مجسمه امیر کبیر که با دستان هنرمندی همچون ابوالحسن خان صدیقی ساخته شده بود پس از 32 سال دوری از ایران در پارک ملت نصب شد.
مدیر امور حجم سازمان زیباسازی هم پس از نصب آن اعلام کرد که از مرداد ماه، مجسمه بدلی این پیکره در حال ساخت است و پس از آماده شدن به جای مجسمه اصلی نصب شده و مجسمه اصلی به موزه منتقل می شود. دلیل این امر ، دزدی تندیس ها در تهران است که هنوز عوامل آن معرفی نشده اند!
به گزارش شهرمجسمه امیر کبیر که از ایتالیا به ایران منتقل شده بود عصر روز گذشته با حضور رئیس و سایر مسوولان سازمان زیباسازی و اصحاب رسانه در پارک ملت تهران نسب شد.
مجتبی موسوی مدیر امور حجم سازمان زیباسازی در ابتدای این مراسم گفت: امروز برای استقبال اثری جمع شدیم که صاحب آن 18 سال منتظر ماند تا به ایران برگردد و شاهد رونمایی آن باشد ولی متاسفانه ابوالحسن خان صدیقی در سال 74 دار فانی را وداع گفت و نتوانست شاهد این رویداد باشد.
وی درمورد نصب این مجسمه توضیح داد: امروز افتخار نصب این مجسمه نصیب دست اندرکاران فرهنگی و شهرداری تهران شد که 15 سال پس از درگذشت استاد یگانه این اثر اتفاق افتاد و بعد از 32 سال گردو غبار غربت از روی مجسمه پاک شد.
مدیر امورحجم سازمان زیباسازی در ادامه به نگرانی سازنده اثر امیر کبیر اشاره کرد و گفت: زمانی که صدیقی نگران اثر بود چون در ایتالیانگهداری می شد و به ایران منتقل نشده بود لورنز و میکولانژی از دوستان وی اطمینان داد که اگر مجسمه به ایران برنگردد حتما آن را در یکی از میدان های ایتالیا نصب میکندو نام آن میدان را امیر کبیر می گذارند.
موسوی درمورد نحوه بازگردان مجسمه به ایران گفت: اردیبهشت سال قبل نشستی در مورد ابوالحسن خان صدیقی در نگارخانه برگ برگزار شد و در یکی از سندها نامه ای در مورد ارتباط صدیقی و
امیر کبیر در پارک ملت! + گزارش تصویری
که پیرامون مجسمه امیرکبیر بود پیدا شد. جرقه اولیه بازگشت این مجسمه در همان نشست زده شد.
دکتر سید جوادشوشتری مدیر عامل سازمان زیباسازی نیز دربخش دیگری از این مراسم گفت: امروز اتفاق مهمی افتاد . از دو نفر تجلیل شد اول ازکسی که اثرش ساخته شده و دوم از کسی که اثر را ساخته است.
وی درمورد شخصیت امیر کبیر گفت: از امیرکبیر همیشه به بزرگی و نیکویی یاد می شود. در عین حال صدیقی نیز در ایران هنرمند نمونهای بود که متاسفانه جایگزینی برای وی نداریم حتی امروزه هنرمندان بیشماری با آثار شایستهای فعالیت می کنند.
مدیر عامل سازمان زیباسازی بابیان اینکه بالغ بر 500 اثر حجمی در شهر تهران نصب شده افزود: نه تنها امیر کبیر بلکه همه آنهایی که برای این مملکت زحمت کشیدهاند حق بزرگی بر گردن ما دارند . وظیفه سازمان زیباسازی این است که از هر کس که در بزرگ کردن ایران نقش داشته قدردانی کندبه همین دلیل در هفته دفاع مقدس 9 سردیس از 9 سردار شهید اجرا شد.
وی ادامه داد: مجسمه امیر کبیر با تدبیر شهردار تهران و تلاشهای آقای موسوی به ایران بازگردانده شد. چه قبل و چه بعد از انقلاب فعالیت های زیادی برای بازگشت این اثرانجام شده بود که با موفقیت همراه نبود.
همچنین فریدون صدیقی مجسمه ساز و فرزند ابوالحسن خان صدیقی در ادامه مراسم اظهار داشت: مجسمه امیرکبیر آخرین کار پدرم بود . پدر من از دو جهت به این شخصیت ارادت خاصی داشت دلیل اول این بود که همیشه امیر کبیر برایش شخصیتی قابل احترام، بزرگ، پروقار ، متکی به نفس و دلسوز میهن و ملت بود. دلیل دوم علاقه پدرم به امیر کبیر عاطفی بود چون وقتی امیر کبیر با ملک زاده خانم ازدواج کرد صاحب دختری به نام امیرزاده خانم شد .این زن همسر دوم پدر بزرگ من میرزاباقرخان صدیق الدوله بود.
این مجسمه ساز با بیان اینکه پدرش از روی اسناد مربوط به مادر بزرگ و گفته های وی چهره ای ازامیرکبیر برای خود ترسیم کرده ، گفت: پدرم سه مجسمه از امیرکبیر ساخت اولین اثر درمدرسه دارالنون نصب شد که فکر میکنم اگر خود امیر کبیر ظاهر شودو آن را ببیند باواقعیتش هیچ فرقی نمی کند. دومین مجسمه برای سفارت ایران در پاریس ساخته شد و اثرفعلی سومین مجسمه امیر کبیر بود.
وی درمورد ساخت این مجسمه گفت: سال 1350 که پدرم به تهران آمده بود برای تسویه حساب مجسمههای قبلی که ساخته بود به انجمن مفاخر ملی مراجعه کرد. در آنجا عنوان شد که امیر کبیر نصب شده در دارالفنون متحمل خساراتی شده و باید مرمت شود و چند روز بعدمن و اعضای هیئت مدیره انجمن به همراه پدر به دارالفنون رفتیم.
صدیقی درمورد سرنوشت مجسمه امیر کبیر در دارالفنون ابراز کرد: برای اولین اشک پدرم را درآنجا دیدم او بعد از دیدن مجسمه گفت که این اثر متعلق به من نیست. متاسفانه دو سال بعد هم که به مدرسه دارالفنون رفتیم دیدم نه تنها مجسمه مرمت نشده بلکه صدمات بیشتری هم دیده است. به همین دلیل انجمن تصمیم گرفت مجسمه دیگری از امیر کبیر بسازد تا درمیدان ارک تهران نصب شود.
وی ادامه داد: پدرم تصمیم گرفت مجسمه را از سنگ کاراکا که خیام و فردوسی را نیز از همان ساخته بود نسازد و برنز را جایگزین آن کند. مجسمه در کارگاهش در ایتالیا ساخته شداما به دلیل شکل گیری جریانهای مردمی و انقلاب در سال 1357خیلی از انجمن ها منحل شدند و تسویه حساب با پدرم صورت نگرفت و برای همین اثر در ایتالیا ماند.
صدیقی ازتاسف پدرش نسبت به باز نگردان مجسمه به ایران خبر داد: مجسمه به ایران نیامد ولی غمی همیشگی در دل پدرم ماند. سال 73 با غم و اندوه انگشت خود را روی میز زد و میگفت یوسف گمگشته به کنعان باز آید ابوالحسن خان غم مخور.
وی در پایان سخنانش از سازمان زیباسازی و رئیس شورای شهر تهران تشکر کرد و گفت:: الان پدرم را در این بالا می بینم که روحش نظاره گر است.
[