تحلیل روز:بارسا ۲- شجاعت ۲: وقتی رئال، رئال می شود ومورینیو ،مورینیو
سایت گل- بهترین نمایش مادرید بعد از برد ۴-۱ در سال ۲۰۰۸ .وقتی حلقه گمشده خود را که همان شجاعت و دوندگی بود را پیدا کرد، تبدیل به همان رئال پرقدرت در لالیگا شد .همه خود خودشان بودند.اصل جنس .از مورینیو و گواردیولا گرفته تا رئال و بارسا تا بنزما و رونالدو و مسی و چابیوآلوس و پدرو ...و تا اوزیل که فراتر از همه و فوتبال اروپا بازی کرد . یک فوتبال تک ضرب، با هوش،سربالا واخذ تصمیمات فوق العاده در کمترین زمان ممکن از او مرد برتر میدان را ساخت تا مورینیو و تیمش را با غرور و سربلندی از نو کمپ خارج سازد مورینیویی که نشان داد هر زمانی که عصبانی شود دست به کارهای خطرناکی می زند که فقط از آدمهایی همچون او بر می آید .این یکی از تماشایی ترین ال کلاسیکو های چند سال اخیر بود که لحظات دیدنی و پر اضطرابی را برای عاشقان فوتبال در سراسر جهان رقم زد
مورینیو و گواردیولا ، استراتژی و تاکتیک http://adserver.adtech.de/?adlink|3...=news:article+2866967+1835+1822;sub1=[subst];
سورپرایز مورینیو برای همتایش نه در ارنج و چینش بازیکنان که در بازی انرژیک ، پرفشار و دوندگی بی امان یارانش نشان داده می شد .مورینیو با نشان دادن عصبانیت و جدیتی که در طول هفته گذشته داشت و انتقال بار روانی مثبت ، سعی کرد بازیکنانش را از خمودگی دو دیدار گذشته در برنابئو بیرون بیاورد و با نادیده گرفتن نتیجه احتمالی حاصله ( حذف شدن ) آنها را به قالب همیشگی شان برگرداند و به آنها بقبولاند که اگر قرار است حذف شوند، اما سربلند از زمین مسابقه بیرون بیایند و نشان دهند که برتری پنج امتیازی در لالیگا حکایت از برتری بر رقیبشان دارد .
شوکی که او به تیمش وارد کرد احتمالا علاقه مندان فوتبال را شوکه کرده بود که این رئال با رئال هفته گذشته برنابئو زمین تا آسمان متفاوت است .حالا احتمالا مادریدیسمو حسرت ترس دیدار رفت را می خورند که اگر همین دلاوری در آن بازی دیده می شد ، اکنون می توانستند بجای رقیب همیشگی در نیمه نهایی کوپا دل ری حضور داشته باشند .
اما در زمینه فنی ژوزه تیمش را با همان چینش و استایل هیمشگی در لالیگا و همچنین بازی رفت دو تیم در چارچوب لالیگا به میدان فرستاده بود:۴-۲-۳-۱ . تنها بجای دی ماریای مصدوم اوزیل در بال راست قرار گرفته بود که وقتی به وسط حرکت می کرد کاکا و آربلوا در جای او قرار می گرفتند ؛ ژوزه همانند بازیهای قبل فشار و پرس از جلو را در دستور کار داشت. اما تفاوتی که با قبل داشت، زمانی که توپ از دست میرفت و یا عبور می کرد آنها سریعا در نیمه زمین خودشان آرایش منظم و خطی ۴-۵-۱ می گرفتند و سعی می کردند با دوندگی زیاد و ندادن فضای لازم به حریف ابتکار عمل را از آنها بگیرند .
تغییر محسوس دیگری که مورینیو در آرایش تهاجمی خود داده بود ، دو وینگر خود را از لب خط به پاساژ بین آبیدال -پویول و آلوس-پیکه انتقال داده بود .بازی پر عمق دو بال رئال و همچنین فشار از جلو با چهار بازیکن بر خط دفاع بارسا سبب زدن دو گل و نزدن چند گل شد .
مورینیو برای اینکه بازی انرژیک ، پرفشار و رو به جلو خود را تا انتها ادامه دهد مانند گذشه از استراتژی و زمان بندی ۶۰ دقیقه و ۳۰ دقیقه ایی خود با انجام سه تعویض در حول و حوش آن دقایق استفاده کرد .
