خب منظورم از این خانه تکانی چیه؟
تو ادبیاتمون بهش میگن:
چشمها رو باید شست. جور دیگر باید دید...
تو ادبیات عرفانی مون هم بهش میگن:
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم . . . . . . فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
با کلاسها هم بهش میگن:
مهندسی مجدد یا ری انجینیرینگ (Re-Engineering)
حضرت علی (ع) می فرماید:
مراقب افکارت باش که گفتارت می شود، مراقب گفتارت باش که رفتارت می شود، مراقب رفتارت باش که عادتت می شود، مراقب عادتت باش که شخصیتت می شود و مراقب شخصیتت باش که سرنوشتت می شود.
مذهبی ها هم بهش میگن:
یک ساعت تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت
قانون فعالیت های ذهن ناخودآگاه:
- ذهن ناخود آگاه شما موجب می شود همه گفته ها و اعمالتان مطابق با الگویی انجام پذیرد که با تصویر ذهنی و باورهای شما هماهنگ است.
- ذهن ناخود آگاه شما بسته به اینکه چگونه برنامه ریزی می کنید می تواند شما را به پیش ببرد یا از پیشرفت باز دارد.
توی این خانه تکانی ذهن و رفتار چه اتفاقاتی می افتد
بعضی باورها و ذهنیتها رو باید تمیز کرد و غبار زمان رو ازش دور کرد، سر و سامانی داد، خیلی محکم تر آنها را حفظ کرد و بهش بها داد. چه باورهای قشنگی داشتیم که به مرور زمان و دود زندگی یکنواخت سیاهی بهش نشسته و باید با چاشنی خاطره سر و سامانی بهشون داد و دوباره در ردیف اول قفسه باورهامون قرار بدیم.
بعضی از آن باورها رو که اتفاقا از بس بهشون عادت کردیم خیلی هم دم دست قرار گرفتند و همیشه مزاحمی برای دیدن باورهای قشنگمون هستند، باید برای همیشه فراموش کرد و در زباله دان فراموشی قرار داد.
اگر خوب به این باورها دقت کنیم می بینیم که بسیاری از رفتارهایمان ناشی از باورهایی است که از آنها بیزار هستیم. ولی از بس در درون ناخوداگاه مان به آنها عادت کردیم وجود آنرا فراموش کرده ایم.
جالب است که در این کنکاش متوجه رفتارهایی می شویم که به دلیل انتقام از کسانیکه در حق ما ظلمی کرده اند و به آنها دسترسی نداریم به طور ناخوداگاه از اطرافیانمان انتقام می گیریم. در صورتیکه آنها شاید خیلی هم ما را دوست داشته باشند ولی این نفرت به قدری در درون ما نفوذ کرده که علاقه آنها را نه تنها درک نمی کنیم بلکه به طریقی سعی در آزردن آنها داریم.
مثل اینکه مطلب داره پیچیده میشه
اگر خوب دقت داشته باشیم با تفکراتی در درون خود مواجه می شیم که اتفاقا خیلی هم به کارمان آمده و در برابر مشکلات زیادی از آنها استفاده کردیم ولی از بس که همیشه در دسترس مان بوده قدرش رو ندانستیم و فراموشش کردیم و گذاشتیمش کنار. و حالا که با مشکل مواجه می شویم یادمون رفته که چه ابزار خوبی رو کنار گذاشتیم و میتونستیم ازش استفاده کنیم. حالا که داریم افکارمون رو زیر و رو می کنیم خوبه که دوباره اون باورها و ابزارها رو گردگیری کنیم و ازشون استفاده کنیم.
منبع: monaseb