بوراكس كه آن را در اصطلاح علمی بورات دوسود میگویند، ملحی است كه در طبیعت به مقدار خیلی زیاد یافت میشود.
1- موارد استعمال بوراکس
اگر این ملح را در مجاورت یك فلز قرار دهیم و آن را حرارت دهیم، نقطه ذوب فلز پایین میآید؛ یعنی آن فلز در مجاورت بوراكس زودتر ذوب میشود. به این جهت، بوراكس در صنایع شیمیایی اهمیت بسیار دارد، زیرا برای استخراج فلزات از معادن، آن را برای سهولت ذوب فلزات و صرفهجویی در سوخت به كار میبرند.
زرگرها نیز از همین خاصیت بوراكس استفاده كرده و قطعات كوچك و ظریف فلزات سخت و دیرگداز، مثل طلا، نقره و... را بدون اینكه تغییر شكل بدهند، به یكدیگر متصل میکنند.
در شیمی آنالیتیك (اصول تجزیه شیمیایی) نیز، برای تعیین نوع فلزات از همین خاصیت بوراكس استفاده میشود كه در آزمایشگاهها به نام آزمایش باپرل بوراكس معروف است.
علاوهبر اینها، بوراكس همهساله به مقدار زیاد برای درمان بسیاری از بیماریها در پزشكی مصرف میشود، بهطوریكه طبق تعرفههای گمركی، هر سال، بهطور متوسط، در حدود 150 تن، از كشورهای خارجی به ایران وارد شده و در آمریكا، سالی تقریباً 3٫000٫000 تن استخراج و بهعلاوه مقدار خیلی زیادی نیز به صورت مصنوعی ساخته میشود و همین ارقام دلیل اهمیت بوراكس در صنایع شیمیایی و طب است.
2- دانشمندان ایرانی و استخراج بوراکس
ما و همة دانشجویان ایرانی خواص شیمیایی بوراكس و طرز استعمال آن را در صنعت، همچنین خواص طبی و موارد تجویز آن را نیز در كتابهای امروزی میخوانیم و همه را از دانشمندان مغربزمین میآموزیم و تصور میكنیم دانشمندان اروپا و آمریكا كاشف تمام این مطالب علمی بوده و هستند.
اكنون سؤال میكنیم كه اروپاییان چگونه به خواص بوراكس پیبردند؟
آیا از دانشمندان ایرانی كسی تاكنون پیدا شده است كه در صدد تحقیق این مسئله و نظایر آن برآمده باشد؟ و اگر از آنها سوال شود چرا تحقیق نمیكنند، مگر یك نفر شیمیدان ـ مخصوصاً اگر استاد یا دبیر شیمی باشد ـ نباید از تاریخچه علمی فن خود مطلع باشد و ضمن تدریس، مطالب تاریخی مزبور را برای دانشجویان و دانشآموزان شرح دهد؟ در برابر سؤال، جوابی نخواهند داشت.
به هر حال، ما با وجود دشواریهای بسیار، به تحقیق در این امر پرداخته و دریافتهایم كه اساس معلومات امروزی دربارة بوراكس اعم از خواص شیمیایی، فواید طبی، طرز تشخیص معدنهای بوراكس، طریقه استخراج و تصفیه و تخلیص آن، همه متعلق به دانشمندان قدیم ایران است و اروپاییان این مطالب را در قرن هیجدهم و حتی قبل از آن از ایرانیان آموختهاند، بدون اینكه امروز نامی از ایران و ایرانی در كتابهای شیمی و طب دربارة بوراكس دیده شود.
3- سابقه کشف بوراکس در اروپا و آمریکا
برای اثبات مطلب، ابتدا باید ببینیم معادن بوراكس از چه تاریخی در اروپا و آمریكا كشف شده است.
با مراجعه به كتاب معدنشناسی، تألیف ادوارد هنری كروس، چاپ 1951 میبینیم در صفحه 426 چنین مینویسد: «از سال 1927میلادی به این طرف، بوراكس را از رسوبات كرنیت به دست میآورند». مطابق این نوشته، بیش از 37 سال نیست كه بوراكس را از كرنیت كه در طبیعت وجود دارد استخراج میكنند. برای اینكه معلوم شود قبل از این تاریخ، اروپا و آمریكا بوراكس را از كجا به دست میآوردهاند، باز به همان كتاب و همان صفحه مراجعه میکنیم و در آنجا میخوانیم: «قبل از سال 1927 بوراكس را از اثر سولفات یا كربنات بر کلمانیت به دست میآوردند».
در صفحه 446 كتاب معدنشناسی، تألیف سر هنری مایرز آمده است: «كلمانیت در سال 1882در كالیفرنیا كشف شد».
از آن تاریخ تاكنون 80 سال میگذرد و دیگر شما در هیچ كتابی نخواهید دید كه از 80 سال قبل به این طرف، اروپا یا آمریكا بوراكس را از معدنهای آن استخراج كرده باشد، زیرا هیچیك از معدنهای بوراكس قبل از این تاریخ كشف نشده بوده است.
4- صدور بوراکس از ایران به اروپا
در اینجا این سؤال پیش میآید كه اروپاییان از زمانهای قدیم تا 80 سال پیش بوراكس را از كجا میآوردهاند. پس از جستوجوی بسیار در كتب قدیم اروپایی، بالاخره مداركی به دست آمده است كه نشان میدهد بوراكس، سابقاً از كشورهای آسیایی و مخصوصاً از ایران، به اروپا میرفته است و دانشمندان اروپا طرز استخراج، تهیه، تصفیه و تخلیص آن و همچنین خواص طبی این ملح را از ایرانیان آموختهاند. این مدرك تاریخی، كتاب تاریخ طبیعی، تألیف بوفون، طبیعیدان معروف فرانسوی است كه در قرن هیجدهم میزیسته و تألیفی در شش مجلد دربارة حیوانات و معدنیات دارد. اكنون به این سند معتبر تاریخی توجه فرمایید.
بوفون در جلد دوم این كتاب در صفحه 257 راجع به بوراكس چنین مینویسد:
بوراكس ملحی است كه از آسیا برای ما میآید، ولی محل اصلی و چگونگی تهیه آن به درستی بر ما معلوم نیست.
چنین به نظر میرسد كه این ملح در طبیعت وجود داشته باشد و اعراب آن را به این اسم، نامگذاری كردهاند. در زمان قدیم، طرز بهكاربردن آن را میدانسته و به مقدار زیاد به كار میبردهاند؛ ولی طرز استخراج و تهیه آن را در كتابهای خود ننوشتهاند. مسافرینی كه اخیراً از آسیا آمدهاند، تعریف میكنند كه این ملح در بعضی ولایات ایران، مغولستان و هندوستان یافت شده و از آن نقاط مخصوصاً از ایران به اروپا فرستاده میشود.
