• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

او سلمان شد

Maryam

متخصص بخش ادبیات
می خواهی بنگری؟
روزبه (سلمان) درون خود را کشف شده دید ، چاره ای نداشت جز اقرار ، اما او از کجا فهمید؟!
اگر پیامبر است پس باید بداند.
محمد (ص) ردایش را برداشت و شانه اش را به سوی روزبه گرفت ، همین را می خواستی ببینی؟
مهری زیبا و شگفت انگیز با همان علائم که شنیده بود در برابر چشمان روزبه ظاهر شد، روزبه دیگر با خود نبود ، افتاد.... ، به خاک افتاد ، برخاست و بر شانه های پیامبر بوسه زد ، او یافته بود پیامبر را ، او یافته بود کسی را که عمری در پی او بود ، بوسه به دستان پیامبر می زد ، به پای او افتاد ، گریه امانش نداد ، اشک سیل شد ، صورتش غرق اشک بود.
پیامبر او را در بغل گرفت:
- ما یافتیم تو را ، تو گمشده بودی ، خداوند گمشده ها را می یابد ، وقتی گم شدید بایستید تا طعمه ی گرگها نشوید ، چوپان خواهد آمد و شما را پیدا خواهد کرد ، روزبه فهمید نیافته است ، یافته شده است ، شکار نکرده است ، شکار شده است.
***​
از کتاب "او سلمان شد" نوشته ی سید ناصر هاشم زاده.


7dee563d7a493a121aa8cfdb7f83e61d.jpg


 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
کتابِ او سلمان شد،سرگذشت سلمان فارسی از زمان نوجوانی اش در شهر جی که نامش روزبه بود و برآیین زرتشت بود است تا زمانی که پیامبر او را از دست یک مرد خشمگینِ یهودی با معجزه ای زیبا آزاد کرد.

« تو آزاد شده ی هیچ کس نیستی.من،رسول خدا،تو را آزاد می کنم.تو از خاندان مایی و کسی را بر تو حقی نیست.
علی،بنویس.پیمان آزادی سلمان را بنویس تا همه ی حاضران بر آن شهادت دهند.
و علی ابن ابی طالب(ع) نوشت از قول پیامبر آزادی روزبه را که سلمان شده بود.سلمان،مردی از اهل بیت پیامبر.سلمان،نامی که بر زبان ها جاری شد،اوج گرفت و بالا رفت و فرشتگان نیز اورا با این نام شناختند...»
 
بالا