• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

بيش از حد، آماده به خدمت نباش!

sasan

Banned
هنگامي كه زنان، خود را درگير مسئوليت‌هاي بيش از حد توان‌شان مي‌كنند، اگرچه با كوشش و تحمل فراوان از عهده آنها برمي‌آيند، اما انجام اين امور همواره با احساس تنش و اظهار گله و شكايت از وضع موجود، از طرف آنها همراه است.


اغلب ما زنان در روابط‌مان با نزديكان نقش مسئوليت‌پذيري را ايفا مي‌كنيم و مي‌پنداريم كه به اين ترتيب همه‌چيز بر وفق مراد است. چنين مي‌انگاريم كه حل همه مشكلات ديگران بر عهده ماست. در مورد كوچك‌ترين كنش اطرافيان چه مثبت و چه منفي، واكنش نشان مي‌دهيم. اين طيف احساسي ما از دلخوري و رنجيدگي شروع مي‌شود و تا عصبانيت شديد و حتي افسردگي و نوميدي ادامه مي‌يابد. وقتي هم متوجه مي‌شويم كه كوشش ما در راه كمك به ديگران مؤثر واقع نشده، حاضر نيستيم دست از كوشش برداريم. بجاي متوقف كردن اين روند، كوشش خود را دو برابر مي‌كنيم و تنها نتيجه‌اي كه به دست مي‌آوريم، عصبانيت بيشتر است؛ چرا كه مسئوليت فردي را برعهده گرفته‌ايم كه به هيچ‌وجه قصد اصلاح خود را ندارد!
در حقيقت براي ارائه رابطه و جلوگيري از جدايي، چه سختي‌هايي را به جان مي‌خريم و چقدر تلاش مي‌كنيم، در حالي‌كه بايد امكان بدهيم تا فرد مشكلاتش را خودش برطرف كند! مردان در برقراري تعادل بين جدايي و پيوند، مشكلات فراواني دارند و تشنج موجود را با قرباني كردن «ما» به سود «من» از بين مي‌برند، در حالي‌كه زنان اغلب با پذيرش مسئوليت بيش از حد توان خود و به عبارتي قرباني كردن «من» به نفع «ما» به اين تنش خاتمه مي‌دهند. اين روش نامناسب و ناخوشايند كه باعث بر هم خوردن تعادل در روابط مي‌شود، به شدت حيرت‌انگيز است. در جامعه ما در مورد ارتباط مردان با نزديكان‌شان هيچ‌گونه وظيفه‌ احساسي و عاطفي در نظر گرفته نشده است، در صورتي كه زنان، هميشه تشويق مي‌شوند بجاي آنكه انرژي‌شان را صرف حل مشكلات خود كنند، مسئوليت حل مشكلات ديگران را بر عهده بگيرند.
آيا بر عهده گرفتن مسئوليت حل مشكل ديگران زيان‌بار است؟ نه، هميشه چنين نيست. در طول نسل‌ها زنان عهده‌دار چنين وظيفه‌اي بوده‌اند. حمايت، كمك‌رساني، پرستاري و مهيا كردن رفاه و آسايش ديگران، ايجاب مي‌كند كه با آنان روابط برقرار كنيم و همدردي، ايثار و عشق خود را به آنان نشان دهيم. مشكل هنگامي پيش مي‌آيد كه بخواهيم بيش از حد در مورد مشكلات ديگران واكنش نشان دهيم و تصور كنيم همه مسئوليت‌ها بر عهده ماست در حالي‌كه در واقع چنين نيست.
بايد بياموزيم كه بيش از حد، آماده به خدمت نباشيم! اگر چه اين پيشنهاد، ساده به نظر مي‌رسد، اما براي كساني كه پيوسته آماده كمك كردن و نجات دادن ديگران هستند و آن را امري جدي مي‌شمارند، دشوارترين كار است كه از آنان خواسته شود حاضر به خدمت‌ نباشند!
چگونه مي‌توان براي خدمتگزار نبودن كوشيد و چطور مي‌توان براي كمك به ساير اعضاي خانواده شتاب نداشت؟
براي آنكه بياموزيم چگونه حاضر به خدمت نباشيم، بايد در ارتباط خود با نزديكان، طريق اعتدال را در پيش بگيريم و بدانيم كه چه زماني بايد آماده كمك به آنان باشيم و چه‌موقع بايد آنها را به حال خود رها كنيم و اجازه دهيم تا آنها به تنهايي مشكلات خود را سر و سامان دهند. فردي كه مي‌خواهد از بار مسئوليت‌هاي خود در قبال ديگران بكاهد و از حالت يك حاضر به خدمت دائمي رها شود، بايد پيش از هر چيز درك كند كه مسئوليت حل همه مشكلات ديگران نيست! در واقع هيچ‌يك از ما حتي نمي‌توانيم كليه مشكلات خود را حل كنيم، چه رسد به حل مشكلات ديگران!
بنابراين، وقتي احساس افسردگي و يا خستگي مفرط بر اثر پذيرش مسئوليت بيش از اندازه مي‌كنيم، بهترين كاري كه مي‌توانيم انجام دهيم اين است كه تنها بر مشكلات و مسائل خود تمركز كنيم و براي حل آنها بكوشيم.


نويسنده: هاريت گلدهرلرنر
 
بالا