[h=3]آنا نعمتی بازیگر نقش انسی در فیلم سینمایی «انارهای نارس» میگوید برای آشنایی با این نقش و طبقه کارگری 2 ماه در مینی بوس، اتوبوس و مترو به دنبال این افراد می گشته تا به جهانبینی آنها نزدیک شود.
به گزارش سينما خبر آنا نعمتی بازیگر سینما امسال با فیلم «انارهای نارس» ساخته مجیدرضا مصطفوی در سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر در دو بخش نگاه نو و سودای سیمرغ حضور دارد. این فیلم اولین ساخته بلند این کارگردان جوان است که اثری در ژانر اجتماعی است.
نعمتی پس از فیلم «یکی می خواد باهات حرف بزنه» و «پنهان» که کارهایی متفاوت در کارنامهاش به شمار میرود تلاش کرده انتخاب های محدودتری داشته باشد تا به یک نقشی دست یابد که با دیگر کارهای قبلی وی متفاوت باشد از این رو طی 2 سال اخیر کمتر پیشنهادی را پذیرفته اما در این میان در چند تئاتر روی صحنه رفت است.
این بازیگر امسال انرژی و توان خود را برای بازی در فیلم «انارهای نارس» گذاشته است؛ فیلمی که به گفته وی این شرایط را فراهم آورده تا وی بتواند در قالب یک نقش تازه در سینما حضور یابد. انسی عنوان نقشی است که وی در این فیلم ایفا کرده که یکی از مهمترین ویژگیهای آن گریم بسیار متفاوتی آن است.
«انارهای نارس» اولین ساخته بلند سینمایی مجیدرضا مصطفوی است که امسال در سی و دومین جشنواره فیلم فجر در بخش سودای سیمرغ و نگاه نو حضور دارد. در خلاصه داستان این فیلم آمده است: آدمی که منتظر است هیچ نشانی ندارد... هیچ نشانه خاصی... فقط با هر صدایی بر می گردد...
آنا نعمتی، پژمان بازغی، مهران رجبی، قطب الدین صادقی، رابعه مدنی، شبنم معززی،ساقی زینتی، مجید مشیری،شیوا خسرو مهر، محمد عباسی نژاد، بهاره مشیری و حامد طلانی بازیگران این فیلم هستند.
به بهانه حضور آنا نعمتی در این فیلم گفتگویی با این بازیگر انجام دادهایم.
* انتخابهای محدود شما طی چند سال اخیر در سینما و حضورهای قبلیتان در دو فیلم «یکی می خواد باهات حرف بزنه» و «پنهان» شرایطی را برای شما به وجود آورد که تلاش کنید از این پس انتخابهای جدیدی را داشته باشید. اما غافل نشویم که در این فرصت که حضور کمرنگی در سینما داشتید در چندین تئاتر روی صحنه رفتید.
- هر بازیگری از زمانی که وارد این حرفه می شود قطعا یک مرحله ای را پشت سر می گذراند تا به نقطه مطلوب برسد. در همین مسیر به دلیل تجاربی که پیدا می کند به حساسیت های ویژه ای هم در بازی و انتخابهای خود دست می یابد. از طرف دیگر این انتخابها برای رسیدن به یک جایگاه بهتر و مطلوب ممکن است بازیگر را به ورطه فراموشی ببرد چرا که برای رسیدن به این جایگاه ممکن است دیگر دست به هر انتخابی نزند.
من از زمانی که با فیلم «هیوا» مرحوم ملاقلی پور وارد سینما شدم تا به امروز حدود 17 سال می گذرد. در این سالها من در فیلم های متفاوتی از تجاری گرفته تا روشفکری حضور داشتم. همچنین در این میان حتی تلاش کردم در کارهایی بازی کنم که فیلمنامه های محکم همراه با چهارچوب ها و قواعد حرفه ای سینما داشته باشند. اما کم کم که جلوتر رفتم بیشتر در ارتباط با سلیقه مخاطب قرار گرفتم.
شاید هر بازیگری در مرحله ای در فیلم های متعلق به سینمای تجاری و گیشه بازی کرده است اما از جایی به بعد احساس می کنیم که فقط هدف دیده شدن نیست. من در خودم این نیاز را حس کردم که باید به دنبال نقشهایی بروم که برای من همراه با یک تازگی باشند که بتوانم در آنها بیشتر از توانم کار کنم و به نوعی به یک بلوغی در بازیگری برسم. به همین دلیل فیلمنامه هایی را بیشتر پذیرفتم که نقشهای آن برای من جای کار بیشتری داشته باشند تا بتوانم درگیر این شخصیت ها شوم و بیشتر کند و کاو کنم و در قالب آنها بروم تا به شناخت تازه ای برسم. نقشهایی که با آنها بتوانم زندگی کنم.
وقتی یک بازیگر به چنین فضایی می رسد قطعا در انتخابهای خود دقت بیشتری می کند و با حساسیت مضاعف نقشها را می پذیرد. در این چند کار اخیر که شما به آنها اشاره کردید احساس کردم که با فیلمنامه هایی روبرو هستم که به من این امکان را می دهد که برای این نقشها برنامه ریزی جدی تری کنم و برای رسیدن به هر کدام از این شخصیت ها در مسیری حرکت کنم که ممکن است حتی از من دور باشند.
من در فیلم «یکی می خواد باهات حرف بزنه» با شخصیت لیلا زندگی کردم یا در فیلم «پنهان» که شخصیت زن داستان به لحاظ فاصله سنی از من دور بود، چالشی برایم به وجود آورد.
* و به نظر می رسد نمیخواهید خود را دوباره تکرار کنید و به دنبال نقشهای جدید هستید.
-البته من به این موضوع عمدتا در بیشتر آثارم توجه کردم خصوصا بعد از فیلم «پارک وی». می دانید که در سینمای ایران شرایط به گونه ای است که عمدتا اگر بازیگری در نقشی جا بیفتد و جواب دهد دیگر پیشنهادهای نزدیک به همان نقش به او بیشتر می شود. اما من با این موضوع مبارزه کرده و تلاش داشتم که در نقشهای تکراری حضور نیابم و خیلی از پیشنهادهای اینچنینی را رد کردم.
من همیشه دوست داشتم در قالب نقشی قرار بگیرم که دور از تصور مخاطب از من باشد. به همین دلیل نقشهای متفاوت زیادی را تجربه کردم. معتقدم اگر قرار باشد خودم را در بازیگری تکرار کنم دیگر این حرفه هیچ چالشی برای من ایجاد نمی کند.
* «یکی می خواد باهات حرف بزنه» نقطه عطفی بود که دیگر انتخابهای زیادی نداشته باشید و به همین دلیل در این دو سال اخیر در سینما کمرنگ بودید؟
- بله من در این فیلم نقش بسیار سختی را بازی کردم و برای رسیدن به این شخصیت بار سنگینی را تحمل کردم به همین دلیل خیلی راحت نتوانستم بعد از این کار از آن فاصله بگیرم. البته پس از آن در دو تئاتر به ایفای نقش پرداختم که این دو کار هم برایم تجربه خوبی بودند چرا که در هر دو نمایش نقشهای متفاوتی داشتم. من تعمدا به این سمت رفتم تا بیشتر تجربه کنم. به همین دلیل در این شرایط فقط به دنبال نقشی بودم که بسیار از من دور باشد و تازگی به همراه داشته باشد.
* در همین راستا به «انارهای نارس» رسیدید؟ البته به نظر می رسد که در این فیلم شما و کارگردان جوان کار اعتماد کاملی به هم داشتید تا توانستید دست به یک چنین ریسکی بزنید و انتخابی انجام دهید که از شما خیلی دور است.
-بله این یک اعتماد متقابل بود. به هر حال من تا کنون حضور در چنین نقشی را تجربه نکرده بودم. همانطور که پیش از این هم عنوان کردم بیشتر در سینمای ایران از کلیشه ها استفاده می شود و اغلب کارگردانان برای چنین نقشهایی به دنبال بازیگرانی می روند که پیش از این چنین حضورهایی را تجربه کرده اند.
من مدتها بود که منتظر چنین نقشی بودم. من در تمام سالهایی که تقدیر شدم و یا نامزد دریافت جایزه بودم می توانستم دست به انتخاب نقشهای تکراری بزنم اما این کار را انجام ندادم و صبوری کردم تا به چنین انتخابی دست پیدا کنم.
نقش انسی در «انارهای نارس» آرزوی سالهای من بود و برایم نقش مهمی به شمار می رود و جایگاه ویژه ای در کارنامه ام دارد.
من در تمام این مدتی که از سینما دور بودم بیشتر فیلم دیدم و مطالعات زیادی انجام دادم. تلاش کردم بیشتر ببینم و بشنوم تا به تجربیاتم اضافه کنم. انسی در این فیلم کاملا متفاوت از تصور مخاطب از من است.
* اما قبول کنید که حضور در چنین نقشی که خیلی با کارنامه شما متفاوت است ریسک بالایی دارد؛ آن هم در یک فیلماولی.
- من در طول فعالیتم با فیلمسازان اول همکاری داشتم. اتفاقا چنین کارگردانانی انگیزه و جسارت بیشتری دارند. به همین دلیل گاهی هم ریسک پذیرترند و این امکان را به بازیگر می دهند تا خود را در نقش جدید محک بزند.
* برای رسیدن به نقش انسی چقدر تحقیقات میدانی کردید و آیا به ما به ازای بیرونی این افراد در جامعه نزدیک شدید؟
- من در 2 ماهی که پیشتولید این کار بود برای پیدا کردن انسی باید از خانه بیرون می آمدم. در مینی بوس، اتوبوس و مترو به دنبال این افراد می گشتم. من ساعتها به همراه کارگردان در مترو همراه این آدمها بودم تا به جهان بینی آنها نزدیک شوم؛ در ابتدای صبح که آنها برای کار از خانه بیرون می آمدند تا انتهای شب که خسته دوباره باز می گشتند. کم کم با انسی بیشتر آشنا شدم.
* در کنار این موضوع آیا از ابتدا کارگردان شناستامه ای از این شخصیت در اختیار شما گذاشت؟
- بله در همان ابتدا از طرف کارگردان من با یک دفترچه کامل از خاطرات انسی روبرو شدم. این البته جدا از فیلمنامه بود. من با خواندن این دفترچه متوجه شدم که او کی به دنیا آمده، چگونه بزرگ شده است، چرا ازدواج کرده و چه مشکلاتی در تمام این دوران داشته است. به همین دلیل در جریان زندگی شخصی وی قرار گرفتم.
از طرف دیگر فیلمنامه هم بسیار کامل بود و با تمام جزئیات به این شخصیت پرداخته شده بود.
من قبل از کلید خوردن فیلم بارها و بارها شیوه راه رفتن وی را تمرین کردم. تمام جزئیات رفتاری وی را پیدا کردم. از طرف دیگر من با یک کارگردان جوان خوش فکری رو برو بودم که دغدغه داشت و می خواست در این شرایط سخت تولید فیلم مستقل خود را بسازد. این به من بیشتر انگیزه می داد.
* گروه هم فکر می کنم برای اینکه شما بهتر بتوانید به شخصیت انسی نزدیک شوید کمکتان کردند.
- بله همکاری با گروه تولید این پروژه برای من یکی از بهترین تجربه ها بود. تمامی گروه تلاش می کردند به من کمک کنند و اعتمادم را بیشتر کنند تا ترس و دلهره ای نداشته باشم. آنها در تمام طول کار شخصیت انسی را به گونه ای می دیدند و با وی رفتار می کنند که گویا در بین ما وجود دارد و هست. این اعتماد و این نوع همراهی باعث می شد که من استرس کمتری داشته باشم. کارگردان هم 100 درصد به من اطمینان می داد که می توانم.
* چه چیزهایی را خودتان به نقش اضافه کردید؟
- گریم من در این فیلم خیلی سنگین و سخت بود. خصوصا روی صورت و دستهایم. تلاش کردم در لهجه و نوع راه رفتنم تغییراتی ایجاد کنم که با شخصیت انسی همخوانی داشته باشد. من باید به عنوان بازیگر چیزهایی را به نقش اضافه می کردم. برای من در این کار همه چیز متفاوت بود.
* حضور در چنین فیلم و نقش متفاوتی قطعا انتخابهای بعدی شما را با وسواس بیشتری همراه می کند.
- صد در صد کار من بعد از این فیلم سخت تر می شود. باید بیشتر در انتخابهایم دقت کنم و تلاش کنم باز هم تجربه کنم تا بیاموزم. چون معتقدم باید حتما پله پله بالا رفت.
امیدوارم مردم به جای اینکه آنا نعمتی را ببینند، بیننده انسی باشند.
من هم قطعا با چنین طبقه ای که کارگری است در جامعه آشنایی داشتم و این افراد را دیده بودم. این افراد خیلی از من جدا نبودند، اما اینکه قرار بود خودم را در جای آنها قرار دهم، سخت بود. امیدوارم از پس آن بر آمده باشم.
به گزارش سينما خبر آنا نعمتی بازیگر سینما امسال با فیلم «انارهای نارس» ساخته مجیدرضا مصطفوی در سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر در دو بخش نگاه نو و سودای سیمرغ حضور دارد. این فیلم اولین ساخته بلند این کارگردان جوان است که اثری در ژانر اجتماعی است.
نعمتی پس از فیلم «یکی می خواد باهات حرف بزنه» و «پنهان» که کارهایی متفاوت در کارنامهاش به شمار میرود تلاش کرده انتخاب های محدودتری داشته باشد تا به یک نقشی دست یابد که با دیگر کارهای قبلی وی متفاوت باشد از این رو طی 2 سال اخیر کمتر پیشنهادی را پذیرفته اما در این میان در چند تئاتر روی صحنه رفت است.
این بازیگر امسال انرژی و توان خود را برای بازی در فیلم «انارهای نارس» گذاشته است؛ فیلمی که به گفته وی این شرایط را فراهم آورده تا وی بتواند در قالب یک نقش تازه در سینما حضور یابد. انسی عنوان نقشی است که وی در این فیلم ایفا کرده که یکی از مهمترین ویژگیهای آن گریم بسیار متفاوتی آن است.
«انارهای نارس» اولین ساخته بلند سینمایی مجیدرضا مصطفوی است که امسال در سی و دومین جشنواره فیلم فجر در بخش سودای سیمرغ و نگاه نو حضور دارد. در خلاصه داستان این فیلم آمده است: آدمی که منتظر است هیچ نشانی ندارد... هیچ نشانه خاصی... فقط با هر صدایی بر می گردد...
آنا نعمتی، پژمان بازغی، مهران رجبی، قطب الدین صادقی، رابعه مدنی، شبنم معززی،ساقی زینتی، مجید مشیری،شیوا خسرو مهر، محمد عباسی نژاد، بهاره مشیری و حامد طلانی بازیگران این فیلم هستند.
به بهانه حضور آنا نعمتی در این فیلم گفتگویی با این بازیگر انجام دادهایم.
* انتخابهای محدود شما طی چند سال اخیر در سینما و حضورهای قبلیتان در دو فیلم «یکی می خواد باهات حرف بزنه» و «پنهان» شرایطی را برای شما به وجود آورد که تلاش کنید از این پس انتخابهای جدیدی را داشته باشید. اما غافل نشویم که در این فرصت که حضور کمرنگی در سینما داشتید در چندین تئاتر روی صحنه رفتید.
- هر بازیگری از زمانی که وارد این حرفه می شود قطعا یک مرحله ای را پشت سر می گذراند تا به نقطه مطلوب برسد. در همین مسیر به دلیل تجاربی که پیدا می کند به حساسیت های ویژه ای هم در بازی و انتخابهای خود دست می یابد. از طرف دیگر این انتخابها برای رسیدن به یک جایگاه بهتر و مطلوب ممکن است بازیگر را به ورطه فراموشی ببرد چرا که برای رسیدن به این جایگاه ممکن است دیگر دست به هر انتخابی نزند.
شاید هر بازیگری در مرحله ای در فیلم های متعلق به سینمای تجاری و گیشه بازی کرده است اما از جایی به بعد احساس می کنیم که فقط هدف دیده شدن نیست. من در خودم این نیاز را حس کردم که باید به دنبال نقشهایی بروم که برای من همراه با یک تازگی باشند که بتوانم در آنها بیشتر از توانم کار کنم و به نوعی به یک بلوغی در بازیگری برسم. به همین دلیل فیلمنامه هایی را بیشتر پذیرفتم که نقشهای آن برای من جای کار بیشتری داشته باشند تا بتوانم درگیر این شخصیت ها شوم و بیشتر کند و کاو کنم و در قالب آنها بروم تا به شناخت تازه ای برسم. نقشهایی که با آنها بتوانم زندگی کنم.
وقتی یک بازیگر به چنین فضایی می رسد قطعا در انتخابهای خود دقت بیشتری می کند و با حساسیت مضاعف نقشها را می پذیرد. در این چند کار اخیر که شما به آنها اشاره کردید احساس کردم که با فیلمنامه هایی روبرو هستم که به من این امکان را می دهد که برای این نقشها برنامه ریزی جدی تری کنم و برای رسیدن به هر کدام از این شخصیت ها در مسیری حرکت کنم که ممکن است حتی از من دور باشند.
من در فیلم «یکی می خواد باهات حرف بزنه» با شخصیت لیلا زندگی کردم یا در فیلم «پنهان» که شخصیت زن داستان به لحاظ فاصله سنی از من دور بود، چالشی برایم به وجود آورد.
* و به نظر می رسد نمیخواهید خود را دوباره تکرار کنید و به دنبال نقشهای جدید هستید.
-البته من به این موضوع عمدتا در بیشتر آثارم توجه کردم خصوصا بعد از فیلم «پارک وی». می دانید که در سینمای ایران شرایط به گونه ای است که عمدتا اگر بازیگری در نقشی جا بیفتد و جواب دهد دیگر پیشنهادهای نزدیک به همان نقش به او بیشتر می شود. اما من با این موضوع مبارزه کرده و تلاش داشتم که در نقشهای تکراری حضور نیابم و خیلی از پیشنهادهای اینچنینی را رد کردم.
من همیشه دوست داشتم در قالب نقشی قرار بگیرم که دور از تصور مخاطب از من باشد. به همین دلیل نقشهای متفاوت زیادی را تجربه کردم. معتقدم اگر قرار باشد خودم را در بازیگری تکرار کنم دیگر این حرفه هیچ چالشی برای من ایجاد نمی کند.
* «یکی می خواد باهات حرف بزنه» نقطه عطفی بود که دیگر انتخابهای زیادی نداشته باشید و به همین دلیل در این دو سال اخیر در سینما کمرنگ بودید؟
- بله من در این فیلم نقش بسیار سختی را بازی کردم و برای رسیدن به این شخصیت بار سنگینی را تحمل کردم به همین دلیل خیلی راحت نتوانستم بعد از این کار از آن فاصله بگیرم. البته پس از آن در دو تئاتر به ایفای نقش پرداختم که این دو کار هم برایم تجربه خوبی بودند چرا که در هر دو نمایش نقشهای متفاوتی داشتم. من تعمدا به این سمت رفتم تا بیشتر تجربه کنم. به همین دلیل در این شرایط فقط به دنبال نقشی بودم که بسیار از من دور باشد و تازگی به همراه داشته باشد.
* در همین راستا به «انارهای نارس» رسیدید؟ البته به نظر می رسد که در این فیلم شما و کارگردان جوان کار اعتماد کاملی به هم داشتید تا توانستید دست به یک چنین ریسکی بزنید و انتخابی انجام دهید که از شما خیلی دور است.
-بله این یک اعتماد متقابل بود. به هر حال من تا کنون حضور در چنین نقشی را تجربه نکرده بودم. همانطور که پیش از این هم عنوان کردم بیشتر در سینمای ایران از کلیشه ها استفاده می شود و اغلب کارگردانان برای چنین نقشهایی به دنبال بازیگرانی می روند که پیش از این چنین حضورهایی را تجربه کرده اند.
من مدتها بود که منتظر چنین نقشی بودم. من در تمام سالهایی که تقدیر شدم و یا نامزد دریافت جایزه بودم می توانستم دست به انتخاب نقشهای تکراری بزنم اما این کار را انجام ندادم و صبوری کردم تا به چنین انتخابی دست پیدا کنم.
نقش انسی در «انارهای نارس» آرزوی سالهای من بود و برایم نقش مهمی به شمار می رود و جایگاه ویژه ای در کارنامه ام دارد.
من در تمام این مدتی که از سینما دور بودم بیشتر فیلم دیدم و مطالعات زیادی انجام دادم. تلاش کردم بیشتر ببینم و بشنوم تا به تجربیاتم اضافه کنم. انسی در این فیلم کاملا متفاوت از تصور مخاطب از من است.
* اما قبول کنید که حضور در چنین نقشی که خیلی با کارنامه شما متفاوت است ریسک بالایی دارد؛ آن هم در یک فیلماولی.
- من در طول فعالیتم با فیلمسازان اول همکاری داشتم. اتفاقا چنین کارگردانانی انگیزه و جسارت بیشتری دارند. به همین دلیل گاهی هم ریسک پذیرترند و این امکان را به بازیگر می دهند تا خود را در نقش جدید محک بزند.
* برای رسیدن به نقش انسی چقدر تحقیقات میدانی کردید و آیا به ما به ازای بیرونی این افراد در جامعه نزدیک شدید؟
- من در 2 ماهی که پیشتولید این کار بود برای پیدا کردن انسی باید از خانه بیرون می آمدم. در مینی بوس، اتوبوس و مترو به دنبال این افراد می گشتم. من ساعتها به همراه کارگردان در مترو همراه این آدمها بودم تا به جهان بینی آنها نزدیک شوم؛ در ابتدای صبح که آنها برای کار از خانه بیرون می آمدند تا انتهای شب که خسته دوباره باز می گشتند. کم کم با انسی بیشتر آشنا شدم.
- بله در همان ابتدا از طرف کارگردان من با یک دفترچه کامل از خاطرات انسی روبرو شدم. این البته جدا از فیلمنامه بود. من با خواندن این دفترچه متوجه شدم که او کی به دنیا آمده، چگونه بزرگ شده است، چرا ازدواج کرده و چه مشکلاتی در تمام این دوران داشته است. به همین دلیل در جریان زندگی شخصی وی قرار گرفتم.
از طرف دیگر فیلمنامه هم بسیار کامل بود و با تمام جزئیات به این شخصیت پرداخته شده بود.
من قبل از کلید خوردن فیلم بارها و بارها شیوه راه رفتن وی را تمرین کردم. تمام جزئیات رفتاری وی را پیدا کردم. از طرف دیگر من با یک کارگردان جوان خوش فکری رو برو بودم که دغدغه داشت و می خواست در این شرایط سخت تولید فیلم مستقل خود را بسازد. این به من بیشتر انگیزه می داد.
* گروه هم فکر می کنم برای اینکه شما بهتر بتوانید به شخصیت انسی نزدیک شوید کمکتان کردند.
- بله همکاری با گروه تولید این پروژه برای من یکی از بهترین تجربه ها بود. تمامی گروه تلاش می کردند به من کمک کنند و اعتمادم را بیشتر کنند تا ترس و دلهره ای نداشته باشم. آنها در تمام طول کار شخصیت انسی را به گونه ای می دیدند و با وی رفتار می کنند که گویا در بین ما وجود دارد و هست. این اعتماد و این نوع همراهی باعث می شد که من استرس کمتری داشته باشم. کارگردان هم 100 درصد به من اطمینان می داد که می توانم.
* چه چیزهایی را خودتان به نقش اضافه کردید؟
- گریم من در این فیلم خیلی سنگین و سخت بود. خصوصا روی صورت و دستهایم. تلاش کردم در لهجه و نوع راه رفتنم تغییراتی ایجاد کنم که با شخصیت انسی همخوانی داشته باشد. من باید به عنوان بازیگر چیزهایی را به نقش اضافه می کردم. برای من در این کار همه چیز متفاوت بود.
* حضور در چنین فیلم و نقش متفاوتی قطعا انتخابهای بعدی شما را با وسواس بیشتری همراه می کند.
- صد در صد کار من بعد از این فیلم سخت تر می شود. باید بیشتر در انتخابهایم دقت کنم و تلاش کنم باز هم تجربه کنم تا بیاموزم. چون معتقدم باید حتما پله پله بالا رفت.
امیدوارم مردم به جای اینکه آنا نعمتی را ببینند، بیننده انسی باشند.
من هم قطعا با چنین طبقه ای که کارگری است در جامعه آشنایی داشتم و این افراد را دیده بودم. این افراد خیلی از من جدا نبودند، اما اینکه قرار بود خودم را در جای آنها قرار دهم، سخت بود. امیدوارم از پس آن بر آمده باشم.