• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

اس ام اس عاشقانه غمگین

*pooneh*

متخصص بخش سینما،تلویزیون و تئاتر
دلم تنهای تنهاست، دیگه از همه سیره / ولی با همه ی درداش برای تو میمیره


________********________


کسی هرگز نمیداند چه سازی میزند فردا / چه می دانی تو از دیروز چه می دانم من از فردا / همین یک لحظه را دریاب که فردا میشوی تنها …



_______________


تنهایی ما غمگین است / درد دوری به دلم سنگین است / یاد ایام گذشته به دلم / زنده باد که چقدر رنگین است


_______________


درویش کوچه های تنهاییم، کاسه ی گدایی مرا سکه ی نگاه تو کافیست


_______________


وفای اشک را نازم که در شبهی تنهایی، گشاید بغض هایی را که پنهان در گلو دارم


_______________


سعی کن تنها باشی زیرا تنها بدنیا آمدی و تنها از دنیا خواهی رفت، بگذار عظمت عشق را درک نکنی، زیرا انقدر عطیم است که تو را نابود خواهد کرد


_______________


هر وفت یادت میافتم صد آه میکشم / تنهایی حق من است بار گناه میکشم / گناهم این است چرا نگفتم حرف دلم را / که شخص دیگری آید ببرد گلم را


_______________


برایم زندان ساختی با این بی وفایی / خسته ام از این زندان از این تنهایی / حسرت به دل ماندم که روزی بیاید / که دهد مرا از این زندان رهایی


_______________


دیر گاهیست که تنها بودم / قصه ی غربت صحرا بودم / وسعت درد فقط سهم من است / باز هم قسمت غم ها بودم


_______________


وقتی اشکهایم بر روی زمین ریخت تو هرگز ندیدی که چگونه میگریم، تو دلم را با بی کسی تنها گذاشتی و چشمانم را به انتظار نگاهت گریان گذاشتی


_______________


منم تنهاترین تنهای تنها / اسمتو مینویسم روی شن ها / باد میاد اسمتو پاک میکنه / کارم شده در این صحرای غمها
 

*pooneh*

متخصص بخش سینما،تلویزیون و تئاتر
رفتــــــــــی ، ندانستــــی که بــــــــــی تــــــــــــــــــــو
چه غریبانـــــه می گـــــذرم از کوچـــــه پس کوچـــــه های تنهایـــــی
رفتی ، نگفتـــــی که بـــــی تو
چه غمگینـــــه روزهـــــای بهـــــاری
رفتـــــی و ندیـــــدی بـــــی تو
سرای سینـــــه ام پـــــر آه گـــــشته
رفتی امـــــا؛
سفر بهانه ای بیـــــش نبـــــــــــــــود.
.
.

.
.
سایه ام امشب ز تنهایی مرا همراه نیست
گر در این خلوت بمیرم هیچ کسی آگاه نیست
من در این دنیا به جز سایه ندارم همدمی
این رفیق نیمه راهم گاه هست و گاه نیست….
.
.

.
.
کفشهایم که جفت میشوند دلم هوای رفتن میکند من چه کودکانه
دلتنگ تومیشوم”بی انکه فکرکنم ایا کسی دلتنگ من میشود!!!
.
.
کـافـه پـاتـوق
.
.
با گرگ ها که زندگی میکنی زوزه کشیدن را بیاموز
.
.

.
.
خدایا بفهمانم که بی تو چه می شوم، اما نشانم نده
خدایا! هم بفهمان وهم نشانم بده که با تو چه خواهم شد
.
.

.
.
تو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شب
اینک نامش زندگیست من را کشت …
مانده ام آنکه نامش مرگ است با من چه میکند؟؟؟!
 

*pooneh*

متخصص بخش سینما،تلویزیون و تئاتر
یکـے از بزرگتـَرین عیبــــ آدما این استـــ که
عاشقـــآنـه تــَرین روابطشــان را بــِه
خاطر حَرفـــ دیگران بـه گــند مے کشانَنـد
.
.