در مقابل پپ بدون سورپرایز خاصی و با همان استایل همیشگی در میدان حاضر شد او و تیمش با آسیب دیدگی اینیستا و بازی ضعیف فابرگاس نتوانستند ریتم و هارمونی همیشگی را نشان دهند، مضاف به اینکه انگیزه و بازی پر فشار حریف آنها را از مالکیت همیشگی توپ دور کرده بود ؛چیزی که برای آنها همانند اکسیژن برای تنفس است .آنها با مشکل یکسانی که در این فصل در مقابل ختافه ، اسپانیول و بتیس با آن مواجه شده بودند، روبرو شدند .تیمهایی با انرژی روانی و دوندگی بالا که فضا را از آنها گرفته و اجازه کار کردن و پیاده کردن سبک ثابت را به آنها نمی داد .پپ برای خارج شدن از فشار میانی رئال استفاده از توپ های بلند برای سانچس در عمق دفاعی حریف را نیز در دستور کار قرار داده بود در نیمه دوم سانچس به راست متمایل شد و مسی در وسط و عمق حرکت می کرد، اما بازی ضعیف فابرگاس قدرت حرکات ترکیبی و فشار حملات بارسا را کم کرده بود ؛به علاوه اینکه تیم گواردیولا در نیمه های دوم نسبت به نیمه اول افت می کنند .
دو گل دقایق پایانی نیمه اول هم تمرکز لازم را از او گرفت و او را وارد یک خطای استراتژیک کرد .در دو بازی قبل پس از زدن گل مساوی یا برتری ، بارسا نبض ، ریتم و آهنگ بازی را در دست میگرفت ، به آن سرعت میداد و یا سرعت آن را می گرفت و به اصطلاح بازی را برای حریفش می کشت .بعد از دو گل در نیمه اول ، احتمالا پپ به صرافت زدن گلهای بیشتر بود و یا شاید احتمال می داد حریف قادر به بازی پرفشار نود دقیقه ایی نباشد .تعویض اجباری اواخر بازی و آمدن ماسچرانو را هم اگر زودتر انجام می داد احتمالا در نتیجه حاصله ،می توانست تاثیر گذار باشد ؛چه هر دو گل را روی چالاکی و سرعت مهاجمان حریف و اشتباه پویول -آبیدال و پویول - پیکه و بخصوص خستگی پویول دریافت کرد.
گل اول رئال سبب شد دو تیم بازتر بازی کنند که این باعث بوجود آمدن خطرات زیادی روی دو دروازه شد که می توانست نتیجه را طور دیگری رقم بزند .
این بازی زنگ خطری برای گواردیولا و تیمش بود که اگر راندمان خودشان را بالا نبرند نه تنها لالیگا را از دست خواهند داد بلکه در صورت برخورد احتمالی دو تیم در چمپیونز لیگ با دشواری زیادی رو برو خواهند شد
شوکی که او به تیمش وارد کرد احتمالا علاقه مندان فوتبال را شوکه کرده بود که این رئال با رئال هفته گذشته برنابئو زمین تا آسمان متفاوت است .حالا احتمالا مادریدیسمو حسرت ترس دیدار رفت را می خورند که اگر همین دلاوری در آن بازی دیده می شد ، اکنون می توانستند بجای رقیب همیشگی در نیمه نهایی کوپا دل ری حضور داشته باشند .
اما در زمینه فنی ژوزه تیمش را با همان چینش و استایل هیمشگی در لالیگا و همچنین بازی رفت دو تیم در چارچوب لالیگا به میدان فرستاده بود:۴-۲-۳-۱ . تنها بجای دی ماریای مصدوم اوزیل در بال راست قرار گرفته بود که وقتی به وسط حرکت می کرد کاکا و آربلوا در جای او قرار می گرفتند ؛ ژوزه همانند بازیهای قبل فشار و پرس از جلو را در دستور کار داشت. اما تفاوتی که با قبل داشت، زمانی که توپ از دست میرفت و یا عبور می کرد آنها سریعا در نیمه زمین خودشان آرایش منظم و خطی ۴-۵-۱ می گرفتند و سعی می کردند با دوندگی زیاد و ندادن فضای لازم به حریف ابتکار عمل را از آنها بگیرند .
تغییر محسوس دیگری که مورینیو در آرایش تهاجمی خود داده بود ، دو وینگر خود را از لب خط به پاساژ بین آبیدال -پویول و آلوس-پیکه انتقال داده بود .بازی پر عمق دو بال رئال و همچنین فشار از جلو با چهار بازیکن بر خط دفاع بارسا سبب زدن دو گل و نزدن چند گل شد .
