اینتـرنت ملـی تا سرعـت و تاریخچـه فیلتـرینـگ در ایـران
سهیل سراییان؛ روزنامه اعتماد: "با استناد به قانون جرایم رایانه ای دسترسی به تارنمای فراخوانده شده امکان پذیر نیست" این پیغام آشنای صفحه فیلترینگ یا همان پیوندهاست. صفحه ای که در ایران بیشتر از گوگل دیده می شود. ایران در سال ۱۹۹۳ دومین کشور خاورمیانه بود که به اینترنت متصل شد اما امروز به لحاظ عدم دسترسی به سرعت مناسب برای اینترنت در انتهای جدول با مصر و سوریه رقابت می کند. همچنین در فصل اول سال ۲۰۱۳ ایران در بین کشورهای جهان جزو کندترین کشورها در زمینه ارائه اینترنت پرسرعت است. کاربران اینترنت در ایران هم از فیلترینگ اعمال شده توسط دستگاه های دولتی و هم از فیلترینگ معکوس توسط شرکت های وابسته به کشورهایی که ایران را تحریم کرده اند، رنج می برند. براساس اعلام موسسه فناوری آکامی، ایران در سال ۲۰۱۲ از بین ۱۷۸ کشور جهان رتبه ۱۶۳ را برای سرعت دسترسی به اینترنت به دست آورده است. از سال ۱۳۸۱ اینترنت در ایران توسط کمیته ای تخصصی فیلتر شد، حالا به تازگی خبر اینترنت ملی و وی پی ان های بومی به گوش می رسد.
محمدرضا زارع، کارشناس تکنولوژی اطلاعات درباره تفاوت اینترنت فعلی و اینترانت به ما گفت: اینترنت و اینترانت هر دو شبکه هایی هستند مبتنی بر ارتباطات فناوری اطلاعات و ارتباطات که کاربرانی را به هم متصل می کنند. اینترنت شبکه ای جهانی است و تمامی کاربران در سطح جهان را به هم مرتبط می کند اما اینترانت شبکه ای کوچک تر است و در سطح یک شرکت، محله، شهر و کشور کاربران با هم در ارتباط هستند. پدیده ای که از آن به نام اینترنت ملی نام برده می شود، همان اینترانت کشوری است. از این شبکه برای ارتباط در سطح کشور استفاده می شود، ارتباط بین سرورهای داخل کشور و کاربران خانگی هم می تواند صرفا توسط این شبکه امکان پذیر شود. زارع همچنین معتقد است که پایین بودن سرعت اینترنت در ایران ارتباطی با فیلترینگ ندارد، او در این باره گفت: ارتباط مستقیمی ندارند. زیرا فیلترینگ ایران با استفاده از فهرست سیاه تقریبا بدون تاخیر است. کم بودن سرعت اینترنت در ایران به علت عدم توزیع مناسب، کمی پهنای باند کافی، بالا بودن قیمت پهنای باند و قوانین دست و پاگیر است. البته در اوقات خاصی سرعت اینترنت به ویژه روی پروتکل های امن که ******** ها از آن بهره می برند، کاهش شدیدی پیدا می کند که باعث مختل شدن کار ******** ها می شود.
دکتر سعید معیدفر، استاد دانشگاه و جامعه شناس درباره مساله ای به نام فیلترینگ در دنیای امروز به ما گفت: در دنیای امروز فیلترینگ اصل پذیرفته شده ای نیست. یکی از مهمترین نکاتی که باید درباره این موضوع در نظر گرفت فضای گسترده فناوری و به طور کلی تکنولوژی است. آیا امروز می توانیم با فیلترینگ از ورود تمام اطلاعات به کشور جلوگیری کنیم؟ باید قبول کنیم که شرایط جامعه ما با کشورهای اروپایی و امریکایی تفاوت جدی دارد اما شاید عده ای بگویند که خود ما آمادگی پذیرش این حجم اطلاعاتی را نداریم، تا حدودی هم می توان پذیرفت که ورود این حجم اطلاعاتی در کشور، جامعه را دچار عدم تعادل در زمینه های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کند. اما به هر حال باید این سوال را از خودمان بپرسیم که چه اندازه در فیلترینگ موفق بوده ایم؟ امروز در ایران، به سادگی می توان توسط ******** ها سیستم فیلترینگ را دور زد و راه هایی برای رسیدن به سایت های مورد نظر پیدا کرد. گروه هدف فیلترینگ، گروه جوان و نوجوانی است که امروزه از پدر و مادرهایشان راحت تر می توانند از فیلترینگ عبور کنند و حوصله بیشتری برای این کار دارند.
در بهمن ماه ۱۳۹۰، چندین روز پورت های وی پی ان و همچنین پروتکل HTTPS بسته شد و خدمات ایمیل در ایران با قطع شدن مواجه شد که باعث اعتراض برخی خبرگزاری های داخل ایران شد. سعید مهدیون، مدیرعامل شرکت فناوری اطلاعات، درباره ایمیل ملی و علت بسته شدن سرویس ایمیل هایی نظیر جی میل و یاهو در بهمن ماه ۱۳۹۰ گفت: "درباره بسته شدن این سرویس اگر هر کسی اعتراضی داشته باشد، باید به سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی منتقل کند؛ ولی از نظر بنده این یک فرصت حساب می شود و باید مردم کشور به سمت ایمیل ملی هدایت شوند.