در اینجا، باید توضیح داده شود كه دانشمندان دوره اسلامی، از قبیل محمد زكریای رازی، شیخالرئیس ابوعلی سینا، جابربنحیان طوسی و... عموماً ایرانی بوده ولی كتابهای خود را به زبان عربی نوشتهاند، این است كه اروپاییان قدیم ایران را به نام عرب ثبت كردهاند، تا آنجا كه حتی محمد زكریای رازی كه اهل ری، یعنی مركز ایران بوده نیز به نام طبیب عرب مشهور شده است.
و اما اینكه بوفون مینویسد كلمه بوراكس از زبان عرب گرفته شده، باید توضیح دهم كه بوراكس را در كتابهای قدیم به نام بورق نوشتهاند و اروپاییان همین كلمه را گرفته بوراكس گفتند و تازه، خود بورق كلمهای است معرّب از بوره فارسی. در كتاب برهان قاطع، تألیف برهان تبریزی به سال 1026 هجری، كه به اهتمام دكتر محمد معین، استاد دانشگاه تهران، در چهار مجلد به چاپ رسیده است، در جلد اول صفحة 315 مینویسد:
بورق معرب بوره فارسی است. این كلمه معرب وارد لاتین قرون وسطی و سپس داخل فرانسه شده و بوركس گردیده، فرانسویان و دیگران بوراكس را از بورق عربی گرفتهاند و عرب هم آن را از بوره فارسی اقتباس كرده است.
پس، مطابق این سند تاریخی، بوراكس را 200 سال پیش، از آسیا و مخصوصاً ایران به اروپا میبردهاند، در حالی كه 200 سال علاوهبر بوفون، كه طبیعیدان بزرگی در اروپا بوده است، شیمیدان بزرگ و بینظیری مثل لاوازیه، كه او را تمام دانشمندان اروپا واضع شیمی جدید میدانند و در كشور فرانسه میزیسته است نیز معدنشناس دانشمندی مانند بمار در فرانسه وجود داشته و همچنین در آمریكا، شیمیدانهای بزرگی بودهاند. پس چه شده است كه این دانشمندان معدنهای بوراكس را در اروپا كشف نكرده و این ماده شیمیایی را از آسیا و مخصوصاً از ایران میخواستهاند؟
5- معرفی یک سند تاریخی درباره بوراکس
آنچه مسلّم است، این است كه اروپاییان از طرز استخراج، تهیه و تخلیص بوراکس بیاطلاع بودهاند. طبق نوشته بوفون، تنها كسی كه در كتاب خود، كاملترین توصیف را دربارة بوراكس کرده، بمار، معدنشناس دانشمند فرانسوی است. او نیز مطالب مزبور را به استناد مشاهدات یكی از دانشمندان فرانسوی در کتاب خود درج کرده است كه به ایران آمده و در اصفهان با صنعتگران ایرانی تماس گرفته و طرز استخراج، تهیه و تخلیص بوراكس را بهوسیلة نامهای به بمار نوشته است.
این سند بزرگ تاریخی نشان میدهد كه حتی 200 سال پیش نیز دانشمندان اروپا، در علم و عمل، شاگردان مكتب ما بودهاند. اینك ترجمة این مطالب را از كتاب بوفون در دسترس خوانندگان عزیز قرار میدهیم:
از اصفهان در 1764 به ما نوشتهاند كه بوراكس قهوهای رنگی كه از ایران به اروپا فرستاده میشود، از یك نوع سنگ نرم و خاكستریرنگ چربی گرفته میشود كه فقط در ایران و مغولستان، در دامنة كوهها و مجاور مناطق سیلگیر وجود دارد. در آن نقاط، آب كفآلود شیریشكلی جاری میشود.
این سنگها را در مجاورت هوا قرار میدهند كه كمكم شكفته شده سطح ظاهری آنها قرمز رنگ و گاهی مایل به سبز تیره و یا قهوهای میگردد و آن را بوراكس خام یا سنگ بوراكس گویند. گاهی این ملح را از آب غلیظی به دست میآورند كه در گودالهای خیلی عمیق، نزدیك به معادن مس در ایران جمع میشود.
این مایع را پس از عملیاتی تبخیر و متبلور میكنند، به این طریق كه آنها را در حالیكه هنوز نیمهگرم است در گودالهایی كه سطح داخلی آن را با گل سفیداندود كردهاند ریخته و روی گودال را با سرپوشی كه آن نیز از همان گل سفیداندود شده است میپوشانند، به این طریق مایع كمكم متبلور میگردد و تقریباً، پس از سه ماه، روی مایع یك طبقه دانههای متبلور تیره، مایل به سبز و چسبنده تشكیل میشود كه طعم آن قیآور است، آن را برداشته در مجاورت هوا قرار میدهند كه قدری خشك شود، این اولین مرحله تخلیص است و جسمی كه به دست میآید، بوراكس چرب نامیده میشود.
این ملح را در مقدار كافی آب حل كرده و چند روز میگذارند بماند تا اجزای خارجی آن تهنشین گردد، سپس بهوسیلة عمل انحراف، محلول فوق را از رسوب جدا میكنند و مایع را تبخیر كرده مجدداً در گودالی شبیه به گودال اولی میریزند تا متبلور گردد. پس از دو ماه دانههای متبلور خاصتر و منظمتر از اولی به دست میآید كه رنگ سفید مایل به خاكستری قدری شفاف است و به این صورت، یعنی پس از دو نوبت خالص كردن است كه این ملح را از ایران به اروپا حمل میكنند.
6- مراحل تهیه و تخلیص بوراکس
آنچه در كتابهای امروزی دربارة تهیه و تخلیص بوراكس نوشته شده است، عیناً همان است كه 200 سال پیش در آن نامة تاریخی درج گردیده است؛ مثلاً در مفصلترین كتب شیمی معدنی جدید، كه به زبان فرانسه در 12 مجلد زیر نظر پائول پاسكال و 68 شیمیدان معروف به چاپ رسیده است، در جلد 6، چاپ 1934، صفحة 721 مینویسد: «بوراكس را از دو بار متبلور كردن محلول كرنیت در آب به دست میآورند».
این طریقه، یعنی دو نوبت متبلور كردن را در اصطلاح شیمی، تبلور تدریجی گویند و برای تصفیة و تخلیص اكثر املاح به كار میرود و چنانكه دیدیم عیناً همان طریقهای است كه در آن نامة تاریخی به تفصیل شرح داده شده است.
نكته دیگری که قابل توجه است، این است كه در كلیة كتابهای شیمی معدنی جدید نوشته شده است كه بوراكس را از سه منبع در طبیعت استخراج میكنند:
1. از آبهای شور بعضی دریاچههاو رسوبهای زیادی كه بر اثر تبخیر آب این دریاچهها به وجود میآید؛
2. رگههای بعضی كوهها؛
3. از بعضی خاكهای معدنی.
آنگاه میبینیم كه ایرانیان قدیم نیز بوراكس را از همین منبع میگرفتهاند، چنانكه در جلد اول كتاب برهان قاطع، در صفحه 315، مینویسد: «در قطرالمحیط آمده ٫البورق اصناف: مائی و جبلی و ارضی،».
این میرساند كه بوراكس را از سه منبع مختلف، یعنی آب، كوه و خاك میگرفتهاند.
