یکی از مسائلی که در آیات متعددی از قرآن کریم مورد بحث قرار گرفته است، مسالة رحمت خدا است و اینکه این رحمت به چه کسانی تعلق میگیرد و در برابر چه کسانی را خدا رحمت نمیکند؟!

آیا این عوامل اختیاری است و یا به صورت طبیعی در آنها به وجود آمده است؟
روشن است که بررسی تمام آیات این بحث، در محدوده این نوشتار نمی گنجد و لذا از چهار آیه بحث می کنیم.
تذکر دو مطلب در ابتدای بحث مفید به نظر میرسد:
اول اینکه معنای کلمه رحمت در زبان فارسی روشن است. با این حال توجه به نکتهای که راغب اصفهانی در این زمینه گفته، لازم به نظر می رسد.
در مورد ما انسان ها اگر کلمه رحمت به کار رود ، همواره حالتی مورد نظر است که با نوعی رقت قلبی همراه است. اما این حالت در خدای متعال وجود ندارد و لذا مقصود از آن احسان و لطف کردن به دیگری میباشد که نتیجه رحمت است [1].
مطلب دوم اینکه به تصریح قرآن کریم، خداوند رحمت را بر خود لازم کرده است (كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ [2]) و هرکسی را که بخواهد وارد رحمت خود می نماید: (یُدْخِلُ مَن یَشَاء فِی رَحْمَتِهِ)[3]
لکن در برخی از آیات دیگر با تفصیل بیشتری به افرادی که مشمول این رحمت میگردند، اشاره شده است.
پس از این مقدمه کوتاه به بررسی برخی از آیات قرآن کریم در این زمینه میپردازیم:
آیه اول: (وَاكْتُبْ لَنَا فِی هَـذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَـا إِلَیْكَ قَالَ عَذَابِی أُصِیبُ بِهِ مَنْ أَشَاء وَرَحْمَتِی وَسِعَتْ كُلَّ شَیْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ وَیُۆْتُونَ الزَّكَـاةَ وَالَّذِینَ هُم بِآیَاتِنَا یُۆْمِنُونَ[4]) «و براى ما در این دنیا نیكى مقرّر فرما و در آخرت [نیز]، زیرا كه ما به سوى تو بازگشتهایم.» فرمود: «عذاب خود را به هر كس بخواهم مىرسانم، و رحمتم همه چیز را فرا گرفته است و به زودى آن را براى كسانى كه پرهیزگارى مىكنند و زكات مىدهند و آنان كه به آیات ما ایمان مىآورند، مقرر مىدارم.»
هر اندازه تلاش در راه کسب فضائل و دوری از رذایل فزون باشد امید بیشتری هم به وزیدن نسیم رحمت حق میرود. نسیمی که وجودمان را پاک و شایستة قرب نماید
در بخش دوم این آیه خداوند از رحمتش سخن میگوید، رحمتی که از طرفی شامل همه چیز میگردد و از طرف دیگر در آینده تنها شامل متقین و کسانی که زکات خود را پرداخت مینمایند و به آیات الهی ایمان میآورند، می شود.
مفسران قرآن کریم در ذیل این آیه به بحث از رحمت عام الهی که شامل همه موجودات میشود و رحمت خاص او که تنها شامل پرهیزکاران است میپردازند. [5]
تقوا عصاره همه توصیههای دینی است [6] و لذا توجه به موضوع زکات و ایمان به آیات الهی به صورت ویژه، ذکر شده است.
آیه دوم: «وَالْمُۆْمِنُونَ وَالْمُۆْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُۆْتُونَ الزَّكَاةَ وَیُطِیعُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ أُوْلَـئِكَ سَیَرْحَمُهُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ عَزِیزٌ حَكِیمٌ»[7] و مردان و زنان با ایمان، دوستان یكدیگرند، كه به كارهاى پسندیده وا مىدارند، و از كارهاى ناپسند باز مىدارند، و نماز را بر پا مىكنند و زكات مىدهند، و از خدا و پیامبرش فرمان مىبرند. آنانند كه خدا به زودى مشمول رحمتشان قرار خواهد داد، كه خدا توانا و حكیم است.

بر اساس این آیه مبارکه، امر به معروف و نهی از منکر و انجام نماز و پرداخت زکات و اطاعت خدا و رسول از عواملی است که سبب جلب رحمت حق میشود.
همان گونه که برخی مفسران گفتهاند [8] كلمه " رحمت " كه در اینجا ذكر شده، مفهومى بسیار وسیع دارد كه هر گونه خیر و بركت و سعادتى را در این جهان و جهان دیگر، در برمىگیرد.
