B a R a N
مدير ارشد تالار
می توان مغز را از مهم ترین اعضای بدن و حیاتی ترین آنها دانست، بسیاری از افراد آنگونه که باید ، به سلامت مغز اهمیت نمی دهند. اگر شما نیز نگران سلامت مغز و سیستم عصبی خود هستید ، با ما همراه باشید ، در این مطلب ده راهکار در اختیار شما قرار خواهیم داد.
بد نیست بدانید مغز مانند سایر بخش های بدن با افزایش سن دستخوش تغییر شده و دچار تحلیل و فرسودگی می شود بنابراین اگر برای حفظ و مراقبت آن در طول زندگی کاری نکنیم، ممکن است رو به زوال برود.یکی از مشکلاتی که معمولا با افزایش سن و آغاز دوران پیری با آن روبه رو هستیم، بیماری دمانس یا زوال مغز است که آلزایمر یکی از موارد شایع آن است.
تغییرات آسیب شناختی این بیماری برای نخستین بار سال ۱۹۰۷ توسط پزشک آلمانی به نام آلوپس آلزایمر شرح داده شد و به افتخار او، نام این بیماری را آلزایمر گذاشتند.
این پزشک آلمانی پی برد که رسوب غیرعادی برخی مواد پروتئینی در درون و بیرون سلول های مغز است که باعث اختلال در ارتباط سلول های آن با یکدیگر و مانع رسیدن پیام های عصبی می شود.
در نتیجه کارکردهای عصبی، یکی پس از دیگری مختل شده و از بین می رود و درنهایت تحلیل پیش رونده سلول های مغز و کوچک شدن غیرطبیعی آن رخ می دهد.
اگرچه هنوز علت دقیقی برای این بیماری شناخته نشده، اما محققان عوامل متعددی مانند بیماری های قلبی عروقی، تغذیه ای، محیطی، بیولوژیکی و رفتاری را در بروز آن موثر می دانند.
تحقیقات نشان می دهد عوامل اصلی در بروز آلزایمر در هر فرد عبارتند از: افزایش سن، ارث، هرگونه ضربه و آسیب به سر، بالا بودن قند، فشار یا چربی خون، عدم تحرک و وزن بالا، سیگار کشیدن و در معرض دود سیگار بودن به طور مداوم، انزوا و دوری از اجتماع، استرس و فشارهای عصبی، تغذیه ناسالم و کم بودن فعالیت ذهنی.
[h=2]پیشگیری همیشه بهتر از درمان است همان طور که شما هم می دانید، بسیاری از بیماری ها قابل پیشگیری اند، اما دسته ای از بیماری ها وجود دارند که وراثت نقش اصلی را در بروز آنها دارد و قابل پیشگیری نیستند.
متاسفانه آلزایمر هم جزو این دسته از بیماری هاست و ارث و پیری از عوامل اصلی بروز آن است، اما این بدان معنی نیست که ما دست از تلاش برای غلبه بر عوامل خطر برداریم، زیرا می توانیم با تغییر در شیوه زندگی، عوامل خطر را کم کرده و در جهت حفظ هرچه بیشتر سلامت مغز گام برداریم.
ما در اینجا ۱۰ راهکار پیشگیرانه را که نقش مهمی در سلامت سیستم عصبی ـ مغزی دارد، به شما پیشنهاد می کنیم.
به تغذیه سالم خود در تمام مراحل زندگی اهمیت دهید. شاید در سنین جوانی خیلی این مهم را درک نکنید، ولی حتما اهمیت آن را در دوران پیری لمس خواهید کرد بنابراین با تغذیه سالم از کودکی، دوران پیری خود را بیمه کنید. مغز نیز مانند سایر اعضای بدن به ورزش و فعالیت نیاز دارد. ورزش مغز همان فعالیت های ذهنی است.
