• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

آیا می دانستید که . . . ؟

چاووش

متخصص بخش ادبیات
آیا می دانستید که بنا بر استوره ی ایرانی که در شاهنامه ی فردوسی نیز آمده است رستم دستان با یک عمل سزارین به دنیا آمده است؟
در استوره‌هایی ایرانی هست و فردوسی بزرگ نیز این داستان را در شاهنامه به نظم درآورده است که در زمان پادشاهی منوچهر (فرزند ایرج و نوه‌ی فریدون)، پهلوان زابلستان زال (یا دستان) پسر سام پسر نریمان عاشق رودابه، دختر مهراب (شاه کابل) و سیندُخت، شد و این دو با هم ازدواج کردند. هنگام زایمان رودابه که رسید فرزند بسیار بزرگ تر از اندازه‌های هنجار بود و از این رو زایمان طبیعی سخت و شاید ناشدنی بود.
بسی برنیامد برین روزگار / که آزاده سرو اندر آمد به بار
بهار دل افروز پژمرده شد / دلش را غم و رنج بسپرده شد
شکم گشت فربه و تن شد گران / شد آن ارغوانی رخش زعفران
بدو گفت مادر که ای جان مام / چه بودت که گشتی چنین زرد فام
چنین داد پاسخ که من روز و شب / همی برگشایم به فریاد لب
همانا زمان آمدستم فراز / وزین بار بردن نیابم جواز
تو گویی به سنگستم آگنده پوست / و گر آهن است آن که نیز اندروست
زال که چاره‌ای نداشت یکی از پرهای سیمرغ را آتش زد و سیمرغ پدید آمد و راه چاره را چنین گفت:
بیاور یکی خنجر آبگون / یکی مرد بینادل پرفسون
نخستین به می ماه را مست کن / ز دل بیم و اندیشه را پست کن
بکافد تهیگاه سرو سهی / نباشد مر او را ز درد آگهی
وزو بچه‌ی شیر بیرون کشد / همه پهلوی ماه در خون کشد
وز آن پس بدوز آن کجا کرد چاک / ز دل دور کن ترس و تیمار و باک
گیاهی که گویمت با شیر و مُشک / بکوب و بکن هر سه در سایه خشک
بساو و برآلای بر خستگیش / ببینی همان روز پیوستگیش
(کافیدن = شکافتن؛ خستگی = زخم؛ پیوستگی = به هم آمدن زخم)
....
بدان کار نظاره شد یک جهان / همه دیده پر خون و خسته روان
فرو ریخت از مژه سیندخت خون / که کودک ز پهلو کی آید برون؟
بیامد یکی موبدی چرب دست / مر آن ماه رخ را به می کرد مست
بکافید بی‌رنج پهلوی ماه / بتابید مر بچه را سر ز راه
چنان بی‌گزندش برون آورید / که کس در جهان این شگفتی ندید
این بچه را رستم (رستم پسر دستان یا رستم دستان) نامیدند که کوتاه شده‌ی رُستهم (رُست + تَهَم) است به معنای کسی که بسیار رُسته (رشد کرده) است. نام دیگرش نیز تهمتن (تهم+تن) یعنی دارای تن کلان است.
از تاریخ دقیق این عمل اطلاعی نداریم زیرا رستم جزو استوره‌های ایرانی است. این عمل امروزه در دنیا به نام سزارین شناخته می‌شود که ما می‌توانیم در زبان پارسی بدان رستمانه بگوییم.
۱- برابرهای دیگری نیز گفته شده از جمله: رستمین و رستمینه.
۲- خانم آرزو رضایی یادآور شده که این داستان زایمان از پهلوی مادر در استوره‌های هندوایرانی درباره‌ی ایندرا نیز گفته شده است.
 
بالا