.
.
ای غریبه آشنایم می شوی …؟
تو طبیب غصه هایم می شوی …؟
من همیشه گریه هایم بی صداست …
تو صدای گریه هایم می شوی …؟
مشق هایم را نوشتم باد برد …
شاهد این ادعایم می شوی …؟
من نمازم را همیشه خوانده ام …
تو خدای قصه هایم می شوی …؟
نذر کردم تا بیایی از سفر …
ای غریبه آشنایم می شوی …؟
.
.

.
.
فقط کسی رنگین کمان را می بیند که تا آخر زیر باران بایستد
.
.

.
.
اگر دلت گرفت سکوت کن…
این روزها هیچکس معنای دلتنگی را نمیفهمد!!
.
.

.
.
چقدردلم میخواهد نامه بنویسم…تمبروپاکت هم هست ویک عالمه حرف..
کاش کسی جایی منتظرم بود…
 

*pooneh*

متخصص بخش سینما،تلویزیون و تئاتر
بیچاره عروسک دلش میخواست زار زار گریه کند اما خنده را بر لبانش دوخته بودند
.
.

.
.
لبخند می زنم
پشت لبخندم پنهان می شوم
تمام درونم نابود می شود و لبخند می زنم
.
.

.
.
ترجیح مــےدهم همــﮧ را غریبــﮧ صـدا کنم.!
تا وقتــے از پشت خنجر میزنند…
با خودم بگویم………..
بـے خیال..!
از غریبــﮧ بیش از ایـن انتظارے نیست…
.
.

.
.
نقـش یـــک درخــت خشک را در زنـدگی بازی میکـنم
نمیـدانم که بایـد چشم انتظار بهار باشم یا هیزم شکن پـیــر ..
.
.

.
.
 

*pooneh*

متخصص بخش سینما،تلویزیون و تئاتر
شب ها خوابم نمی برد…
از درد ضربات شلاق خاطراتت روی قلبـــــم
بی انصاف…
محکم زدی ،
جایش مانده است…
.
.

.
میــــــشِه تَـــنهایی بــ ــازی کَــرد
میـــشِه تَـــنهایی خـــَندیـد
میــــــشِه تَـــنهایی ســَفَر کـــَرد
ولـــی خـــِیلی ســـَختِه تـــَنهایی…
تـــــَنهایی رو تَـــحـــَمُل کـــــَرد
.
.

.
.
آدمـــــ هـا کـه ” عـوض ” می شونـد …
از ” سـلام ” و ” شـب بـخیـر ” گـفتـنشان
مـی شود ایـن را فـهمیـد !
از “بوسه هایشان “
از ” حـرف هـا ” و ” نـگاه هـا “
از گـودال هـای ِ عـمیـقی کـه بیـن ِ تــو و خـودشان می کـَـنـند
و تـویـش را پُــر از دلیـل مـی کُنـند ….!
.
.

.
.
بی تو یک روز در این فاصله ها خواهم مرد
مثل یک بیت ته قافیه ها خواهم مرد
تو که رفتی همه ثانیه ها سایه شدند
سایه در سایه ان ثانیه ها خواهم مرد
شعله ها بی تو زبی رنگی دریا گفتند
موج در موج دراین خاطره ها خواهم مرد
گم شدم در قدم دوری چشمان بهار
بی تو یک روز دراین فاصله ها خواهم مرد……
 

*pooneh*

متخصص بخش سینما،تلویزیون و تئاتر
جریان چیست ؟ چرا پیدا نمیشود جسد آنانی که ادعا میکنند برایمان میمیرند ؟
.
.

.
هی کافه چی نیمکت هایت را تک نفره بچین اینجا همه تنهایند
.
.

.
.
می نویسم (دوستت دارم ولی پرانتز رو نمی بندم بذار این جریان تا ابد ادامه داشته باشه
.
.

.
.
به نسل های بعد بگویید …
که نسل ما نه سر پیاز بود نه ته پیاز …
نسل ما خود پیاز بود …
که هر که ما رو دید گریه کرد
.
.

