گر به شما بگوییم که مهمترین دلایل عدم موفقیت تان را لیست کنید حتما لیست بلند بالایی می شود. به برخی از آنچه که خانم ها مطرح می کنند بدون در نظر گرفتن اولویت بندی توجه کنید:
1.عدم حمایت اعضای خانواده
2.محیط کار مردانه
3.دست کم گرفتن خانم ها
4. قضاوت اجتماعی در خصوص خانم ها
5. مشکلات اقتصادی
6.عدم استقلال در تصمیم گیری
7.عدم توانایی کنار گذاشتن گذشته و گذر از اشتباهات
بله این ها همگی می تواند در عدم موفقیت خانم ها تاثیر گذار باشد اما هیچ یک مهمترین علت نیست.
مهمترین عامل را باید در جای دیگری جستجو کنید.
در خودتان
بله مهمترین عامل عدم موفقیت خانم ها در اغلب موارد خودشان هستند. عدم اعتماد به نفس کافی که از سخت گیری بیش از اندازه به خودشان حاصل می شود راه را بر موفقیت شما می بندد.
چرا این اتفاق می افتد؟!
اما چرا این اتفاق میافتد؟!
چه چیز دختران باهوش را آسیبپذیرتر میکند و باعث میشود اعتمادبهنفس کمتری داشته باشند، درحالیکه باید بیشترین اعتمادبهنفس را در بین همسالانشان داشته باشند؟
در سطح کلاس پنجم ابتدایی، دخترها معمولاً در همه درسها، ازجمله ریاضی و علوم، از پسرها بهتر عمل میکنند. بنابراین هیچ تفاوتی نه بین توانایی این دخترها و پسرها وجود داشت، نه سابقه موفقیت قبلیشان. تنها تفاوت در نحوه برداشت آنها از سختی درس بود—اینکه وقتی یادگیری درسی سخت بود برای آنها چه معنا و مفهومی داشت. دختران باهوش بیشتر و سریعتر تواناییهای خود را زیر سوال میبرند، اعتمادبهنفسشان را از دست میدهند و درنتیجه کارایی کمتری دارند.
محققان دلیل این تفاوت را کشف کردهاند: اکثراوقات دختران باهوش عقیده دارند که تواناییهایشان ذاتی و غیرقابلتغییر است درحالیکه پسران باهوش باور دارند که میتوانند با تلاش و تمرین، تواناییهای خود را رشد دهند.
اما چطور دخترها و پسرها چنین دیدگاههای متفاوتی پیدا میکنند؟ به احتمال زیاد به نوع فیدبک و حمایتی که از سمت والدین و معلم ها در کودکی دریافت میکنیم بستگی دارد.
دخترهایی که کنترلنفس را از سنین کمتر شروع میکنند، دستورالعملها را بهتر دنبال میکنند و بخاطر “خوبی” خود مورد تشویق و تحسین قرار میگیرند. وقتی در مدرسه درسمان خوب است، به ما میگویند که خیلی “باهوش” و “بااستعداد” هستیم و یا “دانشآموز بسیار خوبی” هستیم. این نوع تحسین و تمجید به این معنی است که خصوصیاتی مثل باهوش بودن، بااستعداد بودن و خوب بودن، ویژگیهایی است که یا دارید و یا ندارید.
از طرف دیگر اینکه از پسرها بخواهید آرام بنشینند و توجه کنند و گوش دهند برای هر پدر و مادر یا معلمی واقعاً سخت است.
درنتیجه، به پسرها فیدبک بسیار بیشتری داده میشود که تاییدکننده تلاش است (مثلاً “اگر بتوانی به این درس توجه کنی، آن را یاد میگیری”، “اگر فقط کمی بیشتر تلاش کنید، درست میشود”). نتیجه: وقتی یاد گرفتن یک چیر جدید واقعاً سخت باشد، دخترها آن را بعنوان نشانه اینکه “خوب” یا “باهوش” نیستند میبینند و پسرها آن را نشانه توجه و دقت کردن و بیشتر تلاش کردن.
موفق نخواهید شد
به این ترتیب اگر تمام محرک های محیطی و نابرابری های احتمالی موجود را حذف کنند باز هم برای موفقیت شما هیچ تضمین وجود ندارد.
جراکه سخت گیری های بیجا و فشار زیادی که به خودتان می آورید فقط برای اینکه از سوی دیگران تایید شوید باعث می شود از حرکت به سوی آنچه که برای پیشرفت و موفقیت شما لازم است بترسید و همیشه دنبال آنچه بروید که مطمئن هستید در آن موفق خواهید شد.
این سرآغاز دوری شما از آنچه لیافتش را دارید خواهد بود.
به نظر می رسد عدم سخت گیری و جسارت در امور و باور داشتن توانایی ها به خانم ها اعتماد به نفس می دهد که درمسیری که به آن علاقه دارند گام بردارند و به این ترتیب مهم ترین عامل عدم موفقیت خود را کنار بزنند.
