يه جمله ميخوام بنويسم، از اون جمله ها كه زير كرسي تو زمستون ميگفتن و بچه هارو ميذاشتن سر كار :
" انباردارا ارزن آمد گندم گونى نخود آمد ماش فرستاديم گندمش ده كه برنج آمد. "
اولش يكم زور بزنين ببينين ميتونين بفهمين معني جمله رو، بعدش داستان اين جمله رو بخونين در ادامه؛
"انباردارا: اي انباردار؛ ارزن آمد: اگر زنى آمد؛ گندم گونى: كه گندم گون بود؛ نخود آمد: خودش نيامده؛ ماش فرستاديم: ما او را فرستاديم؛ گندمش ده: به او گندم بده؛ كه برنج آمد: كه با رنج و مشقت آمده."
حالا اگه فكر كردين خيلي زرنگ بودين ، اين جمله رو بخونين ببينم؛:نیش:
"زان خال چون عدس من تنها نخود برنجم كو آن كسى كه چون ماش مايل به آن عدس نيست "!:شاد:
" انباردارا ارزن آمد گندم گونى نخود آمد ماش فرستاديم گندمش ده كه برنج آمد. "
اولش يكم زور بزنين ببينين ميتونين بفهمين معني جمله رو، بعدش داستان اين جمله رو بخونين در ادامه؛
"انباردارا: اي انباردار؛ ارزن آمد: اگر زنى آمد؛ گندم گونى: كه گندم گون بود؛ نخود آمد: خودش نيامده؛ ماش فرستاديم: ما او را فرستاديم؛ گندمش ده: به او گندم بده؛ كه برنج آمد: كه با رنج و مشقت آمده."
حالا اگه فكر كردين خيلي زرنگ بودين ، اين جمله رو بخونين ببينم؛:نیش:
"زان خال چون عدس من تنها نخود برنجم كو آن كسى كه چون ماش مايل به آن عدس نيست "!:شاد: