• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

تاریخچه و دانستنی های سیستان و بلوچستان

Nicol

متخصص بخش گردشگری
سیستان و بلوچستان


سرزمین اساطیری سیستان و بلوچستان از دو ناحیه شمال و جنوب تشکیل شده است. سیستان امروزی که قسمت شمالی استان را در برمی گیرد، در کتاب اوستا، یازدهمین سرزمینی است که " اهورامزدا " آفریده. همچنین زادگاه رستم دستان قهرمان حماسی شاهنامه فردوسی می باشد.



تاریخ نگاران سیستان را به گرشاسب، یکی از نوادگان کیومرث نسبت داده اند. نام سیستان از نام اقوام آریایی " سکا " اخذ شده است. " سکاها " در حدود سال 128 قبل از میلاد، سیستان را به تصرف خود در آورده و در پهنه آن استقرار یافته اند.


" نیمروز " نام دیگر سیستان است. همچنین بنای بیشتر شهرهای سیستان را به پهلوانان اسطوره ای ایران چون زال، سام و رستم نسبت داده اند. زمانی سیستان جزو متعلقات دولت ساسانی به شمار می آمد که به دست اردشیر بابکان فتح شد و در سال 23 هجری قمری، مسلمانان عرب این سرزمین را فتح کردند.اولین فرمانروای معروف ایرانی این سرزمین بعد از اسلام، " یعقوب لیث " صفاری بود. بعد از صفاریان، سامانیان، غزنویان و سلجوقیان نیز هریک، مدتی در این سرزمین فرمان رانده اند.سرزمین بلوچستان امروزی که ناحیه جنوبی استان را تشکیل می دهد، در قدیمی ترین اسناد تاریخی به اسم " مکا " مشهور بوده و در نوشته های هرودت تاریخ نگار یونانی از آن به عنوان " گدروزیا " یاد شده است.به دنبال سقوط هخامنشیان توسط اسکندر مقدونی ( 230 پ- م ) وی مسیر بازگشت خود از هند را " گدروزیا " انتخاب کرده است. پس از ساسانیان توسط اعراب مسلمان، در زمان خلیفه دوم، اکثر مردم این سرزمین بلافاصله به اسلام گرویدند.


از زمان ساسانیان به بعد این سرزمین همواره جزیی از ایران محسوب می شد تا اینکه با دخالت بریتانیا در قرن نوزدهم میلادی عملاً به دو بخش غربی و شرقی تقسیم شد. از این به بعد بلوچستان مانند سایر ایالت ها و ولایت های کشور حکومت خان خانی داشت تا در سال 1307 ه.ش پس از شکست دوست محمد خان بارکزهی قدرت حکومت مرکزی در این خطه تثبیت شد.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
سیستان و بلوچستان سرزمین پهناوری است که از دریاچه شکر ریز هامون تا پهن دشت نیلگون دریای عمان گسترانیده شده است . عمان، در این دیار نشان از وسعت دل است و تفتان سر به فلک کشیده، سر بلندی ها را سمبل. این وادی، دل در گرو ایمان دارد و ایمان در گرو اسلام. حبل المتین وحدت، دست آویز مومنان است و آئینه وحدت، درخشنده از نور اسلام .

اینجا سرزمین نخلهای راست قامت بلند همت است و دیار نخل های کوتاه آرزو، ریگ های تفتیده در شکوه انوار طلایی خورشید، پای می کوبند و جان به خنکای نسیم شبهای با صفا، صفا می دهند. در این ولایت، مردم صبورند و میهمان پذیر و سلحشور، افتاده اند و سربلند ، آرام اند و خروشان، تیره اند و روشن، خاکی اند و افلاکی، دستان شان نقش حقیقت می زند و چشمان شان، برق حقیقت.

این سرزمین گرچه طعم تلخی ها را چشیده و زیر بار سختی ها و بی مهری ها گذشتگان خمیده اما،می رود تا غبار محرومیت، از چهره بزداید و با جلوه هایی از تلاش دولت مردانی خدوم، قلل رفیع شکوفایی را فتح کند.

استان سیستان و بلوچستان به عنوان یکی از پهناورترین استان های کشور دارای قدمتی دیرینه می باشد که درکتب مختلف تاریخی بدان اشاره شده است. این استان با توجه به مرز طولانی مشترک با دو کشور پاکستان و افغانستان و مرز ساحلی طولانی با دریای عمان، در جنوب شرقی ایران از موقعیتی حساس و استراتژیک برخوردار می باشد.

 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
جغرافیای استان



استان سیستان و بلوچستان با وسعتی حدود ۱۸۱۷۸۵ کیلومتر مربع پهناورترین استان کشور می‌باشد، که با قرار گرفتن در بین ۲۵ درجه و ۳ دقیقه تا ۳۱ درجه و ۲۷ دقیقه عرض شمالی از خط استوا و ۵۸ درجه و ۵۰ دقیقه تا ۶۳ درجه و ۲۱ دقیقه طول شرقی از نصف‌النهار گرینویچ، از نظر جمعیتی از کم تراکم‌ترین استان‌های کشور است.