همان گونه که برخی مفسران گفتهاند [8] كلمه " رحمت " كه در اینجا ذكر شده، مفهومى بسیار وسیع دارد كه هر گونه خیر و بركت و سعادتى را در این جهان و جهان دیگر، در برمىگیرد.
آیه سوم مربوط به استغفار و توبه است: «قَالَ یَا قَوْمِ لِمَ تَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّیِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ لَوْلَا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ[9]» [صالح] گفت: «اى قوم من، چرا پیش از [جُستنِ] نیكى، شتابزده خواهان بدى هستید؟ چرا از خدا آمرزش نمىخواهید؟ باشد كه مورد رحمت قرار گیرید.»
و نیز در مورد محبت خدا به کسانی که اهل توبه هستند میفرماید «... إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ[10]»...خدا توبهكاران را دوست دارد و پاكیزگان را دوست دارد.
در روایات اسلامی هم نسبت به مسئله توبه و استغفار توجه خاصی شده است ؛ از جمله امیرالمۆمنین علیه السلام میفرماید: «رحم الله امرء استقبل توبته و استقال خطیئته»[11]
البته باید توجه داشت که استغفار با توبه تفاوت دارد ؛ استغفار ذکری برای توبه کردن است که بر زبان جاری میشود و اما توبه یک امر قلبی و درونی است که ممکن است اصلا به زبان هم آورده نشود.
نکته دیگری که در این بحث به نظرم تذکر آن لازم است این است که اساس استغفار به توجه و نیت قلبی است و ناگفته پیداست که قلبی که تمام توجه و همت خود را صرف تحصیل دنیا و لذات آن کرده، حال توبه و توجه معنوی پیدا نمیکند.
مشکل بسیاری از ما این است که فراغت لازم را برای قلبمان فراهم نمیکنیم تا بتواند نگاهی به کارهای گذشته و حال خود داشته باشد و اگر خطا و گناهی دید ، از آن توبه و استغفار نماید.
در فلسفه به خوبی تبیین شده است که باید میان علت و معلول و به تعبیر دیگر فاعل و مفعول تناسب و سنخیت متشابه باشد. اینطور نیست که همینطوری کسی شایسته رحمت خدا شود و فرد دیگر با همان قابلیت، محروم بماند.
آیاتی که برشمردیم برخی از ویژگیها را که برای پدید آمدن استعداد دریافت رحمت حق در روح انسانها، لازم است بیان مینماید .
به عبارتی تا ظرف وجودیمان را با توبه از کدورت ها و آلودگی ها پاک نکنیم (آیه سوم) و در زمره متقین قرار نگیریم، نمیتوانیم انتظار رحمت خاص الهی را داشته باشیم.
علامه مطهری به درستی میگوید: «رحمت پروردگار، هیچ موجود مستعدّى را محروم نمىسازد، ولى استعداد و ظرفیّت موجودات هم یكسان نیست؛ استعدادها مختلف است، هر ظرفى به قدرى كه گنجایش دارد از رحمت خدا لبریز مىگردد.[12]»
هر اندازه تلاش در راه کسب فضائل و دوری از رذایل فزون باشد ، امید بیشتری هم به وزیدن نسیم رحمت حق میرود ، نسیمی که وجودمان را پاک و شایسته قرب نماید.
پی نوشت ها:
[1] - «و الرَّحْمَةُ رقّة تقتضی الإحسان إلى الْمَرْحُومِ، و قد تستعمل تارة فی الرّقّة المجرّدة، و تارة فی الإحسان المجرّد عن الرّقّة، نحو: رَحِمَ اللّه فلانا. و إذا وصف به الباری فلیس یراد به إلّا الإحسان المجرّد دون الرّقّة، و على هذا روی أنّ الرَّحْمَةَ من اللّه إنعام و إفضال، و من الآدمیّین رقّة و تعطّف»: مفردات راغب ذیل ماده رحم.
[2] - انعام 12،54
[3] - شوری 8 و انسان 31 و با اندکی تفاوت در الفاظ: فتح 25
[4] - اعراف 156؛ ترجمه تمام آیات از مرحوم فولادوند است.
[5] - برای مثال: ترجمه المیزان 8/357
[6] - وَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ وَ لَقَدْ وَصَّیْنَا الَّذِینَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ إِیَّاكُمْ أَنِ اتَّقُوا اللَّهَ
[7] - توبه 71
[8] - تفسیر نمونه 8/38
[9] – نمل 46
[10] – بقره 222
[11] -نهج البلاغه، خطبه 143. رحمت خدا بر کسی که به استقبال توبه رود و از گناهان خود پوزش خواهد.
[12] - مجموعه آثار 1/173
سید محمد مهدی رفیع پور
مدرس دانشگاه و حوزه
بخش قرآن تبیان