اگر ز خشم حوادث جهان شود نابود
به یک بنای محبت نمی رسد آسیب
گرفته مرغ دل از نو سراغ خانۀ عشق
دریغ و درد که سیری ندارد این تعقیب
تو را تحیّر من گاه می دهد آزار
به خاک تیره نشاند مرا نگاه رقیب
به جان زنده دلان زندگی تماشایی است
برنده آن که نخورد از زمانه برگ فریب
پسند خاطر هر آدمی است سیرت خوب
غلام صورت آنم که دارد این ترکیب
متاع شعر "نکونام" را خریدار است
کسی که دیده چو من در جهان فراز و نشیب
عبدالله نکونام