• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

اندکی تامل

وضعیت
موضوع بسته شده است.

خانمی

کاربر ويژه
امانت


شاعری وارد دانشکده شد
دم در
ذوق خود را به نگهبانی داد!
نان و پسته
شاعری می‌لنگید
ناقدی نان می‌خورد!





عطش و دریا


شاعر تشنه
ز دریا می‌گفت
اهل بیت سخنش را
به اسارت بردند!
تاجر و تریبون
شاعری پرپر شد
گل کرد!





مراعات نظیر


تاجری دسته گلی پرپر دید
یاد پروانه‌ی کسبش افتاد!
 

خانمی

کاربر ويژه
سوال

- چیست دل در قفس سینه ی این بلهوسان؟
شاعری آخر شب
زیر لب زمزمه می کرد و
به یغما می رفت:
کهنه آونگی آویخته از سقف هوا
بین شیطان و خدا
در نوسان!





ذکرِ جميلِ سعدی

در وسط های سخن رانيِ عَمرو
- که دَم از روشنی و برق رسانی می زد. -
برقِ سالن ذَهَبَ،يعنی رفت!
از ميانِ حُضّار
زِيدِ پيری به تِانّی قامَ
گفت:-"ای ناطق اين منطقه ی نورانی!"





جست و جو

سالکی خسته به دنبالِ حقيقت می گشت
در مجاريِّ اداری گم شد!
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا