اگر انقلاب مشروطیت را آغاز بیداری ایران از گذر آشنایی با مدرنیته یا تجدد بدانیم، دگرگونی نثر، تولد شعر نو، و پدیداری رمان و داستان کوتاه به مفهوم امروزی را هم رویدادهایی انقلابی می بینیم که پایه گذار ادبیات مدرن ایرانند.
در این دوره ی صد ساله در میان شاعران زن سه تن نام آورترینند: پروین اعتصامی، سیمین بهبهانی، و فروغ فرخزاد. مقایسه ی این سه موضوع مقاله هایی {از میهن بهرامی و پرتو نوری علا در نیمه ی دیگر. جلد ۲. شماره ی ۱. ۱۳۷۲} بوده است. در این نوشته محور سیمین بهبهانی است، اما به ناگزیر به دو دیگر به ویژه پروین اعتصامی هم پرداخته می شود. تصویر ماندگار این سه شاعر زن نامدار در ذهن من تصویر دو دختر و یک مادر است و اشاره ی به آن در همین آغاز از این روست که نقطه ی آغاز تامل من در موضوع این نوشته بوده است.
پروین چند ماهی پس ازانقلاب مشروطه (۱۲۸۵ش) به دنیا می آید؛ به یمن داشتن پدری آزادی خواه و اهل ادب فرصت آشنایی با خواسته های انقلاب و نیز ادبیات کلاسیک را می یابد؛ و در عمری ناکام و نا تمام که در اختناق رضا شاهی به پایان می رسد، بی اعتنا به گرایش های پیدا و ناپیدای نو در شعر، همه ی ذوقش را در پروراندن مضمون های اخلاقی، عرفانی و اجتماعی در قالب های کهن به کار می گیرد.
سیمین بیست و اندی پس از انقلاب و سی و اندی پس از نیما زاده می شود. در نوجوانی، زمانی که غزل در سایه ی مشروطیت پذبرای محتوای سیاسی اجتماعی شده، پی غزل می رود. به سوی شیوه ی چهار پاره ای نیما کشیده می شود و از دوره ی میانی کار نیما {گرایشی که شاخه ای از رمانتیسم در شعر فارسی نامیده شده و "مضامین و زبان رمانتیک و سانتیمانتال و تلاش برای خلق ترکیبات نو و ابداعی از مشخصات" آن است.( نگ. سعید یوسف."گامی دشوار به سوی سادگی در غزل" در آرش. شماره ی ۸۴، ژوئن ۲۰۰۳، برگ های ۳۳-۳٦ } تاثیر پذیرفته دو باره رو به غزل می آورد و با نو آوری هایش در آن خود را به امروز می رساند.
فروغ نزدیک به سی سالی پس از انقلاب به دنیا می آید (۱۳۱۲ش) و دو سالی هم کم تر از پروین عمر می کند (۱۳۴۵). همین عمر اندک اما آن اندازه هست که او را به اوج برساند.
سوای ستایش ها و نکوهش های مرسوم، میزان نقد و بررسی جدی آثار این سه شاعر آن اندازه است که نتیجه هایی را روشن کند. روی هم رفته در مجموعه ی این دسته از تحلیل ها در مورد شعر فروغ اتفاق نظر کلی چندان چشمگیر است که جای حرفی در این جا باقی نمی گذارد. در باره ی شعر سیمین هم جایی که اختلاف رای دیده می شود، در واقع بیش تر نه به شعر او، که به گونه ی شعری برگزیده ی او، یعنی غزل، برمی گردد؛ که این با توجه به دگرگونی های اساسی که او در غزل پدید آورده، تبیین پذیر است. می ماند پروین که آرای صاحب نظران در باره ی شعر او ضد و نقیض است. از سویی از "نو آوری ها"ی او گفته می شود؛ چنان که منتقدی می گوید که او "می خواهد حال دل باز گوید و از خود سخن بگوید و این شمه ای است از نو آوری های او که "عمیقن گرایشی است جدید و به خاستگاه تاریخی، فکری و فلسفی عنصر فردیت در جامعه ی ایران مربوط می شود.