نكته مهم دیگر اینكه امروزه با وجود ترقی و پیشرفت بسیاری كه نصیب علم شیمی شده است به این موارد پیبردهاند، حال آنکه در زمانهای قدیم نیز شش نوع بوراكس میشناختهاند كه به اسامی زیر نامیده میشوند:
بورقالصناعه، بوره ارمنی، بوره رومی، بوره زبدی، بورق الخبازین و نطرون.
از اینها مهمتر ساختن بوراكس مصنوعی در زمانهای قدیم است؛ امروزه چنانكه میدانیم، اكثر مواد موجود در طبیعت را به صورت مصنوعی میسازند، زیرا محصولاتی كه از طبیعت گرفته میشود، كفاف نیازمندیهای عمومی دنیا را نمیدهد، به این جهت كمكم در دنیا ابریشم مصنوعی، رنگهای مصنوعی، چسبهای مصنوعی، لاستیك مصنوعی و از چندی به این طرف، غذاها و داروهای مصنوعی و صدها ماده مصنوعی دیگر رواج پیدا كرده است. بنابراین، دویست سال قبل و حتی قرنها پیش از آن كه كشور ایران بوراكس عمده دنیا را میداده است، شیمیدانهای قدیم ایران را به كشف و تهیه بوراكس مصنوعی در آزمایشگاهها وادار کرده است.
اكنون ببنیم این بوراكس مصنوعی را چگونه میساختهاند و نام آن چه بوده است.
امروزه ما میدانیم كه دو عنصر بور (B) و سیلیسیم (Si) و همچنین تركیبات مهم آنها یعنی بوراتها و سیلیكاتها از نظر خواص شیمیایی با یكدیگر شبیه بوده و یك سلسله خواص مشترك دارند، به این جهت دو عنصر بور و سیلیسیم را امروزه در اكثر كتابها (مثلاً در كتاب شیمی، تألیف مارسل، جلد 1، صفحه 466) در یك فصل ذكر میکنند و در طبقهبندی مندلیف در یك ردیف به شمار میآورند.
این مسئله، یعنی شبیه بودن خواص شیمیایی بوراتها و سیلیكاتها بر شیمیدانهای قدیم ایران نیز بهخوبی معلوم بوده است و از آن برای ساختن بوراكس مصنوعی استفاده میكردهاند. برای انجام این امر از شیشه و قلع، یك نوع سیلیكات قلع میساختند كه عیناً مانند بوراكس، برای ذوب و لحیم كردن قطعات فلزی به یكدیگر به كار میرفت (به كتاب تحفةالمؤمنین، معروف به تحفة حكیم مؤمن، كلمه بورق مراجعه شود) و همچنین از شیشه و سرب نوع دیگری بوراكس مصنوعی میساختند كه همین خاصیت را داشته است (به كتاب مخزنالادویه كلمه بورق مراجعه شود) این بوراكس مصنوعی را تنكار مینامیدند كه از كشور ایران به اروپا صادر میشده و در آنجا به نام تنكال معروف شده است و در بعضی كتابها تونكال نوشتهاند و هنوز هم این نام در كتابهای شیمی دیده میشود.
7- خواص طبی بوراکس
مهمتر از همه اینها خواص طبی بوراكس است كه آنچه امروزه دانشمندان دانش پزشكی در كتابهای درمانشناسی نوشتهاند، عیناً اقتباس از كتابهای طبی قدیم ایران است، بدون اینكه یك كلمه، نام دانشمندان و پزشكان قدیم ایران در كتابهای امروزه دیده شود.
كاملترین شرح دربارة خواص طبی بوراكس را ما میتوانیم در دایرةالمعارف بزرگ و مفصل علوم پزشكی پیدا كنیم. این دایرةالمعارف در اواخر قرن نوزدهم میلادی، زیر نظر دشامبر و 179 نفر از معروفترین اطبا و دانشمندان كشور فرانسه در صد جلد تهیه و چاپ شده است. ما مطالب مندرج در این دایرةالمعارف دربارة بوراكس را با مندرجات كتاب قانون ابنسینا، كه كتاب طبی هزار سال پیش ایران است، مقایسه میكنیم. نیز از كتابهای تحفةالمؤمنین و مخزنالادویه كه از كتب طبی قدیم هستند و در آنها خواص داروها به زبان فارسی نوشته شده است، استفاده میکنیم.
1. بوراكس خاصیت دترسیف دارد، یعنی پاككننده و جلادهنده است. در حقیقت، عمل آن این است كه بهطور موضعی اثر كرده و پوستههای جلد و ترشحاتی را كه روی پوست بدن خشك شده و چسبیده است پاك و دفع میکند و سطح پوست را تمیز کرده و جلا میدهد. این خاصیت را در كتاب قانون و مخزنالادویه نیز ذكر كرده و به نام جالی، یعنی جلادهنده نوشتهاند.
2. در دایرةالمعارف مینویسد: بوراكس خاصیت رزولوتیف دارد؛ یعنی اورام را تحلیل میبرد. این خاصیت، عیناً در قانون و مخزنالادویه به نام محلل ثابت شده است.
3. در دایرةالمعارف مینویسد: بوراكس خاصیت سداتیف دارد، یعنی مُسكن و در قانون نیز مینویسد: مُسكن است مخصوصاً در بعضی قولنجها و در مخزنالادویه مینویسد: «مخصوصاً قولنجی را كه عارض گردد گدازندگان سرب را» و از اینجا معلوم میشود كه پزشكان قدیم ایران قولنج سربی را كه در نتیجه مسمومیت از سرب عارض میشود میشناخته و بوراكس را بهعنوان مُسكن در این بیماری تجویز میکردهاند.
4. در دایرةالمعارف مینویسد یكی دیگر از خواص بوراكس این است كه قابض میباشد و در كتاب قانون هم مینویسد: « و فی البورقات قبض». یعنی در بوراكسهای مختلف قوه قبض موجود است.
5. در دایرةالمعارف مینویسد: یكی از دانشمندان اروپا به نام مییال كه در خواص بوراكس مطالعات زیاد دارد، معتقد است كه بوراكس از انعقاد خون جلوگیری میکند و حتی اگر آن را بهخونی كه لخته شده است، اضافه كنیم آن را حل میكند. قدما نیز از این خاصیت بوراكس، یعنی حل كردن خونی كه لخته شده است، آگاه بوده، چنانكه در مخزنالادویه نوشته شده، آن را برای تحلیل خونی تجویز میكردند كه در معده لخته و منعقد گردیده است.
6. امروزه بوراكس را بهعنوان ضدعفونی ضعیف برای شستوشوی چشم به كار میبرند و نیز قطور آن برای التهاب گوش توأم با چرك تجویز میشود، اكتحال آن جهت حدّت بصر و قطور محلول آن در گوش برای رفع اوجاع و تفتیح سدد و قطع رطوبت جاری از آن و با سركه جهت پاك كردن چرك آن به كار میرود.
