بيوفيدبک Biofeedback
واژه بیوفیدبک یا پسخوراند زیستی عبارت کوتاهتری برای مفاهیم فیدبک خارجی سایکوفیزیولوژیک است. این تکنیک با بکارگیری مفاهیمی از علوم مختلف در دهه 1950 مورد استفاده قرار گرفته و به تدریج رواج یافت و نهایتاً در 1969 به این نام شناخته شد. ایدههای متعددی از علوم مختلف از جمله یافتههای مطالعاتی که در زمینه شرطیسازی دستگاه عصبی خودکار(Autonomic Nervous System) ، سایکوفیزیولوژی، رفتار درمانی، راهبردهای کنترل استرس، مهندسی پزشکی و سایبرنتیک انجام یافته به پرورش مدل کاربردی بیوفیدبک و شکلگیری آن به شکل امروزی کمک کرده است.
اما اصلیترین حوزه تعریف کننده بیوفیدبک، علم سایبرنتیک میباشد که بطور مستقیم به تعریف پردازش اطلاعات و ارائه فیدبک در سیستمهای گوناگون میپردازد. طبق یکی از اصول پایه سایبرنتیک، فرد نمیتواند تغییری را کنترل نماید مگر آنکه اطلاعات لازم از آن متغیر را دریافت نماید. این اطلاعات را فیدبک مینامند. اصل دیگری نیز بیان میدارد که وجود بیوفیدبک ، یادگیری را ممکن میسازد. در بیوفیدبک کاربردی، هدف اصلی، بالا بردن آگاهی شخص نسبت به آنچه در بدن و حتی مغزش به وقوع میپیوندد و افزایش قدرت کنترل بر آن است. با ارائه این تکنیک، افراد فیدبکهای واضح و مستقیمی را از سیستم فیزیولوژیشان دریافت میدارند که به آنها در کنترل عملکرد این سیستم کمک مینماید. به عنوان مثال، با استفاده از دستگاه ثبت امواج مغزی(EMG) شخص در مورد فعالیت ماهیچهها و میزان انقباض آنها آگاهی مییابد و با استفاده از فیدبک عینی که از دستگاه EMG دریافت میکند، خواهد توانست کنترل بهتری در کاهش، افزایش و تنظیم انقباض عضلاتش داشته باشد. آنچه در روانشناسی رفتاری به عنوان شرطیسازی کنشگر تعریف شده و از اصول اولیه یادگیری دانسته شده است در سایبرنتیک نوعی ارائه فیدبک نامیده میشود. فیدبکهایی که از نتایج مثبت و منفی یک رفتار بدست میآیند میتوانند انسان را شرطینموده و یا تغییر رفتار را ایجاد کنند. به همین دلیل بسیاری از متخصصین به ویژه روانشناسان، بیوفیدبک را نوعی یادگیری عاملی میدانند و یا با دیدگاه شناختی آن را به عنوان مدلی از پردازش اطلاعات در سیستم شناختی تعریف مینمایند. علاوه بر تحقیقات انجام شده در علوم اعصاب، رفتار و سایبرنتیک، عوامل فرهنگی نیز در پیدایش و رشد بیوفیدبک بسیار مؤثر بودهاند که از مهمترین آنها به کاربرد روشهای آرامسازی باید اشاره نمود. روشهای مختلف آرامسازی عمدتاً ریشه در فرهنگ شرقی داشته و به ویژه در مکاتبی نظیر یوگا آموزش داده شدهاند. یوگیها طی مراقبههای عمیق قادر هستند تغییرات چشمگیری را در فیزیولوژی طبیعیشان ایجاد نمایند. از همین رو برخی از متخصصین از بیوفیدبک، که هدفش داشتن کنترل بیشتر بر تغییرات فیزیولوژی است، به عنوان «یوگای غربی» نام میبرند.
از سویی حوزه مهمی از رفتار درمانی به تحقیقات در زمینه استرس و علائم جسمی ایمونولوژیک ناشی از آن اختصاص دارد. در بسیاری از سیستمهای کنترل استرس، به ایجاد آگاهی نسبت به علائم ناشی از استرس و در مقابل، وضعیت داشتن آرامش پرداخته میشود. در واقع مدلهای مختلف آرامسازی پیشرونده و یا خودآموزی آرامسازی و یا افزایش تمرکز ذهنی به ایجاد هماهنگی فیزیولوژیک و افزایش آرامش ذهنی میپردازند (Schwartz, E & Andrasik , F, 2002).
علم بیوفیدبک براین نکته تأکید دارد که انسان قادر است بطور ارادی بر عملکرد سیستم خودکار ، تاثیری چشمگیر بگذارد. آنچه بیوفیدبک را از روشهای آرامسازی و تمرکزی متمایز میسازد و از اجزای اصلی آن به حساب میآید ، استفاده از ابزار و ماشینهای مختلفی است که به دریافت فیدبک و داشتن درک بهتر و نهایتاً اعمال کنترل بیشتر بر فرایندهایی نظیر انقباض عضلات، دمای پوست، ضربان قلب، فشار خون و... کمک مینمایند. بیوفیدبک در بیانی ساده تر ، استفاده از توانائی ذهن برای بهبود وضعیت سلامت بدن است . گر چه ذهن و توانایی ذهن قادر به رفع کامل علائم بیماری ها نیست ولی استفاده از قدرت ذهن تا حد زیادی می تواند این علائم را کاهش دهد .
بیوفیدبک یر اساس کاربرد آن به موازات درمانهای طب کلاسیک ، یکی از زیرگروه های طب مکمل به شمار می آید و هدف آن تأثیر بر پاسخ های غیرارادی بدن می باشد . عمده فعالیت های غیرارادی بدن شامل مواردی همچون فعالیت مغز ، تنفس ، ضربان قلب و تنظیم فشارخون ، حرکات روده ، انقباضهای عضلانی ، تعریق و نظایر آن می باشد . هدف بیوفیدبک ، ایجاد شناخت کافی در فرد نسبت به این موارد به منظور اعمال کنترل آگاهانه در این فعالیتها به منظور بهبود سلامت است . برای مثال از روش بیوفیدبک برای درمان حملات هراس و تخفیف سردردهای میگرنی استفاده می شود . البته لازم به ذکر می باشد که حتی اگر فرد بیماری خاصی هم نداشته باشد ، بیوفیدبک به حفظ و ارتقاء سلامت او کمک خواهد کرد .
بیوفیدبک به درمان چه بیماریهایی کمک می کند ؟
بیوفیدبک به بهبودی طیف وسیعی از بیماریها کمک می کند که از آن جمله می توان به آسم ، بیماری روده تحرک پذیر ، گر گرفتگی · تهوع و استفراغ های ناشی از شیمی درمانی ،بی اختیاری ادرار با منشاء عصبی، انواع سردرد ، آریتمی ، فشار خون بالا واختلالات سایکوسوماتیک (روان تنی ) دیگر اشاره نمود . تحقیقات مفصلی برای تعیین اثر درمانی بیوفیدبک بر فشارخون بالا با منشاء ناشناخته در جریان است . [FONT=Tahoma, sans-serif]
روند یک جلسه بیوفیدبک چگونه است ؟
روش های بیوفیدبک را می توان در مطب ها ، درمانگاه ها ، مراکز درمانی و بیمارستان ها بکار برد . بدین ترتیب که درمانگر حس گرهای الکتریکی را به نقاط مختلف بدن متصل می کند . این حس گرها ، پاسخ های فیزیولوژیک بدن به استرس هایی نظیر انقباض عضلانی ناشی از دردهای تنشی را نشان می دهد . این انقباض ها بوسیله ابزار صوتی یا تصویری به بیمار نشان داده می شوند یا به صورت شفاهی برای فرد توضیح داده می شوند تا فرد به طور کامل در جریان واکنش های بدن خود به استرس قرار گیرد . قدم بعدی فرا گرفتن برانگیختن واکنش های مثبت در بدن می باشد . خود بیمار در این مرحله باید یاد بگیرد هنگامی که در معرض استرس های جسمی یا روانی قرار می گیرد ، هر عضله از عضلات بدن را چگونه آرام و ریلکس نماید . هدف نهایی این است که فرد بتواند در خارج از مرکز درمانی نیز بدون استفاده از ابزار و وسایل ، این پاسخ های مثبت را ایجاد نماید . [FONT=Tahoma, sans-serif]
مکانیسم کار دستگاههای بیوفیدبک چیست ؟
اگر چه هنوز در مورد این که چرا روش های بیوفیدبک در درمان برخی بیماریها تاثیرات قابل توجهی می کنند، مجهولات فراوانی وجود دارد ولی استفاده از آن در سراسر دنیا و به ویژه کشورهای پیشرفته بطور روزافزونی در حال افزایش است . سیستمهای بیوفیدبک برای جمع آوری اطلاعات مربوط به پاسخ بدن بیمار بسته به نوع بیماری و شرایط موجود از تکنیک های متعددی می توانند استفاده نمایند . از آن جمله می توان به این ابزارها و تکنیک ها اشاره نمود .
* الکتروانسفالوگرام ( EEG) : این دستگاه فعالیت الکتریکی امواج مغزی را در شرایط مختلف مثل بیداری ، ریلکس بودن ، آرامش ، خواب سبک و خواب عمیق اندازه گیری می کند .
* الکترومیوگرام ( EMG ) : دستگاهی است که برای اندازه گیری انقباض عضلانی بکار می رود . با بارز و نمایان کردن این انقباضات به خود بیمار ، او متوجه دردهای خود شده و می تواند آنها را کنترل نماید . EMG در درمان دردهای پشت ، سردرد ، درد گردن و دندان قروچه مؤثر است . همچنین در تخفیف شرایط استرس زا موثر است.
* بیوفیدبک حرارتی : حس گرهایی که به انگشتان دست ها یا پاها متصل می گردند . دمای بدن را می سنجند - معمولاً دمای بدن به هنگام استرس کاهش می یابد و بنابراین ثبت دماهای کاهش یافته مبنایی برای شروع تحریکات مثبت و ریلکس کردن عضلات خواهد بود . این تکنیک در درمان بیماریهای مرتبط با گردش خون نظیر رینود و حملات میگرن مؤثر است .
* ثبت کننده های فعالیت گالوانیک پوست : که میزان تحریک الکتریکی پوست در شرایط استرس را بررسی می کنند . با این دستگاههای می توان به روند درمان بیماری های هیجانی نظیر حملات هراس (پانیک) ، اضطراب و لکنت زبان کمک کرد .