در این دوره ی صد ساله در میان شاعران زن سه تن نام آورترینند: پروین اعتصامی، سیمین بهبهانی، و فروغ فرخزاد. مقایسه ی این سه موضوع مقاله هایی {از میهن بهرامی و پرتو نوری علا در نیمه ی دیگر. جلد ۲. شماره ی ۱. ۱۳۷۲} بوده است. در این نوشته محور سیمین بهبهانی است، اما به ناگزیر به دو دیگر به ویژه پروین اعتصامی هم پرداخته می شود. تصویر ماندگار این سه شاعر زن نامدار در ذهن من تصویر دو دختر و یک مادر است و اشاره ی به آن در همین آغاز از این روست که نقطه ی آغاز تامل من در موضوع این نوشته بوده است.
پروین چند ماهی پس ازانقلاب مشروطه (۱۲۸۵ش) به دنیا می آید؛ به یمن داشتن پدری آزادی خواه و اهل ادب فرصت آشنایی با خواسته های انقلاب و نیز ادبیات کلاسیک را می یابد؛ و در عمری ناکام و نا تمام که در اختناق رضا شاهی به پایان می رسد، بی اعتنا به گرایش های پیدا و ناپیدای نو در شعر، همه ی ذوقش را در پروراندن مضمون های اخلاقی، عرفانی و اجتماعی در قالب های کهن به کار می گیرد.
سیمین بیست و اندی پس از انقلاب و سی و اندی پس از نیما زاده می شود. در نوجوانی، زمانی که غزل در سایه ی مشروطیت پذبرای محتوای سیاسی اجتماعی شده، پی غزل می رود. به سوی شیوه ی چهار پاره ای نیما کشیده می شود و از دوره ی میانی کار نیما {گرایشی که شاخه ای از رمانتیسم در شعر فارسی نامیده شده و "مضامین و زبان رمانتیک و سانتیمانتال و تلاش برای خلق ترکیبات نو و ابداعی از مشخصات" آن است.( نگ. سعید یوسف."گامی دشوار به سوی سادگی در غزل" در آرش. شماره ی ۸۴، ژوئن ۲۰۰۳، برگ های ۳۳-۳٦ } تاثیر پذیرفته دو باره رو به غزل می آورد و با نو آوری هایش در آن خود را به امروز می رساند.
فروغ نزدیک به سی سالی پس از انقلاب به دنیا می آید (۱۳۱۲ش) و دو سالی هم کم تر از پروین عمر می کند (۱۳۴۵). همین عمر اندک اما آن اندازه هست که او را به اوج برساند.
سوای ستایش ها و نکوهش های مرسوم، میزان نقد و بررسی جدی آثار این سه شاعر آن اندازه است که نتیجه هایی را روشن کند. روی هم رفته در مجموعه ی این دسته از تحلیل ها در مورد شعر فروغ اتفاق نظر کلی چندان چشمگیر است که جای حرفی در این جا باقی نمی گذارد. در باره ی شعر سیمین هم جایی که اختلاف رای دیده می شود، در واقع بیش تر نه به شعر او، که به گونه ی شعری برگزیده ی او، یعنی غزل، برمی گردد؛ که این با توجه به دگرگونی های اساسی که او در غزل پدید آورده، تبیین پذیر است. می ماند پروین که آرای صاحب نظران در باره ی شعر او ضد و نقیض است. از سویی از "نو آوری ها"ی او گفته می شود؛ چنان که منتقدی می گوید که او "می خواهد حال دل باز گوید و از خود سخن بگوید و این شمه ای است از نو آوری های او که "عمیقن گرایشی است جدید و به خاستگاه تاریخی، فکری و فلسفی عنصر فردیت در جامعه ی ایران مربوط می شود.