7. امروزه در بیماریهای پوست، خارشهای جلدی، لیشن ، اگزمای مزمن، بثورات مختلف و مخصوصاً پیتیریاسیس کاپیتیس و غیره بوراكس را تجویز میكنند و این خاصیت نیز عیناً از كتب طب قدیم اقتباس شده است، چنانكه در مخزنالادویه مینویسد: ضماد آن با قیروطیات جهت رفع خزاز و حكه و جرب و شستن سر با آب آن جهت خراز نافع است.
8. در دایرةالمعارف مینویسد بوراكس مدر طمث است و سیلان ابیض را تحریك میكند این خاصیت را نیز دانشمندان اروپا از پزشكان قدیم ایران گرفتهاند چنانكه در مخزنالادویه مینویسد: «فرزجه آن برای دفع رطوبات رحم و احتباس حیض مفید است».
تصور نفرمایید این خواص طبی كه ذكر شده، بهسهولت توسط قدما كشف و در قرون جدید نیز به سادگی مورد تأیید دانشمندان اروپا واقع شده است. اگر بحث و انتقادهای زیادی كه روی هر یك از خواص طبی بوراكس توسط پزشكان اروپا به عمل آمده است مورد بررسی قرار گیرد، معلوم خواهد شد كه اشكالات تحقیق در آنها تا چه اندازه بوده است، مثلاً در مورد یكی از خواص بوراكس (كه آن را در ردیف 5 ذكر كردیم)، گفتیم كه دانشمندی به نام مییال با مطالعات زیادی كه روی بوراكس به عمل آورده و از كتب قدما نیز استفاده كرده بود، چنین عقیده داشت كه بوراكس از انعقاد خون جلوگیری میكند و لخته خون را حل میکند (پزشكان قدیم نیز همین عقیده را داشتند) ولی یك پزشك بلژیكی به نام داوروز با این عقیده مخالفت کرده و اظهار داشت هر قابضی (مثلاً تانن) خون را منعقد میكند و بوراكس نیز چون قابض است، باعث انعقاد خون میشود؛ نه اینكه از انعقاد خون جلوگیری كند. مییال بهوسیلة آزمایشهایی خلاف گفته او را ثابت كرد، به این طریق كه با مخلوط كردن مقداری زاج یا الكل به سرم خون، آن را به صورت لخته درآورده و سپس محلول بوراكس را به آن اضافه کرد و دانشمندان مشاهده كردند كه لخته حل شد و به این وسیله خاصیت مزبور كه از اكتشافات پزشكان قدیم است، مورد تأیید و تصدیق پزشكان اروپا قرار گرفت. البته بعدها برای جلوگیری از انقعاد خون به جای بوراكس، كه نام شیمیایی آن بورات دوسود است، سیترات دوسود به كار بردند و امروزه نیز چنانكه میدانیم همین ماده را به كار میبرند.
نتیجهای كه از این بحث میگیریم این است که بوراكس (بورات دوسود)، كه مصارف صنعتی و طبی آن از صدها سال پیش برای كمك در ذوب فلزات، استخراج معادن و مصارف دیگر، همهساله در كلیة كشورهای جهان، از نیازهای ضروری بوده، تا 200 سال پیش، طبق اقرار صریح بوفون ـ طبیعیدان بزرگ فرانسوی ـ قسمت اعظم نیازمندیهای كشورهای اروپا از این ماده معدنی از كشور ایران تهیه و تأمین میشده است، زیرا شیمیدانها و معدنشناسان از طرز استخراج و تخلیص آن بیاطلاع بودهاند.
8- اهمیت بوراکس و وضعیت کنونی آن در ایران
با توجه به اهمیت صدور این كالای بازرگانی و نظایر آن و با اعتراف به اینكه هرقدر صادرات یك كشور بیشتر باشد، ثروت ملیاش بیشتر خواهد بود، اكنون چه شده است كه نهتنها هیچ خبری از استخراج و صدور بوراكس در كشور ما نیست، بلكه هر سال نیز حدود 150 تن از كشورهای خارج به ایران وارد میشود، در حالیكه نوع بوراكس قدیم ایران از حیث درجه خلوص با آنچه كه امروز در بازار عرضه میشود، كوچكترین تفاوتی نداشته است.
آیا پیبردن به این راز برای ما مهم نیست؟ آیا بنیه مالی و اقتصادی كشور ما در زمانهای قدیم ـ كه از حیث علم و صنعت طوری پیشرفته بوده كه محصولات طبیعی و مصنوعیاش به همه كشورهای جهان صادر میشده است ـ با آنچه كه امروز میبینیم قابل مقایسه است؟
نگارنده برای پیبردن به اینكه چرا بوراكس از اروپا و آمریكا به ایران وارد میشود، چند سال پیش، شخصاً به وزارت صنایع و معادن مراجعه و از مهندسان مربوط سؤال كردم: در كدامیك از نقاط ایران معدن بوراكس وجود دارد؟ پس از تأمل و مراجعه به پروندهها اظهار کردند فقط در خاتونآباد سیرجان و معلوم شد كه با گذشت زمان، معادن ایران به علل نامعلومی (كه باید محققان و دانشمندان به بررسی آن بپردازند) بهتدریج متروك شده و گرد فراموشی روی آنها نشسته است.
آنچه پس از مطالعة این مقاله، توجه متفكران، غیرتمندان، افراد حساس و علاقهمند به كشور را جلب میكند این است كه چرا تاكنون فضلا و دانشمندان، مخصوصاً استادان علوم ما، در مقام تحقیق این قبیل مسائل برنیامدهاند و در برنامههای درسی خود، جز ترجمه كتب دانشمندان مغربزمین و جز حفظ كردن طوطیوار مطالب آنها چیزی نه خود فرا میگیرند و نه به شاگردان خود میآموزند به عبارت دیگر، تقلید و تبعیت كوركورانه از گفتهها و نوشتههای اروپایی و آمریكایی را جانشین تحقیق، ابتكار،كنجكاوی و بررسی در حقایق امور کردهاند. آخر چه فایده برای ما دارد كه معادن موجود در آفریقایجنوبی را از روی كتابهای كلاسیك امروزه بشناسیم، ولی ندانیم كه در زیر پای خود ما چیست و اگر بدانیم هم بسیار ناقص میدانیم. بهطور مسلّم، اگر بگوییم یكی از علل مهم فقر اقتصادی و درماندگی ما در گرداندن چرخ زندگانی، بیاطلاعی از این قبیل قضایا است، سخنی به گزاف نگفتهایم.
گفتة ما در این باره تمام شدنی نیست و این رشته سر دراز دارد. مضمون این مقاله، بهترین موضوعی است كه باید مورد توجه مطبوعات قرار بگیرد تا به بحث در اطراف آن بپردازند و نویسندگان بزرگی را وادارند كه با قلم سحار خود نكات جالب آن را تجزیهوتحلیل کنند و اذهان را تكاندهند. بهطور یقین، فقط از این راه است كه در بین گروهی از خوانندگان، افراد معدودی برانگیخته و تحریكشده موضوع را دنبال خواهند كرد. كسی چه میداند شاید روزی برسد كه ملت ایران از مطالعات پیگیر این محققان بهرهمند شوند و به نتایج گرانبها و غیرقابل تصور برسند!!!
