ahmadfononi
معاونت انجمن
به نقل از جام جم آنلاین: درباره لزوم استفاده از فناوری اطلاعات از زندگی روزمره گرفته تا صنعت و بازرگانی و دانشگاه گفتنیها گفته شده و این امر دیگر یکی از بدیهیات به شمار میرود چرا که امروزه بدون فناوری اطلاعات هیچیک از این صنایع معنا پیدا نمیکنند، اما موضوعی که قابل بحث است این که بلوغ فناوری اطلاعات و ترویج تفکر شبکهای ما انسانها را به سمت لزوم حضور در شبکههای مختلف ترغیب میکند.
در این میان شبکه ملی اطلاعات به عنوان پروژه عظیم ملی در این حوزه یکی از پرابهامترین و سوالانگیزترین پروژهها نیز به شمار میرود. بسیاری از مردم میخواهند بدانند در صورت راهاندازی شبکه ملی اطلاعات در کشور چه اتفاقی برای سیستمهای ارتباطی مبتنی بر فناوری اطلاعات در کشور خواهد افتاد.
در این رابطه با علی حکیم جوادی، معاون وزیر ارتباطات و رئیس سازمان فناوری اطلاعات گفتوگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید. وی در این مصاحبه به ابهامات مربوط به شبکه ملی اطلاعات و رابطه آن با اینترنت جهانی نیز توضیح میدهد.
موضوعی که برای بسیاری سوال است را مطرح کنیم و آن این که آیا بعد از راهاندازی شبکه ملی اطلاعات اینترنت جهانی قطع میشود یا نه؟
حقیقتاً نمیدانم چرا این سوال در سطح جامعه ما طرح میشود. شبکه ملی اطلاعات قرار است دسترسی مردم را به اطلاعات مورد نیاز خودشان فراهم کند. این دسترسی از 2 جنس است؛ یکسری اطلاعات داخلی است که در داخل تولید و نگهداری میشود و در داخل نیز دسترسی به آن باید براحتی امکانپذیر باشد، نوع دوم اطلاعات خارجی است که ممکن است در داخل کشور تولید نشود، اما مورد نیاز مردم است و از طریق اینترنت تأمین میشود. بنابراین شبکه ملی اطلاعات شبکهای است داخلی که دسترسی داخلی را با سرعت، اطمینان و امنیت بالا ممکن میکند ولی در صورت نیاز به اینترنت هم این امکان وجود دارد و اصلاً قرار نیست که ما اینترنت را قطع کنیم بلکه تقویتش خواهیم کرد و این دو مقوله کاملاً از هم تفکیکشده و هیچ نوع تضادی با هم ندارد. منتها به لحاظ اقتصادی اگر یک مسیر کوتاهتری با قیمت و هزینه کمتری موجود باشد منطق حکم میکند که از آن استفاده کنیم.
بنابراین در معماری که در شبکه ملی اطلاعات انجام دادیم برای آحاد مردم، هم امکان دسترسی به شبکههای داخلی وجود دارد و هم امکان دسترسی به اینترنت.
یکی از موضوعاتی که منتقدان مطرح میکنند این است که شبکه ملی اطلاعات واسط مردم و اینترنت جهانی خواهد بود، به لحاظ همین ساختار حداقل پیامد راهاندازی این شبکه، آن خواهد بود که کیفیت اینترنت از وضعیت فعلی باز هم افول خواهد کرد. این را چطور پاسخ میدهید؟
خیر اصلاً به این شکل نیست. این شبکهها کاملاً از هم تفکیکشده و عملاً جداسازی به این شکل خواهد بود که اگر نیاز بود کاربر به یک شبکه داخلی ارتباط داشته باشد از یک مسیر دیگری این ارتباط با یک شبکه داخلی برقرار شود و اگر نیاز به اینترنت بود از یک مسیر دیگر.
میخواهم اینطور عرض کنم که موضوع بالعکس است یعنی با این کار کیفیت اینترنت را افزایش خواهیم داد و این مورد تأکید جدی آقای وزیر است که ما بتوانیم به ارائهدهندگان سرویسها و خدمات اینترنتی کنترل داشته باشیم. آقای وزیر هم گروهی را صرفا و تخصصا مامور رسیدگی و نظارت بر کیفیت اینترنت کردهاند.
پس این اختلالها و تغییراتی که به ملی شدن اینترنت ارتباط داده شد، تکذیب میکنید؟
صددرصد تکذیب میکنم اینها ارتباطی باهم ندارند. اتفاقاً یکی از الزامات ما در طراحی شبکه ملی اطلاعات این است که کاربران بدون اینکه کوچکترین تغییری را احساس کنند این طرح اجرا شود. بنابراین ممکن است بعضی اختلالات باتوجه به توسعه برخی از حوزهها در مخابرات و اپراتورها باشد اما در نهایت ارتباطی با شبکه ملی ارتباطات و راهاندازی آن ندارد.
شما از اینترنت جهانی چه استفادهای میکنید؟
من خیلی از اطلاعاتی که نیاز دارم، از طریق اینترنت دریافت میکنم و ما هنوز ایمیلهایمان را از طریق اینترنت انجام میدهیم.
شما از چه ایمیلی استفاده میکنید؟
ایمیل سازمانی مربوط به سازمان خودمان ITC.ir.
از جیمیل و یاهو و امثال آنها استفاده نمیکنید؟
نه هرگز استفاده نکردم.
از گوگل استفاده میکنید؟
بله. از گوگل استفاده میکنم.
طبق آماری که من جمعآوری کردم حدود 13پروژه رسمی در دانشگاهها برای تهیه موتور جستجوی بومی تعریف و تمام شده است که نتیجه خاصی هم نداشته. این را شما درست میدانید؟
اتفاقاً خوب است. من این را به فال نیک میگیرم. یک روزی بعضی از موضوعات را میگفتند که ما در کشور توان آن را نداریم و امکان انجام آن نیست، البته این آماری که شما میفرمایید را من ندارم ولی حداقل در دو سه مورد ما داریم اقدام میکنیم و قراردادهایی را داریم با دانشگاهها مراکز تحقیقاتی و پژوهشگران و شرکتهای فناور که این کار را انجام میدهیم، هدفش هم این است که ما برسیم به یک موتور جستجو با یک کیفیت معقول. پس قطعاً باید از تمام توان کشور استفاده کنیم و بین دستاندرکاران این حوزه رقابت ایجاد کنیم تا بتوانیم از موتور جستجوی بومی به عنوان یک محصول قابل استفاده در شبکه ملی اطلاعات بهره ببریم. وقتی به این ایدهآل برسیم به هیچوجه از موتور جستجوی دیگری در شبکه ملی اطلاعات بهره نمیبریم.
یعنی استفاده از سایر موتورهای جستجو قرار است در این شبکه قطع شود؟
خیر، اصلا اینطور نیست. مثل خیلی جاهای دیگر دنیا، شما کشور چین را بررسی بفرمایید در رتبهبندی دسترسی اینترنت گوگل رتبه اول را ندارد، متاسفانه کشور ما جزو معدود کشورهایی است که بیشترین دسترسی از این طریق انجام میشده و میشود، بنابراین با ایجاد یک موتور جستجوی بومی ما میخواهیم این معادله را تغییر دهیم، مردم قطعا سعی خواهند کرد از آن استفاده کنند.
آیا استفاده از موتور جستجوی بومی یا خارجی برای مردم انتخابی خواهد بود؟
بله. صد درصد.
یعنی هیچ وقت هیچ اجباری در استفاده از آن نیست؟
به هیچوجه در هیچ موردی ما اجبار استفاده خاص نداریم. ولی واقعیت این است که ما باید در جهت فرهنگسازی و آموزش به مردم حرکت جدی کنیم. اگر مردم بدانند که در ورای موتورهای جستجو چه موضوعاتی نهفته است خودشان قطعا تلاش خواهند کرد که از موتور جستجوی امنتر، ایمنتر و بهتر استفاده کنند. موضوعات امنیتی و حریم خصوصی این سرویسدهندگان برای بسیاری از کشورها معضل شده است و ما تنها کشوری نیستیم که به این موضوع فکر کرده است.
