• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

ادبیات آلمان

Ever Green

متخصص بخش پزشکی
ادبیات آلمانی تمامی نوشته های نویسنده های آلمانی اتریشی و سوییسی و دیگران که به زبان آلمانی نگاشته اند را در بر می گیرد و شامل مجموعه ای غنی از سبک ها و موضوعات گوناگون است.


ادبیات اولیه و قرون وسطی:

ادبیات اولیه ی آلمان شامل ترانه ها و داستان هایی است که در طول نسل ها دهان به دهان نقل شده است. این داستان ها در مورد خدایان و قهرمانانی بود که علیه دشمنان قبایل انسانی می جنگیدند. نخستین داستان مکتوب از این نوع (سال 800میلادی) «آواز هیدبراند» نام دارد. ادبیات آلمان در طی سال های 1100-750 میلادی به جز «آوازهیلدبراند» اغلب شامل موضوعات مذهبی بود. قسمت هایی از انجیل و بخش های مهم مراسم کلیسا از زبان لاتین به آلمانی ترجمه شد، اما نوشته های جدید در کل به زبان لاتین بود.
در سال های 1200-1050 با قدرتمندشدن حاکمان آلمان مرکز فرهنگی آلمان از صومعه ها به دربارها منتقل شد. در طول جنگ های صلیبی شوالیه های آلمانی در سفرهای خود به جنوب اروپا و خاورمیانه، ادبیات فرهنگ های پیش از مسیحیت را به زبان آلمانی بازگو کردند.
«حماسه های مردانگی» که در فرانسه برای سرگرمی شوالیه ها و همسرانشان می شدند نیز منبعی غنی بودند. این داستان ها در مورد آرتور شاه بودند. سه شاعر آلمانی به نام های هارتمن فون آوئه، گوتفرید فون اشتراسبورگ و ولفرام فون اشن باخ بین سال های 1210-1190 میلادی متون حماسی از این قبیل می نوشتند.

آوازه خوان های از جنوب فرانسه ترانه هایی عاشقانه در مدح شوالیه ها و زنان مبوبشان می خواندند. شاعران آلمانی خود ادبیات عاشقانه ای به نام minnesang (mine به معنی عشق است) را گسترش دادند. والتر فوندر فوگل وایده (1230-1170 م) معروف ترین شاعر این دوره بود که یکی از اشعارش به نام «زیر درختان زیزفون» بهترین شعر عاشقانه ی آلمانی است.
در آلمان نیز مانند دیگر نقاط اروپا، نمایشانه های اولیه در مورد معجزه و اخلاقیات بود و نمایشنامه های کمدی به نام fastnacht در کارناوال ها اجرا می شد.
با اختراع ماشین چاپ توسط یوهان گوتنبرگ آلمانی در حدود سال 1440 میلادی، انواع گوناگون ادبیات بیشتر در دسترس مردم قرار گرفت.


اومانیسم: از سال 1450 میلادی، نوع جدیدی از ادبیات که با دنیای واقعی و زندگی روزمره مرتبط بود به وجود آمد. این تفکر که اومانیسم خوانده می شد، از آثار کلاسیک یونانی و لاتین یاری جسته و به ویژه با تاریخ و سیاست در ارتباط بود. بهترین نمونه ی این نوع ادبیات «کشتی احمق ها» نام دارد که در سال 1494 میلادی توسط سباستین برانت نوشته شد. او در کتاب خود به تمسخر گناهان مردم زمانه ی خود پرداخته و از نقاشی های بزرگترین هنرمند وقت آلبرشت دورر استفاده کرده بود.


