اختلالات خلقی
اختلالات خلقی گروه وسیعی از اختلالاتی را شامل می شوند كه خلق مرضی (پاتولوژیك ) و آشفتگی های مرتبط با آن، نمای بالینی غالب آنها را تشكیل می دهد.
در بیمارانی كه خلق بالایی دارند (یعنی درمانیا)، گشاده خویی، پرش افكار، كاهش خواب، افزایش اعتماد به نفس و افكار خود بزرگ بینانه دیده می شود. در بیمارانی كه خلق افسرده ای دارند، از دست دادن انرژی و علاقه، احساس گناه، دشوار شدن تمركز، از دست دادن اشتها و افكار مرگ یا خودكشی وجود دارد. دیگر نشانه ها و علایم اختلالات خلقی عبارت است از تغییراتی در سطح فعالیت، توانایی های شناختی، تكلم و كاركردهای نباتی (از قبیل خواب، فعالیت جنسی و سایر نظمهای زیستی). این تغییرات تقریباً همیشه موجب مختل شدن كاركردهای بین فردی، اجتماعی و شغلی بیمار می شود.
اختلالات عمده در این گروه عبارتند از: اختلال افسردگی عمده (ماژور)، اختلال خلقی دوقطبی، اختلال خلقی با سیكل های سریع، افسردگی های فصلی، اختلال ویس تایمیك (كج خلقی)، اختلال سیكلوتایمیك (خلق دوره ای).
اختلال افسردگی ماژور (عمده)
افسردگی ماژور طیف وسیعی از اختلالات گوناگون را دربرمی گیرد كه تنها تشابه و نكته مشترك آنها خلق افسرده است.
حمله افسردگی ماژور حداقل باید دو هفته طول بكشد و دست كم چهار علامت از علایم تغییرات اشتها و وزن، تغییرات خواب و فعالیت ها، فقدان انرژی، احساس گناه، مشكل در تفكر و تصمیم گیری، افكار عود كننده مرگ یا خودكشی را به همراه لااقل یكی از دو علامت خلق افسرده یا كاهش علائق و لذت، داشته باشد.
خلق افسرده و بی علاقگی یا بی لذتی علایم كلیدی افسردگی است. بیمار ممكن است بگوید احساس اندوه، نومیدی، غمگینی یا بی ارزشی می كند. این بیماران اغلب كیفیتی غیرقابل وصف، اما مشخص برای حالت مرضی خود قایل اند. بیماران اغلب علایم افسردگی را نوعی درد مشقت بار روحی توصیف می كنند. گاه از اینكه نمی توانند گریه كنند، شكایت می كنند.
حدود 3/2 این بیماران به فكر خودكشی می افتند.
10 الی 15% آنان دست به خودكشی می زنند. درعین حال برخی بیماران از افسردگی خود خبر ندارند ولو اینكه از خانواده، دوستان و فعالیت هایی كه سابقاً مورد علاقه شان بود، كناره گرفته باشند. تقریباً همه بیماران افسرده (97%) از كاهش انرژی كه موجب اختلال در انجام وظایفشان مانند شغل، تحصیل و .. می شود، شكایت دارند. حدود 80% بیماران از اشكال در خواب، بویژه سحرخیزی (بی خوابی انتهایی)، بیدارشدن های مكرر در طول شب كه طی آن دایم به مشكلات خود فكر می كنند، شاكی هستند.
بسیاری از بیماران دچار كاهش اشتها و وزن می شوند اما برخی افزایش اشتهاو وزن و افزایش خواب پیدا می كنند.
غیرطبیعی بودن قاعدگی و كاهش علاقه و عملكرد جنسی از دیگر علایم افسردگی است. حدود 50% بیماران می گویند كه علایمشان در طول روز تغییر می كند. طوری كه شدت آن در صبح بیشتر و هرچه رو به غروب می روند، كمتر می شود. علایم شناختی افسردگی عبارت است از: احساس ذهنی ضعف تمركز و مختل شدن تفكر.
افسردگی در كودكان و نوجوانان ممكن است بصورت هراس از مدرسه و چسبیدن بیش از حد به والدین بروز كند.
تقریباً در سراسر جهان شیوع اختلال افسردگی ماژور در زنان 2 برابر مردان است. متوسط سن شروع اختلال افسردگی ماژور حدود 40 سالگی است و در حدود 50% از كل این افراد بیماریشان در سنین 20 تا 25 سالگی شروع می شود.
روشهای درمان بیماری
روان درمانی
روان درمانی صرفنظر از نوع و شدت افسردگی، راه اساسی در درمان افسردگی است. از جمله روش های روان درمانی؛ روش های روان پویایی، شناختی- رفتاری، بین فردی و خانواده درمانی می باشند.