لزوم انجام این پروژه از ابتدا چه بود؟
این یک الزام قانونی است. در ماده 46 قانون پنجم توسعه تکلیف شد که این شبکه به این شکل باید ایجاد شود و بنابراین وزارت ارتباطات در زمینه توسعه شبکه برای ارتقای کیفیت این طرح را آغاز کرد. بعد از راهاندازی شبکه خواهید دید با استفاده از حداکثر منابع داخلی مدل جدید در ارتباطات کشور شکل خواهد گرفت.
آیا تاثیری فراتر از توسعه شبکه نیز برای این طرح پیشبینی شده است؟
یکی از محاسن شبکه ملی اطلاعات این خواهد بود که رونق جدی در حوزه فناوری اطلاعات کشور ایجاد خواهد شد و بهعنوان مثال میزبانیها قطعاً به داخل کشور منتقل و مراکز داده از رونق خاصی برخوردار خواهد شد. از طرف دیگر تولیدکنندگان محتوا با توجه به زیرساختهای ارتباطی و اطلاعاتی که برایشان مهیا خواهد شد ساماندهی و مدیریت میشوند که حتما تعدادشان افزایش خواهد یافت و بهگونهای ما سهم بیشتری را در تولید محتوا در جهان خواهیم داشت.
بنابراین ملاحظه میفرمایید که این پروژه به نام یک پروژه ملی شاید یکی از پروژههایی است که اگر خوب به آن پرداخته شود فواید و مزایای بسیار زیادی را در کشور به همراه خواهد داشت. حالا در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میتوان به این مزایا پرداخت و ابعاد مختلف آن را دید. پس شبکه ملی اطلاعات با این هدف در قانون برنامه پنجم دیده شده و انشاءالله در حال عملیاتی شدن است.
این پروژه از چه زمانی به صورت عملیاتی شروع شد و الان در چه مقطعی است؟
خوشبختانه یکی از پروژههایی است که در آغاز سال اول برنامه پنجم یعنی از ابتدای سال 90 هم فاز عملیاتیاش آغاز شد و هم فاز مطالعاتیاش که از قبل شروع شده بود تکمیلتر شد. هماکنون در کشور شبکههای زیادی در حال شکلگیری است که اینها شبکههای اختصاصی دستگاهها بوده و با شبکههایی مثل شبکه مدارس و شبکه علمی و بسیاری از شبکههایی که روزانه با آنها مواجه هستیم ترکیب خواهد شد. با درخواستهای زیادی که از دستگاههای مختلف داشته و داریم خیلی به سرعت وارد فاز عملیاتی شدیم و با شکلگیری مراکز داده در استانها این زیرساختاهای اطلاعاتی هم در حال شکلگیری است.
آیا انجام پروژه طبق برنامه زمانبندی است؟
بله. جزو پروژههایی است که مطابق برنامه زمانبندی کارهایش انجام میشود.
پروژههای شبیه این قبلا هم مطرح بود. آیا این پروژه ادامه همان موارد قبلی است؟
سالهای قبل با این مفهومی که امروز هست مطرح نبوده. این پروژه با این مدل که در حال پیادهسازی است در حقیقت جداسازی شبکههای داخلی است. این پروژه اختصاصی بعد از آن که در قانون برنامه پنجم به صورت مفصل با جزییات بیشتر مطرح شد عملیاتی گردید. در ماده 46 به تفصیل درباره آن پرداخته شده و ما همان را سعی کردیم که پردازش کنیم و نهایتا معماری و راهکار برآمده از آن چیزی است که در قانون برنامه پنجم دیده شده است.
از زیرساخت قبلی استفاده شده یا زیرساخت جدیدی برایش تهیه شده است؟
یکی از ویژگیهای طرح این است که ما سعی خواهیم کرد از تمامی امکانات موجود کشور استفاده کنیم. یعنی از شرکتهای مخابراتی و حتی از شرکتهای خصوصی PAP و تمام سرویسدهندههای موجود استفاده خواهیم کرد و به تبع آن اگر در آینده احساس شود که نیاز به گسترش دارد شرکتهای موجود بتوانند این را گسترش دهند و حتی اگر لازم باشد رقبای جدید با توجه به نیاز جامعه وارد شوند.
این توسعه براساس کدام شاخصه انجام میشود؟
یکی از شاخصههای چهاردهگانه این است که 60 درصد خانوارها به پهنای باند مناسب دسترسی داشته باشند، لذا ما توسعه با استفاده از امکانات موجود و ایجاد امکانات جدید را کاملا احساس کرده و دنبال میکنیم.
پروژه فیبررسانی به خانهها یا همان FTTX بخشی از این پروژه بود؟
فیبررسانی به منازل هم یکی از آن پروژههاست که امکان دسترسی را افزایش میدهد، اما ما منتظر پیادهسازی پروژه جدید نخواهیم بود و از همین امکانات موجود حداکثر بهرهبرداری را میکنیم چراکه فکر میکنیم اینها منابع ملی هستند و باید مورد استفاده قرار بگیرند.
هزینه این پروژه چقدر برآورد میشود؟
برآورد هزینه با توجه به این که اینها با امکانات موجود انجام میشود تا این مقطع انجام نشده ولی در درازمدت با توجه به توسعه و گسترش آن عدد قابل توجهی باید صرف شود.
وقتی زیرساختها را توسعه میدهیم در کشور نیاز به پهنای باند بیشتری داریم؛ چه در لایه زیرساخت چه در لایه دسترسی. به عنوان مثال امروز شرکت زیرساخت تا 400 گیگابیت پهنای باند در ثانیه را تأمین کرده و با توجه به نیازی که در استانها و شرکتهای مخابراتی احساس میشود آن را هر روز افزایش میدهد.
ما هم بیشتر مدل حاکمیتی را پیادهسازی میکنیم و برای نیازهایی که بخشهای حاکمیتی و دولتی دارند در مراکز داده سرمایهگذاری کردهایم، اما در آینده بخشهای خصوصی بیشتر وارد خواهند شد و سرویسهایشان را ارائه خواهند داد. همه اینها که انجام شود قطعا با توجه به ایجاد این زیرساختها نیاز به سرمایهگذاری در لایه کاربردها خواهد بود که نیاز بشدت بالاست و برآورد اولیهای حاکی از این است که ما سالانه شاید بین 2 تا 3 هزار میلیارد تومان نیاز داریم که هزینه این بخش شود. اما به آن معنی نیست که دولت قرار است توسعه زیرساختی انجام دهد بلکه دولت قرار است زیرساختهایی ایجاد کند و وقتی زیرساختها ایجاد شود سرمایهگذاران بخش خصوصی روی این شاهراهها قرار خواهند گرفت.
به جواب نرسیدم. میخواهم واضحتر بدانم بودجه و هزینه این شبکه چقدر است؟
با توجه به این که این پروژه در جهت اهداف وزارتخانه بوده از سالهای قبل یک برنامهای را خود وزارت تدارک دیده و هزینه میکند، ازجمله دیتاسنترها و توسعه شبکه. وزارت ارتباطات هماکنون بودجهای را در حال تهیه و آماده دارد که طبق برنامهریزیهای وزارتخانه به معاونت برنامهریزی ریاست جمهوری ارائه خواهد کرد و قطعا در آنجا برای شبکه ملی اطلاعات بودجه خاصی پیشبینی شده است. البته این بودجه تمام بودجه شبکه ملی اطلاعات نیست بلکه این یک بخشی از هزینهای است که شبکه ملی اطلاعات نیاز دارد. بخش عمده هزینه بستگی به سرعت توسعه آن دارد و عددی که عرض کردم سالانه 2 تا 3000 میلیارد تومان عددی است که در یک مقطع نیازسنجی شده و این برآورد باید برای کل کشور انجام شود تا نهایتا هزینه مشخص شود.
