اصل طرد پاولی
دو ذره مثل همی وجود ندارد و حداقل اینکه وقتی در یک اربیتال قرار میگیرند اسپینشان متفاوت هم است.
دو چیزی که از همه لحاظ دقیقا مثل هم باشد در جهان وجود ندارد. برای همین هست که زوجها صد درصد سازگار نیستند، و وجه تمایز زیادی بینشان هست. تصور کنید که هر انسانی از میلیاردها میلیارد ذره بنیادی اسپیندار از جمله الکترون ساخته شده است پس در اشل میکروسکوپی و زیر اتمی این ذرات در اربیتالها دارای اسپین مخالف هم خواهند بود. بنابرین اصل طرد پاولی تفاوتهای فردی و خانوادگی را در بین انسانها در جنسهای موافق و مخالف توجیه میکند.این اصل به موازات قانون سوم ترمودینامیک رسیدن به ایدهآلها را رد میکند. با این حال حالتهای ممکنه مکمل همی وجود دارد که به وفاق و پایداری کلی منجر میشود مثلا یک آقا (پروتون) به همراه یک خانم (الکترون) زوجی را تشکیل میدهند که اگر شرایط تشکیل پیوند (اتمی یا زناشویی) برایشان فراهم شود مجموعههای را بوجود میآورند. مثلا هیدروژن (1و1) ببا پایداری زیاد به منزله زندگی عالی و هیدروژن (1و2) به منزله زندگی خوب و هیدروژن (1و3) به علت ناپایداری زیاد نماد زندگی ناسازگار میباشند. بنابرین اگر وجود یک همچنین اصول بنیادی فیزیک در تجزیه و تحلیل دقیق علمی زندگیها هم لحاظ شود، درصد پایداری و سازگاری خانوادهها بیشتر از پیش خواهد بود.
دو ذره مثل همی وجود ندارد و حداقل اینکه وقتی در یک اربیتال قرار میگیرند اسپینشان متفاوت هم است.
دو چیزی که از همه لحاظ دقیقا مثل هم باشد در جهان وجود ندارد. برای همین هست که زوجها صد درصد سازگار نیستند، و وجه تمایز زیادی بینشان هست. تصور کنید که هر انسانی از میلیاردها میلیارد ذره بنیادی اسپیندار از جمله الکترون ساخته شده است پس در اشل میکروسکوپی و زیر اتمی این ذرات در اربیتالها دارای اسپین مخالف هم خواهند بود. بنابرین اصل طرد پاولی تفاوتهای فردی و خانوادگی را در بین انسانها در جنسهای موافق و مخالف توجیه میکند.این اصل به موازات قانون سوم ترمودینامیک رسیدن به ایدهآلها را رد میکند. با این حال حالتهای ممکنه مکمل همی وجود دارد که به وفاق و پایداری کلی منجر میشود مثلا یک آقا (پروتون) به همراه یک خانم (الکترون) زوجی را تشکیل میدهند که اگر شرایط تشکیل پیوند (اتمی یا زناشویی) برایشان فراهم شود مجموعههای را بوجود میآورند. مثلا هیدروژن (1و1) ببا پایداری زیاد به منزله زندگی عالی و هیدروژن (1و2) به منزله زندگی خوب و هیدروژن (1و3) به علت ناپایداری زیاد نماد زندگی ناسازگار میباشند. بنابرین اگر وجود یک همچنین اصول بنیادی فیزیک در تجزیه و تحلیل دقیق علمی زندگیها هم لحاظ شود، درصد پایداری و سازگاری خانوادهها بیشتر از پیش خواهد بود.