انبساط گرمايي آب
با افزايش دما ، حجم آب در گسترهي دمايي تا كم ميشود. در اين گستره ضريب انبساط حجمي منفي است. در بالاي آب با گرم شدن منبسط ميشود . از اين رو آب بيشترين چگالي را در دارد. آب موقع يخ زدن نيز منبسط ميشود ، به همين دليل است كه يخ از وسط خانههاي ظرفهاي يخ ساز بالا ميزند. برعكس ، بيشتر مواد موقع يخ زدن منقبض ميشوند.
اين رفتار غيرعادي آب اثر مهمي بر حيات گياهان و جانوران در درياچهها دارد. درياچه از سطح به پايين سرد ميشود ؛ در بالاي آب سرد شده در سطح به عمق درياچه جريان مييابد زيرا چگالي آن بيشتر است. ولي وقتي دماي سطح به زير سقوط كند ، آب نزديك سطح از آب گرم زير چگالي كمتري دارد. از اين رو جريان به طرف پايين قطع ميشود ، و آب نزديك سطح از آب زير سردتر ميماند. وقتي سطح يخ بزند ، چون يخ از آب چگالي كمتري دارد شناور ميشود. حتي تا وقتي كه تمام درياچه يخ بزند ، آب در عمق در باقي ميماند. اگر آب مثل اغلب مواد رفتار ميكرد ، و در سرد شدن و يخ زدن پيوسته متراكم ميشد ، درياچهها از عمق به بالا يخ ميزدند. گردش ناشي از اختلاف در چگاليها به طور مداوم آب گرمتر را براي سرد شدن مؤثر به سطح ميآورد ، و درياچهها بسيار آسانتر يخ ميزدند. اين امر حيات همهي گياهان و جانوران را كه نميتوانستند يخ زدن را تحمل كنند در معرض نابودي قرار ميداد. اگر آب اين ويژگي استثنايي را نداشت ، تحول حيات راه بسيار متفاوتي را طي ميكرد.
با افزايش دما ، حجم آب در گسترهي دمايي تا كم ميشود. در اين گستره ضريب انبساط حجمي منفي است. در بالاي آب با گرم شدن منبسط ميشود . از اين رو آب بيشترين چگالي را در دارد. آب موقع يخ زدن نيز منبسط ميشود ، به همين دليل است كه يخ از وسط خانههاي ظرفهاي يخ ساز بالا ميزند. برعكس ، بيشتر مواد موقع يخ زدن منقبض ميشوند.
اين رفتار غيرعادي آب اثر مهمي بر حيات گياهان و جانوران در درياچهها دارد. درياچه از سطح به پايين سرد ميشود ؛ در بالاي آب سرد شده در سطح به عمق درياچه جريان مييابد زيرا چگالي آن بيشتر است. ولي وقتي دماي سطح به زير سقوط كند ، آب نزديك سطح از آب گرم زير چگالي كمتري دارد. از اين رو جريان به طرف پايين قطع ميشود ، و آب نزديك سطح از آب زير سردتر ميماند. وقتي سطح يخ بزند ، چون يخ از آب چگالي كمتري دارد شناور ميشود. حتي تا وقتي كه تمام درياچه يخ بزند ، آب در عمق در باقي ميماند. اگر آب مثل اغلب مواد رفتار ميكرد ، و در سرد شدن و يخ زدن پيوسته متراكم ميشد ، درياچهها از عمق به بالا يخ ميزدند. گردش ناشي از اختلاف در چگاليها به طور مداوم آب گرمتر را براي سرد شدن مؤثر به سطح ميآورد ، و درياچهها بسيار آسانتر يخ ميزدند. اين امر حيات همهي گياهان و جانوران را كه نميتوانستند يخ زدن را تحمل كنند در معرض نابودي قرار ميداد. اگر آب اين ويژگي استثنايي را نداشت ، تحول حيات راه بسيار متفاوتي را طي ميكرد.