سفره افطار!
در روز اگرچند به هجر تو گرفتار
ای سفره افطار!
جوییم وصال تو در آغاز شب تار
ای سفره افطار!
ای سفره افطار!
تا مهر فرو رفت، ز پی، ماه برآید
از تو خبر آید
از تو خبر آید
ما مهر تو را مدت یکماه خریدار!
ای سفره افطار!
ای سفره افطار!
هرچند که در منزل ما نیز نکویی
بس خوشبر و رویی
بس خوشبر و رویی
خوشتر که رسَم من به تو در منزل اغیار!
ای سفره افطار!
ای سفره افطار!
از جلوه تو عشق فسونکار، فراموش!
شد یار، فراموش!
شد یار، فراموش!
خوشطعمتراز عشقی و خوشرنگ تر از یار!
ای سفره افطار!
ای سفره افطار!
در دیس تو از مرغ دگر نیست نشانی
از فرط گرانی
از فرط گرانی
صدحیف که امسال سبکتر شدی از پار!
ای سفره افطار!
ای سفره افطار!
با اینهمه سهمی ز خود الساعه جدا کن
نذر فقرا کن
نذر فقرا کن
رنگین نشو از خون دل گرسِنه؛ زنهار!
ای سفره افطار!
ای سفره افطار!