تحقیقات نشان داده افرادی که فعالیت های ذهنی بیشتری دارند، کمتر به آلزایمر دچار می شوند. سعی کنید در فعالیت های اجتماعی حضور پررنگی داشته باشید؛ زیرا فعالیت های اجتماعی مغز را فعال تر و همچنین روحیه شما را شاداب تر می کند. همه ما بارها این جمله را شنیده ایم که عقل سالم در بدن سالم است.
برای داشتن بدن سالم، تنها تغذیه مناسب کفایت نمی کند؛ بلکه باید به ورزش کردن نیز اهمیت دهیم. فعالیت های جسمی علاوه بر ارتقای سلامت جسمی، ضامن سلامت فکر و روح ما نیز است. بنابراین هرچه فعالیت های جسمی بیشتری داشته باشید، شانس ابتلا به این بیماری در شما کمتر خواهد شد.
سعی کنید شیوه زندگی خود را به گونه ای تغییر دهید یا اصلاح نمایید که آرامش روحی و روانی بالایی داشته باشید. آمارها نشان می دهد افرادی که در طول زندگی آرامش بیشتری داشته اند، کمتر به آلزایمر دچار شده اند.
از عوامل دیگری که می تواند زمینه ساز ابتلا به این بیماری باشد، ضربه به سر است. بنابراین از هرگونه ضربه به سر پیشگیری کنید.
پیشگیری و درمان بموقع بیماری ها و همچنین معاینات دوره ای می تواند در پیشگیری از آلزایمر تاثیر زیادی داشته باشد.
آلاینده های موجود در هوای شهرها بخصوص سرب موجود در آن آسیب های غیرقابل جبرانی را بر سلامت وارد می کند. از جمله این آسیب ها می توان به بیماری آلزایمر اشاره کرد. بنابراین یکی از راه های پیشگیری از این بیماری فرار از شهرهای آلوده و سکونت در مناطق خوش آب و هواست.
[h=2]بازگشت به جامعه به کمک توانبخشی بیماری آلزایمر بتدریج باعث کاهش عملکردهای ذهنی و به دنبال آن عملکردهای جسمانی می شود و حتی انجام فعالیت های روزانه مانند حمام کردن، لباس پوشیدن، غذا خوردن و بهداشت شخصی را دچار اختلال می کند. بنابراین در کنار مراقبت های فیزیکی و جسمانی برای حفظ کیفیت زندگی بیمار و خانواده، حفظ توانمندی های موجود بیمار اعم از توانایی های ذهنی و جسمی از مهم ترین اهداف مراقبت از این بیماران است.
توانبخشی درواقع فرآیندی است که هدفش توانا ساختن شخص دارای اختلال برای رسیدن به یک سطح ذهنی، جسمی، روانی و کارکردی مناسب است.
توانبخشی در بیماران آلزایمری اهمیت بالایی دارد؛ زیرا علاوه بر کاستن از تاثیرات ناتوانی، فرد را برای رسیدن به استقلال، خودگردانی و داشتن زندگی با کیفیت بهتر توانا می سازد. بنابراین توانبخشی تنها کنترل پیشرفت بیماری نیست؛ بلکه با توانبخشی می خواهیم بیمار به جامعه برگردد و فرصت ها و امکانات تازه ای برای زندگی به دست آورد.
از طرفی با حفظ توانایی های موجود بیمار می توانیم وابستگی او را به دیگران کمتر کنیم و از این طریق حس اعتماد به نفس و خودباوری و اطمینان و آرامش او افزایش می یابد و در چنین شرایطی، روحیه و خلق و خوی او نیزخیلی بهتر خواهد شد.
بسیاری از فعالیت های توانبخشی را می توان براحتی و تنها با برنامه ریزی منظم روزانه در جریان زندگی عادی و خیلی طبیعی به کار بست.
نکته پراهمیت در این زمینه این است که بیمار مبتلا به آلزایمر به دلیل ضعف قوای جسمی و ذهنی قادر به این برنامه ریزی نیست و تنظیم یک برنامه روزانه باید از سوی مراقبان یا اعضای خانواده صورت گیرد. قبل از تنظیم هر برنامه و انتخاب هر فعالیت باید به نکاتی توجه کرد. از جمله این که برای انجام هر فعالیت باید بیمار را تشویق کرد، اما هرگز او را مجبور به انجام آن نکرد.
همچنین سطح دشواری فعالیت ها باید با توان و علاقه بیمار متناسب باشد، به طوری که قدرت انجام آن را داشته و برایش شیرین و جذاب باشد. لازم است بدانید اگر از بیمار کاری را بخواهید که انجام آن برایش دشوار باشد، نه تنها به او کمک نکرده اید؛ بلکه اعتماد به نفس او را نیز کاهش داده اید.
برخی از فعالیت ها خیلی معمول نیست. در این موارد شما می توانید با استفاده از شیوه بازی و تفریح و مسابقه به کمک سایر اعضای خانواده بویژه کودکان و نوجوانان به نتیجه برسید.
پیش از شروع هر فعالیت و حتی حین انجام آن باید نسبت به میزان آمادگی جسمانی، خلقی و عاطفی بیمار آگاهی کامل داشته باشید، مثلا گرسنه نباشد، خوابش نیاید، حوصله داشته باشد و…
با انجام فعالیت های متناسب با سطح توانایی های بیمار، می توان به تحریک قوای بدنی و ذهنی او پرداخته و مهارت های حرکتی درشت و ریز را در او تقویت کنیم.
درواقع با توانبخشی صحیح می توان حواس پنجگانه (حسی) بیمار را تحریک و تقویت کرد. همچنین قوای مختلف شناختی و مهارت های حرکتی درشت و ظریف در وی تقویت خواهد شد. تحریک حواس پنجگانه باید به گونه ای باشد که موجب تحریک بخش های مختلف ذهن و مغز شود و در نتیجه فعالیت های شناختی در بخش های مختلف حافظه فعال شود.
[h=2]فعالیت هایی که مهارت های حرکتی را تقویت می کند مهارت های حرکتی شامل دو دسته، مهارت های حرکتی درشت و مهارت های حرکتی ظریف می شود. برای تقویت مهارت های حرکتی درشت، با بیمار به پیاده روی بروید، بازی های مختلف با توپ را به شکل بسیار ساده ای از والیبال، بسکتبال، تنیس و… تمرین کنید.
انواع بازی های هدف گیری و پرتاب حلقه یا پرتاپ توپ در یک سبد که در فاصله مناسبی قرار دارد، بازی های مناسبی در این زمینه به شمار می روند.
همچنین انجام حرکات موزون همراه موسیقی، عبور از روی مانع، عبور از زیر مانع (طناب)، دویدن آهسته، جابه جا کردن برخی اشیاء همه از تمرین های خوب در این زمینه به حساب می آیند.
مهارت های حرکتی ظریف شامل کارهایی مانند پوست کندن میوه و نقاشی کردن است. کارشناسان معتقدند نقاشی کردن به بیمار کمک می کند در بیان احساساتش موفق تر باشد. همچنین از طریق نقاشی می تواند شیوه ای برای ارتباط با دنیای پیرامون و اطرافیان بیابد. به هماهنگی چشم و دست بیشتری رسیده و در نتیجه در انجام فعالیت های روزمره مثل غذاخوردن و لباس پوشیدن موفق تر باشد.
درست کردن کارت پستال، رنگ کردن اشکال طراحی شده (توجه به این نکته ضروری است که اشکال مورد استفاده حتی الامکان نباید بچه گانه باشد)، بریدن و چسباندن برخی اشکال از داخل روزنامه، مجلات و…، رنگ کردن سفال و تخم مرغ، گلوله کردن کلاف نخ، باز کردن در شیشه، قوطی کنسرو، پهن کردن لباس روی بند و گیره زدن به آنها، بافتن با میل بافتنی پلاستیکی و دوختن با استفاده از سوزن پلاستیکی، ضرب گرفتن با انگشتان روی میز، خشک کردن گل ها و چسباندن آنها روی مقوا و تهیه کارت پستال، پر رنگ کردن طرح نقطه چین شده، بازی وصل کردن نقطه ها به هم، جداسازی اجزای شبیه به هم مانند انواع حبوبات، پیچ ها و مهره ها، سکه های پول، قطعه های پلاستیکی و رنگارنگ به کمک انگشتان، گیره، پنس، قاشق و ریختن آنها در ظرف ها یا جعبه های جداگانه، بریدن اشکال و تصاویر مختلف گل ها، اشخاص، اشکال هندسی یا تکه هایی از پارچه، صفحات روزنامه و مجله، کتاب های کهنه و دور ریختنی و چسباندن آنها روی یک تکه مقوا و تهیه یک کارت پستال یا تابلو همه از فعالیت های تقویت کننده مهارت های حرکتی ظریف به حساب می آیند.
همچنین شما می توانید از آنها در آشپزی (خرد کردن، پاک کردن) و باغبانی (آب دادن به گل ها و وجین کردن)، ساختن انواع کار دستی که در آنها بیمار به انجام حرکاتی مانند گرفتن، برداشتن، نگه داشتن، بریدن یا قیچی کردن، چسباندن و… می پردازد، کمک بگیرید.
فعالیت هایی که تقویت کننده مهارت های اجتماعی ـ کلامی است:
توانبخشی در بیماران آلزایمری تنها به تقویت مهارت های حرکتی خلاصه نمی شود بلکه لازم است مهارت های اجتماعی و کلامی نیز در آنها تقویت شود. برای تقویت مهارت های اجتماعی کارهای زیر را به شما پیشنهاد می کنیم.
با بیمار به پارک، مکان های تفریحی و عمومی مثل بازار و مراکز خرید، آرایشگاه، مسجد و… یا به منزل دوستان و اقوام بروید. با او ماشین سواری کنید. در منزل خود میهمانی ترتیب دهید. با یکدیگر و در کنار سایر اعضای خانواده غذا صرف کنید. هنگام عصر در کنار او بنشینید و عصرانه میل کنید.
به بیمار کمک کنید برای پرندگان دانه بریزد یا به ماهی ها غذا بدهد. با همکاری سایر اعضای خانواده و بیمار نمایش و پانتومیم با موضوعات اجتماعی و ساده اجرا کنید.
اگر می خواهید مهارت های کلامی بیمار نیز تقویت شود می توانید با بیمار قرآن، کتاب، روزنامه، مجله و داستان بخوانید. البته به هیچ وجه انتظار نداشته باشید فقط کتاب را در اختیار وی قرار داده و او خود با این یادآوری شما به خواندن ادامه دهد بلکه در تمام طول مدت زمانی که به این کار اختصاص داده اید باید در کنار او نشسته و وی را همراهی کنید.
حال از بیمار بخواهید داستانی را که خوانده یا فیلمی را که دیده تعریف کند. انواع بازی با کلمات را با او تمرین کنید مثلا در یک زمان محدود هر چه می تواند کلمه بگوید یا یک درجه دشوارتر در یک زمان مشخص هرچه می تواند کلماتی را که با یک حرف شروع یا با یک حرف تمام می شود را نام ببرد.
و باز هم دشوارتر این که در یک زمان مشخص هرچه می تواند نام دختر، پسر، شهر، ماشین و… بگوید که همه با یک حرف شروع می شوند. از او بخواهید کلمات به هم ریخته را مرتب کند و با آنها جمله بسازد یا جمله ناتمامی را که فعل ندارد یا چند کلمه از آن جا افتاده را تکمیل کند.
این کار را می توان به صورت کتبی یا شفاهی انجام داد. با او بازی تکمیل ضرب المثل انجام دهید، بخشی را شما بگویید و بقیه را از او بخواهید یا مشاعره کنید یا صرفا هر بیتی را که به خاطر می آورد بگوید. راجع به معنی ضرب المثل ها و شعرها با هم صحبت کنید.
با کلمات مترادف یا متضاد بازی کنید. شما یک کلمه بگویید و او مترادف یا متضادش را بگوید. معما طرح کنید. مثلا خصوصیات یک شی یا سخنی را بگویید و بیمار نام آن را بگوید مثلا گرد است، گرم است، نور دارد، بزرگ است تا او حدس بزند خورشید است. بازی هایی مثل منچ، شطرنج یا حل جدول نیز برای آنها بسیار سودمند است.
علاوه بر اینها، فعالیت های محرک و تقویت کننده عواطف مثبت نیز نباید فراموش شود. فعالیت هایی مانند موسیقی، نقاشی یا رنگ آمیزی اشکال، رایحه درمانی، تمرینات بدنی، حرکات نرمشی و ورزش، ماساژ درمانی و ایجاد اوقات شاد برای بیمار.
[h=2]انجمنی برای فراموشی انجمن آلزایمر ایران اولین تشکل غیردولتی، آموزشی، درمانی، مراقبتی و توانبخشی آلزایمر در کشور است که توسط جمعی از افراد نیکوکار تاسیس شده و در حال حاضر عضو انجمن جهانی آلزایمر است.
این انجمن در راستای اهداف خود که ارتقای آگاهی عمومی نسبت به این بیماری و نیز بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا و خانواده هایشان است، با بخش های مختلف در جهت پیشگیری، کنترل و توانبخشی این دسته از بیماران به فعالیت هایی همچون برنامه های آموزشی و تفریحی، خدمات مشاوره، ویزیت پزشکی، برنامه هایی برای مراقبان این بیماران، خدمات حمایتی و تهیه لوازم مورد نیاز آنان و مرکز جامع نگهداری و توانبخشی روزانه در خدمت این بیماران می پردازد.
[h=2]هر فراموشی آلزایمر نیست
بیماری آلزایمر با یک سری علائم شناختی، عاطفی و رفتاری خود را نشان می دهد و زمان بروز آن در افراد مختلف متفاوت بوده و حتی ممکن است همه علائم در بیمار بروز نکند. شدت و تعدد علائم نیز با توجه به پیشرفت بیماری متفاوت خواهد بود، اما اولین و شایع ترین علامت، فراموشی است.
آیا اگر در کارهای روزمره خود دچار فراموشی شدیم، باید فکر کنیم به آلزایمر مبتلا شده ایم؟ مسلما خیر. اگرچه مشخصه اصلی آلزایمر فراموشی است، اما تنها با این علامت قابل تشخیص نیست؛ بلکه این بیماری با علائم دیگری همچون دشواری در انجام کارهای عادی، ضعف بیان و مشکلات گفتاری، عدم آگاهی از زمان و مکان، ضعف یا کاهش قضاوت و تصمیم گیری، مشکلات در تفکر ذهنی، جابه جا گذاشتن اجسام، تغییر در حالات و رفتار و خلق و خوی، تغییر در شخصیت و از دست دادن انگیزه و خلاقیت همراه است.
به طور کلی آلزایمر از شروع تا شدت گرفتن، سه مرحله دارد؛ در مرحله اول که به آن مرحله اولیه ـ خفیف می گویند، علائم به صورت تدریجی و طی دو تا چهار سال بروز می کند. با پیشرفت بیماری مرحله دوم که همان مرحله میانی ـ متوسط است شروع می شود.
در این مرحله بسیاری از علائم در بیمار قابل تشخیص است و این مرحله شروع وابستگی وی به اطرافیانش خواهد بود.
معمولا طول مدت این مرحله دو تا ده سال است و بالاخره مرحله آخر یا مرحله نهایی ـ شدید که بیمار وابستگی کامل پیدا کرده و طول این مدت یک تا سه سال است.
بیماری آلزایمر علاوه بر علائم ذکر شده از طریق انجام تست های روانشناسی، آزمایش خون و سی تی اسکن قابل تشخیص است.