استان سیستان و بلوچستان از دو منطقه سیستان و بلوچستان تشکیل می‌شود و از شمال به استان خراسان جنوبی و کشور افغانستان، از شرق به کشورهای پاکستان و افغانستان، از جنوب به دریای عمان و از مغرب به استان‌های کرمان و هرمزگان محدود می‌شود.



شمال استان، برآمده از آبرفت‌های رودخانه هیرمند، که بزرگ‌ترین دریاچه آب شیرین جهان را در خویش جای داده‌است. کوه خواجه تنها پشته بلندی می‌باشد که در منطقه مسطح سیستان خود نمایی نموده و نزد اهالی از قداستی خاص برخوردار است. دشت سیستان که در گروه اقلیم بیابانی میانه قرار دارد، بارشی کمتر از ۶۵ میلی متر را در سال دریافت می‌کند و میزان تبخیر در آن به بیش از ۵۰۰۰ میلی متر می‌رسد. این شرایط در مجموع باعث خشکی فیزیکی شدید محیط بوده و در سالهایی که میزان ورودی آب رودخانه هیرمند کاهش می‌یابد، خشکسالی‌های مخرب توسعه پیدا می‌کند. شریان حیاتی منطقه یعنی هیرمند نوسانات سالیانه قابل ملاحظه‌ای را نشان می‌دهد. وزش بادهای ۱۲۰ روزه که از اواخر بهار تا پایان تابستان می‌وزد در تشدید نیاز و خشکی محیط موثر است.



جنوب استان که وسعت متنوع اش را با دریای عمان گره زده‌است. این وادی دارای طبیعتی کوهستانی می‌باشد. مناطق جنوبی استان با توجه به مجاورت با دریای عمان و بهره گیری از بادهای موسمی اقلیم متفاوتی دارند. بالا بودن میانگین دما و پایین بودن نوسانات آن از مشخصه‌های اساسی اقلیم منطقه‌است. با توجه به پایین بودن بارش و عدم وجود منابع برفی کوهستانی اکثر جریانات رودخانه‌ای، موقتی و فصلی بوده و در بخش وسیعی از استان منابع محدود آب‌های زیر زمینی تنها امکانات تأمین آب بشمار می‌آیند. وجود مخروط آتشفشانی تفتان با ۳۹۴۱ متر ارتفاع در شمال بلوچستان مرکزی، شرایط اقلیمی متنوع و جالبی را فراهم آورده‌است .


با توجه به دوره آماری ۱۳۷۵- ۱۳۵۹ میانگین بارش سالیانه استان ۸/۱۳۹ میلی متر و میانگین دمای سالیانه ۶/۲۲ درجه سانتی گراد، می‌باشد .



از لحاظ تقسیمات کشوری استان دارای ۸ شهرستان، ۳۲ بخش، ۳۰ شهر، ۹۴ دهستان و حدود ۶۳۰۰ آبادی می‌باشد.




SISTAN1.JPG
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
منابع طبیعی

وسعت استان و تنوع آب و هوایی، موجب بروز تنوع در پوشش گیاهی و غنای منابع طبیعی تجدید شونده گردیده‌است. حدود ۵۵ درصد از کل مساحت استان معادل ۰۰۰/۲۵۰/۱۰ هکتار را مراتع در برگرفته‌است که ۳۰۰ هزار هکتار مراتع خوب، ۷۵۰ هزار هکتار مراتع متوسط و ۲/۹ میلیون هکتار مراتع فقیر و خیلی فقیر می‌باشد.

وجود تالاب هامون و امکان تولید علوفه نی و بونی در سطح ۰۰۰/۱۵۰ هکتار با تولید متوسط حداقل ۶ تن در هکتار علوفه خشک (در مواقع غیر خشکسالی) از سرمایه‌های مهم منطقه به شمار می‌رود. در استان بیش از ۱۲۰۰ گونه گیاهی که حدود ۷۰ گونه آن دارای ارزش دارویی و صنعتی می‌باشد شناخته شده‌است.

از جمله می‌توان گونه‌های کهور، کنار، بنه، بادام، جش و گز روغن را نام برد. مساحت جنگل‌های استان که عمدتاً نیمه متراکم و کم تراکم هستند قریب به یک میلیون هکتار می‌باشد. همچنین حدود ۳/۶ میلیون هکتار را بیابان و شنزار در بر گرفته‌است.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
شهرها و شهرستان‌ها




این استان براساس آخرین تغییرات شامل ۱۴ شهرستان است: ایرانشهر - چابهار - خاش - دلگان(به مرکزیت گلمورتی) - زابل - زابلی - زاهدان - زهک - سراوان - سرباز(به مرکزیت راسک) - سیب سوران(به مرکزیت سوران) - کنارک - میان کنگی(به مرکزیت دوست محمد) -و نیک شهر.


