هارتموت نیمان صاحب یک آژانس گردشگری در شهر گوتینگن آلمان بیش از ۳۰ سال است که علاقمندان آلمانی را به تماشای ایران میبرد و چنان با ایرانیها خو گرفته که خود را از آنان میداند؛ مردی که شهرش را شیراز مینامد و کامش را با قطاب تازه یزد شیرین میکنددر طول این سالها او تصاویر زیادی را از گوشه و کنار ایران تهیه کرده که بخشی از آنها را در ادمه می بینید
پوستر تبلیغاتی رستوران زنجیرهای “برگر کینگ” به زبان آلمانی در یک اغذیهفروشی در ایران
نخستین بار در تابستان سال ۱۳۵۸، یک سال پس از انقلاب ایران، گذر هارتموت نیمان به تهران میافتد. هدف از سفر به ایران انقلابزده آن زمان، آشنایی با خانوادهی همسر است. هواپیمایی که از آلمان راهی تهران شده، تنها شمار اندکی مسافر با خود همراه دارد و در عوض ظرفیت هواپیمایی که فرودگاه مهرآباد را به مقصد آلمان ترک میکند، تکمیل است و تمامی صندلیها پر شدهاند. هارتموت نیمان نه تنها آن زمان، که در سالهای جنگ ایران و عراق نیز مسافر راه ایران بوده است. او به شوخی میگوید: «اولین سفر من به یک کشور شرقی در سال ۱۹۷۵ بود که به لبنان رفتم. آنجا که رسیدیم جنگهای داخلی شروع شدند. یک مدتی با خودم فکر میکردم، خدایا هر جا که پا میگذارم آنجا شلوغ میشود که البته اصلا زیر سر من هم نبود!»
در یکی از این سالها او به همراه صمد پسر چهارسالهشان در خانهی میزبانی در شمال تهران سکونت داشتهاند. بمباران و شلیک ضد هواییها موجب میشود تا کودک بیخبر با کنجکاوی از پدر بپرسد چرا آسمان این شهر مدام رعد و برق میزند اما بارانی از آن نمیآید.
او هم مثل شمار زیادی از گردشگران غربی معتقد است که ایران واقعی با تصویر رایج آن در رسانهها بسیار تفاوت دارد. نیمان چند بار تأکید میکند که اظهارنظر افراد در مورد مکانهای ندیده چقدر باعث ناراحتیاش میشوند. دست آخر هم جملهای را از الکساندر فون هومبولت یکی از بزرگترین دانشمندان و ماجراجویان آلمان نقل میکند که میگوید «دیدگاه کسانی که از دنیا هیچ ندیدهاند و در موردش نظر میدهند، خطرناک است.»
قدم گذاشتن همزمان ستارهی سینمای هالیوود و سینمای ایران بر فرش قرمز یک دکه روزنامه فروشی
بیشتر مسافران آلمانی که همراه هارتموت نیمان رخت سفر به ایران میبندند، زنان و مردان سالخورده هستند و کمتر جوانی در میانشان دیده میشود. البته یکبار در گذشتههای دور، یک زوج جوان سوئیسی برای ماه عسل همراه با گروه راهی ایران شدهاند.
هارتموت نیمان هر بار پس از راهی کردن مسافران به خانه به قصد کشف مکانهای جدید به راه میافتد. تازهترین کشف او گورستان تاریخی خالد نبی در شهرستان کلاله با سنگ قبرهای افراشته است. دانستن زبان و سفرهای بیوقفه، هارتموت نیمان را به خوبی با ایرانیها و ویژگیهایشان آشنا کرده است
گر چه فروش نوشیدنیهای الکلی در ایران به طور رسمی ممنوع است اما نگهدارندهی بطریهای شراب را میتوان به راحتی از بازار تهیه کرد.
نکتهای که در صحبتهای هارتموت نیمان جلب توجه میکند، احساس نزدیکی خاص او با ایران و ایرانیان است.علاقه به شرق و ساکنانش پیش از اختیار کردن همسری ایرانی نیز در هارتموت نیمان وجود داشته است. آنطور که او میگوید، اگر با دختری ایرانی هم آشنا نمیشد، مسیر زندگیاش حتما همانند حالا از مشرق زمین و ایران میگذشت
کله پاچه، غذای سنتی ایرانی، برای گردشگران غربی تصویر تازهای است.
هارتموت نیمان در این ۳۰ سال شاهد روی کارآمدن جریانهای سیاسی متفاوتی در ایران بوده و روزهای پررونق و کم رونقی را در کسب و کار گردشگری تجربه کرده است. او با یادآوری سالهای ریاستجمهوری محمد خاتمی، آن دوران را برای صنعت توریسم ایران سالهایی پرامید و شکوفا توصیف میکند.
زمان انتخاب محمد خاتمی به ریاستجمهوری ایران، هارتموت نیمان که در دمشق به سر میبرده، متوجه زنان زائر ایرانی میشود که از انتخاب رئیسجمهوری به نام خاتمی ابراز شادی میکردند. او کنجکاوانه میپرسد که خاتمی کیست تا ناگهان به یاد میآورد که خودش از محمد خاتمی امضا دارد: رئیسجمهور آن زمان ایران در مقام امام جمعه مسجد هامبورگ، هارتموت و همسر ایرانیاش را عقد و ازدواج آنها را ثبت کرده است.
دانستن زبان و سفرهای بیوقفه، هارتموت نیمان را به خوبی با ایرانیها و ویژگیهایشان آشنا کرده است.
این آلمانی علاقمند به سرزمین و فرهنگ ایران هر بار پس از راهی کردن مسافران به خانه به قصد کشف مکانهای جدید بهراه میافتد. تازهترین کشف او گورستان تاریخی خالد نبی در شهرستان کلاله با سنگ قبرهای افراشته است.
هارتموت نیمان ایران را کشوری زیبا توصیف میکند و تأکید دارد که اظهارنظر افراد در مورد مکانهای ندیده چقدر باعث ناراحتیاش میشود.
در سالهای جنگ او یک بار همراه با پسر چهارسالهاش در تهران به سر میبرده است. بمباران و شلیک ضد هواییها موجب میشود تا کودک بیخبر با کنجکاوی از پدر بپرسد چرا آسمان این شهر مدام رعد و برق میزند اما بارانی از آن نمیآید.
نمایی از تخت جمشید
هارتموت نیمان به همراه پسرش صمد در یکی از سفرهایش به ایران
گذراندن سالهای آخر عمر در خلوتی آرام در یکی از کویرهای ایران، از ارزوها و برنامههای آتی هارتموت نیمان است.
پوستر تبلیغاتی رستوران زنجیرهای “برگر کینگ” به زبان آلمانی در یک اغذیهفروشی در ایران