در طرح تجاری یا حداقل طرح توجیهی این کار هزینه آن تعیین نشده است؟
در این حالت نگاهمان نگاه تجاری نیست که بشود هزینهای برای آن در نظر داشت. ممکن است پروژه FTTX و شبکه ملی اطلاعات را بخواهید با هم یکی بگیرید در حالی که این طور نیست، چون اصولا موضوع به شکل اپراتوری مطرح نشده و در مورد شبکه ملی اطلاعات قطعا یک حساب اقتصادی کردیم منتها این شبکه یک راهحل ملی است که میتواند زیرساختهای مورد نیاز را برای گسترش فناوری اطلاعات در کشور ایجاد کند و به نوعی تغییر آرایش امکانات موجود است و نه ایجاد یک کار جدید.
این شبکه چه وقتی راهاندازی خواهد شد؟
این شبکه راهاندازیاش به صورت فازبندی خواهد بود، هر شبکه جدیدی که شکل میگیرد در واقع یکی از حلقههای شبکه ملی اطلاعاتی شکل میگیرد که با تکمیل این بسترها زیرساختی که مورد نیاز است به سرعت مهیا میشود.
زمانبندی ندارید؟
تا پایان امسال بخش عمدهای از این کار انجام خواهد گرفت ولی بخشهای دیگر کار برمیگردد به سازمانها و نهادهای دیگر که بتوانند به سرعت خودشان را آماده کنند و سامانههای مورد نیازشان را روی این شبکه گسترش دهند. هدف ما این است که انشاءالله تا پایان برنامه پنجم به اهداف از پیش تعیین شده شبکه ملی اطلاعات برسیم.
تاثیرات اولیه اجتماعی این کاربردها را چه زمان میتوان دید؟
همین امروز هم میتوانیم ببینیم. بعنوان مثال فرض بفرمایید شبکه امور مالیاتی ما بیاید روی این شبکه ملی اطلاعات قرار بگیرد، خب این نشان میدهد ما بحث شفافسازی را خواهیم داشت. امروز خیلی از موضوعات که متاثر از فناوری اطلاعات است به دلیل گستردگی در جامعه کاملا مشهود شده است.
یعنی موارد جاری را جزو این طرح حساب کردید؟
ما نیامدیم آنها را به صورت مجزا ببینیم وقتی قرار است در پایان برنامه پنجم 30 درصد از آموزشها الکترونیک ارائه بشود آنوقت شما ملاحظه خواهید کرد که این طرح چه تاثیری دارد. برای مثال امروز وقتی بحث دورکاری را مطرح میکنیم قطعات تردد را باید به حداقل برسانیم یا کمتر کنیم یا وقتی راجع به پرداخت الکترونیکی صحبت میکنید در پایان برنامه باید 80 درصد پول در گردش در جامعه به صورت الکترونیکی باشد که این امر تاثیر اجتماعیاش کاملا مشخص است. امروز مردم برای دریافت وجه کمتر به بانک مراجعه میکنند و استفاده از ابزار الکترونیک به اندازه لازم گسترده شده است. من در یک جمله عرض کنم فناوری اطلاعات هم باعث افزایش رفاه در سطح جامعه میشود و هم خود یکی از دستاوردهاست و به طور کلی شکل و زندگی انسانی آدم را تغییر میدهد.
سوال را اینطور مطرح میکنم که کاربردهای عملی این شبکه را مردم چه زمانی میبینند؟ یعنی وقتی ما از این شبکه استفاده میکنیم متوجه بشویم که اینترنت نیست و شبکه داخل کشور است. این تفاوت را چه زمانی عموم جامعه احساس خواهند کرد؟
یک موضوعی که خیلی جدی خواهد بود و ما داریم حمایت میکنیم و در اکثر استانها هم روی آن کار میکنیم این است که دستگاهها باید خدمات الکترونیکشان را مرتب توسعه بدهند اولین بحثش هم ایجاد درگاه است. امروز استانی نیست که یک پورتال و یک درگاه برای معرفی خدماتش نداشته باشد، در بعضی از استانها تعداد این خدمات در حال افزایش است. ما امروز در سایت Iran.ir خودمان بیشتر از 1700 خدمت را معرفی میکنیم خیلی از این خدمات از طریق این شبکه قابل دسترسی خواهد بود و از وقتی که فرد برای دریافت خدمات دیگر نیاز نداشته باشد مراجعه حضوری کند عملا میتوان گفت این کار شروع شده و روز به روز گسترش خواهد یافت.
امروز خوشبختانه یک رقابت خیلی جدی بین دستگاهها و استانها برای تالیف خدمات بیشتر به وجود آمده و خیلی به سرعت دارد رشد پیدا میکند. ما امیدواریم انشاءالله در پایان برنامه پنجم طبق برآوردمان بیش از 2000 خدمت مختلف را در اختیار مردم قرار دهیم.
البته چیزی که در نهادها و سازمانها دیده میشود این است که علاقهای به زیرمجموعه شدن ندارند و میخواهند با بودجه مستقل برای خودشان شبکه تشکیل داده و از سایرین دور باشند. نمونه آن شهرداری و سایر ارگانهاست.
براساس الزام قانونی شبکه آنها باید آمادگی را داشته باشند که وارد شبکه ملی شود و آنها باید به این شبکه اعتماد کنند.
غیر از یکسری بخشها که اجبارا وارد این شبکه میشوند و نظارت خیلی مستقیمتری به آنهاست، دستگاههای عمومیتر مانند آموزش و پرورش یا آموزش عالی براساس قوانین داخلی مقاومت میکنند. برای آنها مشوق یا اجباری دارید؟
خوشبختانه روند تکنولوژی همه ما را به سمت شبکهایشدن پیش برده و فکر نمیکنم دستگاهی را پیدا کنید که بین مراکز و ادارات تابع خودش شبکه برقرار نکرده باشد، چراکه شبکه سرعت را افزایش و هزینهها را کاهش میدهد و از همه مهمتر شفافسازی خواهد کرد. فکر میکنم همه علاقهمند هستند که به این سمت پیش بروند و دستگاهها علاقهمندند که بسیاری از خدماتشان را از طریق این شبکهها به مردم ارائه بدهند. اصلا قرار نیست که دستگاهها زیرمجموعه جایی باشند.
یک سوالی که میخواهم به عنوان کارشناس پاسخ دهید و نه به عنوان یک مدیر دولتی این است که آیا موازیکاری و ضعف مدیریتهای کلان در پروژههای ملی این حوزه را قبول دارید یا نه؟
خیر. ممکن است در حوزههای دیگر این اتفاق افتاده باشد ولی در سالهای اخیر با همگراییهایی که بین مجموعههای مختلف ایجاد شده چه شوراهای مختلف که در این حوزه وجود داشته و چه دستگاهها و نهادهایی که در این سیستم کار میکردند ساماندهی شدند و کارگروه مدیریت فاوا در دولت برای همین ایجاد شده که یک سازماندهی را در پروژههای بزرگ ملی انجام دهد اما به هر حال در همه دنیا این فناوری جدید است و عطش برای رشد بیش از اندازه در خیلی از جاهای دنیا ممکن است باعث شود این اتفاق افتاده باشد از طرفی این فناوری فرابخشی است و ممکن است برخی دستگاهها همکاری لازم را نکنند، اما قانون اختیارات وزارت ارتباطات را با 13 بند کاملا مشخص کرده است که وظیفه و اختیارات دولتی این وزارتخانه چیست.
