Maryam
متخصص بخش ادبیات

چکیده:
هنر در کلی ترین تعریفش در فرهنگ ایرانی و اسلامی روشی است برای معنا بخشیدن به ماده و ترئین تنها راه برای رها شدن ماده از سنگینی دنیوی است، نقوش در هنر ایرانی تنها جنبه تزئینی ندارند بلکه نماینده معانی و مفاهیم فرهنگی هستند که هنر را به عنوان زبان خود بر گزیده اندو نمادین بودن نقوش بی تردید یکی از پیچیده ترین و متنوع ترین نماد گراییهای بشری را شامل میشود.
بته جقه به عنوان یکی از نقوش گیاهی و از عناصر تزئینی متداول و کاربردی در هنرهای سنتی که به صورتی فراگیر مورد استفاده هنرمندان قرار گرفته، نگاره ای است متوازن و متعادل با هماهنگی موجود در میان اجزاء درونی و ترکیب بیرونی اش که در طی زمان و گذر جغرافیاییاش از میان فرهنگهای مختلف همیشه راه تکامل و زیبایی را طی کرده و در این گذر در منطقه ای به نام کرمان مانده و متکامل شده.
این آرایه تزئینی نمادی از اندیشه و هنر سنتی است که گروهی از نشانه شناسان آن را نمادی از سرو یا درخت زندگی میدانند که با حفظ هویت خود و در اثر خلاقیت و خرد ورزی هنرمند از طبیعت اولیه اش فاصله گرفته و به شکلها و گونههای متفاوت به صورت تجریدی و انتزاعی در هنرهای مختلفی چون شال بافی، پته دوزی، قالیبافی، کاشیکاری، مسگری، معماری و…. در منطقه کرمان بازتاب دارد.
در این مقاله سعی شده ضمن بررسی نگاره بته جقه و قدمت آن در هنر منطقه کرمان به جنبههای خرد ورزانه و خلاقانه هنرمندان در استفاده از این نقش در هنرهای سنتی منطقه کرمان پرداخته شود.
این مقاله جستجویی است برای یافتن این سئوال که چرا بته جقه اصلی ترین نگاره مورد استفاده در هنرهای سنتی و معماری منطقه کرمان است؟
از رایج ترین نقوش نمادین ایران نگاره ای است که آن را بته مینامیم. این نقش که پیشینهی آن تا به روزگاران دور گذشته میرسد و رد پایش در تمامی هنر ایران از جمله قالی، تذهیب، مینیاتور، تزئینات معماری، سفال و … دیده میشود در مسیر تطور خود موجبات ابهام بسیاری شده و بدینگونه مفسران را به تاویلهای جالب و گاه عجیب واداشته است.
گروهی این نقش را شبیه درخت سرو همان درخت همیشه سبزی که صفت آزادی وآزادگی را به آن نسبت داده اند دانسته و گروهی بته را برگرفته از درخت گز، که از جهاتی شبیه به درخت سرو است و از درختان گرمسیری که هم در کویر و هم در کناره رودخانهها رشد میکند میدانند.
ایرانیان قدیم به ویژه اهالی سیستان درخت گز را بسیار دوست داشته اند و گاهی تا حد پرستش به آن احترام میگذاشتند. در داستانهای شاهنامه آمده است که رستم از چوب درخت گز تیری برای نابودی اسفندیار ساخت و یا در جای دیگر رستم با خوردن میوه درخت گز شفا یافته است.
اما عده ای از پژوهشگران بته جقه را تغییر تدریجی و تاریخی همان درخت زندگی دانسته اند. یکی از مهمترین نقوش تدریجی و نمادین که به علت طول عمر، زیبایی و سودمندیش مقدس شمرده میشود.
مونیک دوبکر در رمزهای زنده جان میگوید: «درخت در کهنترین تصویرش بنا به توصیفی که از آن در اساطیر اولیه شده، درخت غول پیکریست که رمز کیهان و آفرینش آن است. این درخت ستون و رکن کیهان است و زمین را به آسمان میپیوندد و وسیله دست یافتن به طاق آسمان و دیدار خدایان و گفتگو با آن است.»۱
در بسیاری از تزئینات به جا مانده از دوره ساسانی به خصوص ظروف سیمین، منسوجات و نقش برجستهها، درخت زندگی در میان دو حیوان یا دو پرنده به صورت رخ به رخ طرح شده است. علاوه بر حیوانات طبیعی مثل اردک یا غزال اغلب این درخت در میان دو جانور افسانه ای و ترکیبی چون اسفنکس، گاو بالدار، شیردال قرار دارد که از درخت و میوه اش محافظت میکنند.
