[h=2]انجمن هاي كوچك تر در دربارهاي محلي
در هند علاوه بر شاهان و شاهزادگان تيموري، بسياري از صوبه داران و أمراء، در حوزه هاي فرماندهي خود محافلي ادبي تشكيل داده بودند و در جذب شاعران به محفل خود مي كوشيدند. معروف ترين اين صوبه داران و حاكمان اينان بودند: بيرم خان (م. 968 ق) از امراي عهد همايون و اكبر كه به تركي و فارسي شعر مي گفت؛ پسر بيرم خان، عبدالرحيم خانخانان (م. 10360 ق) سپهسالار دستگاه اكبر و جهانگير كه در شهر احمدآباد، يك آكادمي ادبي تأسيس كرده بود. ظفرخان احسن، حاكم كابل و كشمير كه كليم و صائب از اعضاي محفل ادبي وي بودند و صائب به سفارش وي، ديوان خود را تدوين كرد. وي تذكره اي از شعراي محفل خود را همراه با خط و تصوير آنان ترتيب داده بود. حكيم ابوالفتح گيلاني، كه به همراه دو برادر ديگرش، حكيم نجيب الدين همام گيلاني و ميرزا نورالدين محمد قراري، از ترس سياست شاه تهماسب و تحت تأثير تنگ نظري هاي مذهبي او، به هندوستان فرار كرده بودند، در دربار اكبر به مقامات بالا رسيد و ايرانيان مهاجر به هند را مورد حمايت قرار داد و موجب رسيدن آنان به مناصبي مهم در دربار هند گرديد.
بنا به گفته شبلي نعماني، وي يك آكادمي ادبي پديد آورده بود و شاعران زيادي از جمله ميرزاقلي ميلي، عرفي شيرازي، حياتي گيلاني و... نزد او مشق شعر مي كردند. نويسنده «مآثر رحيمي» در ذيل گزارش احوال وي نوشته است: «مستعدان و شعرسنجان اين زمان را اعتقاد اين است كه تازه گويي كه در اين زمان در ميانه شعرا مستحسن است و شيخ فيضي و مولانا عرفي شيرازي و غيرهم به آن روش حرف زده اند و الحال متعارف شده، به اشاره و تعليم ايشان بود...»
از ديگر صوبه داران اهل ذوق هند كه برپاكننده مجلس مشاعره بود، ميرزا غازي ترخان، حاكم قندهار است كه شاعران ايراني در سر راه خود به هند، در محفل او حضور مي يافتند. ميرزا غازي، «وقاري» تخلص مي كرد و اين تخلص را از شاعري به همين نام به هزار روپيه خريده بود. مرشد بروجردي، ملا اسد قصه خوان، طالب آملي، ميرنعمت الله وصلي و بزمي از شاعران محفل ادبي او بودند.
امكاناتي كه برخي از صوبه داران هند براي شاعران و اديبان در دستگاه خود فراهم نموده بودند، دربار آنان را به يك دانشكده ادبي براي فعاليت هاي شاعران و اديبان تبديل كرده بود. عبدالرحيم خانخانان، سپهسالار دستگاه اكبر و جهانگير (م1036 ه)، در احمدآباد كتابخانه اي بزرگ با چندين هزار كتاب و ده ها كارگزار كه عموماً اهل ذوق بودند، پديد آورده بود. اين كتابخانه محل نگهداري آثار شاعران و مجمع مشاعره بود. ده ها شاعر و اديب در محفل ادبي عبدالرحيم خان حضور داشتند كه جلد سوم كتاب «ماثر رحيمي» در شرح احوال شاعران مجلس خان است. معروف ترين شاعران مجلس او، نظيري نيشابوري، عرفي شيرازي، خواجه شبلي نعماني، حسين ثنايي، مولانا ملكي قمي، ميرحيدر معمايي، نوعي خبوشاني، تقياي شوشتري، شكيبي و... بودند.
خود عبدالرحيم خان نيز داراي ذوق شاعري بود و در غزل هاي طرحي موزونان دستگاهش شركت مي كرد.