.
عشق مثل گنجیشکه اگه سفت بگیری می میره اگه شل بگیری میپره
پس سعی کن طوری بگیری که تو دستات خوابش ببره.
.
.

.
.
روزی خواهم آمد ؛
روزی که تو التماس می کنی
و من آنروز مانند امروز تو
با تو رفتار نخواهم کرد!
.
 

*pooneh*

متخصص بخش سینما،تلویزیون و تئاتر
اگه که مثل گذشته به من احساسی نداری؟
اگه فرصتی نمونده چرا تنهام نمیذاری؟
چرا روح عاشقت رو از وجودم نمیگیری؟
چرااز زندگی من، ازدلم بیرون نمیری؟
من کجای زندگیتم،که دیگه توروندارم؟
که نه میتونم بمیرم نه میشه طاقت بیارم
من کجای زندگیتم،که تو دوری از وجودم؟
من که هروزی که میگذشت بیشتر عاشق توبودم.
همیشه یه چیزی انگار مانع خوشبختیی ماست!
همیشه تودوری ومن دلخوشیم به صبح فرداست
زندگی شاید همینه،یه تلاش بی سرانجام!
یه نشونه که بدونم بیشترازهمیشه تنهام
من کجای زندگیتم؛که دیگه توروندارم؟
که نه میتونم بمیرم نه میشه طاقت بیارم.
.
.

.
.
گاهی وقتا دلم میخواد یکی ازم اجازه بخواد
که بیاد تو تنهاییم …. و من اجازه ندم !
و اون بی تفاوت به مخالفتم بیاد تو و آروم بغلم کنه و بگه
مگه من مردم که تنها بمونی … !
.
.

.
.
خوش به حال آسموטּ ڪہ هر وقت دلش بگیره بے بہونہ مے باره …
بہ ڪسے توجہ نمے ڪنہ …
از ڪسے خجالت نمے ڪشہ…
مے باره و مے باره و…
اینقدر مے باره تا آبے شہ … ‌
آفتابے شہ …!!!..
.
.

.
.
سکوت چه زیباست…وقتی تمام حرفها
از توصیف مهربانیهایت عاجزند
 

*pooneh*

متخصص بخش سینما،تلویزیون و تئاتر
دوست داشتنِ کسی که شما رو دوست نداره
مثل بغل کردنِ کاکتوس می مونه
هر چی محکم تر بغل کنی
بیشتر آسیب میبینی …
.
.

.
.
عـاشــق کـه شـاخ و دم نــدارد….
حــواست که نبــاشـد ؛بی تــاب کـه بــاشـی ،زُل بـزنی به یک نقطه !
دلتــنگ کــه بـــاشـی ….همـه چـیــز تمــــام است !
محــکـوم میشـوی بـه عــــشــــــــــــق…
.
.

.
.
بـــرگ ِ پـــاییــزی راهـی نـدارد جـــز سُــــــــقوط….
وقـتی می دانـد درختـــــــــــ …
عِشــق ِ بَـــرگ ِ تـــــازه ای را در دِل دارد.
.
.
.
تجربه شانه ای هست که تا کچل نشی طبیعت بهت نمیده
.
.

.
.
قفسم را مشکن ،
تو مکن آزادم ،
گر رهایم سازی ،
به خدا خواهم مرد ،
من به زنجیر تو عادت دارم !
تو محبت کن
بگذار تا عمریست ،
من بمانم چو اسیری به حریم قفست ..
 

*pooneh*

متخصص بخش سینما،تلویزیون و تئاتر
تـ ـمـ ـام اسـ ـپـ ـنـ ـدهـ ـای دنـ ـیـ ـا رابـ ـرای دوبـ ـاره دیـ ـدن ات
مــی سـ ـوزانـ ـم..
تا دودشـ ـان در چـ ـشـ ـم خـ ـودم بـ ـرود
و بـ ـازهـ ـم بـ ـهـ ـانه ی اشـ ـکـــ هـ ـایـ ـم بـ ـاشـ ـد
.
.