نخستین بار در تابستان سال ۱۳۵۸، یک سال پس از انقلاب ایران، گذر هارتموت نیمان به تهران میافتد. هدف از سفر به ایران انقلابزده آن زمان، آشنایی با خانوادهی همسر است. هواپیمایی که از آلمان راهی تهران شده، تنها شمار اندکی مسافر با خود همراه دارد و در عوض ظرفیت هواپیمایی که فرودگاه مهرآباد را به مقصد آلمان ترک میکند، تکمیل است و تمامی صندلیها پر شدهاند. هارتموت نیمان نه تنها آن زمان، که در سالهای جنگ ایران و عراق نیز مسافر راه ایران بوده است. او به شوخی میگوید: «اولین سفر من به یک کشور شرقی در سال ۱۹۷۵ بود که به لبنان رفتم. آنجا که رسیدیم جنگهای داخلی شروع شدند. یک مدتی با خودم فکر میکردم، خدایا هر جا که پا میگذارم آنجا شلوغ میشود که البته اصلا زیر سر من هم نبود!»
در یکی از این سالها او به همراه صمد پسر چهارسالهشان در خانهی میزبانی در شمال تهران سکونت داشتهاند. بمباران و شلیک ضد هواییها موجب میشود تا کودک بیخبر با کنجکاوی از پدر بپرسد چرا آسمان این شهر مدام رعد و برق میزند اما بارانی از آن نمیآید.