با وجود همین قانون باز موازیکاریهای زیادی دیده میشود و در هر سازمانی با بودجههای رسمی و دولتی و بودجههای خاص خودش این شبکهها ایجاد میشوند و هر اداره و نهادی مستقلا برای خود پورتال تهیه میکند، تا جایی که پورتالسازی در کشور ما شده است شغلی که خریداری جز دولتیها ندارد. این به نظر شما موازیکاری و ضعف نیست؟
اینها را موازیکاری نمیدانم. هر سازمانی بسته به نیاز خودش ممکن است تعدادی پروژه تعریف کرده و انجام دهد ما خوشحال میشویم این صنعت فعال شود و رقابتی بین تولیدکنندگان ایجاد شود. هر سازمانی هم که قرار باشد پروژهای را آغاز کند اگر بخش دولتی باشد که قطعا باید از مسیر خاص خودش عبور کند و مجوزهای خاص خودش را بگیرد که در آنجا یک نظارت و کنترلی وجود دارد بخصوص اگر پروژه پورتال باشد و اگر قرار باشد پروژه بزرگ ملی شکل بگیرد در کمیتههایی که وجود دارد و همینطور در کمیسیون بخش خاص خودش صحبت میشود، بنابراین اینها مدیریت میشود شاید در گذشته این موازیکاری رخ میداد، اما امروز خوشبختانه به سمت مدیریتشدن دارد پیش میرود.
سایتهای دولتی را کاربردی و مفید میبینید؟
بله، قطعا. البته شاید سایتهای دولتی در ابتدای کار باشند و روز به روز سایتها و پورتالهای خودشان را توسعه میدهند، اما یکی از پارامترهایی که بشود تشخیص داد سایتها موفق هستند یا نه از تعداد بازدیدکنندههای این سایتها مشخص است که در حال کنترل هستند. استانداردهایی هم برای این سایتها در حال تدوین داریم که آماده و ابلاغ خواهد شد.
یعنی همه سایتهای دولتی طبق یک استاندارد خاصی ایجاد میشوند؟
به هر حال وقتی صحبت از یک سایت دولتی میکنیم، قطعا باید از یک استانداردهایی برخوردار باشد. قبلا هم تعریف شده بود و این استانداردها برای اینکه بیشترین استفاده را به کاربر و بازدیدکننده خودش بدهد و مفید باشد دارد تکمیل میشود. ما سعی میکنیم کمک کنیم برای استانداردسازی هر چه بیشتر و تشویق کنیم که مردم بسیاری از مسائل خودشان را از طریق این پورتالها حل کنند.
این آییننامه جدید کی ابلاغ میشود؟
این آییننامه توسط مجموعههای دانشگاهی با مجموعه ما در حال آمادهسازی است و بزودی اعلام خواهد شد و فکر میکنم که یکی از اینها هم در حال نهاییشدن است.
آمار اعلامشده توسط سازمان فناوری اطلاعات از کاربران اینترنتی با آماری که مرکز آمار ارائه داده یک تناقض جدی دارد (یعنی در حدود 30 درصد) دلیل آن چیست؟
توجه داشته باشید نحوه محاسبه ضریب نفوذ اینترنت در دنیا متفاوت است، تعاریف مختلفی از کاربر اینترنت میشود به عنوان مثال ممکن است در بعضی از جاهای دنیا هر فردی که 6 ساعت در سال به اینترنت متصل شود به عنوان یک کاربر اینترنت محسوب شود و فردی که بسیاری از کارهای خودش را از طریق اینترنت انجام میدهد نیز همینطور.
اما فناوری در حال تغییر است به عنوان مثال امروز شما از طریق گوشی تلفن همراه به راحتی میتوانید به اینترنت متصل شوید و به عنوان یک کاربر اینترنت محسوب میشوید. ما یک تعریفی که از کاربر اینترنت در گذشته داشتیم این بود که حتما باید یک کامپیوتر شخصی داشته باشد و وارد اینترنت بشود، این آماری هم که مرکز آمار ایران اعلام کرده مربوط میشود به سال 89 آن هم با یک تعریف خاص.
خوشبختانه با همکاری یکی از دانشگاههای بسیار معتبر کشور یک فرمول برای کاربران اینترنتی مشخص شده و آماری که اعلام میکنیم براساس این فرمول خواهد بود.
پس شما تفاوت پایههای آماری را دلیل این اختلاف میدانید؟
بله، دقیقا. با ابزارهایی که وجود دارد امکان اتصال به اینترنت برای اکثر مردم ایجاد شده است، حال اینکه چقدر استفاده میکنیم امروز بسته به نوع زندگی مردم دارد برای مثال وقتی پرداختهای ما به بانکها از طریق اینترنت است، آیا ما باید این را کاربری اینترنت محاسبه کنیم یا نه؟ این باعث آن اختلاف عددی است.
جامعه آماری در این موضوع تاثیری ندارد؟
در آمارگیری دوستان مرکز آمار مواردی که برای ما مطرح است سوال نشده بود نوع نتیجهگیری آماری آنها براساس سوالات دیگر بوده است.
یعنی استنتاجیبودن آمارها باعث این تناقض عددی است؟ مثل اینکه داشتن یک رایانه را شرط کاربر اینترنت بدانند.
بله، دقیقا این آمار با شاخصههای آنها به طور دقیق قابل دستیابی نیست.
به نظر شما یک فارغالتحصیل یا فعال حوزه فناوری اطلاعات که توانایی کار عملی را دارد چه مشوقی برای کارکردن در کشور و در این حوزه دارد؟
بیشترین مشوق برای هر کسی یک بازار کار مناسب است، یعنی اگر شما بازار کار مناسب داشته باشید و یک فضای فعالیت و چشمانداز و دورنمای مناسب در کار داشته باشید ترجیح این است که در کشور خودتان کار کنید. بنابراین همه هدف ما این است که بتوانیم یک رونق جدی را در حوزه فناوری اطلاعات ایجاد کنیم تا فارغالتحصیلان این رشته بتوانند در کشور به کارشان ادامه دهند و به لحاظ منابع علمی دانشگاههای ما هم به آن سمت میروند که منابع علمی قابل قبول و قابل توجهی را جمعآوری کنند و آموزشهایی را در سطح تحصیلات تکمیلی در کشور ارائه بدهند که فارغالتحصیل در هر مقطعی بتواند از آخرین دستاوردهای علمی دنیا هم به لحاظ اشتغال و کاریابی و هم به لحاظ جذابیت ادامه تحصیل بهره ببرد.
دلیل رتبه پایین ایران در برخی شاخصهای فناوری اطلاعات در جهان را چه میدانید؟
3 شاخص عمده این رتبهبندی را مشخص میکند. یکی دسترسی است یعنی زیرساختهای دسترسی ارتباطی که خوشبختانه ما از این نظر وضعیت نسبتا مناسبی داریم، یک بخش آن تولید محتوا و خدمات است که روی این زیرساختها باید قرار بگیرد و بخش سوم که خیلی مهم است استفاده مردم از این زیرساختهاست. یعنی این سه عامل باهم جمع میشود و این رتبهبندی را شکل میدهد.
در نهایت اینکه ما پروژههای خوبی که در کشور انجام دادیم را به مجامع بینالمللی که تعیین رتبه میکنند منتقل نکردیم، به عنوان مثال کاری که در بخش کارت سوخت انجام شده در مقیاسهای جهانی بیسابقه بوده و میتواند نقش جدی و مثبت و موثر در شاخص فناوری اطلاعات بگذارد.
پروژه بزرگ دیگر هدفمندی یارانهها بود که تمام کشور از آن بهرهمند شدند و حتی سیستم مالیاتی و انواع کارهای دیگر که در آینده قطعا اطلاعاتشان مشخص خواهد شد وقتی به مجامع بینالمللی منتقل شود تغییر جدی در رتبهبندی خواهیم داشت.
با وضعیت فعلی میتوانیم به آینده این صنعت امیدوار باشیم؟
یک موضوع را نباید فراموش کنیم و آن اینکه امروز حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات با سرعت قابل توجهی در حال تغییر است و همه به نوعی از آن استفاده میکنند که این خود یک مسابقه جدی است و به این شکل نیست که آنها ساکت باشند و ما به آنها برسیم، در این مسابقه همه حرکت میکنند، بنابراین خیلی از کشورهای دنیا یکی از راهبردهای اصلی خودشان را برای توسعه فناوری اطلاعات قرار دادهاند و توجه ویژهای به این موضوع دارند و ما هم نیاز داریم بسیار جدیتر از وضعیت فعلی به این صنعت بپردازیم.