همچنین این استان پهناور از ۴۰ بخش و ۳۶ شهر تشکیل گردیده‌است. بزرگترین و پرجمعیت ترین شهر استان زاهدان با بیش از ۵۶۷ هزار نفر جمعیت می‌باشد و کم جمعیت ترین شهر این استان شهر کوچک سرباز است که فقط ۱۰۴۷ نفر جمعیت دارد.



در سال ۱۳۷۸ خورشیدی ۹۹ درصد شهرهای سیستان و بلوچستان از شبکه لوله‌کشی و آب آشامیدنی سالم بهره‌ند بودند.



دو منطقه سیستان و بلو چستان



استان سیستان و بلوچستان از دو منطقه سیستان و بلوچستان تشکیل می‌شود که منطقه سیستان از سه شهرستان زابل ، زهک و شهرستان هیرمند تشکیل می‌شود .



منطقه بلوچستان از زاهدان که مرکز استان است شروع می‌شود و شهرستانهای زاهدان ، خاش ، سراوان، ایرانشهر ، سرباز ، نیکشهر ،چابهار و کنارک - دلگان(به مرکزیت گلمورتی) - زابلی - سیب سوران(به مرکزیت سوران)را شامل می‌شود .
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
کشاورزی و دامداری


سیستان و بلوچستان با گستره‌ای افزون بر هفت میلیون هکتار آب و هوایی متغیر از گرم و خشک تا معتدل سرد و کوهستانی دارد. ۴۰۰ هزار هکتار از زمینهای استان قابل کشت بوده و آب مورد نیاز نیز از ۱۱ هزار و ۳۰۰ منبع آبی شامل چاه، قنات، چشمه و رودخانه‌های هیرمند، سرباز لادیز و بمپور تامین می‌شود. سه میلیون و ۴۰۰ واحد دامی در این استان وجود دارد.


۳۰۰ کیلومتر نوار ساحلی دریای عمان و راه‌یابی به آب‌های آزاد، دریاچه هامون، چاه نیمه‌ها و هفت هزار و ۸۰۰ منبع آبی داخلی ظرفیت‌های آبی این استان هستند.

این استان چهار کارخانه تولید شیر پاستوریزه و فرآورده‌های لبنی، ۳۴ مرکز جمع‌آوری شیر روستایی و دو مجتمع بزرگ پرورش گاو شیری با ظرفیت ۱۲ هزار راس گاو دارد. تولید انواع خرما در این استان سالانه ۱۶۷ هزار تن است که ارزش اقتصادی آن ۲۱۸ میلیارد ریال می‌باشد.


بزرگ‌ترین پایگاه تولید نهال میوه‌های گرمسیری جنوب شرق ایران نیز در استان سیستان و بلوچستان قرار دارد که با تأمین نیاز داخلی استان به ۹ استان دیگر کشور نیز نهال صادر می‌شود.

«خرما، موز، مرکبات، انبه، پاپایا، گوآوا، چیکو، پسته و انگور یاقوتی» از جمله میوه‌های گرمسیری و نیمه گرمسیری سیستان و بلوچستان است.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
اقتصاد


سیتان و بلوچستان از جهت رشد و توسعه اقتصادی از مناطق در حال توسعه کشور است.

زراعت اشکال متعددی دارد و صنعت آبی آن وابسته به رود هیرمند است.

صنایع موجود در استان به دو دسته صنایع ماشینی و دستی تقسیم می‌شوند که صنایع ماشینی استان عبارتند از صنایع غذایی, نساجی, پوشاک و صنایع شیمیایی و کارگاههای فلزکاری, ریخته‌گری, ساخت لوازم خانگی و تانکرسازی. معادن این استان عبارتند از معادن مس, کرومیت, منگنز, سنگ مرمر, .سنگ آهک و غیره.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
اماکن تاریخی و مذهبی


بقایای آتشکده کرکویه
قلعه سیب سوران
تخت عدالت
کوه خواجه
زاهدان کهنه
سه کوهه
شهر سوخته
دهانه غلامان
قلعه رامرود
قلعه خاش
قلعه مچی
قلعه سام
قلعه تپه
قلعه رستم
قلعه کهک کهزاد
چاه نیمه
آرامگاه خواجه غلطان
زیارتگاه بی‌بی دوست

 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
صنایع دستی سیستان


1- سوزن‌دوزي بلوچ:


سوزن‌دوزي عبارتست از كارهاي دست‌دوزي كه تنها با مدد دستان توانا و فكر خلاق هنرمندان بر عرصة پارچه جاودان مي‌گردد، و آنچه برجاي مي‌ماند تنها حاصل ذوق، سليقه، ابتكار و استعداد قابل تحسين هنرمندان اين وادي است اين هنر در بلوچستان پيشينه‌اي دراز دارد و مي‌توان آن را عصارة درد و دلهاي زنانه و بازتاب خاطرات تلخ و شيرين قومي در طول تاريخ برشمرد كه خود آميزه‌اي ذهني از آهنگ و ريتم حركت دستها گرديده است و منجر به پديد آمدن آثاري جاودان و جاودانه بر تار و پودي سرد و بي‌روح مي‌گردد.




