Maryam
متخصص بخش ادبیات
می خواهی بنگری؟
روزبه (سلمان) درون خود را کشف شده دید ، چاره ای نداشت جز اقرار ، اما او از کجا فهمید؟!
اگر پیامبر است پس باید بداند.
محمد (ص) ردایش را برداشت و شانه اش را به سوی روزبه گرفت ، همین را می خواستی ببینی؟
مهری زیبا و شگفت انگیز با همان علائم که شنیده بود در برابر چشمان روزبه ظاهر شد، روزبه دیگر با خود نبود ، افتاد.... ، به خاک افتاد ، برخاست و بر شانه های پیامبر بوسه زد ، او یافته بود پیامبر را ، او یافته بود کسی را که عمری در پی او بود ، بوسه به دستان پیامبر می زد ، به پای او افتاد ، گریه امانش نداد ، اشک سیل شد ، صورتش غرق اشک بود.
پیامبر او را در بغل گرفت:
- ما یافتیم تو را ، تو گمشده بودی ، خداوند گمشده ها را می یابد ، وقتی گم شدید بایستید تا طعمه ی گرگها نشوید ، چوپان خواهد آمد و شما را پیدا خواهد کرد ، روزبه فهمید نیافته است ، یافته شده است ، شکار نکرده است ، شکار شده است.
روزبه (سلمان) درون خود را کشف شده دید ، چاره ای نداشت جز اقرار ، اما او از کجا فهمید؟!
اگر پیامبر است پس باید بداند.
محمد (ص) ردایش را برداشت و شانه اش را به سوی روزبه گرفت ، همین را می خواستی ببینی؟
مهری زیبا و شگفت انگیز با همان علائم که شنیده بود در برابر چشمان روزبه ظاهر شد، روزبه دیگر با خود نبود ، افتاد.... ، به خاک افتاد ، برخاست و بر شانه های پیامبر بوسه زد ، او یافته بود پیامبر را ، او یافته بود کسی را که عمری در پی او بود ، بوسه به دستان پیامبر می زد ، به پای او افتاد ، گریه امانش نداد ، اشک سیل شد ، صورتش غرق اشک بود.
پیامبر او را در بغل گرفت:
- ما یافتیم تو را ، تو گمشده بودی ، خداوند گمشده ها را می یابد ، وقتی گم شدید بایستید تا طعمه ی گرگها نشوید ، چوپان خواهد آمد و شما را پیدا خواهد کرد ، روزبه فهمید نیافته است ، یافته شده است ، شکار نکرده است ، شکار شده است.
***