگان مینوازد و هنوز که هنوز است جفتی او خاموش نمیشود (انشاءا... همیشه روشن بُبو) ....
جفتی زدن در خانواده راستگو ارثی میباشد. به گفته خودش :'' دایی مادرم غلام فیروز جفتی میزد من خودم ندیدم ولی میگن وقتی جفتی میزد کغار دور او جمع میشد و با غلام فیروز همنوایی میکرد و او صدای کغار را از جفتی به این گونه مینواخت کوکوکو...................کوکوکو ''
خالو از 12 سالگی با جفتی آشنا شد و نواختن آن را با سرعروسی رفتن و مشاهده کردن یاد گرفت. او به جز نواختن جفتی ,اشعاری زیبا و صدایی رسا نیز دارد . اولین ترانه ای که از خود سرود, ترانه زیبا و ماندگار مینو گلستونن...... بوستون مینو میباشد که هنوز زمزمه لبهاست ....
در گذشته او کارگر یک باغ بوده و وظیفه اش هو کشوبند کردن و... بوده. بیل را برمیداشته و با ریختن عرق نان شب را بدست میاورده.... و بعد از کار نیز جفتی مینواخته و میخوانده.
در شروع حدود 5 سال در گروه علی خان حبیب زاده به نواختن جفتی و سازهای ضربی میپرداخته و اشعار زیبایی با علی خان اجرا کرده است مانند: مکُش تالی , ماهی غروش بندرُم , یَمبوسَعنه , هواد گنو و .....
تا اینکه انقلاب میشود و پس از آن هم جنگ تحمیلی که در این دوره خالو قنبر هیچگونه فعالیت موسیقی نداشت.
بعد از اتمام جنگ او با ساخت گروهی به نا کالنگ به صحنه موسیقی بازمیگردد. این گروه را هنرمندانی چون : احمد عبداللهی نوازنده کسر , سلیمان اسلامی نوازنده پیپه , عبدالعلی جمالی نوازنده دهل و جعفر روزبازار نوازنده عود تشکیل میدادند و وظیفه قنبر راستگو در این گروه خوانندگی و نوازندگی جفتی بود .
که گرما هندن و رطب زیاد بو برای جمع کردنی مُشتا به پا بو
که بابا صحب زود از خُو بلند بو که پَروِند بر کمر بر مُغ سوار بو
که پروَند بر کمر وا تولَک و داس به امید خدا یا حضرت عباس
که تولَک رطبی سر پِنگ نغارین خوراک ظهرمو برنج هوارین
بدو بابا که مُردُم سر اَفتو مِزارِمه ببند پا کُنته اَمبو
خودت سایم بکن با طاق انجیر فاتحم هاده تخم کَمَنزیل
هَلُو پَمپِن که مُرداسنگ زلالن زرک سُرخِن کلک سرخ نیمه حالن
خالو قنبر هیچگونه سواد تحصیلی ندارد و فقط دارای سواد مکتبی میباشد. او آهنگ ها و ترانه هایش را با یک واکمن شخصی ضبط میکند و هنگامی که به هفت بیت رسید ترانه ای را برای خود سروده و کامل کرده است.... خالو با جفتی میتواند صدای کغار و سُروسک و خروس و .... در آورد ...
که معروفترین آن کوکوکوی کغار است ... خالو قتبر دارای 16 فرزند دختر و پسر میباشد که به گفته خودش فقط یکی از این شانزده فرزند دل به این ساز داده و خوب آن را آموخته است.
او یک روز برای اجرا با گروه کالنگ به تالار آوینی رفته بود که با موسی کمالی موسس گروه جهله آشنا شد . که از آن زمان تا به حال با این گروه همکاری داشته است.
خالو ترانه های بسیاری سروده که هرگز از ذهن هرمزگان فراموش نخواهد شد .
مانند : ای شعم تو مسوز , ماهیگیری بو کارم , گلستون مینو , از بندر تا مینو خیابون مُکشی نو , مث مار اخَریم تُو و .....
قتبر استگو یا خالو قنبر یکی از اسطوره های موسیقی هرمزگان و حتی کشور است که صدای جفتی او ندابخش یک زندگی و یک عمر کوکوکوی کغاران است . خالو قنبر اهل روستای سریگون میناب و ساکن شهر بندرعباس است..... سالهاست که جفتی را برای هرمزگان مینوازد و هنوز که هنوز است جفتی او خاموش نمیشود (انشاءا... همیشه روشن بُبو) ....
جفتی زدن در خانواده راستگو ارثی میباشد. به گفته خودش :'' دایی مادرم غلام فیروز جفتی میزد من خودم ندیدم ولی میگن وقتی جفتی میزد کغار دور او جمع میشد و با غلام فیروز همنوایی میکرد و او صدای کغار را از جفتی به این گونه مینواخت کوکوکو...................کوکوکو ''
خالو از 12 سالگی با جفتی آشنا شد و نواختن آن را با سرعروسی رفتن و مشاهده کردن یاد گرفت. او به جز نواختن جفتی ,اشعاری زیبا و صدایی رسا نیز دارد . اولین ترانه ای که از خود سرود, ترانه زیبا و ماندگار مینو گلستونن...... بوستون مینو میباشد که هنوز زمزمه لبهاست ....
در گذشته او کارگر یک باغ بوده و وظیفه اش هو کشوبند کردن و... بوده. بیل را برمیداشته و با ریختن عرق نان شب را بدست میاورده.... و بعد از کار نیز جفتی مینواخته و میخوانده.
در شروع حدود 5 سال در گروه علی خان حبیب زاده به نواختن جفتی و سازهای ضربی میپرداخته و اشعار زیبایی با علی خان اجرا کرده است مانند: مکُش تالی , ماهی غروش بندرُم , یَمبوسَعنه , هواد گنو و .....
تا اینکه انقلاب میشود و پس از آن هم جنگ تحمیلی که در این دوره خالو قنبر هیچگونه فعالیت موسیقی نداشت.
بعد از اتمام جنگ او با ساخت گروهی به نا کالنگ به صحنه موسیقی بازمیگردد. این گروه را هنرمندانی چون : احمد عبداللهی نوازنده کسر , سلیمان اسلامی نوازنده پیپه , عبدالعلی جمالی نوازنده دهل و جعفر روزبازار نوازنده عود تشکیل میدادند و وظیفه قنبر راستگو در این گروه خوانندگی و نوازندگی جفتی بود .
که گرما هندن و رطب زیاد بو برای جمع کردنی مُشتا به پا بو
که بابا صحب زود از خُو بلند بو که پَروِند بر کمر بر مُغ سوار بو
که پروَند بر کمر وا تولَک و داس به امید خدا یا حضرت عباس
که تولَک رطبی سر پِنگ نغارین خوراک ظهرمو برنج هوارین
بدو بابا که مُردُم سر اَفتو مِزارِمه ببند پا کُنته اَمبو
خودت سایم بکن با طاق انجیر فاتحم هاده تخم کَمَنزیل
هَلُو پَمپِن که مُرداسنگ زلالن زرک سُرخِن کلک سرخ نیمه حالن
خالو قنبر هیچگونه سواد تحصیلی ندارد و فقط دارای سواد مکتبی میباشد. او آهنگ ها و ترانه هایش را با یک واکمن شخصی ضبط میکند و هنگامی که به هفت بیت رسید ترانه ای را برای خود سروده و کامل کرده است.... خالو با جفتی میتواند صدای کغار و سُروسک و خروس و .... در آورد ...
که معروفترین آن کوکوکوی کغار است ... خالو قتبر دارای 16 فرزند دختر و پسر میباشد که به گفته خودش فقط یکی از این شانزده فرزند دل به این ساز داده و خوب آن را آموخته است.
او یک روز برای اجرا با گروه کالنگ به تالار آوینی رفته بود که با موسی کمالی موسس گروه جهله آشنا شد . که از آن زمان تا به حال با این گروه همکاری داشته است.
خالو ترانه های بسیاری سروده که هرگز از ذهن هرمزگان فراموش نخواهد شد .
مانند : ای شعم تو مسوز , ماهیگیری بو کارم , گلستون مینو , از بندر تا مینو خیابون مُکشی نو , مث مار اخَریم تُو و .....