baroon
متخصص بخش ادبیات
شعرای بزرگ که از خرد و دانش بهره دارند با پیروی از قرآن کریم و سخنان گهربار معصومین (ع) به بیان عقاید و افکار خود که تراویده خرد و دانش است، سعی داشته اند حس خیرخواهی مردم را در قالب سخنان پندآموز و دلنشین برانگیز اند یکی از این شعرای بزرگ، ابوعبدالله رودکی، پدر شعر فارسی است. در بیشتر اشعار وی، اندرزهای اخلاقی ارزشمندی، می توان یافت که در این بخش، نمونه هایی از آنها بیان می شود:
1- اعتقاد به توحید:
نخستین موضوعی که از لحاظ ارزشهای اخلاقی اسلام، حائز اهمیت است، اندیشه یکتاپرستی و اعتقاد به توحید است. در بیشتر آثار منظوم و منثور فارسی، موضوع خداپرستی، عبادت وسپاسگزاری از نعمات الهی به گونهای هنرمندانه مطرح شده است. رودکی نیز، با اعتقاد کامل به وحدانیت حق تعالی ابیاتی را در این زمینه سروده است:
نامت شنوم، دل ز فرح زنده شود
در غیر تو هر جا سخن آید به میان
حال من از اقبال تو فرخنده شود
خاطر به هزار غم پراکنده شود
حال من از اقبال تو فرخنده شود
خاطر به هزار غم پراکنده شود
2- عبادت و سپاسگزاری حق تعالی:
شکرگزاری از نعمتهای الهی در آرمانشهر استاد سمرقند، امری واجب و مهم تلقی میشود به طوری که کوتاهی در آن شایسته نمیباشد. بر این اساس، چنین سروده است:
واجب نبود به کس افضال و کرم
تقصیر نکرد خواجه در ناواجب
واجب باشد هر آینه شکر نعم
من در واجب چگونه تقصیر کنم
تقصیر نکرد خواجه در ناواجب
واجب باشد هر آینه شکر نعم
من در واجب چگونه تقصیر کنم
خدای را بستودم که کردگار من است
زبانم از غزل و مدح بندگانش نبود
در قرآن کریم آمده است « مثل آنان که مالشان را در راه خدا انفاق میکنند همانند دانهای است که از یک دانه هفت خوشه بروید و در هر خوشه صد دانه باشد و خدا از این مقدار نیز بر هر که خواهد بیفزاید و خداوند را رحمت بی منتهاست و به همه احاطه کامل دارد» (سوره مبارکه بقره، آیه 261) سلطان شاعران نیز، با الهام از آیات شریفه قرآن کریم، احسان و لطف الهی را، فوق العاده دانسته وبر این اساس، چنین سروده است:زبانم از غزل و مدح بندگانش نبود
ایزد هرگز دری نبندد بر تو
تا صد در دگر به بهتری نگشاید
درست و راست کناد این مثل خدایی را
اگر ببست یکی در، هزار در بگشاید
3- دوست و ارزش و اهمیت دوستی:
رودکی به شایستگی، ارزش و اهمیت دوست و محبت صادقانه را به تصویر میکشد. او هیچ شادی و نشاطی را والاتر از دیدار و معاشرت با دوستان نمیداند و فراق و دوری دوستان شایسته و در خور را بسیار تلخ میداند.
هیچ شادی نیست اندر این جهان
هیچ تلخی نیست پر دل تلختر
بر تر از دیدار روی دوستان
از فراق دوستان پر هنر
در آرمانشهر استاد سمرقند، انسان های سفله و پست که طبع مار دارند شایسته دوستی نمی باشند:
ما را هر چند بهتر پروری
سفله طبع مار دارد بی خلاف
چون یکی خشم آورد کیفر بری
جهد کن تا روی سفله ننگری
سفله طبع مار دارد بی خلاف
چون یکی خشم آورد کیفر بری
جهد کن تا روی سفله ننگری
استاد شاعران، که با کوله باری از تجربه، مسیر زندگی را خوب دریافتهاست و میداند که دشمنان بد خواه، شایسته دوستی نیستند:
آنکه را دانم که اویم دشمن است
هم به هر گه دوستی جویمش من
وز روان پاک بد خواه من است
هم سخن به آهستگی گویمش من
4- سخاوت و بخشش:
سخاوت و بخشش، در اشعار رودکی، بازتاب ویژهای دارد. این شاعر توانا همواره بخشش و سخاوت را مورد تمجید قرار داده و معتقد است هنگام رویاروی با دشواریهای زندگی، بزرگمردی و سالاری انسان مشخص می گردد.
اندر بلای سخت پدید آرند
فضل و بزرگ مردی و سالاری
از دیدگاه رودکی انسان بخشنده دنیای مادی را کاروانسرایی موقتی میداند که در آن به کسب فضایل اخلاقی همت میگمارد و در انفاق به دیگران دریغ نمی ورزد.