مورینیو برای اینکه بازی انرژیک ، پرفشار و رو به جلو خود را تا انتها ادامه دهد مانند گذشه از استراتژی و زمان بندی ۶۰ دقیقه و ۳۰ دقیقه ایی خود با انجام سه تعویض در حول و حوش آن دقایق استفاده کرد .
در مقابل پپ بدون سورپرایز خاصی و با همان استایل همیشگی در میدان حاضر شد او و تیمش با آسیب دیدگی اینیستا و بازی ضعیف فابرگاس نتوانستند ریتم و هارمونی همیشگی را نشان دهند، مضاف به اینکه انگیزه و بازی پر فشار حریف آنها را از مالکیت همیشگی توپ دور کرده بود ؛چیزی که برای آنها همانند اکسیژن برای تنفس است .آنها با مشکل یکسانی که در این فصل در مقابل ختافه ، اسپانیول و بتیس با آن مواجه شده بودند، روبرو شدند .تیمهایی با انرژی روانی و دوندگی بالا که فضا را از آنها گرفته و اجازه کار کردن و پیاده کردن سبک ثابت را به آنها نمی داد .پپ برای خارج شدن از فشار میانی رئال استفاده از توپ های بلند برای سانچس در عمق دفاعی حریف را نیز در دستور کار قرار داده بود در نیمه دوم سانچس به راست متمایل شد و مسی در وسط و عمق حرکت می کرد، اما بازی ضعیف فابرگاس قدرت حرکات ترکیبی و فشار حملات بارسا را کم کرده بود ؛به علاوه اینکه تیم گواردیولا در نیمه های دوم نسبت به نیمه اول افت می کنند .
دو گل دقایق پایانی نیمه اول هم تمرکز لازم را از او گرفت و او را وارد یک خطای استراتژیک کرد .در دو بازی قبل پس از زدن گل مساوی یا برتری ، بارسا نبض ، ریتم و آهنگ بازی را در دست میگرفت ، به آن سرعت میداد و یا سرعت آن را می گرفت و به اصطلاح بازی را برای حریفش می کشت .بعد از دو گل در نیمه اول ، احتمالا پپ به صرافت زدن گلهای بیشتر بود و یا شاید احتمال می داد حریف قادر به بازی پرفشار نود دقیقه ایی نباشد .تعویض اجباری اواخر بازی و آمدن ماسچرانو را هم اگر زودتر انجام می داد احتمالا در نتیجه حاصله ،می توانست تاثیر گذار باشد ؛چه هر دو گل را روی چالاکی و سرعت مهاجمان حریف و اشتباه پویول -آبیدال و پویول - پیکه و بخصوص خستگی پویول دریافت کرد.
گل اول رئال سبب شد دو تیم بازتر بازی کنند که این باعث بوجود آمدن خطرات زیادی روی دو دروازه شد که می توانست نتیجه را طور دیگری رقم بزند .
این بازی زنگ خطری برای گواردیولا و تیمش بود که اگر راندمان خودشان را بالا نبرند نه تنها لالیگا را از دست خواهند داد بلکه در صورت برخورد احتمالی دو تیم در چمپیونز لیگ با دشواری زیادی رو برو خواهند شد
شوت هایی که بر سه جاف نشست ، توپهایی که گل شدند و آنهایی که نشدند
یک ضربه استثنائی از آلوس که مهارش غیر ممکن بود و یک ضربه استثنائی تر از ستاره بازی اوزیل که به اندازه دو گل می ارزید و پینتو گلر بارسا را دچار سردرگمی و حواس پرتی کرد .یک فرار استثنائی از مسی که سخت ترین کار برای پدرو گل نکردن آن بود و یک دریبل روپا و ضربه خشک و قاطع از ستاره فرانسوی ، زدن یک گل طلایی که حالا نشان می دهد خوب در تیمش جا افتاده .گل اول بارسا در حالتی به ثمر رسید که رئال در پوزیشن تهاجمی قرار داشت و لو دادن توپ بوسیله رونالدو توپ را نصیب آلوس کرد .