1- موارد استعمال بوراکس
اگر این ملح را در مجاورت یك فلز قرار دهیم و آن را حرارت دهیم، نقطه ذوب فلز پایین میآید؛ یعنی آن فلز در مجاورت بوراكس زودتر ذوب میشود. به این جهت، بوراكس در صنایع شیمیایی اهمیت بسیار دارد، زیرا برای استخراج فلزات از معادن، آن را برای سهولت ذوب فلزات و صرفهجویی در سوخت به كار میبرند.
زرگرها نیز از همین خاصیت بوراكس استفاده كرده و قطعات كوچك و ظریف فلزات سخت و دیرگداز، مثل طلا، نقره و... را بدون اینكه تغییر شكل بدهند، به یكدیگر متصل میکنند.
در شیمی آنالیتیك (اصول تجزیه شیمیایی) نیز، برای تعیین نوع فلزات از همین خاصیت بوراكس استفاده میشود كه در آزمایشگاهها به نام آزمایش باپرل بوراكس معروف است.
علاوهبر اینها، بوراكس همهساله به مقدار زیاد برای درمان بسیاری از بیماریها در پزشكی مصرف میشود، بهطوریكه طبق تعرفههای گمركی، هر سال، بهطور متوسط، در حدود 150 تن، از كشورهای خارجی به ایران وارد شده و در آمریكا، سالی تقریباً 3٫000٫000 تن استخراج و بهعلاوه مقدار خیلی زیادی نیز به صورت مصنوعی ساخته میشود و همین ارقام دلیل اهمیت بوراكس در صنایع شیمیایی و طب است.
2- دانشمندان ایرانی و استخراج بوراکس
ما و همة دانشجویان ایرانی خواص شیمیایی بوراكس و طرز استعمال آن را در صنعت، همچنین خواص طبی و موارد تجویز آن را نیز در كتابهای امروزی میخوانیم و همه را از دانشمندان مغربزمین میآموزیم و تصور میكنیم دانشمندان اروپا و آمریكا كاشف تمام این مطالب علمی بوده و هستند.
اكنون سؤال میكنیم كه اروپاییان چگونه به خواص بوراكس پیبردند؟
آیا از دانشمندان ایرانی كسی تاكنون پیدا شده است كه در صدد تحقیق این مسئله و نظایر آن برآمده باشد؟ و اگر از آنها سوال شود چرا تحقیق نمیكنند، مگر یك نفر شیمیدان ـ مخصوصاً اگر استاد یا دبیر شیمی باشد ـ نباید از تاریخچه علمی فن خود مطلع باشد و ضمن تدریس، مطالب تاریخی مزبور را برای دانشجویان و دانشآموزان شرح دهد؟ در برابر سؤال، جوابی نخواهند داشت.
به هر حال، ما با وجود دشواریهای بسیار، به تحقیق در این امر پرداخته و دریافتهایم كه اساس معلومات امروزی دربارة بوراكس اعم از خواص شیمیایی، فواید طبی، طرز تشخیص معدنهای بوراكس، طریقه استخراج و تصفیه و تخلیص آن، همه متعلق به دانشمندان قدیم ایران است و اروپاییان این مطالب را در قرن هیجدهم و حتی قبل از آن از ایرانیان آموختهاند، بدون اینكه امروز نامی از ایران و ایرانی در كتابهای شیمی و طب دربارة بوراكس دیده شود.
3- سابقه کشف بوراکس در اروپا و آمریکا
برای اثبات مطلب، ابتدا باید ببینیم معادن بوراكس از چه تاریخی در اروپا و آمریكا كشف شده است.
با مراجعه به كتاب معدنشناسی، تألیف ادوارد هنری كروس، چاپ 1951 میبینیم در صفحه 426 چنین مینویسد: «از سال 1927میلادی به این طرف، بوراكس را از رسوبات كرنیت به دست میآورند». مطابق این نوشته، بیش از 37 سال نیست كه بوراكس را از كرنیت كه در طبیعت وجود دارد استخراج میكنند. برای اینكه معلوم شود قبل از این تاریخ، اروپا و آمریكا بوراكس را از كجا به دست میآوردهاند، باز به همان كتاب و همان صفحه مراجعه میکنیم و در آنجا میخوانیم: «قبل از سال 1927 بوراكس را از اثر سولفات یا كربنات بر کلمانیت به دست میآوردند».
در صفحه 446 كتاب معدنشناسی، تألیف سر هنری مایرز آمده است: «كلمانیت در سال 1882در كالیفرنیا كشف شد».
از آن تاریخ تاكنون 80 سال میگذرد و دیگر شما در هیچ كتابی نخواهید دید كه از 80 سال قبل به این طرف، اروپا یا آمریكا بوراكس را از معدنهای آن استخراج كرده باشد، زیرا هیچیك از معدنهای بوراكس قبل از این تاریخ كشف نشده بوده است.
4- صدور بوراکس از ایران به اروپا
در اینجا این سؤال پیش میآید كه اروپاییان از زمانهای قدیم تا 80 سال پیش بوراكس را از كجا میآوردهاند. پس از جستوجوی بسیار در كتب قدیم اروپایی، بالاخره مداركی به دست آمده است كه نشان میدهد بوراكس، سابقاً از كشورهای آسیایی و مخصوصاً از ایران، به اروپا میرفته است و دانشمندان اروپا طرز استخراج، تهیه، تصفیه و تخلیص آن و همچنین خواص طبی این ملح را از ایرانیان آموختهاند. این مدرك تاریخی، كتاب تاریخ طبیعی، تألیف بوفون، طبیعیدان معروف فرانسوی است كه در قرن هیجدهم میزیسته و تألیفی در شش مجلد دربارة حیوانات و معدنیات دارد. اكنون به این سند معتبر تاریخی توجه فرمایید.
بوفون در جلد دوم این كتاب در صفحه 257 راجع به بوراكس چنین مینویسد:
بوراكس ملحی است كه از آسیا برای ما میآید، ولی محل اصلی و چگونگی تهیه آن به درستی بر ما معلوم نیست.
چنین به نظر میرسد كه این ملح در طبیعت وجود داشته باشد و اعراب آن را به این اسم، نامگذاری كردهاند. در زمان قدیم، طرز بهكاربردن آن را میدانسته و به مقدار زیاد به كار میبردهاند؛ ولی طرز استخراج و تهیه آن را در كتابهای خود ننوشتهاند. مسافرینی كه اخیراً از آسیا آمدهاند، تعریف میكنند كه این ملح در بعضی ولایات ایران، مغولستان و هندوستان یافت شده و از آن نقاط مخصوصاً از ایران به اروپا فرستاده میشود.
در اینجا، باید توضیح داده شود كه دانشمندان دوره اسلامی، از قبیل محمد زكریای رازی، شیخالرئیس ابوعلی سینا، جابربنحیان طوسی و... عموماً ایرانی بوده ولی كتابهای خود را به زبان عربی نوشتهاند، این است كه اروپاییان قدیم ایران را به نام عرب ثبت كردهاند، تا آنجا كه حتی محمد زكریای رازی كه اهل ری، یعنی مركز ایران بوده نیز به نام طبیب عرب مشهور شده است.
