![fu1835.jpg](http://www.beytoote.com/images/stories/fun/fu1835.jpg)
مگر غير از وفا از من چه سر زد
كه دل را بي وفا خواندي و رفتي
مگرغيراز نگاهت به چشمانم كه درزد
كه از ناز چشم خود ازدل گرفتی
قلبم گرفت عزیزم از بس که بی وفایی
تنگ غروب گم شد الماس آشنایی
خواستی ردم کنی تو یک جوری که نفهمم
یک لحظه باورم شد که من چقدر نفهمم
بی وفا عشق من
به خدا اشك من
می مونه رو گونه م
تا بیایی پیش من
رفتی و بعد تو
چه زجری كشیدم
هنوز تار موت و
به دنیا نمی دم
چه زود ازم خسته شدی چه زود از یاد بردی منو
چه زود یکی دیگه اومد جامو گرفت تو دل تو
بهم وفا نکردی و تیشه زدی به قلب من
منو به غم نشوندی و گذشتی از کنار من
نمیدونم به جرم عشق یه عمره که زندونیم
توی آتیش غم تو یه عمره دارم میسوزم
مستم از باده ،که مستی هم بلاست
باده ی عاشق زهر باده جداست
بی وفا ، مستی مگر از باده ی عشقت نبود
کین چنین دل را شکستی،کین شکستن هم خطاست