در هرحال، بيشتر شاهان و شاه زادگان گوركاني و صوبه داران و اميران اهل ذوق هند، برپا كنندگان محافل ادبي بودند و در احوال بسياري از شاعران اين روزگار، به اين عبارت بر مي خوريم كه «در خدمت فلان امير بود» يا «در سلك شعراي فلاني بود».
اما دو مسئله و موضوعي كه در اين محافل جالب توجه است، يكي ايراني بودن اكثر شعراي مربوط به حوزه دربار و نهاد سياست در هند است و ديگري اين كه بزرگترين شاعران يا شعراني طراز اول طرز تازه مانند عرفي، صائب، كليم، طالب آملي، فيضي فياضي و... تربيت شدگان محافل درباري و وابسته به دربار هستند.
تحت تأثير استقبال بزرگان هند از شاعران، شاعري در هند به يك ابزار براي ترفيع پايگاه طبقاتي تبديل گرديد. به همين علت هندوها براي راهيابي به دربار و پيوستن به بزرگان ثروت و سياست، روي به شاعري و يادگيري فن شعر آوردند. در هند، شعر به كالايي ارجمند تبديل شده بود كه داشتن آن مايه مباهات بود و شاعري نوعي كمال بود كه به آنان عزت اجتماعي مي بخشيد. به همين جهت، هنديان روي به فراگيري زبان فارسي و فنون ادبي و علوم بلاغي آوردند. كلاس هاي مشق شعر و تدريس فن شعر رونق گرفت و بزار مشاعره و مناظره داغ شد.
[h=2]
انجمن هاي ادبي و خانه هاي اهل ذوق
پيش تر به محافل ادبي كه از طريق تدريس فن شعر پديد مي آمد و استاداني كه محضرشان محل يادگيري فنون شعر بود، اشاره كرديم. علاوه بر اين محافل، در خانه هاي بسياري از شعرا و اهل ذوق و اديبان در حوزه ادبي هند، مجلس مشاعره و محفل ادبي برگزار مي شد. منزل نظيري نيشابوري، سيد صلابت خان آشنا، شاه ولي الله اشتياق، واله داغستاني، خوشگو، بيدل دهلوي، مجلس ريخته گويي در خانه خان آرزو كه در پانزدهم هر ماه برگزار مي شد، منزل كشن چند اخلاص از اهالي دهلي، شاگرد عبدالغني كشميري و نويسنده تذكره هميشه بهار، منزل شاه محمد موسي حيرت تخلص، منزل مولانا محمد طاهر موصوف، منزل شاه محمد اجمل اله آبادي، منزل نواب محمد غوث خان بهادر جنگ متخلص به اعظم و... از جمله خانه هاي اهل ذوق بود كه محل تشكيل بزم مشاعره بود.
محافل ادبي در هند، به ويژه محافلي كه در خانه هاي بزرگان تشكيل مي گرديد، داراي نظم و ترتيبي خاص بود. مجلس ادبي از يك رئيس مجلس، دو داور، يك منشي و تعدادي شاعر كه گاه شامل ده ها شاعر مي شد، تشكيل مي گرديد. رئيس مجلس معمولا صاحب خانه بود و داوران مجلس ادبي كه بيان كنندگان نظر نهايي درباره شعر شاعران بودند، از ميان شاعران برجسته كه سمت استادي داشتند انتخاب مي شدند. منشي مجلس نيز وظيفه ضبط صورت تصحيح شده اشعار شاعران را داشت. در مجلس مشاعره اي كه محمد غوث خان بهادر جنگ در شهر كرناتك در 1262 هجري قمري ترتيب داده بود، رياست مجلس را خود به عهده داشت و دو شاعر با تخلص هاي واقف و قدرت حكمين مناظره بوده اند. از نكات بسيار جالب اين محفل مشاعره، ترتيب دو تذكره در شرح احوال شعراي اين محفل به نام هاي «گلزار اعظم» نوشته رئيس محفل مشاعره يعني محمد غوث خان و تذكره «اشارات بينش» نوشته سيدمرتضي بينش حسيني مدارسي بود. در تذكره بينش، از هفتاد و هفت شاعر كه در بزم سخن نواب شركت مي كرده اند ياد شده است.