انواع محصولات سوزن‌دوزي عبارتند از:

روميزي، سجاده، كوسن، روتختي، جانماز، سفره عقد، پرده، آباژور، اشارپ، پشتي و ...




از جمله عمده‌ترين مراكز سوزن‌دوزي استان مي‌توان به:


اسپكه، بمپور، نكوچ در ايرانشهر، پيپ، مته سنگ، چانف در نيكشهر، روستاهاي ايرندگان و مارندگان در خاش، جالق، سوران، گُشت، كله‌گان در سراوان و همچنين در شهرستان زاهدان اشاره نمود.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
. خامه‌دوزي سيستان (خامك‌دوزي):


اين نوع سوزن‌دوزي، خاص منطقه سيستان است كه نقوش آن توسط نخ ابريشمي يا پنبه‌اي كه معمولاً به رنگ سفيد است بر روي پارچة پنبه‌اي يا كتاني دوخته مي‌شود. نقوش با توجه به نوع دوختشان حالت برجسته‌اي بر روي پارچه دارند كه اين حالت موجب زيبايي پارچه مي‌گردد. كاربرد خامه‌دوزي بر روي لباس، جانماز، روميزي، كوسن و عرقچين مي‌باشد.



khame.jpg






3. سكه‌دوزي:


در گذشته ‌اي نه چندان دور هنر سكه‌دوزي در خانواده بلوچ نقش صندوق پس‌انداز را داشته است به اين صورت كه زنان هنرمند بلوچ در مواقع گشاده‌دستي و رفاه، مازاد درآمد خانواده را تبديل به سكه كرده و از آن در سكه‌دوزي استفاده مي‌نمودند و در مواقعي كه خانواده دچار تنگدستي مي‌شده از سكه‌هاي پس‌انداز شده، كمك مي‌گرفتند.

امروزه اين هنر، به عنوان تزئين روية رختخواب پيچ و تزئينات ديواركوب توليد و به بازار عرضه مي‌شود.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
4. سفال:


سفالگري هنر و صنعت ظريف و حساسي است كه از شرق سرچشمه مي‌گيرد و آميزه‌اي از دقت نظر و تيزبيني و زيبايي پرستي شرقي.

سفالگري را مي‌توان نخستين هنر سنتي نام برد كه از نياكان و ادوار گذشته به ارث رسيده است با توجه به ظروف سفالين كشف شده در نواحي دهانه غلامان و روستاي دامن مي‌توان قدمت سفال را در اين منطقه 2 هزار سال قبل از ميلاد رقم زد.


زنان بلوچ با استفاده از خاك رس اطراف محل سكونتشان به ساخت ظروف مي‌پردازند و براي زيبايي آن نقوشي را كه سينه به سينه از مادر به فرزند رسيده مزين مي‌كنند پس از پخت ظروف سفالين به دليل نوع خاك بكار رفته در ساختشان بعد از پخت به رنگ قرمز در مي‌آيند كه خصوصيات فوق اين نوع سفال را از ساير سفالهاي مناطق ديگر ايران متمايز كرده است ساخت سفال در حال حاضر در مناطق كلپورگان سراوان و روستاي كوهك، سرباز، بصورت فعال و در مناطق هولنچكان، گلك، شاهي گور به صورت نيمه‌فعال است.

از محصولات توليد شده توسط زنان بلوچ مي‌توان به كوزه، چليم، بشقاب، كاسه، قندان، سيني، گلدان، قوري، اسپند دودكن، خميردان، سرخميردان و ... اشاره نمود.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
5.زيورآلات سنتي:


طلا فلزي جاودان و درخشنده است كه اهميت زيادي را در زندگي تاريخ بشر داشته است وجود كوره‌هاي ذوب فلز در اين منطقه كه شايد قديمي‌ترين كوره‌هاي فلز در جهان باشد نشان از قدمت هنر فلزسازي در اين منطقه مي‌باشد زيورآلات سنتي اغلب براي خودآرايي و گاه ريشه‌هاي مذهبي نيز دارد تاريخچة بيشتر نگاره‌ها و نقشها و روشهاي تزئيني زيورآلات به روزگاران باستان برمي‌گردد.



هنر زيورآلات سنتي در اين منطقه آميزه‌اي از هنر ميناكاري، مرصع‌كاري، مشبك‌كاري، منبت‌كاري و كنده‌كاري است. اين هنر داراي تنوع محصولاتي است كه مي‌توان به دُر (گوشواره)، سينه‌ريز، پاورنج، چوري (النگو)، سربند، گردن‌بند، كپگو اشاره نمود.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
6.حصيربافي:


حصيربافي در منطقه سيستان با گويش خولك‌بافي و در منطقه بلوچستان بلا گويش تگرد تلفظ مي‌شود. كه از نظر نوع مواد اوليه با هم تفاوت زيادي دارند. خولك‌بافي از ساقه‌هاي ني و تگرد از برگ درختان خرماي وحشي (داز) بافته مي‌شود.

محصولات توليدي حصيربافي سيستان عبارتند از: پرده، سايه‌بان و مصارف دكوراتيو نيز دارند و از محصولات توليدي حصيربافي در مناطق بلوچستان مي‌توان به روپگ (جارو)، پَروند، سواس (نوعي كفش)، سمان (زيرانداز)، سفت ـ محلي (جانماز)، كچو (خورجين)، كپات (سبد كوچك) و ... اشاره نمود.


مهمترين مناطق توليد حصيربافي سيستان در شهرستان زابل و توابع آن مي‌باشد و از مناطق توليدي حصيربافي بلوچستان مي‌توان به نيكشهر، سراوان و سرباز اشاره نمود.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
7. گليم‌بافي:


در گذشته مردمان اين منطقه نيز مانند ساير اقوام كوچ‌رو در چادر زندگي مي‌كردند و از گليم به عنوان زيرانداز، نازبالش، كيسه‌هاي نمك و سفره استفاده مي‌شد و براي تزئين آن از خرمهره و سكه بهره مي‌گرفتند. طرح گليم های‌بافته شده استان به صورت راه‌راه و نقوش بكار رفته ذهني و برگرفته از محيط اطرافشان است. زنان سيستاني و بلوچستاني محيط پيرامونشان را مي‌نگرند و در ذهن بصورت انتزاعي در مي‌آورند و بر روي زمينه گليم نقش مي‌زنند. رنگ‌بندي تيره گليم اين منطقه را از ساير گليم‌هاي مناطق ديگر متمايز مي‌كند.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
8. قالي‌بافي:


قالي و قاليچه‌هاي سيستان داراي يكي از اصيل‌ترين انواع قالي در كشور ماست.

اين هنر ـ صنعت مرهون كوشش و روحيه شاد و پُر توان زن سيستاني بوده است. زيراندازهاي سيستاني به سه نوع تقسيم مي‌شوند:



الف: تاريخي يا كهن

ب: مياني
ج: نو.


الف: تاريخي يا كهن:

سنت قالي كهن سيستان به بافته‌هاي سكايي مي‌پيوندد داراي گره تركي كه نشانة كهنترين قالي معروف جهان پازيريك است. مهمترين رنگهاي بكار رفته در اين قالي سبك كهن سيستان، رنگ سورمه‌اي، فيروزه‌اي، زرد و سرخ مي‌باشد. نقشه‌هاي اين سبك عبارتند از: خشتي، دوخشتي، خشته‌خشته (ترنج‌ترنج)، گلداني، درختي.


ب: سنت قالي به سبك مياني:

گره مورد استفاده فارسي است. رنگ‌بندي آن شبيه نوع كهن است و نقش هاي اين سبك عبارتند از: نقش جنگلي، گل‌قنداني، چپات اشتر، مددخاني، قاب‌قابي.



ج: سنت قالي به سبك امروزي يا نو:

نوع گره فارسي است.نقش های این سبک عبارتند از : محرمات، لچك ترنج.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
9. منگليك (شيشه‌گري سنتي):


پيشينه اين رشته به ساليان گذشته برمي‌گردد. اهالي منطقه نيكشهر معتقدند اين هنر توسط دراويشي كه در حال عبور از اين منطقه دچار بيماري سختي شده بودند و در جواب زحمات و كمكهاي مردم منطقه طلاسازي، سفالگري، كيمياگري را به آنان آموختند.

منگليك حاصل تركيب نوعي سنگ كه از كوههاي روستاي تواران از توابع دهستان چاهان و خاكستر نوعي بوته بياباني به نام كيليا از مناطق دشتياري و پيرسهراب و زرآباد چابهار بدست مي‌آيد آماده‌سازي مواد خام، ذوب، پخت و پز، قالب‌گيري و رنگ آميزه توسط هنرمندان محلي و سنتي انجام مي‌گيرد و منگليك حلقه‌هاي دوراني شكلي است از جنس بلور كه مصارف درماني و زينتي جهت آرايش زنان داشته است.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
موقعيت جغرافيايي استان سيستان و بلوچستان