.
.
زرد است که لبریز حقایق شده است
تلخ است که با درد موافق شده است
عاشق نشدی وگر نه میفهمیدی
پــــــــاییز ، بهــــــــــــــاریست که عاشق شده است
.
.

.
.
از وقتـــــی کـــه نیستـــــی
خـــدا مــی دانـــد
چقــــــدر آبـــــــــ بـــــه صـــــورتــــم پــاشیـــدم
لعنتـــــی …
ایــن کــابـــوس اینقــــدر واقعـــــی ستــــــــ …
کـــه از خوابـــــــ بیـــدار نمــی شــــوم .
.
.

.
.
اگر روزی بین ماندن و رفتن شک کردی… حتما برو… بی معطلی!
چون نمیبایست کار به شک می کشید،که بیاندیشی یا نیاندیشی!
همان لحظه شک… کار تمام است…! نه اسمش عشق
است؛ نه علاقه؛ نه حتی عـادت؛ حماقت محض است
.
.

.
.
امشب بعضی از آرزوهایم را دم در می گذارم تا رفتگر ببرد
بیچاره او
مابقی را هم نقداْ به گور می برم
مابقی همان آرزوی با تو بودن است
ببین عشق من
حتی آرزوی با تو بودن را به هیچ کس نمی دهم
 

*pooneh*

متخصص بخش سینما،تلویزیون و تئاتر
هنوز هم صدقه هایم به نیت سلامتی توست…
هی….؟
معشوقه ی من….
سلامتی…؟؟؟!!!!
.
.

.
.
آدم باید یه ” تو” داشته باشه که هر وقت از همه چی خسته و نا امید بود بهش بگه :
مهم اینه که تو هستے ، بیخیال دنیا !!!
.
.

.
.
نگران نباش
نمی شود دوستت نداشت
لجم هم که بگیرد از دستت
دفترچه ی خاطراتم
پر از فحش های عاشقانه میشود!!!…
.
.

.
.
می خواهم ” ذره ذره ” داشته باشمت
اما
برای همیشه
همینقدر که سایه ات بر تنهایی ام باشد
کافیست
… …”خورشید” نمی خواهم
تو را پنهان می خواهم
برای خودم
تنها برای خودم
.
.

.
.
دوستی رو از زنبور یاد نگرفتم که وقتی از گلی
جدا میشه میره سراغ گل دیگه…..
بلکه دوستی رو از ماهی یاد گرفتم
که وقتی از آب جدا میشه می میره
 

*pooneh*

متخصص بخش سینما،تلویزیون و تئاتر
خــــــــــــــــدایـــــ ـا
منــــ را از خــــــاک ساخته ای یــــا شیشــــه
کــه حتــــی بـــــا یکـــــ اسمـــــ همـ متلاشـــی میشومـــــ .
.
.
.
.
اِنـصـــآفــــ نـیـستــــــ
کــه دُنـیــآ آنـقـَـدر کـوچَـکـــــ بـآشـَــد
کــه آدَمـ هــآی تـکـرآری رآ روزی صـَـد بــآر بــِبـیـنــی
و آنـقـَـدر بـُزرگــــــ بــآشَــد
کــه نـَتـَـوآنـی آن کَـسـی رآ کـه دلـَتـــــ مـیـخواهــَـد،
حـَـتــی یـِکــــ بــآر بـبــیـنــــی
.
.

.
.
به زخمهایم مــے نگرے … ؟!
درد ندارند دیـــــــــــــــگر …
روزے که رفتـــــــــــــــے ،
مرگ تمام درد هایم را با خودش بـــــــــــــــرد !
مرده ها کـــہ درد نـــــــــــــــمے کشند … !
.
.

.
.
حرف آخرم این اســـــــــــــــت …
برنگرد دیـــــــــــــــگر !!
زنده ام نـــــــــــکن … !
.
.