این گل را می توان حاصل یک ضد حمله دانست امری که در بازیهای بارسا کمتر بکار گرفته شده و در واقع رئال را غافلگیر کرد.نوع بازی بارسا حملات تدریجی با آهنگ پیوسته وهمه جانبه بوده و این گل را تنها باید به حساب هوش و توانایی مسی نوشت .روی گلهای زده و نزده رئال نه تنها نقش بازی یک ضرب و سرعتی رئال و ناتوانی عمق دفاعی بارسا مشهود بود، بلکه عملکرد نه چندان خوب بوسکتس که هم با خط دو نفره هافبک جلوی خود وهم با خط دفاع دو نفره پشت خود فاصله ایجاد می کرد، واضح و عیان بود.
رئال چندین بار از آن گپ های ایجاد شده به خوبی استفاده کرد اما در زدن ضربات آخر ناتوان بود البته همین ضعف هم در هم پستی بوسکتس در رئال یعنی ژابی دیده میشد .نمایش یک بازی عصبی و ضعیف که توپ های زیادی را لو داد و نه در کار دفاعی موفق بود و نه در پاس های بلندی که که معمولا در آنها استاد است و تیم را به سرعت از فاز دفاعی به فاز تهاجمی می برد
این گل را می توان حاصل یک ضد حمله دانست امری که در بازیهای بارسا کمتر بکار گرفته شده و در واقع رئال را غافلگیر کرد.نوع بازی بارسا حملات تدریجی با آهنگ پیوسته وهمه جانبه بوده و این گل را تنها باید به حساب هوش و توانایی مسی نوشت .روی گلهای زده و نزده رئال نه تنها نقش بازی یک ضرب و سرعتی رئال و ناتوانی عمق دفاعی بارسا مشهود بود، بلکه عملکرد نه چندان خوب بوسکتس که هم با خط دو نفره هافبک جلوی خود وهم با خط دفاع دو نفره پشت خود فاصله ایجاد می کرد، واضح و عیان بود.
رئال چندین بار از آن گپ های ایجاد شده به خوبی استفاده کرد اما در زدن ضربات آخر ناتوان بود البته همین ضعف هم در هم پستی بوسکتس در رئال یعنی ژابی دیده میشد .نمایش یک بازی عصبی و ضعیف که توپ های زیادی را لو داد و نه در کار دفاعی موفق بود و نه در پاس های بلندی که که معمولا در آنها استاد است و تیم را به سرعت از فاز دفاعی به فاز تهاجمی می برد
اعداد با ما سخن می گویند
پنجاه و پنج درصد مالکیت توپ بارسا در برابر چهل و پنج درصد رئال .تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل .آماری که در بازیهای قبل معمولا بالای هفتاد درصد بود به طرز چشمگیری پایین آمد که این خود نشان دهنده بازی پرفشار و گرفتن زمان ، مکان و فضا از بارسا بود .بارسای بدون توپ یعنی هیچ .در زمینه توپ گیری هم رئالی ها از حریفشان موفق تر بودند ۵۳ در برابر ۴۸ .همچنین حملات و توپهایی که به دروازه زده شد ۱۴ در برابر را ۹.نشان می داد در زمینه گردش توپ هم رئالی ها به میزان قابل توجهی خودشان را به بارسا نزدیک کردند .۷۵ بارسا و ۷۳ رئال .نقطه سیاه کارنامه رئالی ها بازی خشن آنهاست که در کیفیت کار بازی بارسا هم تاثیر گذاشته بود .۲۹ خطا در برابر ۱۶ خطا .۸ کارت زرد ، یک کارت قرمز در برابر ۲ کارت زرد و اگر داور با آنها مقداری مهربانانه برخورد نمی کرد میتوانست دو تا سه نفر دیگر آنها را هم اخراج کند .عموما تیمهای مورینیو خشن بازی می کنند امری که با تاریخ و فلسفه رئال ناسازگار است
داور ، گفتمان همیشگی
رئال با بازی خوبی که انجام داد نباید بدنبال توجیهات داوری و مسائل حاشیه ایی برود .آنها قادرند که با توان خودشان به نتیجه لازمه برسند .عملکرد دقیق داوری در دو دیدار رفت و برگشت نشان میدهد که بارسا خیلی بیشتر از رئال از اشتباهات داوری ضرر کرده .
در همین دیدار شب گذشته ،تصاویر آهسته بخوبی نشان می دهد راموس قبل از زدن ضربه سر کاملا دست دنی آلوس را کشید و او را به زمین پرت کرد و کمک داور به درستی گل او را مردود اعلام کرد .
توپ هایی که بدست بوسکتس و آبیدال برخورد کرد را نمیتوان هند از نوع پنالتی دانست .
