• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

اشــــعار عبدالجبار کاکایی *

ZahRa-Gh

متخصص بخش
برای سالهای تنهایی مادرم


مگه می شه ماه تو خواب من بیاد
مث چشمای تو مهربون باشه
مگه می شه عمری از تو بگذره
زندگی هنوز برام جوون باشه

حتی آینه ،حتی قاب پنجره
مث عکسای تو دلبری نکرد
حال و روز منُ از کسی نپرس
دنیا با هیچکی برادری نکرد

مگه می شه زیر بارونای تند
چتر شونه های خیسم نباشی
مگه می شه تو شبای بی کسی
واسه این گمشده محرم نباشی

این روزای لعنتی که می گذره
گاهی خنده هاتُ کمتر می بینم
مث مهتاب ِ تو حوض خونه ها
گاهی تصویر تُ پرپر می بینم

گاهی یه خاطره، یه عکس قشنگ
از تو ، دنیامُ به غارت می بره
گاهی وقتا خیلی دلتنگ توام
این روزای لعنتی که می گذره

همه از عطر تو مهربون می شیم
رد پات رنگ گلای قالیه
ته چشم تو یه عکس گم شده س
ته قلب ما یه قاب خالیه
 

ZahRa-Gh

متخصص بخش
حال من دست خودم نيست، ديگه آروم نميگيرم
دلم از كسي گرفته كه ميخوام براش بميرم
باز سرنوشت و انتهاي آشنايي
باز لحظههاي غمانگيز جدايي
باز لحظههاي ناگزير دل بريدن
بازم آخر راه و حس تلخ نرسيدن
پاي دنياي تو موندم مثل عاشقاي عالم
تا منو ببخشي آخر، تا دلت بسوزه كم كم
مثل آينه روبرومه، حس با تو بودن من
دارم از دست تو ميرم، عاشق كن منو نشكن
 

ZahRa-Gh

متخصص بخش
آه... آیینه


مادر ابر های باران زا
قطره ی گم در آب و آیینه

شور محروم عشق در آواز
نفس حبس راز در سینه

روزگاری ست با خیالی تلخ
می برم شنبه را به آدینه


گرهی وا نکرد از کارم
روضه ی نخ نمای دیرینه

رنج تو از حیا نهان و دریغ
وصله شد بر عبای پشمینه

ذوق واعظ به نام تو همچون
ولع کودکی به لوزینه



نام تو گم شده ست برمنبر مهر پنهان شده ست در کینه

نفسم مات تلخ کامی توس
 

ZahRa-Gh

متخصص بخش
وارث نجيب زخماي درشت
طاقت دلاي پرپر نداري
سرتو رو شونههاي من بذار
وقتي عاشقي و سنگر نداري
پا به دنياي فرشتهها بذار
رو زمين دنياي بهتر نداري
زخماي روح شكستهتو ببند
وقتي عاشقي و باور نداري
دنياي فرشتهها تو خواب تو است
تو همون عكساي بيرنگ قديم
پاي اسم پهلوونهاي بزرگ
زير طاق آسونهاي يتيم
پا به دنياي فرشتهها بذار
دنياي فرشتهها حقيقته
برا تو كه بوي آسمون ميدي
گم شدن تو زندگي مصيبته
برا دلدادگي و رها شدن
يه دل شكسته بيشتر نداري
زير بارون گلولهها بشين
وقتي عاشقي و سنگر نداري
آخرين نشونهي رسيدني
كه برا هميشه بينشون ميشي
پا به دنياي فرشتهها بذار
داري همسايه آسمون ميشي
 

پارسا مرزبان

متخصص بخش ادبیات



چون شبانان وحشی درآيند
نای در نای و آتش در انگشت

عشق، خورشيد خورشيد در دل
خشم، فوّاره فوّاره در مشت

 
بالا