و اما اینكه بوفون مینویسد كلمه بوراكس از زبان عرب گرفته شده، باید توضیح دهم كه بوراكس را در كتابهای قدیم به نام بورق نوشتهاند و اروپاییان همین كلمه را گرفته بوراكس گفتند و تازه، خود بورق كلمهای است معرّب از بوره فارسی. در كتاب برهان قاطع، تألیف برهان تبریزی به سال 1026 هجری، كه به اهتمام دكتر محمد معین، استاد دانشگاه تهران، در چهار مجلد به چاپ رسیده است، در جلد اول صفحة 315 مینویسد:
بورق معرب بوره فارسی است. این كلمه معرب وارد لاتین قرون وسطی و سپس داخل فرانسه شده و بوركس گردیده، فرانسویان و دیگران بوراكس را از بورق عربی گرفتهاند و عرب هم آن را از بوره فارسی اقتباس كرده است.
پس، مطابق این سند تاریخی، بوراكس را 200 سال پیش، از آسیا و مخصوصاً ایران به اروپا میبردهاند، در حالی كه 200 سال علاوهبر بوفون، كه طبیعیدان بزرگی در اروپا بوده است، شیمیدان بزرگ و بینظیری مثل لاوازیه، كه او را تمام دانشمندان اروپا واضع شیمی جدید میدانند و در كشور فرانسه میزیسته است نیز معدنشناس دانشمندی مانند بمار در فرانسه وجود داشته و همچنین در آمریكا، شیمیدانهای بزرگی بودهاند. پس چه شده است كه این دانشمندان معدنهای بوراكس را در اروپا كشف نكرده و این ماده شیمیایی را از آسیا و مخصوصاً از ایران میخواستهاند؟
5- معرفی یک سند تاریخی درباره بوراکس
آنچه مسلّم است، این است كه اروپاییان از طرز استخراج، تهیه و تخلیص بوراکس بیاطلاع بودهاند. طبق نوشته بوفون، تنها كسی كه در كتاب خود، كاملترین توصیف را دربارة بوراكس کرده، بمار، معدنشناس دانشمند فرانسوی است. او نیز مطالب مزبور را به استناد مشاهدات یكی از دانشمندان فرانسوی در کتاب خود درج کرده است كه به ایران آمده و در اصفهان با صنعتگران ایرانی تماس گرفته و طرز استخراج، تهیه و تخلیص بوراكس را بهوسیلة نامهای به بمار نوشته است.
این سند بزرگ تاریخی نشان میدهد كه حتی 200 سال پیش نیز دانشمندان اروپا، در علم و عمل، شاگردان مكتب ما بودهاند. اینك ترجمة این مطالب را از كتاب بوفون در دسترس خوانندگان عزیز قرار میدهیم:
از اصفهان در 1764 به ما نوشتهاند كه بوراكس قهوهای رنگی كه از ایران به اروپا فرستاده میشود، از یك نوع سنگ نرم و خاكستریرنگ چربی گرفته میشود كه فقط در ایران و مغولستان، در دامنة كوهها و مجاور مناطق سیلگیر وجود دارد. در آن نقاط، آب كفآلود شیریشكلی جاری میشود.
این سنگها را در مجاورت هوا قرار میدهند كه كمكم شكفته شده سطح ظاهری آنها قرمز رنگ و گاهی مایل به سبز تیره و یا قهوهای میگردد و آن را بوراكس خام یا سنگ بوراكس گویند. گاهی این ملح را از آب غلیظی به دست میآورند كه در گودالهای خیلی عمیق، نزدیك به معادن مس در ایران جمع میشود.
این مایع را پس از عملیاتی تبخیر و متبلور میكنند، به این طریق كه آنها را در حالیكه هنوز نیمهگرم است در گودالهایی كه سطح داخلی آن را با گل سفیداندود كردهاند ریخته و روی گودال را با سرپوشی كه آن نیز از همان گل سفیداندود شده است میپوشانند، به این طریق مایع كمكم متبلور میگردد و تقریباً، پس از سه ماه، روی مایع یك طبقه دانههای متبلور تیره، مایل به سبز و چسبنده تشكیل میشود كه طعم آن قیآور است، آن را برداشته در مجاورت هوا قرار میدهند كه قدری خشك شود، این اولین مرحله تخلیص است و جسمی كه به دست میآید، بوراكس چرب نامیده میشود.
این ملح را در مقدار كافی آب حل كرده و چند روز میگذارند بماند تا اجزای خارجی آن تهنشین گردد، سپس بهوسیلة عمل انحراف، محلول فوق را از رسوب جدا میكنند و مایع را تبخیر كرده مجدداً در گودالی شبیه به گودال اولی میریزند تا متبلور گردد. پس از دو ماه دانههای متبلور خاصتر و منظمتر از اولی به دست میآید كه رنگ سفید مایل به خاكستری قدری شفاف است و به این صورت، یعنی پس از دو نوبت خالص كردن است كه این ملح را از ایران به اروپا حمل میكنند.
6- مراحل تهیه و تخلیص بوراکس
آنچه در كتابهای امروزی دربارة تهیه و تخلیص بوراكس نوشته شده است، عیناً همان است كه 200 سال پیش در آن نامة تاریخی درج گردیده است؛ مثلاً در مفصلترین كتب شیمی معدنی جدید، كه به زبان فرانسه در 12 مجلد زیر نظر پائول پاسكال و 68 شیمیدان معروف به چاپ رسیده است، در جلد 6، چاپ 1934، صفحة 721 مینویسد: «بوراكس را از دو بار متبلور كردن محلول كرنیت در آب به دست میآورند».
این طریقه، یعنی دو نوبت متبلور كردن را در اصطلاح شیمی، تبلور تدریجی گویند و برای تصفیة و تخلیص اكثر املاح به كار میرود و چنانكه دیدیم عیناً همان طریقهای است كه در آن نامة تاریخی به تفصیل شرح داده شده است.
نكته دیگری که قابل توجه است، این است كه در كلیة كتابهای شیمی معدنی جدید نوشته شده است كه بوراكس را از سه منبع در طبیعت استخراج میكنند:
1. از آبهای شور بعضی دریاچههاو رسوبهای زیادی كه بر اثر تبخیر آب این دریاچهها به وجود میآید؛
2. رگههای بعضی كوهها؛
3. از بعضی خاكهای معدنی.
آنگاه میبینیم كه ایرانیان قدیم نیز بوراكس را از همین منبع میگرفتهاند، چنانكه در جلد اول كتاب برهان قاطع، در صفحه 315، مینویسد: «در قطرالمحیط آمده ٫البورق اصناف: مائی و جبلی و ارضی،».
این میرساند كه بوراكس را از سه منبع مختلف، یعنی آب، كوه و خاك میگرفتهاند.
