• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

به آغوش کوچک من بیا....

Miss zahra

متخصص بخش تکنولوژی
وقتی آسمان این همه بخیل است
وقتی ابرها ناخن خشكی می كنند
1.jpg
وقتی دست هایی كه باید سایبان مهربانی ات باشند، اینهمه كوتاهند
2.jpg
وقتی شاخه های بهار تا دیوار خانه تو نمی رسند
وقتی گردبادهای گریز در چشم هایت قدم می زنند
3.jpg
به سراغ دست های من بیا
به آغوش من كه برایت همیشه گرم است ...
عزیز من! این آغوش هر چند كوچك، ولی برای تو یك دنیا جا دارد.
4.jpg
این آغوش هرچند كوچك،
ولی می تواند سرمای ترسی كه در جانت بیتوته كرده است
را به تابستانی ترین ظهر ممكن برساند.
وقتی "گل ها فقط برای دیدن تو چانه نمی زنند" و كسی نیست كه برایت زنده بماند و زندگی كند
5.jpg
وقتی ثانیه های حیات، سال اند، وقتی مرگ در دو قدمی ما نفس می كشد و جوان می شود
وقتی دار و ندار جهان به پای اسلحه هایی می ریزد كه فقط بلدند آدم بكشند؛
6.jpg
به آغوش من بیا ...
به این مطمئن ترین مكان دنیا كه برای تو می تواند جان پناهی باشد.
چرا كه عاقلان دنیا! سرپناهت را به موشك گرفتند و بازی های كودكانه ات را ناتمام گذاشتند.
7.jpg
عزیز من! من شاید كوچك باشم؛
شاید دست های من برای به آغوش كشیدنت كوتاه باشد.
ولی دلم به اندازه تمام تابستان های تاریخ گرم است و آغوشم مطمئن ترین جا برای توست.
8.jpg
به آغوش من بیا و آرام بگیر ...
از این همه صدای مسلسل هایی كه در تاریخ راه می روند و گوش جغرافیا را كر كرده اند.
9.jpg
به آغوش من از نگاه های هیز مردانی كه چشم هایشان روی شكمشان باد كرده است و لبخند می زنند تا دندان های كرم خورده شان را به زنان روی دیوار نشان دهند.

عزیز من، خواهركم، مطمئن ترین و گرم ترین
نقطه جغرافیا آغوش كوچك من است كه برادر بزرگ توام.

10.jpg

منبع:kocholo.org
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
به نظر من این تاپیک زیبا بیشتر مناسب بخش متن و عکس اشعار و نوشته های ادبیست.:گل:
 

Darya

متخصص بخش گفتگوی آزاد

تاپیک به بخش متن و عکس منتقل شد

 
بالا