• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

بعضی از اصطلاحات ادبی

چاووش

متخصص بخش ادبیات
در این بحث به بخشهایی ار اصطلاحات ادبی که در ادبیات بکار رفته است می پردازم
هر چند این گفتار ها تکرار شده است ولی برای یاد آوری گذشته هایما لازم است آویزه گوش کنیم

[FONT=Vazir,times,serif] ۱-بیت : در لغت، به معنی خانه است و در این معنی جمع مکسر آن
[FONT=Vazir,times,serif]« بیوت » است، اما در ادبیات ،نام یک سطر کامل شعر است ، که خود، از ترکیب دو نیم بیت به وجود می آید در این معنی ، جمع مکسر عربی آن « اَبیات » گفته می شود.
[FONT=Vazir,times,serif]2- مصراع ( مصرع ) : در اصل به معنی « یک لنگه در » است . و در ادبیات نام نیم بیت شعر است .
[FONT=Vazir,times,serif]3- قافیه : در لغت به معنی « پیروی » است و در اصطلاح ادبی، نام کلماتی است که در آخر هر دو مصراع یک بیت و یا فقط در پایان بیتهای یک شعر ، با هم هماهنگ باشند؛ نه همسان ، ولی حداقل باید آخرین حرکتشان یکسان باشد. چون همسان کلمات قافیه ، پشت سر هم در شعر می آید و تکرار می شود ، آن را قافیه می نامند .
[FONT=Vazir,times,serif]البته اگر دو کلمه دارای شکل یکسان و معنی متفاوت باشد ، می تواند قافیه باشد و اگر چنین کلماتی در آخر مصراع ها ، بیایند ،معمولا قافیه هستند نه ردیف.
[FONT=Vazir,times,serif]بیتی که دارای قافیه باشد « مقفا ( مقفی ) » نام دارد.
[FONT=Vazir,times,serif]4- مُصَرّع : بیتی که قافیه در هر دو مصراع آن وجود داشته باشد را « مُصَرّع » گویند. بنابر این ، هر بیتی که مُصَرّع داشته باشد ، مقفی هم خواهد بود ، اما مقفی ، قافیه ها فقط در آخر بیت هاست و بدین جهت ،اینگونه بیتها مُصَرّع نیستند .
[FONT=Vazir,times,serif]5- نام کلماتی است که در آخر ابیات آن ها و یا در پایان هر دو مصرع یک بیت ، به یک شکل و به یک معنی تکرار شوند . اگر کلمه های قبل از ردیف با یکدیگر هماهنگ باشند و شرایط قافیه شدن را با هم داشته باشند و ردیف از یک فعل ، ما دو معنی باشند ؛اشکال ندارد.مثلا ؛ از خانواده ی شدن فعل ربطی و خاص هر دو ساخته می شود.در این صورت ،اگر کلمه های قبلی آنها شکل قافیه داشته باشند ، آن فعل ، ردیف خواهد بود .
[FONT=Vazir,times,serif]
[FONT=Vazir,times,serif]6- سجع : این کلمه در اصل ، به معنی « آواز کبوتر» است . چون کلمات هماهنگ در آخر جمله ها نیز آهنگی یکسان دارند ، آن را سجع نامیده اند .کبوتر معمولا یک آهنگ را تکرار می کند .و صدای کلمات سجع نیز در آخر جملات چنین است .
[FONT=Vazir,times,serif]بر سر آنم که گر ز دست بر آید دست به کاری زنم که غصه سر آید
[FONT=Vazir,times,serif]همانطور که قافیه ممکن است با ردیف باشد سجع هم ممکن است با ردیف باشد .
[FONT=Vazir,times,serif]
[FONT=Vazir,times,serif]بعضی از صاحب نظران، کلمات هماهنگ در آخر بخشهای یک جمله را هم سجع می شمارند
[FONT=Vazir,times,serif]نوشته ای که دارای سجع باشد را نثر مسجّع خوانند . سجع اختصاصا در قرآن مجید ، فاصله نام دارد .
[FONT=Vazir,times,serif]7- منظوم : هر سخنی است که به صورت شعر سروده شده باشد .
[FONT=Vazir,times,serif]8- منظومه :داستان یا مطلب طولانی است که به صورت نثر نوشته شده باشد و یا هر سخنی که به صورت شعر نباشد.
[FONT=Vazir,times,serif]9- منثور : سخنی است که به صورت نثر نوشته شده باشد و یا هر سخنی که به صورت شعر نباشد .
[FONT=Vazir,times,serif]
 
بالا