نكته مهم دیگر اینكه امروزه با وجود ترقی و پیشرفت بسیاری كه نصیب علم شیمی شده است به این موارد پیبردهاند، حال آنکه در زمانهای قدیم نیز شش نوع بوراكس میشناختهاند كه به اسامی زیر نامیده میشوند:
بورقالصناعه، بوره ارمنی، بوره رومی، بوره زبدی، بورق الخبازین و نطرون.
از اینها مهمتر ساختن بوراكس مصنوعی در زمانهای قدیم است؛ امروزه چنانكه میدانیم، اكثر مواد موجود در طبیعت را به صورت مصنوعی میسازند، زیرا محصولاتی كه از طبیعت گرفته میشود، كفاف نیازمندیهای عمومی دنیا را نمیدهد، به این جهت كمكم در دنیا ابریشم مصنوعی، رنگهای مصنوعی، چسبهای مصنوعی، لاستیك مصنوعی و از چندی به این طرف، غذاها و داروهای مصنوعی و صدها ماده مصنوعی دیگر رواج پیدا كرده است. بنابراین، دویست سال قبل و حتی قرنها پیش از آن كه كشور ایران بوراكس عمده دنیا را میداده است، شیمیدانهای قدیم ایران را به كشف و تهیه بوراكس مصنوعی در آزمایشگاهها وادار کرده است.
اكنون ببنیم این بوراكس مصنوعی را چگونه میساختهاند و نام آن چه بوده است.
امروزه ما میدانیم كه دو عنصر بور (B) و سیلیسیم (Si) و همچنین تركیبات مهم آنها یعنی بوراتها و سیلیكاتها از نظر خواص شیمیایی با یكدیگر شبیه بوده و یك سلسله خواص مشترك دارند، به این جهت دو عنصر بور و سیلیسیم را امروزه در اكثر كتابها (مثلاً در كتاب شیمی، تألیف مارسل، جلد 1، صفحه 466) در یك فصل ذكر میکنند و در طبقهبندی مندلیف در یك ردیف به شمار میآورند.
این مسئله، یعنی شبیه بودن خواص شیمیایی بوراتها و سیلیكاتها بر شیمیدانهای قدیم ایران نیز بهخوبی معلوم بوده است و از آن برای ساختن بوراكس مصنوعی استفاده میكردهاند. برای انجام این امر از شیشه و قلع، یك نوع سیلیكات قلع میساختند كه عیناً مانند بوراكس، برای ذوب و لحیم كردن قطعات فلزی به یكدیگر به كار میرفت (به كتاب تحفةالمؤمنین، معروف به تحفة حكیم مؤمن، كلمه بورق مراجعه شود) و همچنین از شیشه و سرب نوع دیگری بوراكس مصنوعی میساختند كه همین خاصیت را داشته است (به كتاب مخزنالادویه كلمه بورق مراجعه شود) این بوراكس مصنوعی را تنكار مینامیدند كه از كشور ایران به اروپا صادر میشده و در آنجا به نام تنكال معروف شده است و در بعضی كتابها تونكال نوشتهاند و هنوز هم این نام در كتابهای شیمی دیده میشود.
7- خواص طبی بوراکس
مهمتر از همه اینها خواص طبی بوراكس است كه آنچه امروزه دانشمندان دانش پزشكی در كتابهای درمانشناسی نوشتهاند، عیناً اقتباس از كتابهای طبی قدیم ایران است، بدون اینكه یك كلمه، نام دانشمندان و پزشكان قدیم ایران در كتابهای امروزه دیده شود.
كاملترین شرح دربارة خواص طبی بوراكس را ما میتوانیم در دایرةالمعارف بزرگ و مفصل علوم پزشكی پیدا كنیم. این دایرةالمعارف در اواخر قرن نوزدهم میلادی، زیر نظر دشامبر و 179 نفر از معروفترین اطبا و دانشمندان كشور فرانسه در صد جلد تهیه و چاپ شده است. ما مطالب مندرج در این دایرةالمعارف دربارة بوراكس را با مندرجات كتاب قانون ابنسینا، كه كتاب طبی هزار سال پیش ایران است، مقایسه میكنیم. نیز از كتابهای تحفةالمؤمنین و مخزنالادویه كه از كتب طبی قدیم هستند و در آنها خواص داروها به زبان فارسی نوشته شده است، استفاده میکنیم.
1. بوراكس خاصیت دترسیف دارد، یعنی پاككننده و جلادهنده است. در حقیقت، عمل آن این است كه بهطور موضعی اثر كرده و پوستههای جلد و ترشحاتی را كه روی پوست بدن خشك شده و چسبیده است پاك و دفع میکند و سطح پوست را تمیز کرده و جلا میدهد. این خاصیت را در كتاب قانون و مخزنالادویه نیز ذكر كرده و به نام جالی، یعنی جلادهنده نوشتهاند.
2. در دایرةالمعارف مینویسد: بوراكس خاصیت رزولوتیف دارد؛ یعنی اورام را تحلیل میبرد. این خاصیت، عیناً در قانون و مخزنالادویه به نام محلل ثابت شده است.
3. در دایرةالمعارف مینویسد: بوراكس خاصیت سداتیف دارد، یعنی مُسكن و در قانون نیز مینویسد: مُسكن است مخصوصاً در بعضی قولنجها و در مخزنالادویه مینویسد: «مخصوصاً قولنجی را كه عارض گردد گدازندگان سرب را» و از اینجا معلوم میشود كه پزشكان قدیم ایران قولنج سربی را كه در نتیجه مسمومیت از سرب عارض میشود میشناخته و بوراكس را بهعنوان مُسكن در این بیماری تجویز میکردهاند.
4. در دایرةالمعارف مینویسد یكی دیگر از خواص بوراكس این است كه قابض میباشد و در كتاب قانون هم مینویسد: « و فی البورقات قبض». یعنی در بوراكسهای مختلف قوه قبض موجود است.
5. در دایرةالمعارف مینویسد: یكی از دانشمندان اروپا به نام مییال كه در خواص بوراكس مطالعات زیاد دارد، معتقد است كه بوراكس از انعقاد خون جلوگیری میکند و حتی اگر آن را بهخونی كه لخته شده است، اضافه كنیم آن را حل میكند. قدما نیز از این خاصیت بوراكس، یعنی حل كردن خونی كه لخته شده است، آگاه بوده، چنانكه در مخزنالادویه نوشته شده، آن را برای تحلیل خونی تجویز میكردند كه در معده لخته و منعقد گردیده است.
6. امروزه بوراكس را بهعنوان ضدعفونی ضعیف برای شستوشوی چشم به كار میبرند و نیز قطور آن برای التهاب گوش توأم با چرك تجویز میشود، اكتحال آن جهت حدّت بصر و قطور محلول آن در گوش برای رفع اوجاع و تفتیح سدد و قطع رطوبت جاری از آن و با سركه جهت پاك كردن چرك آن به كار میرود.