اما محمدرضا زارع، کارشناس تکنولوژی اطلاعات درباره وی پی ان های بومی و تفاوت آنها با ******** ها گفت: وی پی ان مخفف Virtual Private Network به معنی شبکه اختصاصی مجازی است. از شبکه اختصاصی مجازی برای ایجاد شبکه ای خصوصی بین چند کاربر مستقل از مکان جغرافیایی شان استفاده می شود. استفاده از شبکه مجازی باعث می شود که کاربری که به طور فیزیکی خارج از یک شبکه قرار دارد، بتواند با تونل زدن به آن شبکه با استفاده از پروتکل های مختلف وی پی ان از سرویس های آن شبکه بهره مند شود. عمده استفاده وی پی ان برای کاربران ایرانی، اتصال به شبکه های خارج از کشور برای اخذ اینترنت بدون فیلتر بود. به همین جهت جلوی پروتکل های مختلف وی پی ان گرفته شد و به جای آن با اخذ مجوز امکان استفاده از وی پی ان قانونی میسر شد که البته مورد استقبال قرار نگرفت. وی پی ان بومی اما تعریف دیگری دارد اما در اخبار به جای عبارت وی پی ان قانونی استفاده می شود.
******** ها دو دسته اند. یکسری با استفاده از پروتکل های وی پی انی کار عبور از فیلترینگ را انجام می دهند و برخی با استفاده از پروتکل های دیگر. در هر دو صورت ترافیک فیلتر نشده از طریق سروری در خارج از کشور به سمت کاربر هدایت می شود. در وی پی ان قانونی، کاربر با اتصال به سروری در داخل کشور که ترافیک آن فیلتر نشده است، به اینترنت متصل می شود اما به هر صورت ترافیک ورودی و خروجی این سرورها قابل رصد است. وی همچنین درباره میزان زیرساخت ها برای راه اندازی اینترنت ملی گفت: برقراری روان اینترانت ملی بیشتر از سرورهای قدرتمند، بستگی به راه های ارتباطی پایدار و قدرتمند دارد. سرورهایی که توان سرویس دهی به کاربران در زمینه های مختلف را داشته باشند در کشور وجود دارند. وجود زیر ساخت ارتباطی قدرتمند و فراگیر اما هنوز در هاله ای از ابهام است.
زارع آغاز شایعه ورود اینترنت ملی به خانه ها را سال ۱۳۹۰ می داند و در این باره گفت: اینترنت ملی همان اینترانت ملی است و نخستین بار در روز سیزدهم فروردین سال ۹۰ به عنوان دروغ سیزده از طریق روابط عمومی وزارت ارتباطات مورد استفاده قرار گرفت و سوءتفاهمی ایجاد کرد که همچنان ادامه دارد. اینترنت ملی یا همان اینترانت کشوری در بسیاری از مدارس و ارگان های دولتی مورد استفاده قرار گرفته است. اگر اینترنت کشوری به تنهایی مورد استفاده قرار بگیرد، کاربر آن دسترسی به وب سایت ها و سرورهای خارج از کشور نخواهد داشت اما این اینترانت می تواند به همراه شبکه اینترنت هم مورد استفاده قرار بگیرد و چون ارزان تر و سریع تر است، دسترسی به سرویس های گوناگون داخل کشور را تسهیل کند. اما دکتر سعید معیدفر، جامعه شناس، مکانیزم های برخورد با اینترنت و راه های جایگزین را به شکل دیگری می بیند: به جای فیلترینگ باید از مکانیزم های دیگری برای مواجهه با اطلاعات غلط استفاده کنیم. باید در افزایش آگاهی ها، افزایش سطح اعتماد به نفس در بین گروه هدف فیلترینگ تلاش کنیم. با بالا بردن روحیه جامعه پذیری در بین افراد هدف آنها را در مقابل این اطلاعات بیمه کنیم. به جای کنترل های بیرونی باید کنترل های درونی را تقویت کنیم تا فرد با توجه به روحیات خودش تصمیم گیری کند و بتواند تفاوت میان صحیح و غلط قایل شود. آموزش گروه های مختلف جامعه در مدارس و دانشگاه ها می تواند خیلی کم هزینه تر از فیلترینگ باشد.