.
.
چشمای منتظر به پیچ جاده
دلهره های دل پاک و ساده
پنجره ی باز و غروب پاییز
نم نم بارون تو خیابون خیس
 

*pooneh*

متخصص بخش سینما،تلویزیون و تئاتر
یاد تو هر تنگ غروب تو قلب من می کوبه
سهم من از با تو بودن غم تلخ غروبه
غروب همیشه واسه من نشونی از تو بوده
برام یه یادگاریه جز اون چیزی نمونده
.
.

.
.
یاد تو هر تنگ غروب تو قلب من می کوبه
سهم من از با تو بودن غم تلخ غروبه
غروب همیشه واسه من نشونی از تو بوده
برام یه یادگاریه جز اون چیزی نمونده
.
.

.
.
تو ذهن کوچه های آشنایی
پر شده از پاییز تن طلائی
تو نیستی و وجودم و گرفته
شاخهء خشک پیچک تنهایی
.
.

.
.
انقدر دلم از رفتنت پر است
که اضافه اش از چشمانم میچکد!!!!
.
.

.
.
تن های هرزه را سنگسار می کنند
غافل از آنکه شهر پر از فاحشه های مغزی است
و کسی نمیداند که مغزهای هرزه ویرانگرترند تا تن های هرزه ..
 

ناهید

متخصص بخش

لااقل بیا بگو که دیگر به دیدنم نمی آیی . . .
شاید اَشکی نشست گوشهء چشم هایی که به این ” دَر ” خُشک شده اند !

::
::
همانند کودکی هق هق میکنم که مادرش او را تهدید کرده که اگر بار دیگر اشک بریزد او را میکشد !
::







::
امشب غم ها برایم مهمانی گرفته اند و من میخواهم بترکانم همه ی بغض هایم را . . .
::
:



:
سر میز شام به یادت می افتم . . .
بغض میکنم . . .
اشک در چشمانم حلقه میزند . . .
همه با تعجب نگاهم میکنند !
و من لبخند میزنم و میگویم : چقدر داغ بود !
::



::
شیشه های خانه ها را دستور دادند دوجداره باشد ، دیگر وقتی باران می بارد صدایش شنیده نمی شود . . .
یاد اشکهای بی صدای خودم افتادم !


::



::
خیلی حرف هست . . .
که تو هرروز در گلویت بغض کشنده ای احساس کنی . . .
برای کسی که بدانی…حتی یک بار در عمرش به خاطر تو بغض هم نکرده است !
:


:
::
همه مرا با خنده ی بلند میشناسند !
بیچاره بالشم !
با گریه های بیصدا . . .
::



::
پشت این بغض ، بیدی لرزان نشسته که خیال میکرد با این “ یادها ” نمیلرزد . . .
::








::
اوّلین بار نیست که گریه میکنم
امّا اوّلین بار است که گریه آرامم نمیکند . . .
::
::
بغض آخرین دیدارمان را پلک نمی زنم ، می ترسم دنیا را سیل ببرد !
::
:


:
خنده های زورکی ام را باور نکنید !
من بدون گریه میمیرم . . .
::






::


چه رابطه ای است بین گلوی تو و چشمان من ؟
تو بغض میکنی ، چشمان من خیس می شوند . . .
::
::



تا دلت بخواهد بغض دارم !
تا حدی که به بغض هایم خمس تعلق میگیرد . . .
::



::
هر آهنگی که گوش میدهم
به هر زبانی که باشد
بغضم را میشکند
نمی دانم
بغضم به چند زبان زنده دنیا مسلط است . . .
:


:
::
ترکـت کــرده ؟
شب ها به یادش گریه میکنی ؟!
ناراحت نباش . . .


::



::
قایق کاغذی رو آب داره میره / من نگاش میکنم و گریم میگیره
قایق کاغذی میره و میدونم که / برای گریه کردن دیگه دیره


::




::
تو که نباشی با چتر هم که قدم میزنم ، گونه هایم خیس میشود . . .
::
::


لبخند های مصنوعی را برای عکاس زدیم ، اشکهای طبیعی را برای خودمان . . . !
::
:


:

یه روز تو تنها آرزوی زندگیش میشی !
این بدترین انتقامه . . .

 
بالا