در این میان شبکه ملی اطلاعات به عنوان پروژه عظیم ملی در این حوزه یکی از پرابهامترین و سوالانگیزترین پروژهها نیز به شمار میرود. بسیاری از مردم میخواهند بدانند در صورت راهاندازی شبکه ملی اطلاعات در کشور چه اتفاقی برای سیستمهای ارتباطی مبتنی بر فناوری اطلاعات در کشور خواهد افتاد.
در این رابطه با علی حکیم جوادی، معاون وزیر ارتباطات و رئیس سازمان فناوری اطلاعات گفتوگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید. وی در این مصاحبه به ابهامات مربوط به شبکه ملی اطلاعات و رابطه آن با اینترنت جهانی نیز توضیح میدهد.
موضوعی که برای بسیاری سوال است را مطرح کنیم و آن این که آیا بعد از راهاندازی شبکه ملی اطلاعات اینترنت جهانی قطع میشود یا نه؟
حقیقتاً نمیدانم چرا این سوال در سطح جامعه ما طرح میشود. شبکه ملی اطلاعات قرار است دسترسی مردم را به اطلاعات مورد نیاز خودشان فراهم کند. این دسترسی از 2 جنس است؛ یکسری اطلاعات داخلی است که در داخل تولید و نگهداری میشود و در داخل نیز دسترسی به آن باید براحتی امکانپذیر باشد، نوع دوم اطلاعات خارجی است که ممکن است در داخل کشور تولید نشود، اما مورد نیاز مردم است و از طریق اینترنت تأمین میشود. بنابراین شبکه ملی اطلاعات شبکهای است داخلی که دسترسی داخلی را با سرعت، اطمینان و امنیت بالا ممکن میکند ولی در صورت نیاز به اینترنت هم این امکان وجود دارد و اصلاً قرار نیست که ما اینترنت را قطع کنیم بلکه تقویتش خواهیم کرد و این دو مقوله کاملاً از هم تفکیکشده و هیچ نوع تضادی با هم ندارد. منتها به لحاظ اقتصادی اگر یک مسیر کوتاهتری با قیمت و هزینه کمتری موجود باشد منطق حکم میکند که از آن استفاده کنیم.
بنابراین در معماری که در شبکه ملی اطلاعات انجام دادیم برای آحاد مردم، هم امکان دسترسی به شبکههای داخلی وجود دارد و هم امکان دسترسی به اینترنت.
یکی از موضوعاتی که منتقدان مطرح میکنند این است که شبکه ملی اطلاعات واسط مردم و اینترنت جهانی خواهد بود، به لحاظ همین ساختار حداقل پیامد راهاندازی این شبکه، آن خواهد بود که کیفیت اینترنت از وضعیت فعلی باز هم افول خواهد کرد. این را چطور پاسخ میدهید؟
خیر اصلاً به این شکل نیست. این شبکهها کاملاً از هم تفکیکشده و عملاً جداسازی به این شکل خواهد بود که اگر نیاز بود کاربر به یک شبکه داخلی ارتباط داشته باشد از یک مسیر دیگری این ارتباط با یک شبکه داخلی برقرار شود و اگر نیاز به اینترنت بود از یک مسیر دیگر.
میخواهم اینطور عرض کنم که موضوع بالعکس است یعنی با این کار کیفیت اینترنت را افزایش خواهیم داد و این مورد تأکید جدی آقای وزیر است که ما بتوانیم به ارائهدهندگان سرویسها و خدمات اینترنتی کنترل داشته باشیم. آقای وزیر هم گروهی را صرفا و تخصصا مامور رسیدگی و نظارت بر کیفیت اینترنت کردهاند.
پس این اختلالها و تغییراتی که به ملی شدن اینترنت ارتباط داده شد، تکذیب میکنید؟
صددرصد تکذیب میکنم اینها ارتباطی باهم ندارند. اتفاقاً یکی از الزامات ما در طراحی شبکه ملی اطلاعات این است که کاربران بدون اینکه کوچکترین تغییری را احساس کنند این طرح اجرا شود. بنابراین ممکن است بعضی اختلالات باتوجه به توسعه برخی از حوزهها در مخابرات و اپراتورها باشد اما در نهایت ارتباطی با شبکه ملی ارتباطات و راهاندازی آن ندارد.
شما از اینترنت جهانی چه استفادهای میکنید؟
من خیلی از اطلاعاتی که نیاز دارم، از طریق اینترنت دریافت میکنم و ما هنوز ایمیلهایمان را از طریق اینترنت انجام میدهیم.
شما از چه ایمیلی استفاده میکنید؟
ایمیل سازمانی مربوط به سازمان خودمان ITC.ir.
از جیمیل و یاهو و امثال آنها استفاده نمیکنید؟
نه هرگز استفاده نکردم.
از گوگل استفاده میکنید؟
بله. از گوگل استفاده میکنم.
طبق آماری که من جمعآوری کردم حدود 13پروژه رسمی در دانشگاهها برای تهیه موتور جستجوی بومی تعریف و تمام شده است که نتیجه خاصی هم نداشته. این را شما درست میدانید؟
اتفاقاً خوب است. من این را به فال نیک میگیرم. یک روزی بعضی از موضوعات را میگفتند که ما در کشور توان آن را نداریم و امکان انجام آن نیست، البته این آماری که شما میفرمایید را من ندارم ولی حداقل در دو سه مورد ما داریم اقدام میکنیم و قراردادهایی را داریم با دانشگاهها مراکز تحقیقاتی و پژوهشگران و شرکتهای فناور که این کار را انجام میدهیم، هدفش هم این است که ما برسیم به یک موتور جستجو با یک کیفیت معقول. پس قطعاً باید از تمام توان کشور استفاده کنیم و بین دستاندرکاران این حوزه رقابت ایجاد کنیم تا بتوانیم از موتور جستجوی بومی به عنوان یک محصول قابل استفاده در شبکه ملی اطلاعات بهره ببریم. وقتی به این ایدهآل برسیم به هیچوجه از موتور جستجوی دیگری در شبکه ملی اطلاعات بهره نمیبریم.
یعنی استفاده از سایر موتورهای جستجو قرار است در این شبکه قطع شود؟
خیر، اصلا اینطور نیست. مثل خیلی جاهای دیگر دنیا، شما کشور چین را بررسی بفرمایید در رتبهبندی دسترسی اینترنت گوگل رتبه اول را ندارد، متاسفانه کشور ما جزو معدود کشورهایی است که بیشترین دسترسی از این طریق انجام میشده و میشود، بنابراین با ایجاد یک موتور جستجوی بومی ما میخواهیم این معادله را تغییر دهیم، مردم قطعا سعی خواهند کرد از آن استفاده کنند.
آیا استفاده از موتور جستجوی بومی یا خارجی برای مردم انتخابی خواهد بود؟
بله. صد درصد.
یعنی هیچ وقت هیچ اجباری در استفاده از آن نیست؟
به هیچوجه در هیچ موردی ما اجبار استفاده خاص نداریم. ولی واقعیت این است که ما باید در جهت فرهنگسازی و آموزش به مردم حرکت جدی کنیم. اگر مردم بدانند که در ورای موتورهای جستجو چه موضوعاتی نهفته است خودشان قطعا تلاش خواهند کرد که از موتور جستجوی امنتر، ایمنتر و بهتر استفاده کنند. موضوعات امنیتی و حریم خصوصی این سرویسدهندگان برای بسیاری از کشورها معضل شده است و ما تنها کشوری نیستیم که به این موضوع فکر کرده است.