1.عدم حمایت اعضای خانواده
2.محیط کار مردانه
3.دست کم گرفتن خانم ها
4. قضاوت اجتماعی در خصوص خانم ها
5. مشکلات اقتصادی
6.عدم استقلال در تصمیم گیری
7.عدم توانایی کنار گذاشتن گذشته و گذر از اشتباهات
بله این ها همگی می تواند در عدم موفقیت خانم ها تاثیر گذار باشد اما هیچ یک مهمترین علت نیست.
مهمترین عامل را باید در جای دیگری جستجو کنید.
در خودتان
بله مهمترین عامل عدم موفقیت خانم ها در اغلب موارد خودشان هستند. عدم اعتماد به نفس کافی که از سخت گیری بیش از اندازه به خودشان حاصل می شود راه را بر موفقیت شما می بندد.
چرا این اتفاق می افتد؟!
اما چرا این اتفاق میافتد؟!
چه چیز دختران باهوش را آسیبپذیرتر میکند و باعث میشود اعتمادبهنفس کمتری داشته باشند، درحالیکه باید بیشترین اعتمادبهنفس را در بین همسالانشان داشته باشند؟
در سطح کلاس پنجم ابتدایی، دخترها معمولاً در همه درسها، ازجمله ریاضی و علوم، از پسرها بهتر عمل میکنند. بنابراین هیچ تفاوتی نه بین توانایی این دخترها و پسرها وجود داشت، نه سابقه موفقیت قبلیشان. تنها تفاوت در نحوه برداشت آنها از سختی درس بود—اینکه وقتی یادگیری درسی سخت بود برای آنها چه معنا و مفهومی داشت. دختران باهوش بیشتر و سریعتر تواناییهای خود را زیر سوال میبرند، اعتمادبهنفسشان را از دست میدهند و درنتیجه کارایی کمتری دارند.
محققان دلیل این تفاوت را کشف کردهاند: اکثراوقات دختران باهوش عقیده دارند که تواناییهایشان ذاتی و غیرقابلتغییر است درحالیکه پسران باهوش باور دارند که میتوانند با تلاش و تمرین، تواناییهای خود را رشد دهند.
اما چطور دخترها و پسرها چنین دیدگاههای متفاوتی پیدا میکنند؟ به احتمال زیاد به نوع فیدبک و حمایتی که از سمت والدین و معلم ها در کودکی دریافت میکنیم بستگی دارد.
دخترهایی که کنترلنفس را از سنین کمتر شروع میکنند، دستورالعملها را بهتر دنبال میکنند و بخاطر “خوبی” خود مورد تشویق و تحسین قرار میگیرند. وقتی در مدرسه درسمان خوب است، به ما میگویند که خیلی “باهوش” و “بااستعداد” هستیم و یا “دانشآموز بسیار خوبی” هستیم. این نوع تحسین و تمجید به این معنی است که خصوصیاتی مثل باهوش بودن، بااستعداد بودن و خوب بودن، ویژگیهایی است که یا دارید و یا ندارید.
از طرف دیگر اینکه از پسرها بخواهید آرام بنشینند و توجه کنند و گوش دهند برای هر پدر و مادر یا معلمی واقعاً سخت است.
درنتیجه، به پسرها فیدبک بسیار بیشتری داده میشود که تاییدکننده تلاش است (مثلاً “اگر بتوانی به این درس توجه کنی، آن را یاد میگیری”، “اگر فقط کمی بیشتر تلاش کنید، درست میشود”). نتیجه: وقتی یاد گرفتن یک چیر جدید واقعاً سخت باشد، دخترها آن را بعنوان نشانه اینکه “خوب” یا “باهوش” نیستند میبینند و پسرها آن را نشانه توجه و دقت کردن و بیشتر تلاش کردن.
موفق نخواهید شد
به این ترتیب اگر تمام محرک های محیطی و نابرابری های احتمالی موجود را حذف کنند باز هم برای موفقیت شما هیچ تضمین وجود ندارد.
جراکه سخت گیری های بیجا و فشار زیادی که به خودتان می آورید فقط برای اینکه از سوی دیگران تایید شوید باعث می شود از حرکت به سوی آنچه که برای پیشرفت و موفقیت شما لازم است بترسید و همیشه دنبال آنچه بروید که مطمئن هستید در آن موفق خواهید شد.
این سرآغاز دوری شما از آنچه لیافتش را دارید خواهد بود.
به نظر می رسد عدم سخت گیری و جسارت در امور و باور داشتن توانایی ها به خانم ها اعتماد به نفس می دهد که درمسیری که به آن علاقه دارند گام بردارند و به این ترتیب مهم ترین عامل عدم موفقیت خود را کنار بزنند.