رسول جعفریان؛ روزنامه مردم سالاری: در شرایط فعلی ضعف موجود در عرصه فن آوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال به قدری زیاد است که امکان طرح رویکرد اینترانت ملی برای رفع و رجوع نیازهای علمی ما وجود دارد. این سال ها وقتی وارد نمایشگاه رسانه های دیجیتال می شویم، تصور می کنیم با مراکزی روبرو خواهیم شد که دنیایی از اطلاعات علمی و فرهنگی و فنی را گردآوری کرده و اکنون در اختیار ما قرار می دهند. بنده به نوبه خود هر بار همین احساس را دارم اما مع الاسف هر بار که مراجعه می کنم، ناامیدتر باز می گردم. آنچه شاهد آن هستم، رسانه های بانکی و خبرگزاری ها و بعضا صداهای تبلیغاتی و خبری پیوسته و ناپیوسته با مراکز هستند که اسمشان رسانه دیجیتال، اما وظیفه شان القاء تحلیل و خبرهای مربوطه است.
بتازگی شبها هم از سیمای جمهوری اسلامی تبلیغات مرکز توسعه فن آوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال را می بینیم. اسم پرطمطراقی است و اول بار که آن را دیدم خوشحال شدم که حتما پیام تازه ای دارد و مسیر جدیدی را در حوزه دیجیتال گشوده است، اما با اندکی تأمل متوجه شدم که در حال پخش یک انیمیشن از خرگوش نادان و لاک پشت عاقل است. آن وقت بود که دوباره در درون متوقف شدم.
فرض کنیم روزی اینترانت داخلی ایجاد شود و ایرانیان به طور طبیعی مجبور شوند از آن استفاده کنند و احیانا اگر خواستند و موافقت شد در مواقع خاصی با پرداخت پول بیشتر از اینترنت بین المللی استفاده کنند. خوب این امر غریبی نیست و امکان آن هست، اما تصور کنید در آن روز، اگر همه این رسانه های به اصطلاح دیجیتال جمع شوند و دارایی خود را در این اینترانت داخلی بریزند به علاوه همه این سایت های خبری که علی الرسم از یکدیگر خبر بر می دارند همه دارایی شان را در آنجا قرار دهند، سرجمع چه حجمی از اطلاعات داریم که درون این اینترانت قرار دهیم و دست کم نه پنجاه درصد که فقط ده درصد اطلاعات مورد نیاز مردم و دانشجویان را برآورده کنیم؟
اصلا فرض کنیم اطلاعات پراکنده زیادی در نقاط مختلف و رسانه های متفاوت موجود در ایران هست (که نیست) و هر کسی برای خود حجمی از کتاب و مقاله و گزارش و تحلیل گردآوری کرده است، آیا هیچ برنامه ای برای ایجاد تمرکز و نزدیک کردن این رسانه ها به یکدیگر داریم؟
اصلا فرض کنیم یک روز صبح برخیزیم و ببینیم که به خواست دیگران اینترنت بین المللی به روی ما بسته شده، آن وقت ما بخواهیم با رسانه های داخلی و دیجیتال خودمان روزگار را بسر کنیم، چه اندازه دانش و آگاهی دیجیتالی فراهم آورده ایم؟ این حجم چه مشکلی از مشکلات علمی ما را بر طرف می کند ؟ آیا زیرساخت های این کار بزرگ فراهم شده است. آیا بودجه لازم برای این کارها تخصیص داده شده است؟
شک نباید کرد که وقتی این اطلاعات فراهم نباشد، راه پیشرفت برای دانشجوی شیمی و فیزیک و ریاضی و بسته خواهد بود. اگر دانشجویی عشقی به تحصیل داشته باشد، نمی تواند به این اطلاعات بسنده کند و ناچار است که رحل اقامت به سوی مکانی دیگر ببندد. در علوم انسانی هم که خودمانی است، حتی نتوانسته ایم کتابهای چاپ شده تا سال ۱۳۵۷ را یکجا در یک مسیر دیجیتالی قرار دهیم، چه رسد به آن که به روز باشیم. مهم نیست با پول یا بدون پول، مهم این است که این اطلاعات در جایی تجمیع دیجیتالی نشده و هنوز ناچار هستیم برای یک کتاب، در به در در کتابخانه های شهر بگردیم.
این در حالی است که اگر یک نهضت همگانی برای این کار می شد، و مشارکت جمعی را فراهم می کرد، دریایی از اطلاعات آماده می گشت. آن وقت شاهد بودیم که شنا کردن در آن چه لذتی دارد. همین مشکل در باره اطلاعات شهری، روستایی، آبادانی و عمران، گردشگری و فرهنگی داخلی هست، چه رسد به آن که اطلاعات یاد شده را در باره شهرهای دنیا و پیشرفت های موجود و صنایع مختلف و غیره و غیره داشته باشیم و بخواهیم به اینترانت داخلی بسنده کنیم.
بدین ترتیب می بینیم که تصور داشتن یک اینترانت داخلی و ملی با حجم اطلاعات موجود، در شرایط موجود امری غیر عادی است. و اما با حفظ اینترنت بین المللی هم، باز همان مشکل در باره اطلاعات موجود وجود دارد و ما نتوانستیم حتی نمایی کلی از دانش بشری را در سطرح ملی و بین المللی در قالب زبان فارسی در منابع و مخازن دیجیتالی خود به مردم و پژوهشگران و جست وجوگران خود عرضه کنیم. باید فکر جدی کرد.