استان سيستان و بلوچستان با وسعتي حدود 187502 كيلومتر مربع، در جنوب شرقي ايران و در مختصات جغرافيايي بيست و پنج درجه و سه دقيقه تا سي و يك درجه و بيست و هشت دقيقه عرض شمالي و پنجاه و هشت درجه و چهل و هفت دقيقه تا شصت و سه درجه و نوزده دقيقه طول شرقي واقع شده است. اين استان پهناور در سمت شرق با كشور پاكستان 900 كيلومتر و با كشور افغانستان 300 كيلومتر مرز مشترك دارد؛ در قسمت جنوب با درياي عمان به طول تقريبي 270 كيلومتر مرز آبي دارد و از قسمت شمال و شمال غرب با استان خراسان به طول 190 كيلومتر و در قسمت غرب با استان كرمان به طول 580 كيلومتر و با استان هرمزگان به طول 165 كيلومتر همجوار است. اين استان از دو ناحيه سيستان و بلوچستان تشكيل يافته است كه از لحاظ طبيعي با يكديگر كاملاً متفاوتند. ناحيه سيستان هشت هزار و صد و هفده كيلومتر مربع، در قسمت شمالي اين استان قرار دارد و حوزه مسطح و مسدودي است كه از آبرفت‌هاي دلتاي قديمي و فعلي رود هيرمند تشكيل شده است. ناحيه بلوچستان به مساحت صدو هفتاد و نه هزار و سي‌صد و هشتاد و پنج كيلومتر مربع منطقه وسيع كوهستاني است كه حد شمالي آن كوير لوت و حد جنوبي آن درياي عمان است.مرزهاي طولاني آبي و خشكي استان با كشورهاي افغانستان، پاكستان و كشورهاي حوزه خليج فارس، موقعيت ويژه‌اي را به آن بخشيده و سبب ايجاد شرايطي خاص شده است. چندگانگي و تنوع مذهبي، گويش‌هاي مختلف و نمود تعلقات قومي و قبيله‌اي از ديگر ويژگي‌هاي اجتماعي اين استان است. بر اساس آخرين تقسيمات كشوري استان سيستان و بلوچستان سال هزار و سيصد و هفتاد و پنج داراي هفت شهرستان، بيست و نه بخش، شانزده شهر، نود و دو دهستان و شش هزار و سي و هشت آبادي داراي سكنه بوده است. شهرستان‌هاي آن عبارتند از: ايرانشهر، چابهار، خاش، زابل، زاهدان، سراوان و نيك شهر.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
جغرافياي طبيعي و اقليم استان