در مقابل په په دو بار به حالت عصبی و خشن سانچس را در باکس پنالتی سرنگون کرد که می توانست حداقل یک پنالتی برای بارسا به ارمغان آورد.بار دوم شدت برخورد په په باعث خروج سانچس از بازی شد دو کمک داور بازی هم هر کدام یک بار در هر نیمه یک بار به اشتباه آفساید بازیکنان بارسا را اعلام کردند نیمه اول برای سانچس و نیمه دوم برای پدرو که در هر دو حالت هر دو بازیکن می توانستند با کاسیاس تک به تک شوند .
خطای آربلو سبب خروج اینیستا از بازی شد.کاروالیو در حالیکه حرکت مسی خطر بالای هشتاد درصد را روی دروازه رئال ایجاد کرده بود ، پیراهنش را کشید و او را نقش بر زمین کرد و فقط یک کارت زرد گرفت.لاس باید دو کارته میشد و از زمین بازی اخراج .
په په به راحتی می توانست دو تا سه کارت زرد بگیرد.
اگر این بازی به غیر از اسپانیا و داور اسپانیایی و در هر کجای دیگر اروپا برگزار می شد ، رئال بازی را هشت نفره به پایان می برد .البته تا حدودی باید فدراسیون اسپانیا را مقصر دانست که سخت گیری های لازم را انجام نمی دهد و بازیکنان را آسوده به انجام خطاهای بزرگتر وا میدارد .هفته پیش لیگ انگلیس بالوتلی را بخاطر خطایی که خیلی کمتر از عمل هفته پیش په په بود چهار جلسه محروم کرد
در همین دیدار شب گذشته ،تصاویر آهسته بخوبی نشان می دهد راموس قبل از زدن ضربه سر کاملا دست دنی آلوس را کشید و او را به زمین پرت کرد و کمک داور به درستی گل او را مردود اعلام کرد .
توپ هایی که بدست بوسکتس و آبیدال برخورد کرد را نمیتوان هند از نوع پنالتی دانست .
در مقابل په په دو بار به حالت عصبی و خشن سانچس را در باکس پنالتی سرنگون کرد که می توانست حداقل یک پنالتی برای بارسا به ارمغان آورد.بار دوم شدت برخورد په په باعث خروج سانچس از بازی شد دو کمک داور بازی هم هر کدام یک بار در هر نیمه یک بار به اشتباه آفساید بازیکنان بارسا را اعلام کردند نیمه اول برای سانچس و نیمه دوم برای پدرو که در هر دو حالت هر دو بازیکن می توانستند با کاسیاس تک به تک شوند .
خطای آربلو سبب خروج اینیستا از بازی شد.کاروالیو در حالیکه حرکت مسی خطر بالای هشتاد درصد را روی دروازه رئال ایجاد کرده بود ، پیراهنش را کشید و او را نقش بر زمین کرد و فقط یک کارت زرد گرفت.لاس باید دو کارته میشد و از زمین بازی اخراج .
په په به راحتی می توانست دو تا سه کارت زرد بگیرد.
اگر این بازی به غیر از اسپانیا و داور اسپانیایی و در هر کجای دیگر اروپا برگزار می شد ، رئال بازی را هشت نفره به پایان می برد .البته تا حدودی باید فدراسیون اسپانیا را مقصر دانست که سخت گیری های لازم را انجام نمی دهد و بازیکنان را آسوده به انجام خطاهای بزرگتر وا میدارد .هفته پیش لیگ انگلیس بالوتلی را بخاطر خطایی که خیلی کمتر از عمل هفته پیش په په بود چهار جلسه محروم کرد
سرانجام کار
فشارها از روی مورینیو حداقل تا ال کلاسیکوی دیگر برداشته خواهد .روحیه ها مقداری بازسازی می شود، مادریدیسمو می توانند سرشان را بالا کنند و با غرور به تیم خود نگاه کنند .آنها می توانند تصور کنند که فاصله ها در حال کم و کمتر شدن است .در مقابل بارسایی ها هم می توانند افتخار کنند که رقیب دیرینه را حذف کردند و باز هم شکست ناپذیر چه در نوکمپ و چه در برنابئو از میدان خارج شدند ولی اما نه این و نه آن هیچ تضمین و نگاه روشنی به آینده نمی تواند بدهد .این پایان ماجرا نخواهد بود .داستان همچنان ادامه دارد