نیکبخت آن کس که داد و بخورد
شوربخت آنکه نخورد و نداد
او بر این باور است که در پهنهی سبز عالم سخاوت، هر چه هست باید بر کف دست نهاد و به وسیله آن به حال دل خستگان نظر و درون فروماندگان را شاد کرد، و غریب را بی نصیب نباید گذاشت تا بتوان گوی دولت ز دنیا ربود و در نتیجه ی آن، با خود نصیبی به عُقبی برد. دنیای مادی صحنه آزمایش بندگان الهی است مرگ این همسفر بد، به ناگه از در فراز آید و حاصل اعمال انسان باقی میماند تا این اشرف مخلوقات، بتواند نتیجه سخاوت و بخشش خود را به راستی در یابد.
مهتران جهان همه مردند
زیر خاک اندرون شدند آنان
از هزاران هزار نعمت و ناز
بود از نعمت آنچه پوشیدند
مرگ را سر همه فرو کردند
که همه کوشکها برآوردند
نه به آخر به جز کفن بردند
وآنچه دادند و آنچه خوردند
زیر خاک اندرون شدند آنان
از هزاران هزار نعمت و ناز
بود از نعمت آنچه پوشیدند
مرگ را سر همه فرو کردند
که همه کوشکها برآوردند
نه به آخر به جز کفن بردند
وآنچه دادند و آنچه خوردند
5- دل نبستن به دنیا:
از نظرِ پدر شعر فارسی، دنیا شایسته دلبستگی نیست.وی در این باره می گوید:
به سرای سپنج مهمان را
زیر خاک اندرونت باید خفت
دل نهادن همیشگی، نه رواست
گرچه اکنونت خواب بر دیباست
او معتقد است که دنیا احوال ثابت و یکنواخت ندارد. گهی عزّت میدهد گهی انسان را از تخت قدرت به خاک مذلّت می نشاند.
جهان همیشه چنین است گرد گردان است
همیشه تا بود آئین گرد، گردان است
رودکی معتقد است کسانی که به تعلقات بی ارزش دنیا دل می بندند، به یقین اسیر دنیا و بنده تعلقات آن هستند.
کسی که دام کند نام نیک از پی نان
یقین بدان تو که دام است نانش مر جان را
6- اجتناب از ظلم و ستم و آزار دیگران:
صاحبقرانِ مُلکِ سخن، با الهام از معارف گرانقدر دین اسلام و دریای جوشان احادیث معصومین (ع)، اعتقاد راستین خود را مبنی بر اینکه هر کس به دیگری ظلم و ستم نماید، بدون شک عواقب و نتایج ناگوار آن را خواهد دید، انسانهای خاکی را مخاطب قرار می دهد تا از ظلم و ستم به دیگران بپرهیزد زیرا جزای آن را خواهند دید:
چون تیغ به دست آری مردم نتوان کُشت
این تیغ نه از بهر ستمکاران کردند
عیسی به رهی دید یکی کشته فتاده
گفتا که کرا کُشتی تا کشته شدی زار
انگشت مکن رنجه به در کوفتن کس
نزدیک خداوند بدی نیست فرامُشت
انگور نه از بهر نبید است به چرخشت
حیران شد و بگرفت به دندان سرانگشت
تا باز که او را بکشد آنکه تو را کُشت
تا کس نکند رنجه به در کوفتنت مشت
7- تلاش و کوشش:
از صفات اخلاقی با ارزشی که خود کفایی و تأمین استقلال فرد و جامعه را به همراه دارد، کار و کوشش سودمند و با ارزش است. این موضوع در آیات قران کریم و احادیث معصومین (ع) مورد تأکید است از جمله سوره مبارکه نجم آیات 39 و 40. به اعتقاد رودکی، انسان در هر حال باید کوشا و به الطاف بیکران الهی امیدوار باشد.