[h=2] انجمن هايي در مكان هاي عمومي
در هند عصر تيموري، مكان هايي مانند مساجد، تكايا، مزارات، قهوه خانه و كوكنار خانه ها از جاهايي بودند كه شاعران در آن ها جمع مي شدند و به مشاعره مي پرداختند «زيب النسا بيگم، در كنار رود جمنا (در دهلي) مسجدي احداث كرد و براي ساكنان مسجد كه اغلب شاعر بودند، مستمري مقرر كرد. شاعران و موزونان هر هفته شنبه در آنجا گردهم مي آمدند و مشاعره مي كردند». هم چنين قهوه خانه «چاندني چوك» در شاه جهان آباد محفل شاعران آن عصر بود . از ديگر مكان هاي تشكيل محافل ادبي در هند، تكيه شاه محمود و تكيه درويشي در دهلي بود.
[h=2] عرس شاعران
اديبان و شاعران هند در سالروز درگذشت عارفان و شاعران بزرگ (عرس) بر سر آرامگاه آنان حاضر مي شدند و به انشاء شعر و مشاعره مي پرداختند. معروف ترين و مهم ترين اين مراسم ها، مراسم «عرس بيدل» بود كه در چهارم ماه صفر، يعني سالروز وفات وي، همه ساله برگزار مي گرديد. بنا گفته خان آرزو، «مردم هند اين روز را چراغان كنند و طعام پخته به خلايق دهند». در روز عرس بيدل، شاعران زيادي بر سر آرامگاه او جمع مي شدند و به شعرخواني و نقد شعر مي پرداختند. مراسم عرس بيدل، امروزه به صورت يك كنگره بين المللي برگزار مي شود و اهل ادب به ارايه مقالاتي درباره بيدل و شعرش مي پردازند. مراسم عرس شعراي بزرگ ديگر هند نيز به همين ترتيب برگزار مي گرديد
در هند علاوه بر شاهان و شاهزادگان تيموري، بسياري از صوبه داران و أمراء، در حوزه هاي فرماندهي خود محافلي ادبي تشكيل داده بودند و در جذب شاعران به محفل خود مي كوشيدند. معروف ترين اين صوبه داران و حاكمان اينان بودند: بيرم خان (م. 968 ق) از امراي عهد همايون و اكبر كه به تركي و فارسي شعر مي گفت؛ پسر بيرم خان، عبدالرحيم خانخانان (م. 10360 ق) سپهسالار دستگاه اكبر و جهانگير كه در شهر احمدآباد، يك آكادمي ادبي تأسيس كرده بود. ظفرخان احسن، حاكم كابل و كشمير كه كليم و صائب از اعضاي محفل ادبي وي بودند و صائب به سفارش وي، ديوان خود را تدوين كرد. وي تذكره اي از شعراي محفل خود را همراه با خط و تصوير آنان ترتيب داده بود. حكيم ابوالفتح گيلاني، كه به همراه دو برادر ديگرش، حكيم نجيب الدين همام گيلاني و ميرزا نورالدين محمد قراري، از ترس سياست شاه تهماسب و تحت تأثير تنگ نظري هاي مذهبي او، به هندوستان فرار كرده بودند، در دربار اكبر به مقامات بالا رسيد و ايرانيان مهاجر به هند را مورد حمايت قرار داد و موجب رسيدن آنان به مناصبي مهم در دربار هند گرديد.
بنا به گفته شبلي نعماني، وي يك آكادمي ادبي پديد آورده بود و شاعران زيادي از جمله ميرزاقلي ميلي، عرفي شيرازي، حياتي گيلاني و... نزد او مشق شعر مي كردند. نويسنده «مآثر رحيمي» در ذيل گزارش احوال وي نوشته است: «مستعدان و شعرسنجان اين زمان را اعتقاد اين است كه تازه گويي كه در اين زمان در ميانه شعرا مستحسن است و شيخ فيضي و مولانا عرفي شيرازي و غيرهم به آن روش حرف زده اند و الحال متعارف شده، به اشاره و تعليم ايشان بود...»