«برای چیدن و برخورداری از میوه آن که رمز اکسیر وطول عمر است باید با این دو محافظ جنگید که در صورت پیروزی میتوان نامیرا و جاویدان شد.»۲
«ممکن است این تصویرگری ساسانی از تصویر درخت مقدس آشوریان ناشی شده باشد که در دو سوی آن تصاویر افراد قرار داشت که از آن محافظت میکرد.»۳
در فرهنگ ایرانی از تقدس درخت خصوصا درخت سرو بسیار گفته شده، زیبا پسندی و علاقه ایرانیان باستان به درخت به آنجا کشیده شد که پیامبرش سروی از بهشت به ارمغان آورده و در کاشمر کاشت، درتاریخ زرتشتیان ماجرای درخت سرو کاشمر از جایگاه والایی برخوردار است.
در تاریخ بیهقی آمده: «زرتشت دو شاخه سرو از بهشت آورد یکی را در فریومد و دیگری را درکاشمر کاشت و هر دو ببالید و تنومند گشت خاصیت درخت فریومد آن بود که هر پادشاه را که چشم بر آن میافتاد در آن سال نکبت میرسید و عمرها این تجربه را مکرر کرده بودند و سرانجام در سال ۵۳۷ شاه خوارزمشاه بفرمود تا آن را بسوختند.
سرو کاشمر سرشتی مینوی داشت تا آنجا تناور شد که بنا بر روایات در سایه آن بیش از ده هزار گوسفند آرام میگرفتند و وقتی گوسفند و آدمی نبود وحوش و سباع در سایه آن میآسودند و مرغان بی شماری بر شاخههای آن ماوا داشتند. سرو کاشمر تا سالیان دراز برجا بود تا اینکه در سال ۴۲۷ هجری در مجلس متوکل عباسی از آن سخن به میان آمد، خواست تا آن را ببیند به طاهر بن عبدالله عامل خویش در خراسان فرمان داد که آنرا قطع کند و بر اشتران به پیش او بفرستند.
یاران طاهر و مردمان او را از این کار بیم دادند اما طاهر نپذیرفت چون نجاران برای قطع آن حاضر آمدند مردمان آن روستا اموال بسیار گرد کردند که به طاهر بدهند تا از قطع این درخت چشم بپوشد اما طاهر با امر خلیفه مخالفت نکرد.چون درخت را بینداختند، زمین آن حدود بلرزید و به کاریزها و بناها خلل وارد آمد . انواع و اصناف مرغان چندان بر گرد آن به پرواز درآمدند که آسمان پوشیده گشت و به انواع الحان زاری میکردند.چون درخت که بر هزارو سیصد شتر نهاده بودند به یک منزلی مقر خلیفه رسید، غلامان ترک شب هنگام او را پاره پاره کردند وبه دیدار درخت نایل نیامد.»۴
اما در گذر شکل سرو به بوته نیز قولهای فراوانی موجود است آرتور پوپ در کتاب شاهکارهای هنر ایران اشاره میکند: «مزدک در راه آزادی و شکست نظام طبقاتی زمان خود (ساسانیان) گام بزرگی برداشت و او نیز همچون سرو آزاده بود و آزادی را میپرستید و چه زیبا بود که در این زمان پیروانش برای بزرگداشت و به یاد ماندن نام بزرگ و عقاید عمیقش سرو را که دربین ایرانیان باستان بسیار مقدس و قابل توجه و علامت آزادی، پایداری و مقاومت بود به حالت خمیده و سوگوار نقش کردند و بدینوسیله بدان شدند تا راه مزدک همچنان پایدار بماند و حق خود را به مزدک ادا نمایند و همین مسئله به مرور زمان پایههای بته جقه را در ایران پدید آورد.»۵
عده ای نیز معتقدند که بته جقه شکل سروی است که سر آن بر اثر وزش باد خم شده است. اما در معنای نمادین این نگاره نظرات دیگری نیز مطرح است، گروهی آنرا مظهر شعله آتش آتشکدههای زرتشتی، گروهی تمثیل بادام یا گلابی و یا مشت بسته و عده ای آنرا به میوه درخت کاج، نخل، بادام و میوه صنوبر، زهدان مادر و برگ تشبیه کردند.
اما بررسی این نگاره بر روی بسیاری از آثار به جا مانده میتواند این نظر را نیز تقویت کند که بته جقه نگاره ای است مستقل و تجریدی که در کنار درخت و سایر نگارهها در هنرهای ایرانی حضور داشته است.
کهنترین نقش بته در تزئینات پوشش چرمی قمقمههایی دیده میشود که از مقبرههای سکایی در پازیریک سیبری از قرن پنجم ق.م بدست آمده است. وجود این نقش در حجاریهای ستون سنگی مسجدی در بلخ، بر قوری سفالین ری و بشقاب سفالین کاشان به ترتیب متعلق به قرنهای چهارم، پنجم و ششم نشانه سابقهی دیرین این نگاره است.
همچنین هم شکلی این نگاره با نماد چینی یین و یانگ (yin & yang) (ژاپنی یو yo این in) قابل بررسی است.
شکل گیری اسلیمی بر اساس بته جقه نیز موضوعی است که تاکنون چندان مورد توجه قرار نگرفته است.