بعضي از زن و شوهرها ادعا ميكنند كه تا به حال هيچوقت با هم مشاجره نكردهاند. اين ادعا براي زوجهايي كه ميتوانند نظراتشان را آزادانه بيان كنند، تقريبا غيرممكن است. براي گروهي از زوجها هم جروبحث، با سروصداي زيادي همراه است و چرخه بيپايان دعوا و مرافعهها در خانه آنها هيچوقت تمام نميشود. بههرحال تعداد دفعاتي كه صداي دعواي زن و شوهرها به گوش ميرسد جاي خود دارد اما مهم اين است كه بدانيم اين بگومگوها واقعا دليل قابلقبولي دارند؟ در زندگي زناشويي شما و همسرتان بايد بتوانيد بدون نياز به شخص ديگري، داور جنگ و دعواهاي خودتان باشيد. بنابراين لازم است درباره قوانين و محدوديتهايي كه در اين زمينه وجود دارد، به توافق برسيد. هر دوي شما ميتوانيد محدودههاي قابلانعطافي را تعريف كنيد كه با شخصيت فردي و زندگي مشترك شما مناسب باشند و براي جلوگيري از مشاجرههاي غيرضروري از آنها استفاده كنيد. به اين ترتيب دعوا ميتواند حتي به شما كمك كند تا زندگي بهتري داشته باشيد! پس براي اينكه دعواي خوب را از دعواي بد تشخيص بدهيد و سعي كنيد هميشه«خوب» دعوا كنيد، اين مقاله را بخوانيد.
در يك ازدواج موفق، هر دو زوج بايد بتوانند با يكديگر مذاكره داشته و به توافق برسند. البته بعضيوقتها لازم است كه هر دوي شما كمي كوتاه بياييد. بهطور مثال ممكن است شما دوست داشته باشيد براي مسافرت تابستاني در يك ويلاي ساحلي اقامت داشته باشيد و همسرتان ترجيح دهد در يك خانه جنگلي ساكن شود. در اينصورت براي اينكه به توافق برسيد چند راهحل پيشرو داريد:
اگر ياد بگيريد كه با حمله زباني شريك زندگيتان را مورد هدف قرار ندهيد، به احتمال زياد ميتوانيد از همسرتان بخواهيد از زاويه ديد شما به قضيه نگاه كند. بهتر است لحن صحبتهايتان را تغيير دهيد و از جادوي كلمات استفاده كنيد. ميتوانيد يك درخواست تند و خشونتآميز را با جملات نرمتر طوري تغيير دهيد كه روي شنونده تاثير بيشتري داشته باشد و بدينترتيب از جدالهاي هميشگي پيشگيري كنيد. يك مثال ميزنيم، فرض كنيد شما و همسرتان جايي باهم قرار داشتهايد اما او دير آمده، شما را مدتي در خيابان معطل كرده و بعد هم دير به مهماني رسيدهايد. شما از اين كارش ناراحت و كمي هم عصباني هستيد. به جاي اينكه بگوييد: «تو واقعا آدم بيملاحظهاي هستي.» اين جمله را بهكار ببريد:« اگر كمي زودتر ميآمدي من احساس آرامش بيشتري داشتم و شب بهتري را با هم ميگذرانديم. ميتوانم روي قرار بعدي كه با تو دارم اينطور حساب كنم؟»
در اين صورت همسر شما براي اينكه به درخواستتان پاسخ دهد تمايل بيشتري دارد چون احساس نميكند كه مورد حمله و فشار قرار گرفته و در مقام دفاع از خودش برنميآيد.
هر وقت احساس كرديد آتشفشان يك جنگ و دعواي درست و حسابي بين شما و همسرتان در حال فوران است، دقت كنيد تا بفهميد برای كداميك از دلايل زير در حال بحث كردن هستيد:
بعضي از دعواها سرانجام با توافق دو طرف ختم به خير ميشود. گروهي از جروبحثها هم به نفع يكي از زوجها به پايان ميرسند اما در اين میان تعدادي از مشاجرهها هم هستند كه بينتيجه باقي ميمانند و ممكن است بارها و بارها تكرار شوند. وقتي در دعواهاي زناشويي يكي از زوجها احساس ميكند خرد شده است، اين ازدواج بعدها صدمه ميبيند. حتي اگر در دعوا يكي از شما تسليم شد، ديگري نبايد از سوي همسرش قلدر يا دغلكار احساس شود. در واقع زن و شوهرها هنگام ازدواج نسبت به يكديگر متعهد ميشوند و وقتي يكي احساس كند شكست خورده، بهطور حتم زوج ديگر برنده نخواهد بود. پس در نهايت هر دوي شما بايد با نتيجه مباحثه كنار بياييد و به رنجش و عصبانيتتان خاتمه دهيد.