7. امروزه در بیماریهای پوست، خارشهای جلدی، لیشن ، اگزمای مزمن، بثورات مختلف و مخصوصاً پیتیریاسیس کاپیتیس و غیره بوراكس را تجویز میكنند و این خاصیت نیز عیناً از كتب طب قدیم اقتباس شده است، چنانكه در مخزنالادویه مینویسد: ضماد آن با قیروطیات جهت رفع خزاز و حكه و جرب و شستن سر با آب آن جهت خراز نافع است.
8. در دایرةالمعارف مینویسد بوراكس مدر طمث است و سیلان ابیض را تحریك میكند این خاصیت را نیز دانشمندان اروپا از پزشكان قدیم ایران گرفتهاند چنانكه در مخزنالادویه مینویسد: «فرزجه آن برای دفع رطوبات رحم و احتباس حیض مفید است».
تصور نفرمایید این خواص طبی كه ذكر شده، بهسهولت توسط قدما كشف و در قرون جدید نیز به سادگی مورد تأیید دانشمندان اروپا واقع شده است. اگر بحث و انتقادهای زیادی كه روی هر یك از خواص طبی بوراكس توسط پزشكان اروپا به عمل آمده است مورد بررسی قرار گیرد، معلوم خواهد شد كه اشكالات تحقیق در آنها تا چه اندازه بوده است، مثلاً در مورد یكی از خواص بوراكس (كه آن را در ردیف 5 ذكر كردیم)، گفتیم كه دانشمندی به نام مییال با مطالعات زیادی كه روی بوراكس به عمل آورده و از كتب قدما نیز استفاده كرده بود، چنین عقیده داشت كه بوراكس از انعقاد خون جلوگیری میكند و لخته خون را حل میکند (پزشكان قدیم نیز همین عقیده را داشتند) ولی یك پزشك بلژیكی به نام داوروز با این عقیده مخالفت کرده و اظهار داشت هر قابضی (مثلاً تانن) خون را منعقد میكند و بوراكس نیز چون قابض است، باعث انعقاد خون میشود؛ نه اینكه از انعقاد خون جلوگیری كند. مییال بهوسیلة آزمایشهایی خلاف گفته او را ثابت كرد، به این طریق كه با مخلوط كردن مقداری زاج یا الكل به سرم خون، آن را به صورت لخته درآورده و سپس محلول بوراكس را به آن اضافه کرد و دانشمندان مشاهده كردند كه لخته حل شد و به این وسیله خاصیت مزبور كه از اكتشافات پزشكان قدیم است، مورد تأیید و تصدیق پزشكان اروپا قرار گرفت. البته بعدها برای جلوگیری از انقعاد خون به جای بوراكس، كه نام شیمیایی آن بورات دوسود است، سیترات دوسود به كار بردند و امروزه نیز چنانكه میدانیم همین ماده را به كار میبرند.
نتیجهای كه از این بحث میگیریم این است که بوراكس (بورات دوسود)، كه مصارف صنعتی و طبی آن از صدها سال پیش برای كمك در ذوب فلزات، استخراج معادن و مصارف دیگر، همهساله در كلیة كشورهای جهان، از نیازهای ضروری بوده، تا 200 سال پیش، طبق اقرار صریح بوفون ـ طبیعیدان بزرگ فرانسوی ـ قسمت اعظم نیازمندیهای كشورهای اروپا از این ماده معدنی از كشور ایران تهیه و تأمین میشده است، زیرا شیمیدانها و معدنشناسان از طرز استخراج و تخلیص آن بیاطلاع بودهاند.
8- اهمیت بوراکس و وضعیت کنونی آن در ایران
با توجه به اهمیت صدور این كالای بازرگانی و نظایر آن و با اعتراف به اینكه هرقدر صادرات یك كشور بیشتر باشد، ثروت ملیاش بیشتر خواهد بود، اكنون چه شده است كه نهتنها هیچ خبری از استخراج و صدور بوراكس در كشور ما نیست، بلكه هر سال نیز حدود 150 تن از كشورهای خارج به ایران وارد میشود، در حالیكه نوع بوراكس قدیم ایران از حیث درجه خلوص با آنچه كه امروز در بازار عرضه میشود، كوچكترین تفاوتی نداشته است.
آیا پیبردن به این راز برای ما مهم نیست؟ آیا بنیه مالی و اقتصادی كشور ما در زمانهای قدیم ـ كه از حیث علم و صنعت طوری پیشرفته بوده كه محصولات طبیعی و مصنوعیاش به همه كشورهای جهان صادر میشده است ـ با آنچه كه امروز میبینیم قابل مقایسه است؟
نگارنده برای پیبردن به اینكه چرا بوراكس از اروپا و آمریكا به ایران وارد میشود، چند سال پیش، شخصاً به وزارت صنایع و معادن مراجعه و از مهندسان مربوط سؤال كردم: در كدامیك از نقاط ایران معدن بوراكس وجود دارد؟ پس از تأمل و مراجعه به پروندهها اظهار کردند فقط در خاتونآباد سیرجان و معلوم شد كه با گذشت زمان، معادن ایران به علل نامعلومی (كه باید محققان و دانشمندان به بررسی آن بپردازند) بهتدریج متروك شده و گرد فراموشی روی آنها نشسته است.
آنچه پس از مطالعة این مقاله، توجه متفكران، غیرتمندان، افراد حساس و علاقهمند به كشور را جلب میكند این است كه چرا تاكنون فضلا و دانشمندان، مخصوصاً استادان علوم ما، در مقام تحقیق این قبیل مسائل برنیامدهاند و در برنامههای درسی خود، جز ترجمه كتب دانشمندان مغربزمین و جز حفظ كردن طوطیوار مطالب آنها چیزی نه خود فرا میگیرند و نه به شاگردان خود میآموزند به عبارت دیگر، تقلید و تبعیت كوركورانه از گفتهها و نوشتههای اروپایی و آمریكایی را جانشین تحقیق، ابتكار،كنجكاوی و بررسی در حقایق امور کردهاند. آخر چه فایده برای ما دارد كه معادن موجود در آفریقایجنوبی را از روی كتابهای كلاسیك امروزه بشناسیم، ولی ندانیم كه در زیر پای خود ما چیست و اگر بدانیم هم بسیار ناقص میدانیم. بهطور مسلّم، اگر بگوییم یكی از علل مهم فقر اقتصادی و درماندگی ما در گرداندن چرخ زندگانی، بیاطلاعی از این قبیل قضایا است، سخنی به گزاف نگفتهایم.
گفتة ما در این باره تمام شدنی نیست و این رشته سر دراز دارد. مضمون این مقاله، بهترین موضوعی است كه باید مورد توجه مطبوعات قرار بگیرد تا به بحث در اطراف آن بپردازند و نویسندگان بزرگی را وادارند كه با قلم سحار خود نكات جالب آن را تجزیهوتحلیل کنند و اذهان را تكاندهند. بهطور یقین، فقط از این راه است كه در بین گروهی از خوانندگان، افراد معدودی برانگیخته و تحریكشده موضوع را دنبال خواهند كرد. كسی چه میداند شاید روزی برسد كه ملت ایران از مطالعات پیگیر این محققان بهرهمند شوند و به نتایج گرانبها و غیرقابل تصور برسند!!!