اختلالات خلقی گروه وسیعی از اختلالاتی را شامل می شوند كه خلق مرضی (پاتولوژیك ) و آشفتگی های مرتبط با آن، نمای بالینی غالب آنها را تشكیل می دهد.
در بیمارانی كه خلق بالایی دارند (یعنی درمانیا)، گشاده خویی، پرش افكار، كاهش خواب، افزایش اعتماد به نفس و افكار خود بزرگ بینانه دیده می شود. در بیمارانی كه خلق افسرده ای دارند، از دست دادن انرژی و علاقه، احساس گناه، دشوار شدن تمركز، از دست دادن اشتها و افكار مرگ یا خودكشی وجود دارد. دیگر نشانه ها و علایم اختلالات خلقی عبارت است از تغییراتی در سطح فعالیت، توانایی های شناختی، تكلم و كاركردهای نباتی (از قبیل خواب، فعالیت جنسی و سایر نظمهای زیستی). این تغییرات تقریباً همیشه موجب مختل شدن كاركردهای بین فردی، اجتماعی و شغلی بیمار می شود.
اختلالات عمده در این گروه عبارتند از: اختلال افسردگی عمده (ماژور)، اختلال خلقی دوقطبی، اختلال خلقی با سیكل های سریع، افسردگی های فصلی، اختلال ویس تایمیك (كج خلقی)، اختلال سیكلوتایمیك (خلق دوره ای).
اختلال افسردگی ماژور (عمده)
افسردگی ماژور طیف وسیعی از اختلالات گوناگون را دربرمی گیرد كه تنها تشابه و نكته مشترك آنها خلق افسرده است.
حمله افسردگی ماژور حداقل باید دو هفته طول بكشد و دست كم چهار علامت از علایم تغییرات اشتها و وزن، تغییرات خواب و فعالیت ها، فقدان انرژی، احساس گناه، مشكل در تفكر و تصمیم گیری، افكار عود كننده مرگ یا خودكشی را به همراه لااقل یكی از دو علامت خلق افسرده یا كاهش علائق و لذت، داشته باشد.
خلق افسرده و بی علاقگی یا بی لذتی علایم كلیدی افسردگی است. بیمار ممكن است بگوید احساس اندوه، نومیدی، غمگینی یا بی ارزشی می كند. این بیماران اغلب كیفیتی غیرقابل وصف، اما مشخص برای حالت مرضی خود قایل اند. بیماران اغلب علایم افسردگی را نوعی درد مشقت بار روحی توصیف می كنند. گاه از اینكه نمی توانند گریه كنند، شكایت می كنند.
حدود 3/2 این بیماران به فكر خودكشی می افتند.
10 الی 15% آنان دست به خودكشی می زنند. درعین حال برخی بیماران از افسردگی خود خبر ندارند ولو اینكه از خانواده، دوستان و فعالیت هایی كه سابقاً مورد علاقه شان بود، كناره گرفته باشند. تقریباً همه بیماران افسرده (97%) از كاهش انرژی كه موجب اختلال در انجام وظایفشان مانند شغل، تحصیل و .. می شود، شكایت دارند. حدود 80% بیماران از اشكال در خواب، بویژه سحرخیزی (بی خوابی انتهایی)، بیدارشدن های مكرر در طول شب كه طی آن دایم به مشكلات خود فكر می كنند، شاكی هستند.
بسیاری از بیماران دچار كاهش اشتها و وزن می شوند اما برخی افزایش اشتهاو وزن و افزایش خواب پیدا می كنند.
غیرطبیعی بودن قاعدگی و كاهش علاقه و عملكرد جنسی از دیگر علایم افسردگی است. حدود 50% بیماران می گویند كه علایمشان در طول روز تغییر می كند. طوری كه شدت آن در صبح بیشتر و هرچه رو به غروب می روند، كمتر می شود. علایم شناختی افسردگی عبارت است از: احساس ذهنی ضعف تمركز و مختل شدن تفكر.
افسردگی در كودكان و نوجوانان ممكن است بصورت هراس از مدرسه و چسبیدن بیش از حد به والدین بروز كند.
تقریباً در سراسر جهان شیوع اختلال افسردگی ماژور در زنان 2 برابر مردان است. متوسط سن شروع اختلال افسردگی ماژور حدود 40 سالگی است و در حدود 50% از كل این افراد بیماریشان در سنین 20 تا 25 سالگی شروع می شود.
روشهای درمان بیماری
روان درمانی
روان درمانی صرفنظر از نوع و شدت افسردگی، راه اساسی در درمان افسردگی است. از جمله روش های روان درمانی؛ روش های روان پویایی، شناختی- رفتاری، بین فردی و خانواده درمانی می باشند.