لزوم انجام این پروژه از ابتدا چه بود؟
این یک الزام قانونی است. در ماده 46 قانون پنجم توسعه تکلیف شد که این شبکه به این شکل باید ایجاد شود و بنابراین وزارت ارتباطات در زمینه توسعه شبکه برای ارتقای کیفیت این طرح را آغاز کرد. بعد از راهاندازی شبکه خواهید دید با استفاده از حداکثر منابع داخلی مدل جدید در ارتباطات کشور شکل خواهد گرفت.
آیا تاثیری فراتر از توسعه شبکه نیز برای این طرح پیشبینی شده است؟
یکی از محاسن شبکه ملی اطلاعات این خواهد بود که رونق جدی در حوزه فناوری اطلاعات کشور ایجاد خواهد شد و بهعنوان مثال میزبانیها قطعاً به داخل کشور منتقل و مراکز داده از رونق خاصی برخوردار خواهد شد. از طرف دیگر تولیدکنندگان محتوا با توجه به زیرساختهای ارتباطی و اطلاعاتی که برایشان مهیا خواهد شد ساماندهی و مدیریت میشوند که حتما تعدادشان افزایش خواهد یافت و بهگونهای ما سهم بیشتری را در تولید محتوا در جهان خواهیم داشت.
بنابراین ملاحظه میفرمایید که این پروژه به نام یک پروژه ملی شاید یکی از پروژههایی است که اگر خوب به آن پرداخته شود فواید و مزایای بسیار زیادی را در کشور به همراه خواهد داشت. حالا در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میتوان به این مزایا پرداخت و ابعاد مختلف آن را دید. پس شبکه ملی اطلاعات با این هدف در قانون برنامه پنجم دیده شده و انشاءالله در حال عملیاتی شدن است.
این پروژه از چه زمانی به صورت عملیاتی شروع شد و الان در چه مقطعی است؟
خوشبختانه یکی از پروژههایی است که در آغاز سال اول برنامه پنجم یعنی از ابتدای سال 90 هم فاز عملیاتیاش آغاز شد و هم فاز مطالعاتیاش که از قبل شروع شده بود تکمیلتر شد. هماکنون در کشور شبکههای زیادی در حال شکلگیری است که اینها شبکههای اختصاصی دستگاهها بوده و با شبکههایی مثل شبکه مدارس و شبکه علمی و بسیاری از شبکههایی که روزانه با آنها مواجه هستیم ترکیب خواهد شد. با درخواستهای زیادی که از دستگاههای مختلف داشته و داریم خیلی به سرعت وارد فاز عملیاتی شدیم و با شکلگیری مراکز داده در استانها این زیرساختاهای اطلاعاتی هم در حال شکلگیری است.
آیا انجام پروژه طبق برنامه زمانبندی است؟
بله. جزو پروژههایی است که مطابق برنامه زمانبندی کارهایش انجام میشود.
پروژههای شبیه این قبلا هم مطرح بود. آیا این پروژه ادامه همان موارد قبلی است؟
سالهای قبل با این مفهومی که امروز هست مطرح نبوده. این پروژه با این مدل که در حال پیادهسازی است در حقیقت جداسازی شبکههای داخلی است. این پروژه اختصاصی بعد از آن که در قانون برنامه پنجم به صورت مفصل با جزییات بیشتر مطرح شد عملیاتی گردید. در ماده 46 به تفصیل درباره آن پرداخته شده و ما همان را سعی کردیم که پردازش کنیم و نهایتا معماری و راهکار برآمده از آن چیزی است که در قانون برنامه پنجم دیده شده است.
از زیرساخت قبلی استفاده شده یا زیرساخت جدیدی برایش تهیه شده است؟
یکی از ویژگیهای طرح این است که ما سعی خواهیم کرد از تمامی امکانات موجود کشور استفاده کنیم. یعنی از شرکتهای مخابراتی و حتی از شرکتهای خصوصی PAP و تمام سرویسدهندههای موجود استفاده خواهیم کرد و به تبع آن اگر در آینده احساس شود که نیاز به گسترش دارد شرکتهای موجود بتوانند این را گسترش دهند و حتی اگر لازم باشد رقبای جدید با توجه به نیاز جامعه وارد شوند.
این توسعه براساس کدام شاخصه انجام میشود؟
یکی از شاخصههای چهاردهگانه این است که 60 درصد خانوارها به پهنای باند مناسب دسترسی داشته باشند، لذا ما توسعه با استفاده از امکانات موجود و ایجاد امکانات جدید را کاملا احساس کرده و دنبال میکنیم.
پروژه فیبررسانی به خانهها یا همان FTTX بخشی از این پروژه بود؟
فیبررسانی به منازل هم یکی از آن پروژههاست که امکان دسترسی را افزایش میدهد، اما ما منتظر پیادهسازی پروژه جدید نخواهیم بود و از همین امکانات موجود حداکثر بهرهبرداری را میکنیم چراکه فکر میکنیم اینها منابع ملی هستند و باید مورد استفاده قرار بگیرند.
هزینه این پروژه چقدر برآورد میشود؟
برآورد هزینه با توجه به این که اینها با امکانات موجود انجام میشود تا این مقطع انجام نشده ولی در درازمدت با توجه به توسعه و گسترش آن عدد قابل توجهی باید صرف شود.
وقتی زیرساختها را توسعه میدهیم در کشور نیاز به پهنای باند بیشتری داریم؛ چه در لایه زیرساخت چه در لایه دسترسی. به عنوان مثال امروز شرکت زیرساخت تا 400 گیگابیت پهنای باند در ثانیه را تأمین کرده و با توجه به نیازی که در استانها و شرکتهای مخابراتی احساس میشود آن را هر روز افزایش میدهد.
ما هم بیشتر مدل حاکمیتی را پیادهسازی میکنیم و برای نیازهایی که بخشهای حاکمیتی و دولتی دارند در مراکز داده سرمایهگذاری کردهایم، اما در آینده بخشهای خصوصی بیشتر وارد خواهند شد و سرویسهایشان را ارائه خواهند داد. همه اینها که انجام شود قطعا با توجه به ایجاد این زیرساختها نیاز به سرمایهگذاری در لایه کاربردها خواهد بود که نیاز بشدت بالاست و برآورد اولیهای حاکی از این است که ما سالانه شاید بین 2 تا 3 هزار میلیارد تومان نیاز داریم که هزینه این بخش شود. اما به آن معنی نیست که دولت قرار است توسعه زیرساختی انجام دهد بلکه دولت قرار است زیرساختهایی ایجاد کند و وقتی زیرساختها ایجاد شود سرمایهگذاران بخش خصوصی روی این شاهراهها قرار خواهند گرفت.
به جواب نرسیدم. میخواهم واضحتر بدانم بودجه و هزینه این شبکه چقدر است؟
با توجه به این که این پروژه در جهت اهداف وزارتخانه بوده از سالهای قبل یک برنامهای را خود وزارت تدارک دیده و هزینه میکند، ازجمله دیتاسنترها و توسعه شبکه. وزارت ارتباطات هماکنون بودجهای را در حال تهیه و آماده دارد که طبق برنامهریزیهای وزارتخانه به معاونت برنامهریزی ریاست جمهوری ارائه خواهد کرد و قطعا در آنجا برای شبکه ملی اطلاعات بودجه خاصی پیشبینی شده است. البته این بودجه تمام بودجه شبکه ملی اطلاعات نیست بلکه این یک بخشی از هزینهای است که شبکه ملی اطلاعات نیاز دارد. بخش عمده هزینه بستگی به سرعت توسعه آن دارد و عددی که عرض کردم سالانه 2 تا 3000 میلیارد تومان عددی است که در یک مقطع نیازسنجی شده و این برآورد باید برای کل کشور انجام شود تا نهایتا هزینه مشخص شود.