وقتي زن و شوهرها وارد فاز دعوا ميشوند، بيشتر اوقات روي يك موضوع بحث ميكنند اما بعد حرفهاي ديگري را هم پيش ميكشند و در نهايت ممكن است درباره تمام دلخوريها و رنجشهاي قبلي هم حرفهايي بزنند. پس هر وقت به هر دليلي با همسرتان بگومگويي را شروع كرديد، فقط راجعبه همان موضوع صحبت كنيد. بهطور مثال شايد جروبحث شما درباره مسائل مالي خانواده است و همسرتان ميخواهد چند قلم كالاي تازه براي خانه بخرد. براي مخالفت با او، اين موضوع را پيش نكشيد كه فلان روز غذا را سوزانده يا هنگام ظرف شستن بشقابها را شكسته است. در غیر اين صورت مطمئن باشيد كه جنگي در راه است.
در چنين مواقعي از يكديگر ايراد نگيريد. دعواهاي زناشويي اغلب فرصتي را در اختيار زن و شوهرها قرار ميدهد تا براي روانشناس شدن كمي تمرين كنند؛ مثلا به هم ميگويند: «مشكل تو اين است كه فقط مادرت را دوست داري» يا «تا وقتي مشكلات رواني تو حل نشده جايي نميروي».
در چنين شرايطي هميشه بايد بدانيد كه همسر شما نياز دارد او را دوست داشته باشيد و به او احترام بگذاريد. شما روانكاو همسرتان نيستيد و كارتان اين نيست كه عيبهاي روانشناسي او را پيدا كنيد. بنابراين پيش كشيدن اين موضوعات هنگام دعوا اصلا استراتژي خوبي نيست.
وقتي شعلههاي دعوا بالا ميگيرد يكي از رايجترين واكنش زوجها اين است كه به موضعي پناه ميبرند كه ميدانند به احساسات طرف مقابل آسيب ميزند. براي مثال شوهري كه ميداند همسرش نسبت به تواناييهاي خود بهعنوان يك مادر مطمئن نيست، هنگام مجادله بر سر كارهاي خانه، موضوع را به اين آسيبپذيري ربط ميدهد.
بنابراين بدترين كاري كه هنگام دعوا ميتوانيد انجام دهيد اين است كه نقطه ضعفهاي همسرتان را پيش بكشيد. اين حملهها موجي از احساسات ناخوشايند را درون او ايجاد ميكند كه ميتواند تا مدتها بعد از خاتمه دعوا ادامه داشته باشد.
نسبت به زماني كه همسر شما خلقوخوي مناسبي ندارد، حساس باشيد. آيا شوهر شما صبحها عجله دارد و آشفته است؟ در اين صورت وقتي او از خواب بيدار ميشود بحث موضوعات مهم را پيش نكشيد؛ بهويژه اگر موضوع بهگونهاي است كه يك مكالمه طولاني را ميطلبد. به جاي اين كار زماني را انتخاب كنيد كه بهنظر ميرسد آرامش او بيشتر است و آمادگي شنيدن صحبتهاي شما را دارد.
پيدا كردن زمان مناسب براي حرف زدن به اين معنا نيست كه همواره از صحبت كردن هراس دارید بلكه به سادگي نشان ميدهد اگر همسرتان در وضعيت ذهني مناسبي نباشد شايد به سرعت با شما مخالفت كند درصورتيكه اگر موضوع را در يك وقت عادي مطرح كنيد، نظر شما را ميپذيرد.
چگونه با همسرتان توافق كنيد؟
در يك ازدواج موفق، هر دو زوج بايد بتوانند با يكديگر مذاكره داشته و به توافق برسند. البته بعضيوقتها لازم است كه هر دوي شما كمي كوتاه بياييد. بهطور مثال ممكن است شما دوست داشته باشيد براي مسافرت تابستاني در يك ويلاي ساحلي اقامت داشته باشيد و همسرتان ترجيح دهد در يك خانه جنگلي ساكن شود. در اينصورت براي اينكه به توافق برسيد چند راهحل پيشرو داريد:
- ميتوانيد چند روز نزديك ساحل دريا ساكن شويد و بقيه تعطيلات را به خانه جنگلي برويد.
- باهم قرار بگذاريد كه تعطيلات تابستاني را كنار دريا بگذرانيد و سال آينده به خانه جنگلي برويد.
- هر كدام از شما بخشي از تعطيلات را به تنهايي در محل مورد علاقهاش بگذراند.
- شرايط يكديگر را بسنجيد و اگر ميبينيد نياز همسر شما اولويت دارد، خواسته خودتان را به تعويق بيندازيد. بهطور مثال درصورتيكه ميدانيد همسرتان سال پراسترسي داشته و سكونت در كنار دريا به او آرامش بيشتري ميدهد، اين تابستان خواسته او را برآورده كنيد.
از جادوي كلمات استفاده كنيد
اگر ياد بگيريد كه با حمله زباني شريك زندگيتان را مورد هدف قرار ندهيد، به احتمال زياد ميتوانيد از همسرتان بخواهيد از زاويه ديد شما به قضيه نگاه كند. بهتر است لحن صحبتهايتان را تغيير دهيد و از جادوي كلمات استفاده كنيد. ميتوانيد يك درخواست تند و خشونتآميز را با جملات نرمتر طوري تغيير دهيد كه روي شنونده تاثير بيشتري داشته باشد و بدينترتيب از جدالهاي هميشگي پيشگيري كنيد. يك مثال ميزنيم، فرض كنيد شما و همسرتان جايي باهم قرار داشتهايد اما او دير آمده، شما را مدتي در خيابان معطل كرده و بعد هم دير به مهماني رسيدهايد. شما از اين كارش ناراحت و كمي هم عصباني هستيد. به جاي اينكه بگوييد: «تو واقعا آدم بيملاحظهاي هستي.» اين جمله را بهكار ببريد:« اگر كمي زودتر ميآمدي من احساس آرامش بيشتري داشتم و شب بهتري را با هم ميگذرانديم. ميتوانم روي قرار بعدي كه با تو دارم اينطور حساب كنم؟»
در اين صورت همسر شما براي اينكه به درخواستتان پاسخ دهد تمايل بيشتري دارد چون احساس نميكند كه مورد حمله و فشار قرار گرفته و در مقام دفاع از خودش برنميآيد.
آتشفشان زناشویی نزدیک است
هر وقت احساس كرديد آتشفشان يك جنگ و دعواي درست و حسابي بين شما و همسرتان در حال فوران است، دقت كنيد تا بفهميد برای كداميك از دلايل زير در حال بحث كردن هستيد:
- آيا شما و همسرتان سعي ميكنيد با حرف زدن احساس ناراحتيتان را بيرون بريزيد؟
- از همسرتان انتظار داريد كار خاصي را انجام دهد؟
- حرفهايي كه از روي عصبانيت به زبان ميآوريد بهدليل تفاوتهاي جدي ديدگاهتان است يا نوعي ستيزهجويي در زندگي مشترك؟
- راهكارهاي مختلفي وجود دارند كه جهت كنترل انواع و اقسام دعواها به كار ميآيند. روشهايي كه در اينجا به شما توصيه ميكنيم از بهترينها هستند كه با توجه به موقعيتهاي بالا، ميتوانيد از آنها استفاده كنيد.
- اگر همسر شما در تلاش است تا احساس ناراحتياش را بيان كند، بعضي وقتيها خوب است كه اصلا هيچ حرفي نزنيد و به او اجازه دهيد خودش را آرام كند.
- اگر از همسرتان انتظار خاصي داريد، يك درخواست مستقيم بهتر از ديگر شيوههاي غيرمستقيم جواب ميدهد.
کی برنده شد؟
بعضي از دعواها سرانجام با توافق دو طرف ختم به خير ميشود. گروهي از جروبحثها هم به نفع يكي از زوجها به پايان ميرسند اما در اين میان تعدادي از مشاجرهها هم هستند كه بينتيجه باقي ميمانند و ممكن است بارها و بارها تكرار شوند. وقتي در دعواهاي زناشويي يكي از زوجها احساس ميكند خرد شده است، اين ازدواج بعدها صدمه ميبيند. حتي اگر در دعوا يكي از شما تسليم شد، ديگري نبايد از سوي همسرش قلدر يا دغلكار احساس شود. در واقع زن و شوهرها هنگام ازدواج نسبت به يكديگر متعهد ميشوند و وقتي يكي احساس كند شكست خورده، بهطور حتم زوج ديگر برنده نخواهد بود. پس در نهايت هر دوي شما بايد با نتيجه مباحثه كنار بياييد و به رنجش و عصبانيتتان خاتمه دهيد.
دلخوريهاي گذشته را پيش نكشيد
وقتي زن و شوهرها وارد فاز دعوا ميشوند، بيشتر اوقات روي يك موضوع بحث ميكنند اما بعد حرفهاي ديگري را هم پيش ميكشند و در نهايت ممكن است درباره تمام دلخوريها و رنجشهاي قبلي هم حرفهايي بزنند. پس هر وقت به هر دليلي با همسرتان بگومگويي را شروع كرديد، فقط راجعبه همان موضوع صحبت كنيد. بهطور مثال شايد جروبحث شما درباره مسائل مالي خانواده است و همسرتان ميخواهد چند قلم كالاي تازه براي خانه بخرد. براي مخالفت با او، اين موضوع را پيش نكشيد كه فلان روز غذا را سوزانده يا هنگام ظرف شستن بشقابها را شكسته است. در غیر اين صورت مطمئن باشيد كه جنگي در راه است.
در چنين مواقعي از يكديگر ايراد نگيريد. دعواهاي زناشويي اغلب فرصتي را در اختيار زن و شوهرها قرار ميدهد تا براي روانشناس شدن كمي تمرين كنند؛ مثلا به هم ميگويند: «مشكل تو اين است كه فقط مادرت را دوست داري» يا «تا وقتي مشكلات رواني تو حل نشده جايي نميروي».
در چنين شرايطي هميشه بايد بدانيد كه همسر شما نياز دارد او را دوست داشته باشيد و به او احترام بگذاريد. شما روانكاو همسرتان نيستيد و كارتان اين نيست كه عيبهاي روانشناسي او را پيدا كنيد. بنابراين پيش كشيدن اين موضوعات هنگام دعوا اصلا استراتژي خوبي نيست.
روي نقطه ضعفاو دست نگذاريد
وقتي شعلههاي دعوا بالا ميگيرد يكي از رايجترين واكنش زوجها اين است كه به موضعي پناه ميبرند كه ميدانند به احساسات طرف مقابل آسيب ميزند. براي مثال شوهري كه ميداند همسرش نسبت به تواناييهاي خود بهعنوان يك مادر مطمئن نيست، هنگام مجادله بر سر كارهاي خانه، موضوع را به اين آسيبپذيري ربط ميدهد.
بنابراين بدترين كاري كه هنگام دعوا ميتوانيد انجام دهيد اين است كه نقطه ضعفهاي همسرتان را پيش بكشيد. اين حملهها موجي از احساسات ناخوشايند را درون او ايجاد ميكند كه ميتواند تا مدتها بعد از خاتمه دعوا ادامه داشته باشد.
وقتشناس باشيد
نسبت به زماني كه همسر شما خلقوخوي مناسبي ندارد، حساس باشيد. آيا شوهر شما صبحها عجله دارد و آشفته است؟ در اين صورت وقتي او از خواب بيدار ميشود بحث موضوعات مهم را پيش نكشيد؛ بهويژه اگر موضوع بهگونهاي است كه يك مكالمه طولاني را ميطلبد. به جاي اين كار زماني را انتخاب كنيد كه بهنظر ميرسد آرامش او بيشتر است و آمادگي شنيدن صحبتهاي شما را دارد.
پيدا كردن زمان مناسب براي حرف زدن به اين معنا نيست كه همواره از صحبت كردن هراس دارید بلكه به سادگي نشان ميدهد اگر همسرتان در وضعيت ذهني مناسبي نباشد شايد به سرعت با شما مخالفت كند درصورتيكه اگر موضوع را در يك وقت عادي مطرح كنيد، نظر شما را ميپذيرد.