سعدبن معاذ يکي از بهترين اصحاب و ياوران پيامبر (صلوات الله علیه و آله) بود. او بزرگ و آقاي انصار و از نخستين کساني از مردم مدينه بود که اسلام آورد و پيامبر را به مدينه دعوت کرد. او بازوي ولايت و رسالت بود.
وقتي که خبر رحلت سعدبن معاذ را به پيامبر دادند، آن حضرت به سرعت با پاي پياده و برهنه به سوي جنازه سعد شتافتند در حالي که در بين راه عبا از دوش مبارکشان افتاد و حضرت اعتنايي نکردند.
به هنگام تشييع جنازه سعد ديدند که رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) در پشت تابوت، سمت راست تابوت، جلوي تابوت و سمت چپ تابوت حرکت ميکنند. پرسيدند: «يا رسول الله، اين چه حالي است که از شما ميبينيم؟!» فرمودند:
به خدا، دستم در دست برادرم جبرائيل است که مرا دور تابوت سعد طواف ميدهد. اينک جبرائيل و ميکائيل به همراه هفتاد هزار ملک در تشييع جنازه سعد شرکت کرده اند.
پيامبر اکرم (سلام الله علیه و آله) با دست مبارک خويش بدن مطهر سعد را درون قبر گذاشت و براي او از خداوند طلب مغفرت فرمود.
مادر سعد وقتي اين صحنه را ديد، خطاب به فرزندش سعد گفت: «يا سعد، هنيئاً لَکَ الجَنَّةُ؛ فرزندم، بهشت گواراي وجودت باد!»
پيامبر با شنيدن اين جمله چهره درهم کشيد و با ناراحتي و عتاب فرمود:
مادر سعد! درباره امر پروردگار اينگونه با قاطعيت سخن مگو! همينک قبر، چنان فشاري بر فرزندت سعد وارد ساخت که شيري که در دوران کودکي از سينة تو نوشيده بود، از سر انگشتانش خارج شد.
همه مات و مبهوت مانده بودند، آخر چرا؟ کسي که هفتاد هزار ملک به تشييع جنازه اش آمده اند و پيامبر با دست خويش او را دفن کرده و برايش طلب مغفرت فرموده اند، چرا بايد چنين فشار قبري داشته باشد؟ حضرت در پاسخ فرمودند:
آري، براي آن که اخلاقش با اهل و عيالش اندکي بد بوده است.
وقتي که خبر رحلت سعدبن معاذ را به پيامبر دادند، آن حضرت به سرعت با پاي پياده و برهنه به سوي جنازه سعد شتافتند در حالي که در بين راه عبا از دوش مبارکشان افتاد و حضرت اعتنايي نکردند.
به هنگام تشييع جنازه سعد ديدند که رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) در پشت تابوت، سمت راست تابوت، جلوي تابوت و سمت چپ تابوت حرکت ميکنند. پرسيدند: «يا رسول الله، اين چه حالي است که از شما ميبينيم؟!» فرمودند:
به خدا، دستم در دست برادرم جبرائيل است که مرا دور تابوت سعد طواف ميدهد. اينک جبرائيل و ميکائيل به همراه هفتاد هزار ملک در تشييع جنازه سعد شرکت کرده اند.
پيامبر اکرم (سلام الله علیه و آله) با دست مبارک خويش بدن مطهر سعد را درون قبر گذاشت و براي او از خداوند طلب مغفرت فرمود.
مادر سعد وقتي اين صحنه را ديد، خطاب به فرزندش سعد گفت: «يا سعد، هنيئاً لَکَ الجَنَّةُ؛ فرزندم، بهشت گواراي وجودت باد!»
پيامبر با شنيدن اين جمله چهره درهم کشيد و با ناراحتي و عتاب فرمود:
مادر سعد! درباره امر پروردگار اينگونه با قاطعيت سخن مگو! همينک قبر، چنان فشاري بر فرزندت سعد وارد ساخت که شيري که در دوران کودکي از سينة تو نوشيده بود، از سر انگشتانش خارج شد.
همه مات و مبهوت مانده بودند، آخر چرا؟ کسي که هفتاد هزار ملک به تشييع جنازه اش آمده اند و پيامبر با دست خويش او را دفن کرده و برايش طلب مغفرت فرموده اند، چرا بايد چنين فشار قبري داشته باشد؟ حضرت در پاسخ فرمودند:
آري، براي آن که اخلاقش با اهل و عيالش اندکي بد بوده است.