در طرح تجاری یا حداقل طرح توجیهی این کار هزینه آن تعیین نشده است؟
در این حالت نگاهمان نگاه تجاری نیست که بشود هزینهای برای آن در نظر داشت. ممکن است پروژه FTTX و شبکه ملی اطلاعات را بخواهید با هم یکی بگیرید در حالی که این طور نیست، چون اصولا موضوع به شکل اپراتوری مطرح نشده و در مورد شبکه ملی اطلاعات قطعا یک حساب اقتصادی کردیم منتها این شبکه یک راهحل ملی است که میتواند زیرساختهای مورد نیاز را برای گسترش فناوری اطلاعات در کشور ایجاد کند و به نوعی تغییر آرایش امکانات موجود است و نه ایجاد یک کار جدید.
این شبکه چه وقتی راهاندازی خواهد شد؟
این شبکه راهاندازیاش به صورت فازبندی خواهد بود، هر شبکه جدیدی که شکل میگیرد در واقع یکی از حلقههای شبکه ملی اطلاعاتی شکل میگیرد که با تکمیل این بسترها زیرساختی که مورد نیاز است به سرعت مهیا میشود.
زمانبندی ندارید؟
تا پایان امسال بخش عمدهای از این کار انجام خواهد گرفت ولی بخشهای دیگر کار برمیگردد به سازمانها و نهادهای دیگر که بتوانند به سرعت خودشان را آماده کنند و سامانههای مورد نیازشان را روی این شبکه گسترش دهند. هدف ما این است که انشاءالله تا پایان برنامه پنجم به اهداف از پیش تعیین شده شبکه ملی اطلاعات برسیم.
تاثیرات اولیه اجتماعی این کاربردها را چه زمان میتوان دید؟
همین امروز هم میتوانیم ببینیم. بعنوان مثال فرض بفرمایید شبکه امور مالیاتی ما بیاید روی این شبکه ملی اطلاعات قرار بگیرد، خب این نشان میدهد ما بحث شفافسازی را خواهیم داشت. امروز خیلی از موضوعات که متاثر از فناوری اطلاعات است به دلیل گستردگی در جامعه کاملا مشهود شده است.
یعنی موارد جاری را جزو این طرح حساب کردید؟
ما نیامدیم آنها را به صورت مجزا ببینیم وقتی قرار است در پایان برنامه پنجم 30 درصد از آموزشها الکترونیک ارائه بشود آنوقت شما ملاحظه خواهید کرد که این طرح چه تاثیری دارد. برای مثال امروز وقتی بحث دورکاری را مطرح میکنیم قطعات تردد را باید به حداقل برسانیم یا کمتر کنیم یا وقتی راجع به پرداخت الکترونیکی صحبت میکنید در پایان برنامه باید 80 درصد پول در گردش در جامعه به صورت الکترونیکی باشد که این امر تاثیر اجتماعیاش کاملا مشخص است. امروز مردم برای دریافت وجه کمتر به بانک مراجعه میکنند و استفاده از ابزار الکترونیک به اندازه لازم گسترده شده است. من در یک جمله عرض کنم فناوری اطلاعات هم باعث افزایش رفاه در سطح جامعه میشود و هم خود یکی از دستاوردهاست و به طور کلی شکل و زندگی انسانی آدم را تغییر میدهد.
سوال را اینطور مطرح میکنم که کاربردهای عملی این شبکه را مردم چه زمانی میبینند؟ یعنی وقتی ما از این شبکه استفاده میکنیم متوجه بشویم که اینترنت نیست و شبکه داخل کشور است. این تفاوت را چه زمانی عموم جامعه احساس خواهند کرد؟
یک موضوعی که خیلی جدی خواهد بود و ما داریم حمایت میکنیم و در اکثر استانها هم روی آن کار میکنیم این است که دستگاهها باید خدمات الکترونیکشان را مرتب توسعه بدهند اولین بحثش هم ایجاد درگاه است. امروز استانی نیست که یک پورتال و یک درگاه برای معرفی خدماتش نداشته باشد، در بعضی از استانها تعداد این خدمات در حال افزایش است. ما امروز در سایت Iran.ir خودمان بیشتر از 1700 خدمت را معرفی میکنیم خیلی از این خدمات از طریق این شبکه قابل دسترسی خواهد بود و از وقتی که فرد برای دریافت خدمات دیگر نیاز نداشته باشد مراجعه حضوری کند عملا میتوان گفت این کار شروع شده و روز به روز گسترش خواهد یافت.
امروز خوشبختانه یک رقابت خیلی جدی بین دستگاهها و استانها برای تالیف خدمات بیشتر به وجود آمده و خیلی به سرعت دارد رشد پیدا میکند. ما امیدواریم انشاءالله در پایان برنامه پنجم طبق برآوردمان بیش از 2000 خدمت مختلف را در اختیار مردم قرار دهیم.
البته چیزی که در نهادها و سازمانها دیده میشود این است که علاقهای به زیرمجموعه شدن ندارند و میخواهند با بودجه مستقل برای خودشان شبکه تشکیل داده و از سایرین دور باشند. نمونه آن شهرداری و سایر ارگانهاست.
براساس الزام قانونی شبکه آنها باید آمادگی را داشته باشند که وارد شبکه ملی شود و آنها باید به این شبکه اعتماد کنند.
غیر از یکسری بخشها که اجبارا وارد این شبکه میشوند و نظارت خیلی مستقیمتری به آنهاست، دستگاههای عمومیتر مانند آموزش و پرورش یا آموزش عالی براساس قوانین داخلی مقاومت میکنند. برای آنها مشوق یا اجباری دارید؟
خوشبختانه روند تکنولوژی همه ما را به سمت شبکهایشدن پیش برده و فکر نمیکنم دستگاهی را پیدا کنید که بین مراکز و ادارات تابع خودش شبکه برقرار نکرده باشد، چراکه شبکه سرعت را افزایش و هزینهها را کاهش میدهد و از همه مهمتر شفافسازی خواهد کرد. فکر میکنم همه علاقهمند هستند که به این سمت پیش بروند و دستگاهها علاقهمندند که بسیاری از خدماتشان را از طریق این شبکهها به مردم ارائه بدهند. اصلا قرار نیست که دستگاهها زیرمجموعه جایی باشند.
یک سوالی که میخواهم به عنوان کارشناس پاسخ دهید و نه به عنوان یک مدیر دولتی این است که آیا موازیکاری و ضعف مدیریتهای کلان در پروژههای ملی این حوزه را قبول دارید یا نه؟
خیر. ممکن است در حوزههای دیگر این اتفاق افتاده باشد ولی در سالهای اخیر با همگراییهایی که بین مجموعههای مختلف ایجاد شده چه شوراهای مختلف که در این حوزه وجود داشته و چه دستگاهها و نهادهایی که در این سیستم کار میکردند ساماندهی شدند و کارگروه مدیریت فاوا در دولت برای همین ایجاد شده که یک سازماندهی را در پروژههای بزرگ ملی انجام دهد اما به هر حال در همه دنیا این فناوری جدید است و عطش برای رشد بیش از اندازه در خیلی از جاهای دنیا ممکن است باعث شود این اتفاق افتاده باشد از طرفی این فناوری فرابخشی است و ممکن است برخی دستگاهها همکاری لازم را نکنند، اما قانون اختیارات وزارت ارتباطات را با 13 بند کاملا مشخص کرده است که وظیفه و اختیارات دولتی این وزارتخانه چیست.