اگرت بدر رساند همی به بدر منیر
مبادرت کن و خامش مباش چندینا
8- قناعت:
به عقیده ی استاد شاعران، انسان آزاده، قناعت را پیشه نموده و آزاده وار زندگی میکند. همیشه به داده ی الهی که نصیب او شده، رضایت میدهد و در طلب زیاده خواهی بی اساس، خود را رنجور نمینماید. این شاعر فرهیخته این طور سفارش نموده است:
با داده قناعت کن و با داد بزی
در به ز خودی نظر مکن غصه مخور
در بند تکلّف مشو و آزاد بزی
در کم ز خودی نظر کن و شاد بزی
وی، در ابیاتی دیگر چنین می گوید:
زمانه پندی آزاد وار را داد مرا
به روز نیک کسان گفت تا تو غم نخوری
زمانه را چو نکو بنگری همه پند است
بسا کسا که به روز تو آرزومند است
در به ز خودی نظر مکن غصه مخور
در بند تکلّف مشو و آزاد بزی
در کم ز خودی نظر کن و شاد بزی
وی، در ابیاتی دیگر چنین می گوید:
زمانه پندی آزاد وار را داد مرا
به روز نیک کسان گفت تا تو غم نخوری
زمانه را چو نکو بنگری همه پند است
بسا کسا که به روز تو آرزومند است
9- تواضع و فروتنی و پرهیز از تکبّر:
غرور و تکبر که صفت زشت شیطان و شیطان صفتان است، از دیدگاه رودکی، سخت مورد مذّمت است. او ندا میدهد که:
دلا تا کی همی جویی منی را
چه کوبی بیهده سرد آهنی را
چه کوبی بیهده سرد آهنی را
10- پرهیز از ریا و دورویی:
این صفت زشت اخلاقی، در آیات قرآن کریم و احادیث معصومین (ع) مورد مذّمت است؛ زیرا ریاکاران کسانی هستند که از یاد خدا غافل هستند و اگر هم طاعتی به جا می آورند آن را از روی ریا و خودنمایی انجام می دهند.رودکی، با توجه به آیات 5 الی 7 از سوره مبارکه ماعون، بر این باور است که اگر نماز هم با ریاکاری و دورویی همراه باشد سودی ندارد و بر این اساس، چنین سروده است:
روی به محراب نهادن چه سود؟
ایزد ما وسوسه ی عاشقی
دل به بخارا و بتانِ تراز
از تو پذیرد، نپذیرد نماز
11- مبارزه با هوای نفس:
سلطان شاعران، تسلّط بر هوای نفس، را نشانی از جوانمردی می شمارد و چنین میسراید:
گر بر نفس خودت امیری مردی
مردی نبود، فتاده را پای زدن
بر کور و کر ار نکته نگیری مردی
گر دست فتادهای بگیری مردی
12- پرهیز از خشم و محافظت از زبان:
رودکی، درباره ی خویشتن داری و پرهیز از خشم و همچنین محافظت از زبان چنین گفته است:
زمانه گفت مرا خشم خویش دار نگاه
کرا زبان نه به بندست پای در بند است
کرا زبان نه به بندست پای در بند است
با بررسی و کنکاش مجموعه اشعار ابوعبدالله جعفربن محمد رودکی، در می یابیم که این شاعر توانا، منادی شور و نشاط و عشق و امید، قداست و پاکی و طهارت و نیکی است و همواره، به سانِ معلمی دلسوز، شاگردان مکتب جوی مولیان را با چنگ نوازشگرِ اخلاق و تهذیب نفس و سرودن اشعار دلکش که حاوی بلندترین مضامین دلانگیز در ادب فارسی است، به آرمان شهرِ پرنیان وش خویش رهنمون می شود. ارجمندی پایگاه رفیع این شاعر بزرگ؛ دوست داران ادب فارسی را بر می انگیزد با او همنوا شده و همنوایی او را در محافل ادبی به نیکی ابراز نمایند.
_______________________________
فهرست منابع و مأخذ:
1- قران کریم، ترجمه مهدی الهی قمشهای.
2- پیمانی، عبدالرسول (1383) نهج الفصاحه، اصفهان: خاتم الانبیاء، چاپ اول.
3- جناب زاده، محمد (1317) تعلیم و تربیت در نظر سعدی، بی جا: چاپخانه سیروس.
4- رودکی، ابوعبدالله (1374) دیوان اشعار، شرح و توضیح منوچهر دانش پژوه، تهران: توس، چاپ اول.
5- رودکی، ابوعبدالله (1373) دیوان اشعار، تصحیح جهانگیر منصور، تهران: ناهید، چاپ اول.
6- رودکی، ابوعبدالله، گزیده اشعار رودکی: پژوهش و شرح دکتر جعفر شعار و دکتر حسن انوری
7- صفا، ذبیح الله (1371)، تاریخ ادبیات در ایران، ج 1، تهران: فردوس، چاپ دوازدهم.
8- نفیسی، سعید (1382) محیط زندگی و احوال و اشعار رودکی، تهران: امیر کبیر، چاپ چهارم.
9- یوسفی، غلامحسین (1369 )، چشمه روشن، تهران: علمی، چاپ اول.
10- عوفی، سدید الدین محمد ( )، لباب الالباب.
11- چهار مقاله نظامی عروضی
12- اطلاعات موجود در پایگاههای اینترنتی زیر:
http://www.mardoman.com
http://daneshnameh.roshd.ir
http://243.blogfa.com
http://www.kkhec.ac.ir
http://www.iranpoetry.com
http://www.mardoman.com
http://daneshnameh.roshd.ir
http://243.blogfa.com
http://www.kkhec.ac.ir
http://www.iranpoetry.com