در مطالعات زمين‌شناسي، منطقه شرق ايران را معمولاً به عنوان يك واحد مستقل بررسي مي‌كنند. اين منطقه در اواخر دوران سوم زمين‌شناسي در اثر جنبش‌هاي كوه‌زايي از دريا جدا شده و در آن ابتدا رسوبات آهكي از نوع دريايي و سپس رسوباتي با مواد نسبتاً درشت و نرم‌روي هم انباشته شده است. قسمت جنوبي استان (مكران) يكي از مناطق در حال فرونشستن تدريجي است و دليل آن نيز ضخامت زياد رسوبات ماسه‌اي دوران سوم است كه عمق آن به بيش از يك كيلومتر مي‌رسد. بر همين اساس پوسته اقيانوس هند با شيب بسيار تندي در زير اين منطقه به داخل زمين فرو مي‌رود كه يكي از علت‌هاي بوجود آمدن گل فشان‌ها و چشمه‌هاي آب معدني فراوان در اين منطقه است. ارتفاعات استان سيستان و بلوچستان به دوران سوم و دوم زمين‌شناسي تعلق دارد و سنگ‌هاي آن اغلب آهكي و گچي است. به عقيده زمين‌شناسان، بعضي كوه‌هاي اين استان (مانند آتشفشان تفتان) به اواخر دوران سوم و اوايل دوران چهارم تعلق دارند. ارتفاعات سيستان و بلوچستان،‌ جزو رشته‌ كوه‌هاي مركزي ايران و شامل ناهمواري‌هاي شرق چاله‌ لوت و ارتفاعات ديواره شرقي و جنوبي چاله جازموريان است. اين ارتفاعات در همه جا پيوسته نيستند، به طوري كه حوضه‌هاي پستي در فواصل اين ارتفاعات پديد آمده‌اند. پهناي كوهستان‌ها از شمال به جنوب افزايش مي‌يابد و در فاصله ايرانشهر- كوهك به بيشترين حد خود مي‌رسد. اين ناهمواري‌ها مشتمل بر كوه‌هاي سيستان و كوه‌هاي بلوچستان است. منطقه سيستان و بلوچستان با توجه به موقعيت جغرافيايي، از يك طرف تحت تأثير جريان‌هاي جوي متعدد مانند: جريان بادي شبه قاره هند و به تبع آن باران‌هاي موسمي اقيانوس هند است و از طرف ديگر تحت تأثير فشار زياد عرض‌هاي متوسط قرار دارد كه گرماي شديد مهم‌ترين پديده‌ مشهود اقليمي آن است. در وضعيت هواشناسي اين منطقه بادهاي شديد موسمي، طوفان شن، رگبارهاي سيل‌آسا، رطوبت زياد و مه صبحگاهي پديده‌اي قابل توجه است. اين استان تابستان‌هاي گرم و طولاني و زمستان‌هاي كوتاه دارد. از آنجا كه حداقل دما ندرتاً به صفر درجه سانتي‌گراد مي‌رسد، رويش گياه در اراضي آبي تقريباً در تمام طول سال ادامه دارد. عمده بارندگي در زمستان صورت مي‌گيرد. اين ناحيه دو فصل متمايز زمستان با درجه حرارت معتدل و خنك در ماه‌هاي آذر، دي و بهمن و تابستان گرم در بقيه فصل‌هاي سال دارد. در تمام شهرهاي استان حداكثر دماي سالانه، بالاي چهل درجه سانتي‌گراد گزارش شده است. اين مقدار در ماه تير، در ايرانشهر به پنجاه و يك درجه بالاي صفر مي‌رسد. كم‌ترين حد دماي استان در ماه‌هاي آذر و دي ثبت شده است. ميانگين حداقل دماي سردترين ماه سال بين حدود دوازده تا سيزده درجه سانتي‌گراد متغير است. سردترين شهر استان، زاهدان و گرم‌ترين شهر آن ايرانشهر است. اختلاف و نوسان دماي بين زمستان و تابستان و حتي در يك شبانه‌روز بسيار بالا است، ولي حداقل مطلق دما به ندرت به صفر درجه مي‌رسدنواحي ساحلي درياي عمان به علت رطوبت ناشي از مجاورت با دريا، تا حدودي از اين امر مستثني است و آب و هواي گرم آن با رطوبت بيشتري همراه است. به علت بالا بودن متوسط دما و وزش بادهاي موسمي، ميزان تبخير در اين استان زياد است و به طور متوسط چهار ميلي‌متر در روز گزارش شده استبارندگي عمدتاً در ماه‌هاي زمستان صورت مي‌گيرد. به طور متوسط در هفت ماه از سال در اين ناحيه اثري از باران مشاهده نمي‌شود. ميزان بارندگي از طرف شرق به غرب استان افزايش مي‌يابد. متوسط ساليانه بارندگي آن حدود هفتاد ميلي‌متر و بسيار نامنظم است. بيشترين نزولات جوي، در شهرستان‌هاي خاش و زاهدان و متوسط سالانه آن صدو بيست ميلي‌متر است. كم‌ترين مقدار بارندگي در شهرستان زابل روي مي‌دهد و متوسط سالانه آن پنجاه و يك ميلي‌متر استميزان متوسط رطوبت نسبي در سواحل درياي عمان، حدود هفتاد تا هشتاد درصد در دي ماه است. در تابستان مقدار رطوبت نسبي كاهش مي‌يابد، ولي كرانه‌هاي غربي بلوچستان به علت نزديكي به اقيانوس هند در تابستان نيز رطوبت نسبتاً بالايي دارد
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
صنايع دستیاستان سيستان و بلوچستان دارای آب و هوای خشک و گرم است و مردم آن به دو دسته ساکن و عشاير که ايلات بلوچ را تشکيل می دهند و غير ساکن هستند، تقسيم می شوند.
اصولاً منبع اصلی درآمد برای بلوچ های ساکن، کشاورزی و برای بلوچ های متحرک، دام پروری است که متأسفانه در سالهای اخير به علت خشکی فراوان، کشاورزی و دامپروری تا حد بسيار زيادی افت کرده است. در نتيجه عوامل مذکور، مردم استان سيستان و بلوچستان، به ناچار به فعاليت های غير کشاورزی روی آورده اند و سعی کرده اند با توسل به فرآورده های مذکور، زندگی خود را سرو سامان بخشند، بجز ترانه ها و نغمه ها، صنايع دستی نيز بيانگر چهره ای از زندگی مردمان بلوچ است که در رنگها و نقش های سوزندوزی بلوچ يا گليم و قالی مفهوم می يابند.
جالب اينجاست که فعاليت های صنايع دستی به طور سنتی در استان مذکور توسط زنان انجام می شود زيرا زنان بلوچ به علت زندگی بسيار محقرانه خود چندان فعاليت خانه داری ندارند. به واسطه سنت ها و عقايد مردان، در خارج از خانه هم نمی توانند کار کنند، در نتيجه هر زن و دختر بلونچ از هفت سالگی و به بهانه تزئين لباس خود، سوزندوزی بلوچ را می آموزد و بدين ترتيب به معاش خانوانده کمک می کند، سفالسازی، قالی و گليم بافی و حتی نمد مالی که کاری سخت و مردانه است، توسط زنان سيستان و بلوچستان انجام می شود.
مهمترين رشته های صنايع دستی رايج در استان عبارتست از:
قالی بافی، گليم بافی، سفالگری، حصير بافی، پرده بافی، چادر بافی، نمدمالی، خراطی و سوزندوزی بلوچ، سکه دوزی و آيينه دوزی، پريوار دوزی، توردوزی، خامه دوزی و سياه دوزی.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
قالی بافی:
شروع قاليبافی در سيستان به دو هزارسال پيش برمی گردد که اقوام سکايی در دشت زرخيز سيستان ساکن شده و به کشاورزی پرداختند و بافندگی خود را همچنان حفظ کردند. قوم مذکور در قرن پنجم ق.م. قالی و گليم می بافتند و نمد توليد می کردند و از گورهای آنان در شمال آلتايی واقع در سيبری، قالی، گليم و نمد به دست آمده است.
در نوشته های اوايل دوره اسلامی، سيستان دارای بهترين بافته های ابريشمی و پشمی بوده است. شهرت بافته های سيستان در آغاز دوره اسلام نشان از سابقه طولانی و درخشان قالی بافی در منطقه دارد. کشف "قالی پازيريک" نشان می دهد که اين قالی توسط اقوام سکايی بافته شده است و به جرأت می توان گفت سکاها نخستين کسانی بودند که بافته هايی بسيار زيبا از خود به جای گذاشته اند.
طرحهای قالی سيستان شبيه به نقش های ترکمن است و نقش های اصيلی چون بلوچی، مددخانی، فتح اللهی و غيره که در اکثر نقاط ايران شناخته شده و در استان های کرمان، خراسان و مازندران مشتری های قديمی دارند. طرحهای مذکور بدون داشتن طراح و نقاش، به صورت ذهنی از نسلی به نسلی ديگر منتقل شده اند.
قالی بافان سيستانی به واسطه زندگی غير ساکن از دارهای افقی استفاده می کردند ولی در حال حاضر دارهای آنان به دارهای عمودی تغيير يافته است.
گليم بافی:
از ديگر رشته های مهم صنايع دستی که هم در سيستان و هم در بلوچستان رايج است، گليم بافی است. گليم بيشتر توسط زنان چادرنشين که دامدارند، بافته می شود که از پشم دامهای خود برای مواد اوليه گليم بهره می برند.
نقشهای گليم اکثراً سنتی و بدون طرح و الگو است و بيشتر از نقش های سوزندوزی بلوچ استفاده می شود، رنگهای مورد مصرف در مايه تيره است و رنگهای مشکی، زرشکی و قرمز و اندکی رنگ سفيد يا زرد به کار می رود.
سوزندوزی:
بدون ترديد سوزندوزی بلوچ را بايد در زمره يکی از اصيل ترين و جالب ترين رشته های صنايع دستی کشور به حساب آورد که آوازه شهرتش به فرسنگها دورتر از اين خاک نيز رسيده و مردم بسياری از نقاط مختلف جهان، بلوچستان را به پشتوانه آن می شناسند. هنر ظريف و پر سابقه ای که هيچکس به درستی نمی داند از چه زمانی در ايران شروع شده است. آنچه مسلم است تقريباً تمامی زنان و دختران بلوچ که در فاصله سنی چهار تا چهل سالگی (و حتی گاه تا شصت سالگی)، دست اندر کار آن به حساب می آيند.
در زندگی ساده و به دور از تجمل زنان بلوچ، شايد مهمترين وسيله تزئين لباس همين سوزندوزی است. اگر از آنان بپرسيد از چه زمانی پيراهن خود را سوزن دوزی می کنند، آن را وصيت پدران خود می دانند و مانند هر هنر قومی نمی توانند منشأ آنرا تعيين کنند.
سوزندوزان بلوچ با نقش گل ها و بوته ها و ترکيب رنگ ها، طبيعت رنگين و زيبايی آفريده و جهانی ساخته اند که در انديشه و خيالشان شکل می گرفته است. طبيعت را آن چنان که دوست داشته و می خواسته اند ترسيم کرده اند، نه به آن شيوه و شمايلی که وجود دارد.
پيراهن بلوچ با چهار قطعه تزئين يافته است که عبارتست از يک قطعه پيش سينه، دو قطعه سرآستين و قطعه ديگر که در زير پيش سينه به طور عمودی تا پايين پيراهن دوخته می شود و جيب يا در اصطلاح محلی "گوپتان" ناميده می شود.
سوزندوزی بلوچ به صورت پيش سينه، جيب، سرآستين، پادامنی، سجاده، نوار، کراوات، کمربند، کوسن، دستمال، روميزی، پرده، سفره، اشارپ و پارچه کلهمک آباژور ارائه می شود.
از طرحهای اصيل مورد استفاده در سوزندوزی بلوچ می توان از طرحهای گل سرخ، چشم ماهی و مرواريد نام برد.
پريوار دوزی و توردوزی نيز از ديگر انواع رودوزيهای بلوچستان است.
 
بالا