نهضت اصلاح طلبی(رفورماسیون): نهضتی مذهبی در قرن 16 بود که منجر به تشکیل کلیساهای پروتستان شد. ترجمه ی انجیل به زبان آلمانی توسط مارتین لوتر (عهد جدید در سال 1522 و عهد عتیق 1534) تأثیر عمیقی بر مذهب و ادبیات در آلمان گذاشت. از یک سو گویشی که مارتین لوتر در ترجمه های خود به کار برد از آن به بعد در ادبیات به کار گرفته شد و از سوی دیگر، او خواندن سرودهای مذهبی به طور دسته جمعی را باب کرد و خود تعداد زیادی از این سرودها نوشت. لوتر به علاوه گفت که موضوعات خاصی در انجیل برای نمایشنامه نویسی مناسبند و بدین ترتیب رونق و تحولی در نمایش های آلمانی به وجود آمد.


پاراسلوس، پزشک، عارف و کیمیاگرسوئیسی (1541-1493 م.) به لاتین و همچنین آلمانی می نوشت. زبان آلمانی بتدریج در آثار علمی و روشنفکرانه، جایگزین زبان لاتین شد. در این دوره اشعار عاشقانه همچنان سروده می شد، اما این اشعار بسیار خسته کننده شده بود؛ قوانین پیچیده ای برای سرودن این اشعار وضع شده بود و یک دوره آموزش طولانی می طلبید. بزرگترین شاعر اشعار عاشقانه در قرن شانزدهم یک کفاش اهل نورنبرگ به نام هانس ساکز (1576-1494) بود.

قرون 16 و 17 سال های اختلافات مذهبی و جنگ بود؛ از جمله جنگ سی سی ساله بین سال های 48-1618 تلفات مالی و جانی بسیاری به همراه داشت. رمان simplicissimus اثر گریملس هاوزن که در سال 1669 نوشته شد، شرایط آن زمان را به وضوح شرح می دهد.




عصر روشنفکری: قرن 18، قرن علم و منطق و روشنفکری بود و فیلسوف آلمانی گوتفرید لایبنیتز (1716-1646) یکی از تأثیرگذارترین افراد در تفکر این عصر بود. شاعر آلمانی فردریش گوتلیب کلوپشتوک (1803-1716) با الهام «بهشت گمشده» اثر جان میلتون شاعر انگلیسی، یک شعر حماسی بزرگ به نام «مسیح» نوشت که به دلیل تفاوت سبک آن با اشعار حماسی سابق، جنجال بسیاری برپا کرد.
کلوپشتوک نخستین شاعر ادبیات مدرن آلمان است. گوتهولد لسینگ (81-1729) منتقد و نمایشنامه نویس، نویسنده های آلمانی را ترغیب کرد تا سنت های قدیمی را فراموش کنند و از آثار ویلیام شکسپیر الهام بگیرند.





انقلاب ادبی: در دهه ی 1770، انقلابی تحت عنوان «طوفان و پریشانی» در ادبیات آلمان رخ داد. رهبران آن معتقد به نیروی طبیعت و نبوغ و نوآوری انسان بودند. پیشرو این حرکت، یوهان فون هردر(1830-1744) بود. او به پیشرفت تاریخی ادبیات ملت ها اعتقاد داشت.
مهمترین پیرو هردر، یوهان ولفگانگ فون گوته (1805-1759) نابغه ی ادبیات المان بود. او با رمان «غم های ورتر» در سراسر اروپا به شهرت رسید، اما شاهکار ادبی او نمایشنامه ی بلند «فاوست» بود. از گوته همچنین دیوان اشعاری به نام «دیوان شرقی» به جای مانده است، که بزرگترین الهام بخش وی در این اثر، حافظ لسان الغیب است. دوست گوته، فردریش شیلر (1805-1759) بزرگترین نمایشنامه نویس آلمان بود که موضوع مورد علاقه اش انسانی بود که بر سر دوراهی قرار گرفته و میان آن چه باید انجام می داد و آن چه می خواست انجام بدهد، مردد و پریشان می شد.

