- در چارچوب الگوهای فضايی خاصی عمل می کند.يکی از اين الگوهای فضايی گردشگری شهری است. نواحي شهري به علت آنكه جاذبههاي تاريخي و فرهنگي بسيار زيادي دارند غالباً مقاصد گردشگري مهمي محسوب ميگردند. شهرهاي معمولاً جاذبههاي متنوع و بزرگي شامل موزهها، بناهاي يادبود، تئاترها، استاديومهاي ورزشي، پاركها، شهربازي، مراكز خريد، مناطقي با معماري تاريخي و مكانهايي مربوط به حوادث مهم با افراد مشهور دارا بوده كه اين خود گردشگران بسياري را جذب ميكند(Timothy,1995,63). علاوه بر اين حتي در صورتي كه جاذبههاي گردشگري در مناطق غير شهري واقع باشند از آنجا كه شهرها در عينيت يافتگي مكاني، تبلور فضايي را در رابطه با پيرامون خود شكل ميدهند .در اين فضاي شهري كاركرد تنگاتنگ شهر و پيرامون از اهميت اساسي در بركنش هاي فضايي برخودار ميباشد، باز هم حجم زيادي از گردشگري در شهرها متمركز ميشوند. زيرا محل سكونت، سرويس غذا، ارتباطات، حمل و نقل ساير خدمات گردشگري در شهرها واقعاند كه بازديد كنندگان از مناطق اطراف شهر و خود شهر از آنها استفاده ميكنند. به علاوه دراين بين رشد فزآينده ميل به تمايززدايي در پسامدرنيته، مرزهاي بين كار و اوقات فراغت را درهم ريخته و كار به جزيي از زندگي معاصر بدل گشته است. با از بين رفتن تمايز ميان كار و اوقات فراغت، اين دو در كليتي يكسان ذوب شده و به شكلگيري سبكي از زندگي، كه سبك اكسپرسيونيستي ناميده ميشود، منتهي گرديده است. در اين سبك از زندگي، انسان سعي ميكند چيزي را به وجود آورد كه زندگياش را مهيج و لذت بخش نمايد. از مشخصههاي اين سبك زندگي، پويايي و انعطافپذيري زياد آن است(پاپلي يزدي،72،1382).اين سبك زندگي در همپوشي با شهرنشيني گستره وسيعي مييابد و ميل به گذران اوقات فراغت را در پيرامون اين گونه از سبكمندي زندگي در شهرها افزايش مي دهد. از اين رو شهر نشيني نيز امر گردشگري را تسهيل نموده است به گونه اي كه فشردگي فضا ـ زمان در بستر سازي پسامدرن ، درصد بالايي از شهرنشيني را شكل داده و تبيين عليت انباشت سرمايه را در كلان شهرها سبب گرديده است و همراه با آن برآورد فضاهاي گذران اوقات فراغت را در رابطه با مكان گذران اوقات فراغت در شعاع هاي متفاوت براي پاسخگويي به نيازهاي اين گونه از سبك زندگي و همچنين تدارك كسب سود را در روندي از سرمايه گذاري در مكان به دنبال دارد. همگام با توسعه گردشگري در نواحي شهري، براي برآوردن نيازهاي گردشگران، خدمات حمايتي بيشتري نظير رستوران و محل اقامت ساخته ميشود. اگر چه اين نكته قابل ذكر است كه بازديدكنندگاني كه از خارج شهر ميآيند تنها كساني نيستند كه از اين امكانات استفاده ميكنند.توسعه زير بناهاي گردشگري سهم زيادي در تغييرات شكل و كاركرد نواحي شهر داشته و تصوير شهر تحت تاثير انواع هتلها و خدمات جنبي ارائه شده، قرار ميگيرد. چهار ويژگی قابل قبول و متداول شهرها که شامل تراکم زياد
فيزيکی ساختار ، مردم و نقشها و گوناگونی فرهنگی ـ اجتماعی ، چند نقش گرايی اقتصادی و مرکزيت عينی در شبکه داخل شهری و منطقه ای را در برمی گيرد؛ وقتی شهرها به عنوان شهری گردشگر پذير عمل کرده وتوسعه می يابند ، اين پيچيدگی ها با فشردگی بيشتری در ساختار و ماهيت گردشگری حل می شود(Pearce,2001,927 ) و تمايزی را در پردازش فضای شهری پيرامون گردشگری شکل می دهدو آثاری را برا جای مینهد که در کنشگری دوسويه گردشگرـ ميزبان نماد می يابد. در اين ميان کنشگری گردشگران درفضاهای شهری پيرامون جاذبه ها ،بافت شهر ، خريد ،
اسکان و فعاليت های جنبی است که در رويکردبه موزه ها ، تئاترها ، نمايشگاه ها ، مراکز تفريحی و نظير اينها تبلور می يابد. اين گونه از گنشگري گردشگري در فضاي شهري در راستاي انگيزه هاي متفاوتي شكل مي گيرد كه شامل موارد زير مي باشد (Hall,1999,167) : § ديدار دوستان و خويشاوندان § مسافرتهاي تجاري § حضور در نمايشگاهها و كنفرانسها § بازديد از ميراث فرهنگي § سفرهاي مذهبي (زيارت) § به منظور حضور در حوادث § خريدهاي تفريحي § سفرهاي روزانه § دلايل شخصي بر مبناي اين انگيزه ها کنشگری در فضای شهری چند بعدی می باشد که برآورد کننده يک رويکرد به درون در پاسخگويی به نيازهای اقتصادی و يک رويکرد به بيرون در کنش متقابل فرهنگی يا در بعضی موارد تضادهای ناشی از آن است.از اين رودر راستاي پردازش يك الگوي فضايي در شهر ، گردشگری شهری را می توان به صورت زير تعريف كرد : «گردشگري شهري،کنش متقابل گردشگران ـ ميزبان و توليد فضاي گردشگريپيرامون سفر به مناطق شهري با انگيزههاي متفاوت وبازديد از جاذبهها و استفاده از تسهيلات و خدمات مربوط به گردشگری است كه آثار متفاوتي را در فضاي شهري برجاي مي نهد». اين تعريف خود به خوبی پيوستگی بين پارامترهای مختلف جريان گردشگری شهری را بيان می کند که در فراگرد ديگر نقش های شهرها ، کارکردی چند بعدی دارد.از اين رو ارائه مدلي مفهومي از گردشگري شهري به عنوان يك الگوي فضايي با در نظر گرفتن رويكردي واسازانه به آن مي تواند در زمينه بررسي گردشگري شهري مفيد واقع شود.