از ديگر صوبه داران اهل ذوق هند كه برپاكننده مجلس مشاعره بود، ميرزا غازي ترخان، حاكم قندهار است كه شاعران ايراني در سر راه خود به هند، در محفل او حضور مي يافتند. ميرزا غازي، «وقاري» تخلص مي كرد و اين تخلص را از شاعري به همين نام به هزار روپيه خريده بود. مرشد بروجردي، ملا اسد قصه خوان، طالب آملي، ميرنعمت الله وصلي و بزمي از شاعران محفل ادبي او بودند.
امكاناتي كه برخي از صوبه داران هند براي شاعران و اديبان در دستگاه خود فراهم نموده بودند، دربار آنان را به يك دانشكده ادبي براي فعاليت هاي شاعران و اديبان تبديل كرده بود. عبدالرحيم خانخانان، سپهسالار دستگاه اكبر و جهانگير (م1036 ه)، در احمدآباد كتابخانه اي بزرگ با چندين هزار كتاب و ده ها كارگزار كه عموماً اهل ذوق بودند، پديد آورده بود. اين كتابخانه محل نگهداري آثار شاعران و مجمع مشاعره بود. ده ها شاعر و اديب در محفل ادبي عبدالرحيم خان حضور داشتند كه جلد سوم كتاب «ماثر رحيمي» در شرح احوال شاعران مجلس خان است. معروف ترين شاعران مجلس او، نظيري نيشابوري، عرفي شيرازي، خواجه شبلي نعماني، حسين ثنايي، مولانا ملكي قمي، ميرحيدر معمايي، نوعي خبوشاني، تقياي شوشتري، شكيبي و... بودند.
خود عبدالرحيم خان نيز داراي ذوق شاعري بود و در غزل هاي طرحي موزونان دستگاهش شركت مي كرد.
بيشتر شاهان و شاه زادگان گوركاني و صوبه داران و اميران اهل ذوق هند، برپا كنندگان محافل ادبي بودند و در احوال بسياري از شاعران اين روزگار، به اين عبارت بر مي خوريم كه «در خدمت فلان امير بود» يا «در سلك شعراي فلاني بود».
در هرحال، بيشتر شاهان و شاه زادگان گوركاني و صوبه داران و اميران اهل ذوق هند، برپا كنندگان محافل ادبي بودند و در احوال بسياري از شاعران اين روزگار، به اين عبارت بر مي خوريم كه «در خدمت فلان امير بود» يا «در سلك شعراي فلاني بود».
اما دو مسئله و موضوعي كه در اين محافل جالب توجه است، يكي ايراني بودن اكثر شعراي مربوط به حوزه دربار و نهاد سياست در هند است و ديگري اين كه بزرگترين شاعران يا شعراني طراز اول طرز تازه مانند عرفي، صائب، كليم، طالب آملي، فيضي فياضي و... تربيت شدگان محافل درباري و وابسته به دربار هستند.
تحت تأثير استقبال بزرگان هند از شاعران، شاعري در هند به يك ابزار براي ترفيع پايگاه طبقاتي تبديل گرديد. به همين علت هندوها براي راهيابي به دربار و پيوستن به بزرگان ثروت و سياست، روي به شاعري و يادگيري فن شعر آوردند. در هند، شعر به كالايي ارجمند تبديل شده بود كه داشتن آن مايه مباهات بود و شاعري نوعي كمال بود كه به آنان عزت اجتماعي مي بخشيد. به همين جهت، هنديان روي به فراگيري زبان فارسي و فنون ادبي و علوم بلاغي آوردند. كلاس هاي مشق شعر و تدريس فن شعر رونق گرفت و بزار مشاعره و مناظره داغ شد.
[h=2]
انجمن هاي ادبي و خانه هاي اهل ذوق
پيش تر به محافل ادبي كه از طريق تدريس فن شعر پديد مي آمد و استاداني كه محضرشان محل يادگيري فنون شعر بود، اشاره كرديم. علاوه بر اين محافل، در خانه هاي بسياري از شعرا و اهل ذوق و اديبان در حوزه ادبي هند، مجلس مشاعره و محفل ادبي برگزار مي شد. منزل نظيري نيشابوري، سيد صلابت خان آشنا، شاه ولي الله اشتياق، واله داغستاني، خوشگو، بيدل دهلوي، مجلس ريخته گويي در خانه خان آرزو كه در پانزدهم هر ماه برگزار مي شد، منزل كشن چند اخلاص از اهالي دهلي، شاگرد عبدالغني كشميري و نويسنده تذكره هميشه بهار، منزل شاه محمد موسي حيرت تخلص، منزل مولانا محمد طاهر موصوف، منزل شاه محمد اجمل اله آبادي، منزل نواب محمد غوث خان بهادر جنگ متخلص به اعظم و... از جمله خانه هاي اهل ذوق بود كه محل تشكيل بزم مشاعره بود.
محافل ادبي در هند، به ويژه محافلي كه در خانه هاي بزرگان تشكيل مي گرديد، داراي نظم و ترتيبي خاص بود. مجلس ادبي از يك رئيس مجلس، دو داور، يك منشي و تعدادي شاعر كه گاه شامل ده ها شاعر مي شد، تشكيل مي گرديد. رئيس مجلس معمولا صاحب خانه بود و داوران مجلس ادبي كه بيان كنندگان نظر نهايي درباره شعر شاعران بودند، از ميان شاعران برجسته كه سمت استادي داشتند انتخاب مي شدند. منشي مجلس نيز وظيفه ضبط صورت تصحيح شده اشعار شاعران را داشت. در مجلس مشاعره اي كه محمد غوث خان بهادر جنگ در شهر كرناتك در 1262 هجري قمري ترتيب داده بود، رياست مجلس را خود به عهده داشت و دو شاعر با تخلص هاي واقف و قدرت حكمين مناظره بوده اند. از نكات بسيار جالب اين محفل مشاعره، ترتيب دو تذكره در شرح احوال شعراي اين محفل به نام هاي «گلزار اعظم» نوشته رئيس محفل مشاعره يعني محمد غوث خان و تذكره «اشارات بينش» نوشته سيدمرتضي بينش حسيني مدارسي بود. در تذكره بينش، از هفتاد و هفت شاعر كه در بزم سخن نواب شركت مي كرده اند ياد شده است.
[h=2] انجمن هايي در مكان هاي عمومي
در هند عصر تيموري، مكان هايي مانند مساجد، تكايا، مزارات، قهوه خانه و كوكنار خانه ها از جاهايي بودند كه شاعران در آن ها جمع مي شدند و به مشاعره مي پرداختند «زيب النسا بيگم، در كنار رود جمنا (در دهلي) مسجدي احداث كرد و براي ساكنان مسجد كه اغلب شاعر بودند، مستمري مقرر كرد. شاعران و موزونان هر هفته شنبه در آنجا گردهم مي آمدند و مشاعره مي كردند». هم چنين قهوه خانه «چاندني چوك» در شاه جهان آباد محفل شاعران آن عصر بود . از ديگر مكان هاي تشكيل محافل ادبي در هند، تكيه شاه محمود و تكيه درويشي در دهلي بود.
مجلس ادبي از يك رئيس مجلس، دو داور، يك منشي و تعدادي شاعر كه گاه شامل ده ها شاعر مي شد، تشكيل مي گرديد.
[h=2] عرس شاعران
اديبان و شاعران هند در سالروز درگذشت عارفان و شاعران بزرگ (عرس) بر سر آرامگاه آنان حاضر مي شدند و به انشاء شعر و مشاعره مي پرداختند. معروف ترين و مهم ترين اين مراسم ها، مراسم «عرس بيدل» بود كه در چهارم ماه صفر، يعني سالروز وفات وي، همه ساله برگزار مي گرديد. بنا گفته خان آرزو، «مردم هند اين روز را چراغان كنند و طعام پخته به خلايق دهند». در روز عرس بيدل، شاعران زيادي بر سر آرامگاه او جمع مي شدند و به شعرخواني و نقد شعر مي پرداختند. مراسم عرس بيدل، امروزه به صورت يك كنگره بين المللي برگزار مي شود و اهل ادب به ارايه مقالاتي درباره بيدل و شعرش مي پردازند. مراسم عرس شعراي بزرگ ديگر هند نيز به همين ترتيب برگزار مي گرديد