او هم مثل شمار زیادی از گردشگران غربی معتقد است که ایران واقعی با تصویر رایج آن در رسانهها بسیار تفاوت دارد. نیمان چند بار تأکید میکند که اظهارنظر افراد در مورد مکانهای ندیده چقدر باعث ناراحتیاش میشوند. دست آخر هم جملهای را از الکساندر فون هومبولت یکی از بزرگترین دانشمندان و ماجراجویان آلمان نقل میکند که میگوید «دیدگاه کسانی که از دنیا هیچ ندیدهاند و در موردش نظر میدهند، خطرناک است.»
قدم گذاشتن همزمان ستارهی سینمای هالیوود و سینمای ایران بر فرش قرمز یک دکه روزنامه فروشی

بیشتر مسافران آلمانی که همراه هارتموت نیمان رخت سفر به ایران میبندند، زنان و مردان سالخورده هستند و کمتر جوانی در میانشان دیده میشود. البته یکبار در گذشتههای دور، یک زوج جوان سوئیسی برای ماه عسل همراه با گروه راهی ایران شدهاند.
هارتموت نیمان هر بار پس از راهی کردن مسافران به خانه به قصد کشف مکانهای جدید به راه میافتد. تازهترین کشف او گورستان تاریخی خالد نبی در شهرستان کلاله با سنگ قبرهای افراشته است. دانستن زبان و سفرهای بیوقفه، هارتموت نیمان را به خوبی با ایرانیها و ویژگیهایشان آشنا کرده است
گر چه فروش نوشیدنیهای الکلی در ایران به طور رسمی ممنوع است اما نگهدارندهی بطریهای شراب را میتوان به راحتی از بازار تهیه کرد.

نکتهای که در صحبتهای هارتموت نیمان جلب توجه میکند، احساس نزدیکی خاص او با ایران و ایرانیان است.علاقه به شرق و ساکنانش پیش از اختیار کردن همسری ایرانی نیز در هارتموت نیمان وجود داشته است. آنطور که او میگوید، اگر با دختری ایرانی هم آشنا نمیشد، مسیر زندگیاش حتما همانند حالا از مشرق زمین و ایران میگذشت
کله پاچه، غذای سنتی ایرانی، برای گردشگران غربی تصویر تازهای است.

هارتموت نیمان در این ۳۰ سال شاهد روی کارآمدن جریانهای سیاسی متفاوتی در ایران بوده و روزهای پررونق و کم رونقی را در کسب و کار گردشگری تجربه کرده است. او با یادآوری سالهای ریاستجمهوری محمد خاتمی، آن دوران را برای صنعت توریسم ایران سالهایی پرامید و شکوفا توصیف میکند.

زمان انتخاب محمد خاتمی به ریاستجمهوری ایران، هارتموت نیمان که در دمشق به سر میبرده، متوجه زنان زائر ایرانی میشود که از انتخاب رئیسجمهوری به نام خاتمی ابراز شادی میکردند. او کنجکاوانه میپرسد که خاتمی کیست تا ناگهان به یاد میآورد که خودش از محمد خاتمی امضا دارد: رئیسجمهور آن زمان ایران در مقام امام جمعه مسجد هامبورگ، هارتموت و همسر ایرانیاش را عقد و ازدواج آنها را ثبت کرده است.

دانستن زبان و سفرهای بیوقفه، هارتموت نیمان را به خوبی با ایرانیها و ویژگیهایشان آشنا کرده است.


این آلمانی علاقمند به سرزمین و فرهنگ ایران هر بار پس از راهی کردن مسافران به خانه به قصد کشف مکانهای جدید بهراه میافتد. تازهترین کشف او گورستان تاریخی خالد نبی در شهرستان کلاله با سنگ قبرهای افراشته است.

هارتموت نیمان ایران را کشوری زیبا توصیف میکند و تأکید دارد که اظهارنظر افراد در مورد مکانهای ندیده چقدر باعث ناراحتیاش میشود.

در سالهای جنگ او یک بار همراه با پسر چهارسالهاش در تهران به سر میبرده است. بمباران و شلیک ضد هواییها موجب میشود تا کودک بیخبر با کنجکاوی از پدر بپرسد چرا آسمان این شهر مدام رعد و برق میزند اما بارانی از آن نمیآید.

نمایی از تخت جمشید

هارتموت نیمان به همراه پسرش صمد در یکی از سفرهایش به ایران

گذراندن سالهای آخر عمر در خلوتی آرام در یکی از کویرهای ایران، از ارزوها و برنامههای آتی هارتموت نیمان است.
آخرین ویرایش: