الهه خورشید
متخصص بخش خانه و خانواده
اگر احساس می کنید زود از کوره در می روید و به اصطلاح اعصاب ندارید ، این مقاله رو تا انتها بخونید !
برای اونایی که اعصاب ندارنشاید شما هم در میان اقوام و خویشان خود بتوانید كسانی را به یاد آورید كه به افراد «بیاعصاب» یا «داغون» مشهورند! كسانی كه تعادل فكری، رفتاری یا شخصیتی آنها خیلی زود از هم میپاشد، تحمل بسیار اندك دارند و خیلی زود در برابر ناملایمات یا موضوعات متفاوت برآشفته میشوند و به اصطلاح از كوره در میروند. شاید اصلا خود شما یكی از آنها یا یكی از كسانی باشید كه در چنین خانوادهای و با چنان افرادی سر و كار دارد؟!اگر چنین است، آگاهیهای پیآمده بر حسب موقعیت ممكن است تا اندازهای كارگشا باشد.
صبر در محدوده زمانیبعضی افراد زودرنج كه بسرعت تحمل خود را از دست میدهند، ویژگی مشهودی دارند: بسرعت عصبانی میشوند، زود هم آرام و حتی از رفتار خود پشیمان میشوند و عذرخواهی میكنند. در برابر چنین اشخاصی اگر قصدتان اصلاح امور است، به جای این كه شما هم در كشاكش عصبانیت شروع به كشیدن طناب روابط كنید، زندگی خود را تباه كردهاید. صبورانه محدودهای زمانی تعیین كنید و بگذارید در این فرصت عصبانیت برطرف شود.
درك اهمیت موضوعاتگاهی عصبانیتها و برآشفتگیها ناشی از مسائل كماهمیت یا حتی بیاهمیتاند: فلان رنگ نه و بهمان رنگ آری، این كار نه و آن كار آری...! پیش از هر واكنشی فكر كنید واقعا چه فرق دارد؟ اگر تفاوت چندانی در پذیرش یا انجام كاری نمیبینید، چه اشكالی دارد در موضوعات كماهمیت طبق سلیقه و خواست عضو دیگر خانواده عمل كنید؟
پرهیز از مقابله به مثلدر برخی خانوادهها گاهی رفتاری اشتباه شكل میگیرد و گسترده میشود كه نشاندهنده ورود به دور تسلسل است: مقابله به مثل! فردی كه دیروز قربانی عصبانیت بوده، امروز با مشاهده همان عمل اگرچه به قصد اصلاح یا نشان دادن این كه خودت هم بری از قضیه نیستی، به واكنشی مشابه یا مقابله به مثل روی میآورد و در عمل فقط عصبانیت را تكرار میكند: تو كه دیروز از دیر باز كردن در عصبانی شده بودی، خودت چرا الان در را دیر باز كردی؟! این كار پخش اكسیژن روی آتش است. از آن پرهیز كنید.
جلوگیری از تكرار رفتارحل مشكلات تهدیدكننده سلامت رفتاری در خانواده افزون بر افزایش میزان آگاهی به ظرافتها و ظرفیتهای عملی نیز وابسته است. اگر جایی كه باید آرامش خود را حفظ كنید، عصبانی شوید یا جایی كه باید قاطعانه بایستید، بسادگی بگذرید، جزو بازندگان خواهید بود.مهم است مواقعی كه آرامش حكمفرماست، این افراد به گونهای منطقی و دلسوزانه متوجه نامناسب بودن واكنشهایشان شوند تا به تغییر یا اصلاح رفتار یا روان خود روی آورند وگرنه بروز عصبیتها بزودی تمام لایههای زندگی را در برخواهد گرفت و كمكم زندگی ناامیدانهتر به نظر خواهد رسید.
اصلاح تصوراتكنشهای شیمیایی مغز یا عادات رفتاری در بروز بسیاری از رفتارها دخیل و اثرگذارند. در صورت تكرار رفتارهای نادرست و تبدیل شدن به ویژگی افراد، بهترین راه مواجهه با آن خلاصی از چنگ تصورات اشتباه در طرز نگاه به درمان بیماریهای روانی و رفتاری است. باید همان نگاهی را كه برای درمان بیماریهایی چون سرطان دارید به درمان بیماریهای رفتاری یا روانی داشته باشید و به پزشك، متخصص یا حتی جراح برای درمان مراجعه كنید.بسیاری از مردم از ترس خوردن انگهای روانی از درمان اختلالات روانی یا رفتاری گریزانند، اما نگاه منطقی این است كه وقتی میتوان با چند بررسی یا آزمایش و تجویز دارو یا آشنایی با روشهای تغییر و اصلاح رفتار، به جای یك عمر تحمل و عذاب و قبول انگهایی چون «عصبانی»، «داغون»، «مشكلدار» و... زندگی را راحت و كانون خانواده را گرم و دلچسب كرد، این گونه ترسها و تصورات براستی چه مزایا یا كاربردهایی دارند؟... هیچ!
برای اونایی که اعصاب ندارنشاید شما هم در میان اقوام و خویشان خود بتوانید كسانی را به یاد آورید كه به افراد «بیاعصاب» یا «داغون» مشهورند! كسانی كه تعادل فكری، رفتاری یا شخصیتی آنها خیلی زود از هم میپاشد، تحمل بسیار اندك دارند و خیلی زود در برابر ناملایمات یا موضوعات متفاوت برآشفته میشوند و به اصطلاح از كوره در میروند. شاید اصلا خود شما یكی از آنها یا یكی از كسانی باشید كه در چنین خانوادهای و با چنان افرادی سر و كار دارد؟!اگر چنین است، آگاهیهای پیآمده بر حسب موقعیت ممكن است تا اندازهای كارگشا باشد.
صبر در محدوده زمانیبعضی افراد زودرنج كه بسرعت تحمل خود را از دست میدهند، ویژگی مشهودی دارند: بسرعت عصبانی میشوند، زود هم آرام و حتی از رفتار خود پشیمان میشوند و عذرخواهی میكنند. در برابر چنین اشخاصی اگر قصدتان اصلاح امور است، به جای این كه شما هم در كشاكش عصبانیت شروع به كشیدن طناب روابط كنید، زندگی خود را تباه كردهاید. صبورانه محدودهای زمانی تعیین كنید و بگذارید در این فرصت عصبانیت برطرف شود.
درك اهمیت موضوعاتگاهی عصبانیتها و برآشفتگیها ناشی از مسائل كماهمیت یا حتی بیاهمیتاند: فلان رنگ نه و بهمان رنگ آری، این كار نه و آن كار آری...! پیش از هر واكنشی فكر كنید واقعا چه فرق دارد؟ اگر تفاوت چندانی در پذیرش یا انجام كاری نمیبینید، چه اشكالی دارد در موضوعات كماهمیت طبق سلیقه و خواست عضو دیگر خانواده عمل كنید؟
پرهیز از مقابله به مثلدر برخی خانوادهها گاهی رفتاری اشتباه شكل میگیرد و گسترده میشود كه نشاندهنده ورود به دور تسلسل است: مقابله به مثل! فردی كه دیروز قربانی عصبانیت بوده، امروز با مشاهده همان عمل اگرچه به قصد اصلاح یا نشان دادن این كه خودت هم بری از قضیه نیستی، به واكنشی مشابه یا مقابله به مثل روی میآورد و در عمل فقط عصبانیت را تكرار میكند: تو كه دیروز از دیر باز كردن در عصبانی شده بودی، خودت چرا الان در را دیر باز كردی؟! این كار پخش اكسیژن روی آتش است. از آن پرهیز كنید.
جلوگیری از تكرار رفتارحل مشكلات تهدیدكننده سلامت رفتاری در خانواده افزون بر افزایش میزان آگاهی به ظرافتها و ظرفیتهای عملی نیز وابسته است. اگر جایی كه باید آرامش خود را حفظ كنید، عصبانی شوید یا جایی كه باید قاطعانه بایستید، بسادگی بگذرید، جزو بازندگان خواهید بود.مهم است مواقعی كه آرامش حكمفرماست، این افراد به گونهای منطقی و دلسوزانه متوجه نامناسب بودن واكنشهایشان شوند تا به تغییر یا اصلاح رفتار یا روان خود روی آورند وگرنه بروز عصبیتها بزودی تمام لایههای زندگی را در برخواهد گرفت و كمكم زندگی ناامیدانهتر به نظر خواهد رسید.
اصلاح تصوراتكنشهای شیمیایی مغز یا عادات رفتاری در بروز بسیاری از رفتارها دخیل و اثرگذارند. در صورت تكرار رفتارهای نادرست و تبدیل شدن به ویژگی افراد، بهترین راه مواجهه با آن خلاصی از چنگ تصورات اشتباه در طرز نگاه به درمان بیماریهای روانی و رفتاری است. باید همان نگاهی را كه برای درمان بیماریهایی چون سرطان دارید به درمان بیماریهای رفتاری یا روانی داشته باشید و به پزشك، متخصص یا حتی جراح برای درمان مراجعه كنید.بسیاری از مردم از ترس خوردن انگهای روانی از درمان اختلالات روانی یا رفتاری گریزانند، اما نگاه منطقی این است كه وقتی میتوان با چند بررسی یا آزمایش و تجویز دارو یا آشنایی با روشهای تغییر و اصلاح رفتار، به جای یك عمر تحمل و عذاب و قبول انگهایی چون «عصبانی»، «داغون»، «مشكلدار» و... زندگی را راحت و كانون خانواده را گرم و دلچسب كرد، این گونه ترسها و تصورات براستی چه مزایا یا كاربردهایی دارند؟... هیچ!