baroon
متخصص بخش ادبیات
بررسی واژه ی « من » در چند گویش ایرانی
« مَــن » در زبان کردی کُرمانجی یعنی کردهای آذربایجان غربی ( بخش هم مرز با ترکیه ) و نیز ده استان کُرد نشین ترکیه و نیز کردهای شمال خراسان ( اطراف قوچان و شیروان و کردهای جنوب ترکمنستان و بخشی از شما عراق می شود : « اَز »
جالب است که قوم تالشی ( ساکن ماسوله ، تالش ، ماسال و کلاً غرب گیلان ) و نیز تالشی های جنوب جمهوری آذربایجان ) نیز به « مَن » می گویند : « اَز » مثلاً « اَز زونُم » یعنی « من می دانم . » و در کردی کرمانجی « اَز دَزانِم . » همین معنی را می دهد!
در زبان تاتی مانند زبان مردم اشتهارد نیز اینگونه است. اشتهاردی ها نیز به « من می دانم » می گویند : « اَز زونُم »
در زبان پهلوی نیز به من می گویند « اَز »
« اَز » را با « ایش » در آلمانی مقایسه کنید. همانندی کمی دارد . هرچند در « از » حرف « ز » و در « ایش » حرف « ش » هست . ولی این دو حرف دارای دو مخرج نزدیکند. « روز » در پاره ای لهجه ها به « روش ، روژ و روچ » تبدیل می شود. خود واژه « روشن » و « روشنایی » نیز دارای « روش » است که همان « روز » است .