Reza Sharifi
مدير ارشد تالار
به گزارش سينماخبر، عقربه های ساعت خود را نگاه کردم ،خیلی دیر شده بود ؛طبق معمول هنگام وارد شدن به صدا و سیما باید مراحلی را پشت سر می گذاشتم تا وارد محوطه اصلی صدا و سیما شوم.بعد از وارد شدن به حراست درب مسجد بلال برگه آفیش خود را بدون معطلی گرفتم و با عجله از گیت رد شدم و واردمحوطه اصلی صدا و سیما شدم و پله های زیادی را پشت سر گذاشتم تا به ساختمان" شهدای رادیو" رسیدم
پس از پرس و جو ازآدم های مختلف متوجه شدم که استدیو محل ضبط برنامه" روزهای دوست داشتنی" از استودیو شماره1 به 8 تغییر پیدا کرده و پس از گذراندن راهرو های تو در تو به آنجا رسیدم و دیدم که چراغ بالای در استودیو
شماره 8 قرمز است ؛ نگران از اینکه نتوان وارد آنجا شوم و در حالی که به این موضوع فکر می کردم ناگهان در استودیو باز شد و من وارد شدم
میز صدا و چند مونیتور در جلوی شیشه ای که ارتباط با داخل را آسان می کرد به چشم می خورد ؛ بعد از سلام و احوال
پرسی با " مرسده بابایی "سردبیر وارد محل اصلی ضبط برنامه شدم.
:"مرسده بابایی "سردبیر می گوید: "روزهای دوست داشتنی " هرهفته يك مهمان ويژه داردو همرا ه حضور جمعي از مخاطبان برنامه در استوديو راديو جوان درباره موضوعات گوناگون به گفتگو می نشینند.
محل اصلی ضبط برنامه همانند سالن آمفی تئاتر سر تا سر پُـر از صندلی بود و دیوار های بلند و سقفی که تمام از چوب
بودتا خاصیت اکوستیک را به وجود آورد
چند متر آن طرف تر روبروی همان شیشه ای که اتاق میز صدا در آن قرار داشت تعدادی صندلی تکی که هر 2 تا یکی
یک میکروفن جلو آن قرار داشت دور تا دور گرد هم چیده شده بودند ویک میز هم جلوی 2 صندلی روبروی اتاق صدا
قرار داشت که جایگاه مجری و کارشناس برنامه بود
بعد از سلام و احوال پرسی با جمع حاظر بر روی یکی از صندلی ها نشستم و "مهدی حدادی" صدابردار برنامه
میکروفن هارا چک کرد تا اطمینان از صحت کار کرد آن ها پیدا کند
" فرزاد حسنی " مجری در ابتدای برنامه بعد از سلام از افراد حاضر در جمع در خواست کرد تا خود را معرفی کنند
و بیان کرد:
موضوع برنامه "تلخ ترین اتفاق زندگی " است و از حضار خواست تا تلخ ترین اتفاق زندگی خود را عنوان کنند
در ادامه یکی از افراد شرکت کننده در آن برنامه عنوان کرد که تلخ ترین اتفاق زندگی اش فوت عمویش بوده و شخص
دیگری هم در همین راستا گفت : من به همراه مادرم قصد رفتن به جایی را داشتیم که باید از اتوبانی رد می شدیم و
مادرم به من گفت که از پل هوایی عبور کنیم ولی من با وی مخالفت کردم و از اتوبان رد شدیم که هنگام عبور تصادف
شدیدی برایمان اتفاق افتاد که این تلخ ترین اتفاق زندگی ام بود....
"سید جلال موسوی " کارشناس برنامه در پاسخ به نظرات افرادی که در بحث شرکت داشتند به طور دقیق و با سعه صدر
به تحلیل و بررسی هر کدام از این اتفاقات پرداخت و در خصوص مسائل مطرح شده نتیجه گیری کلی ای را به
مخاطبان و افراد حاضر در جمع ارائه داد
در خلال برنامه سردبیر گزارش هایی مرتبط با موضوع برنامه را که از قبل ضبط شده بود را پخش می کرد و
"شهرزاد رحیم زاده" گزارشگر برنامه ، توضیحی کوتاه در مورد گزارش ها به مخاطبان ارائه داد
یکی از ویژگی های که روزهای دوست داشتنی که آن را نسبت به برنامه های دیگر متمایز می کند ؛حضور
"مهدی امین لاری" شاعر ونوازنده ای است که به همراه گیتار خود در کنار جمع حاضر است و به صورت بداهه ،
در پایان صحبت هریک از افراد حاضر در جمع با استفاده از چکیده صحبت هارا به صورت ریتمیک در می آورد
و با آوز آنها را می خواند تا فضا از حالت خشک گفتگو محوربودن در آید.
در پایان برنامه در حالی که "فرزاد حسنی " با دیا لوگ معروف خود"خدا حافظ همین حالا!" از شنوده ها خدا حافظی
می کند ویکی از افراد حاضر در جمع به مناسبت تولدش با شیرینی از جمع پذیرایی می کند و در نهایت همه با هم عکس یادگاری می گیرند و از استدیو خارج می شوند.
گفتنی است: عصر جمعه در حالی که عقربه روی عدد 5 توقف می کند ، رادیو جوان تیتراژ شروع برنامه "روزهای دوست داشتنی " را پخش می کند تا مخاطبان برنامه روی موج رادیو جوان شنوده این برنامه شوند.