با وجود همین قانون باز موازیکاریهای زیادی دیده میشود و در هر سازمانی با بودجههای رسمی و دولتی و بودجههای خاص خودش این شبکهها ایجاد میشوند و هر اداره و نهادی مستقلا برای خود پورتال تهیه میکند، تا جایی که پورتالسازی در کشور ما شده است شغلی که خریداری جز دولتیها ندارد. این به نظر شما موازیکاری و ضعف نیست؟
اینها را موازیکاری نمیدانم. هر سازمانی بسته به نیاز خودش ممکن است تعدادی پروژه تعریف کرده و انجام دهد ما خوشحال میشویم این صنعت فعال شود و رقابتی بین تولیدکنندگان ایجاد شود. هر سازمانی هم که قرار باشد پروژهای را آغاز کند اگر بخش دولتی باشد که قطعا باید از مسیر خاص خودش عبور کند و مجوزهای خاص خودش را بگیرد که در آنجا یک نظارت و کنترلی وجود دارد بخصوص اگر پروژه پورتال باشد و اگر قرار باشد پروژه بزرگ ملی شکل بگیرد در کمیتههایی که وجود دارد و همینطور در کمیسیون بخش خاص خودش صحبت میشود، بنابراین اینها مدیریت میشود شاید در گذشته این موازیکاری رخ میداد، اما امروز خوشبختانه به سمت مدیریتشدن دارد پیش میرود.
سایتهای دولتی را کاربردی و مفید میبینید؟
بله، قطعا. البته شاید سایتهای دولتی در ابتدای کار باشند و روز به روز سایتها و پورتالهای خودشان را توسعه میدهند، اما یکی از پارامترهایی که بشود تشخیص داد سایتها موفق هستند یا نه از تعداد بازدیدکنندههای این سایتها مشخص است که در حال کنترل هستند. استانداردهایی هم برای این سایتها در حال تدوین داریم که آماده و ابلاغ خواهد شد.
یعنی همه سایتهای دولتی طبق یک استاندارد خاصی ایجاد میشوند؟
به هر حال وقتی صحبت از یک سایت دولتی میکنیم، قطعا باید از یک استانداردهایی برخوردار باشد. قبلا هم تعریف شده بود و این استانداردها برای اینکه بیشترین استفاده را به کاربر و بازدیدکننده خودش بدهد و مفید باشد دارد تکمیل میشود. ما سعی میکنیم کمک کنیم برای استانداردسازی هر چه بیشتر و تشویق کنیم که مردم بسیاری از مسائل خودشان را از طریق این پورتالها حل کنند.
این آییننامه جدید کی ابلاغ میشود؟
این آییننامه توسط مجموعههای دانشگاهی با مجموعه ما در حال آمادهسازی است و بزودی اعلام خواهد شد و فکر میکنم که یکی از اینها هم در حال نهاییشدن است.
آمار اعلامشده توسط سازمان فناوری اطلاعات از کاربران اینترنتی با آماری که مرکز آمار ارائه داده یک تناقض جدی دارد (یعنی در حدود 30 درصد) دلیل آن چیست؟
توجه داشته باشید نحوه محاسبه ضریب نفوذ اینترنت در دنیا متفاوت است، تعاریف مختلفی از کاربر اینترنت میشود به عنوان مثال ممکن است در بعضی از جاهای دنیا هر فردی که 6 ساعت در سال به اینترنت متصل شود به عنوان یک کاربر اینترنت محسوب شود و فردی که بسیاری از کارهای خودش را از طریق اینترنت انجام میدهد نیز همینطور.
اما فناوری در حال تغییر است به عنوان مثال امروز شما از طریق گوشی تلفن همراه به راحتی میتوانید به اینترنت متصل شوید و به عنوان یک کاربر اینترنت محسوب میشوید. ما یک تعریفی که از کاربر اینترنت در گذشته داشتیم این بود که حتما باید یک کامپیوتر شخصی داشته باشد و وارد اینترنت بشود، این آماری هم که مرکز آمار ایران اعلام کرده مربوط میشود به سال 89 آن هم با یک تعریف خاص.
خوشبختانه با همکاری یکی از دانشگاههای بسیار معتبر کشور یک فرمول برای کاربران اینترنتی مشخص شده و آماری که اعلام میکنیم براساس این فرمول خواهد بود.
پس شما تفاوت پایههای آماری را دلیل این اختلاف میدانید؟
بله، دقیقا. با ابزارهایی که وجود دارد امکان اتصال به اینترنت برای اکثر مردم ایجاد شده است، حال اینکه چقدر استفاده میکنیم امروز بسته به نوع زندگی مردم دارد برای مثال وقتی پرداختهای ما به بانکها از طریق اینترنت است، آیا ما باید این را کاربری اینترنت محاسبه کنیم یا نه؟ این باعث آن اختلاف عددی است.
جامعه آماری در این موضوع تاثیری ندارد؟
در آمارگیری دوستان مرکز آمار مواردی که برای ما مطرح است سوال نشده بود نوع نتیجهگیری آماری آنها براساس سوالات دیگر بوده است.
یعنی استنتاجیبودن آمارها باعث این تناقض عددی است؟ مثل اینکه داشتن یک رایانه را شرط کاربر اینترنت بدانند.
بله، دقیقا این آمار با شاخصههای آنها به طور دقیق قابل دستیابی نیست.
به نظر شما یک فارغالتحصیل یا فعال حوزه فناوری اطلاعات که توانایی کار عملی را دارد چه مشوقی برای کارکردن در کشور و در این حوزه دارد؟
بیشترین مشوق برای هر کسی یک بازار کار مناسب است، یعنی اگر شما بازار کار مناسب داشته باشید و یک فضای فعالیت و چشمانداز و دورنمای مناسب در کار داشته باشید ترجیح این است که در کشور خودتان کار کنید. بنابراین همه هدف ما این است که بتوانیم یک رونق جدی را در حوزه فناوری اطلاعات ایجاد کنیم تا فارغالتحصیلان این رشته بتوانند در کشور به کارشان ادامه دهند و به لحاظ منابع علمی دانشگاههای ما هم به آن سمت میروند که منابع علمی قابل قبول و قابل توجهی را جمعآوری کنند و آموزشهایی را در سطح تحصیلات تکمیلی در کشور ارائه بدهند که فارغالتحصیل در هر مقطعی بتواند از آخرین دستاوردهای علمی دنیا هم به لحاظ اشتغال و کاریابی و هم به لحاظ جذابیت ادامه تحصیل بهره ببرد.
دلیل رتبه پایین ایران در برخی شاخصهای فناوری اطلاعات در جهان را چه میدانید؟
3 شاخص عمده این رتبهبندی را مشخص میکند. یکی دسترسی است یعنی زیرساختهای دسترسی ارتباطی که خوشبختانه ما از این نظر وضعیت نسبتا مناسبی داریم، یک بخش آن تولید محتوا و خدمات است که روی این زیرساختها باید قرار بگیرد و بخش سوم که خیلی مهم است استفاده مردم از این زیرساختهاست. یعنی این سه عامل باهم جمع میشود و این رتبهبندی را شکل میدهد.
در نهایت اینکه ما پروژههای خوبی که در کشور انجام دادیم را به مجامع بینالمللی که تعیین رتبه میکنند منتقل نکردیم، به عنوان مثال کاری که در بخش کارت سوخت انجام شده در مقیاسهای جهانی بیسابقه بوده و میتواند نقش جدی و مثبت و موثر در شاخص فناوری اطلاعات بگذارد.
پروژه بزرگ دیگر هدفمندی یارانهها بود که تمام کشور از آن بهرهمند شدند و حتی سیستم مالیاتی و انواع کارهای دیگر که در آینده قطعا اطلاعاتشان مشخص خواهد شد وقتی به مجامع بینالمللی منتقل شود تغییر جدی در رتبهبندی خواهیم داشت.
با وضعیت فعلی میتوانیم به آینده این صنعت امیدوار باشیم؟
یک موضوع را نباید فراموش کنیم و آن اینکه امروز حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات با سرعت قابل توجهی در حال تغییر است و همه به نوعی از آن استفاده میکنند که این خود یک مسابقه جدی است و به این شکل نیست که آنها ساکت باشند و ما به آنها برسیم، در این مسابقه همه حرکت میکنند، بنابراین خیلی از کشورهای دنیا یکی از راهبردهای اصلی خودشان را برای توسعه فناوری اطلاعات قرار دادهاند و توجه ویژهای به این موضوع دارند و ما هم نیاز داریم بسیار جدیتر از وضعیت فعلی به این صنعت بپردازیم.