لرزه پاركينسوني
لرزه پاركينسونيسم با فركانس 4-6 هرتز مشخصا در حالت استراحت بارز تر است. لرزه در نتيجه فشار هاي عاطفي تشديد شده..
اغلب در حين فعاليت ارادي كاهش مي يابد. لرزه معمولا از دست يا پا شروع مي شود و به شكل اكستانسيون فلكسيون منظم انگشتان يا دست يا پا و يا پروناسيون منظم ساعد بروز مي نمايد. لرزه در بسياري موارد صورت را در ناحيه دهان گرفتار مي سازد. لرزه در نهايت هر چهار اندام را درگير خواهد ساخت اما محدود ماندن لرزه در يك يا دو اندام يك سمت بدن براي ماه ها تا سال ها پيش از منتشر شدن شايع است. در برخي بيماران لرزه هيچگاه علامتبارزي نخواهد داشت.
رزيديته
رزيديته يا افزايش تون .. يعني افزايش مقاومت در مقابل حركات غير فعال...از مشخصات باليني پاركينسونيسم است. اختلال تون عامل وضعيت خميده بسياري از مبتلايان به پاركينسونيسم است. مقاومت مشخصا در تمام طول حركت يك مفصل خاص ثابت مي ماند.. و عضلات آگونيست و آنتاگونيست به يك ميزان درگير مي شوند كه اين امر بر خلاف اسپاسيسيته است كه در آن افزايش تون در شروع حركت حد اكثر بوده( پديده چاقوي ضامن دار..clasp- knife phenomenon). .. در برخي عضلات بيش از عضلات ديگر مي باشد. رزيديته ناشي از پاركينسونيسم در برخي موارد به سبب انقطاع چرخ دنده مانند در حركت غير فعال با عنوان رزيديته چرخ دنده اي cogweheel rigidity توصيف مي شود كه علت آن تا حدودي ناشي از وجود لرزه است.
راه رفتن و قامت غير طبيعي
بلند شدن از تخت يا مبل مختل ميشود. و بيمار هنگام ايستادن قامتي خميده دارد. شروع راه رفتن مشكل است به طوري كه بيمار
در حال راه رفتن و پيش از امكان حركت به جلو بيشتر و بيشتر به جلو خم ميشود. راه رفتن با قدم هاي كوچك و با كشيدن پاها
صورت ميگيرد و نوسان طبيعي دست ها به هنگام راه رفتن وجود ندارد. دور زدن نامتعادل است و ايستادن نيز ممكن است مشكل باشد... در موارد پيشرفته بيمار جهت جلوگيري از افتادن مرتبا به سرعت راه رفتن خود مي افزايد( راه رفتن با شتاب) .. بنام..
fastinating gait..زيرا در نتيجه قامت غير طبيعي مركز ثقل تغيير يافته است.
ديگر تظاهرات باليني
بالفاروكلونوس خفيف(لرزش پلك هاي بسته) شايع است و درمواردي بلفارو اسپاسم( بسته شدن غير ارادي پلك ها).. مشاهده ميشود. آب دهان بيمار احتمالا به علت اختلال بلع ممكن است سرازير شود. مشخصا تغييري در رفلكس هاي وتري مشاهده نمي شود و پاسخ كف پائي فلكسور است. زدن ضربات متوالي به ريشه بيني(دو ضربه در ثانيه) سبب پلك زدن مداوم بيمار ميشود(
نشانه مير سون).. حال آنكه درافراد طبيعي پلك زدن پس از چند ضربه متوقف ميشود. اختلال شتاختي ممكن است رخ دهد اما معمولا خفيف و دير رس است. افسردگي و توهمات بينائي شايع است.
لرزه پاركينسونيسم با فركانس 4-6 هرتز مشخصا در حالت استراحت بارز تر است. لرزه در نتيجه فشار هاي عاطفي تشديد شده..
اغلب در حين فعاليت ارادي كاهش مي يابد. لرزه معمولا از دست يا پا شروع مي شود و به شكل اكستانسيون فلكسيون منظم انگشتان يا دست يا پا و يا پروناسيون منظم ساعد بروز مي نمايد. لرزه در بسياري موارد صورت را در ناحيه دهان گرفتار مي سازد. لرزه در نهايت هر چهار اندام را درگير خواهد ساخت اما محدود ماندن لرزه در يك يا دو اندام يك سمت بدن براي ماه ها تا سال ها پيش از منتشر شدن شايع است. در برخي بيماران لرزه هيچگاه علامتبارزي نخواهد داشت.
رزيديته
رزيديته يا افزايش تون .. يعني افزايش مقاومت در مقابل حركات غير فعال...از مشخصات باليني پاركينسونيسم است. اختلال تون عامل وضعيت خميده بسياري از مبتلايان به پاركينسونيسم است. مقاومت مشخصا در تمام طول حركت يك مفصل خاص ثابت مي ماند.. و عضلات آگونيست و آنتاگونيست به يك ميزان درگير مي شوند كه اين امر بر خلاف اسپاسيسيته است كه در آن افزايش تون در شروع حركت حد اكثر بوده( پديده چاقوي ضامن دار..clasp- knife phenomenon). .. در برخي عضلات بيش از عضلات ديگر مي باشد. رزيديته ناشي از پاركينسونيسم در برخي موارد به سبب انقطاع چرخ دنده مانند در حركت غير فعال با عنوان رزيديته چرخ دنده اي cogweheel rigidity توصيف مي شود كه علت آن تا حدودي ناشي از وجود لرزه است.
راه رفتن و قامت غير طبيعي
بلند شدن از تخت يا مبل مختل ميشود. و بيمار هنگام ايستادن قامتي خميده دارد. شروع راه رفتن مشكل است به طوري كه بيمار
در حال راه رفتن و پيش از امكان حركت به جلو بيشتر و بيشتر به جلو خم ميشود. راه رفتن با قدم هاي كوچك و با كشيدن پاها
صورت ميگيرد و نوسان طبيعي دست ها به هنگام راه رفتن وجود ندارد. دور زدن نامتعادل است و ايستادن نيز ممكن است مشكل باشد... در موارد پيشرفته بيمار جهت جلوگيري از افتادن مرتبا به سرعت راه رفتن خود مي افزايد( راه رفتن با شتاب) .. بنام..
fastinating gait..زيرا در نتيجه قامت غير طبيعي مركز ثقل تغيير يافته است.
ديگر تظاهرات باليني
بالفاروكلونوس خفيف(لرزش پلك هاي بسته) شايع است و درمواردي بلفارو اسپاسم( بسته شدن غير ارادي پلك ها).. مشاهده ميشود. آب دهان بيمار احتمالا به علت اختلال بلع ممكن است سرازير شود. مشخصا تغييري در رفلكس هاي وتري مشاهده نمي شود و پاسخ كف پائي فلكسور است. زدن ضربات متوالي به ريشه بيني(دو ضربه در ثانيه) سبب پلك زدن مداوم بيمار ميشود(
نشانه مير سون).. حال آنكه درافراد طبيعي پلك زدن پس از چند ضربه متوقف ميشود. اختلال شتاختي ممكن است رخ دهد اما معمولا خفيف و دير رس است. افسردگي و توهمات بينائي شايع است.