نئوکلاسیسم و رمانتیسیسم:
مدت ها بعد رهبران نهضت «طوفان و پریشانی» به ویژه شیلر و گوته، احساس کردند که این نهضت فاقد تعادل و نظم است. پس از انقلاب خونین فرانسه (99-1780) نیز نویسده ها معتقد بودند که آزادی فردی را باید با خشونت کمتری بیان کرد و از طرف دیگر، فیلسوف معروف امانوئل کانت (1804-1724) در کتاب خود «نقد عقل محض» نوشت که هر نوع دانشی، حاصل قدرت استدلال ذهن است. این تفکر تأثیر بسیاری بر نویسندگان گذاشت. از ابتدای قرن نوزدهم، رمانتیسیسم به صورت یک نهضت ادبی مهم درآمد. پیروان این نهضت تأکید بیشتری بر تفکر و احساس انسان و جذاب بودن طبیعت در نظر او داشتند.
آن ها موضوعات آثار خود را از گذشته ی تاریخی و ملی آلمان انتخاب کرده و ادبیات بومی و سنتی را می ستودند.


اواسط و اواخر قرن 19:

در اواسط قرن نوزدهم با بروز نهضت های انقلابی در زمینه ی سیاست، نویسندگان نیز در مقاله ها، رمان ها و اشعار سیاسی خود علیه حاکمان اعتراض می کردند. دولت جلوی فعالیت بسیاری از سازمان های انتشاراتی را گرفت و بسیاری از نویسندگان مجبور به ترک کشور شدند. در این دوره تعدادی از شعرای انقلابی گروهی به نام «آلمان جوان» را تشکیل دادند. رمان ها و نمایشنامه های اواخر قرن نوزدهم به طور جدی به مسائل شخصیتی بشر و جامعه می پرداختند و هر رمان نویس، داستان خود را در مورد مکان جغرافیایی یا جامعه ای خاص می نوشت. به عنوان مثال، گوتفرید کلر زندگی جوامع کوچک در سوئیس را شرح می داد و فرانتس گریل پارتسر و فردریش هبل نمایشنامه های تراژدی با تأکید برناتوانی انسان در تغییر وضعیت زندگی خود می نوشتند.
آثار کارل مارکس متفکر بزرگ سیاسی (83-1818) و زیگموند فروید (1939-1856) پیشگام علم روانکاوی دگرگونی عظیمی نه تنها در ادبیات بلکه در هر زمینه از تفکر و فرهنگ قرن بیستم به وجود آورد.



قرن بیستم:
امپرسیونیسم و نمادگرایی، دو نهضت ادبی مهم در این دوره اند. هوگو فون هوفمنستال(1929-1874) شاعر اتریشی و آرتور اشنیتسلر (1931-1862) رمان نویس و نمایشنامه نویس اتریشی، هر دو امپرسیونیست بودند و آثارشان متشکل از یک رشته تصویر ذهنی بود.
توصیف دقیق شخصیت ها و روابط آن ها در آثار اشنتیسلر، نمایان گر تأثیر فروید بر اوست.
اشتفان گئورگه )1933-1868) راینر ماریا ریلکه (1926-1875) و توماس مان احساسات و عقاید خود را از طریق نمادها توصیف می کردند. فرانس کافکا (1924-1883) نویسنده ی داستان های کوتاه و رمان، به کنکاش تنهایی، گناه و حیله های مغز انسان می پرداخت. بسیاری از آثار او و نمایشنامه های اولیه ی برتولت برشت (1956-1898) منعکس کننده ی افکار و عقاید مکتب اکسپرسیونیسم است. دوران حکومت نازی ها بر کشورهای آلمان زبان اروپا، جنگ جهانی دوم، سوزاندن آثار ادبی مهم به دستور هیتلر، رشد ادبیات آلمان را برای مدتی متوقف ساخت، اما الهام بخش بسیاری از آثار بعدی بود.
گونترگراس (متولد 1927) و هاینریش بل(1986-1917) به دلیل پرداخت به نحوه ی زندگی در آلمان دوران قبل و بعد از جنگ، تحسین شده اند. بل در سال 1972 برنده ی جایزه ی نوبل ادبی شد.

منبع: دایرة المعارف زرین، نوشته ی بابک حقایق و بابک ریاحی پور

 
بالا