• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

تعریف تاریخی ماده

parisa

متخصص بخش
حدود هزار سال پیش ، ابوریحان بیرونی دانشمند بزرگ ایرانی، کتاب التفهیم را در علوم به زبان فارسی نوشت. او این کتاب را به روش پرسش و پاسخ تالیف کرد.او در پاسخ به این پرسش که:جسم چه چیز است؟می نویسد:«آن چیز که یافته شود ببسودن(قابل لمس کردن)و قائم بود به تن خویش، وجایگاه خویش پرکردهوچیزی دیگر از آنک مانند او بود با وی اندر جایگاه او نتواند بودن».
درنخستین کتاب فیزیک که برای اولین دبیرستان ایران به نام مدرسه علمیه نوشته شد تعریف جسم چنین آمده است:«هر چیزی که به یکی از حواس خمسه یا بواسطه یا بلاواسطه محسوس شود ،جسم است»و در جلد اول مجموعه امیر، نوشته اند:در اصطلاح هندسی هر چه که قسمتی از فضا را متصرف شود جسم نامیده می شود. تعریف دقیقتر آنکه «ماده در فیزیک هر چیزی که دارای جرم باشد و فضا را اشغال کند».
 

Gjust

متخصص بخش فتوشاپ
حدود هزار سال پیش ، ابوریحان بیرونی دانشمند بزرگ ایرانی، کتاب التفهیم را در علوم به زبان فارسی نوشت. او این کتاب را به روش پرسش و پاسخ تالیف کرد.او در پاسخ به این پرسش که:جسم چه چیز است؟می نویسد:«آن چیز که یافته شود ببسودن(قابل لمس کردن)و قائم بود به تن خویش، وجایگاه خویش پرکردهوچیزی دیگر از آنک مانند او بود با وی اندر جایگاه او نتواند بودن».


درنخستین کتاب فیزیک که برای اولین دبیرستان ایران به نام مدرسه علمیه نوشته شد تعریف جسم چنین آمده است:«هر چیزی که به یکی از حواس خمسه یا بواسطه یا بلاواسطه محسوس شود ،جسم است»و در جلد اول مجموعه امیر، نوشته اند:در اصطلاح هندسی هر چه که قسمتی از فضا را متصرف شود جسم نامیده می شود. تعریف دقیقتر آنکه «ماده در فیزیک هر چیزی که دارای جرم باشد و فضا را اشغال کند».



طبق این نظریه پس جسم قابل دیدنه و لمس میشه چه انسان باشه چه غیر انسان ،

اما اگر ماده باشه
فضایی رو اشغال میکنه درسته دیگه.

اما
اگر ماده در محیط نباشه فرض کنید عالمی باشه که ماده وجود نداره در اون پس جسم بدون ماده میشه وجود داشته باشه ؟

 

parisa

متخصص بخش
شما وقتی میتونی انتظار دیدن مستقل چیی رو داشته باشی که اون چیز به خودی خود دارای وجود مستقل باشه اما وقتی که اون چیز دارای وجود وابسته باشه و به ودی خود وجود نداشته باشه برای استفاده و انتقال و همینطور بررسی اون به واسطه نیاز هست که بموجب وجود واسطه قابل ملاحظا و بررسی هست برای مثال شتاب جاذبه هیچ وقت دیده نشده (و حتی دلیل وجودش هم تا امروز معلوم نشده) مشخصا" قابلیت بررسی مستقل رو نداره در حالی که وجود داره و به واسطه ی اجرام اثراتش دیده میشه.
 

Gjust

متخصص بخش فتوشاپ
شما وقتی میتونی انتظار دیدن مستقل چیی رو داشته باشی که اون چیز به خودی خود دارای وجود مستقل باشه اما وقتی که اون چیز دارای وجود وابسته باشه و به ودی خود وجود نداشته باشه برای استفاده و انتقال و همینطور بررسی اون به واسطه نیاز هست که بموجب وجود واسطه قابل ملاحظا و بررسی هست برای مثال شتاب جاذبه هیچ وقت دیده نشده (و حتی دلیل وجودش هم تا امروز معلوم نشده) مشخصا" قابلیت بررسی مستقل رو نداره در حالی که وجود داره و به واسطه ی اجرام اثراتش دیده میشه.


خوب منظورتون اینه که جسم به واسطه دیده میشه .

یعنی ربطی به ماده نداره برای دیده شدنش


تو کره زمین که ماده یک از عناصر اونه من فکر میکردم یکی از دلایلیه که به جسم ربط داره

به این معنی که جسم فرض کنیم نیاز به چند ویژگی واجب داره که یکیش ماده هست.

که ظاهر جوابتون اینو میگه که جسم بدون ماده هم میتونه دیده شه لمس بشه بلکه ربطی هم نداره به جسم .

درست برداشت کردم؟
 

parisa

متخصص بخش
بله منم همین برداشت ودارم راستش بحث فلسفی هست من دررابطه با فلسفه اطلاعات زیادی ندارم

حتی نور هم به همین صورت هست و به خودی خود قابل روئت و لمس نیست در حالی که نور پس از برخورد به اجسام حضور خودشو نشون میده (پرتوی نوری رو تصور کن که از مقابل چشم شما رد میشه اما هیچ مانعی در راهش نیست، شما هیچ وقت اونو نمیبینید تا اینکه مانعی رو سر راهش قرار بدید) اما این قضیه فقط به نور و نیرو محدود نیست بلکه در مورد صوت و سایر صورت های انرژی هم صادق هست. اما در مورد اجرام اینطور نیست چون اجرام دارای وجود مستقل هستند.

امیدوارم جوابتو گرفته باشی

شاد و پیروز باشی:گل:
 

360درجه

متخصص بخش فیزیک
سلام خدمت دوستان
تشکر ویژه از امیر و پریسای عزیز بابت این بحث علمی...
و یه معذرت خواهی به خاطر غیبت های دو روز اخیر...
عرضم به خدمت دوستان این مسئله دو جنبه داره:
1. از دیدگاه علم فیزیک
2. از دیدگاه علم فلسفه
چون بنده در مورد مباحث فلسفه اطلاعاتی ندارم پس در این حوزه وارد نمیشم اما از دیدگاه علم فیزیک لازم دونستم که توضیحاتی رو ارائه بدم + جمع بندی گفته های این دو دوست عزیز:
خوب اما بپردازیم به بحث...
ببنید عزیزان در تعریف ماده ما داریم که هر شی (چیزی) که دارای جرم بوده و فضا را اشغال کند ماده نامیده می شود که زحمت این توضیح رو قبلا پریسای عزیز کشیدن اما موضوعی که باید بهش توجه کنیم زمانی که اسم ماده میاد ناخودآگاه ذهن ما میره به سمت حالتهای ماده:مثل: گاز ، مایع ، جامد پلاسما و ... که کلا حالت های ماده شامل 6 نوع هستند. اما نکته اینجاست که در علم شیمی و زیست شناسی از کلمه ی ماده بیشتر استفاده میشه و این رو هم در نظر داشته باشید که در علم فیزیک ماده رو دارای بُعد نمیشناسن و لازم هستش که بدونید در علم فیزیک زمانی که به تعریف ماده بُعد هم اضافه بشه به تعریف جسم خواهیم رسید ولی در کل چون توجه زیادی به این کلمات در زندگی روزمره نمیشه گاهی به یک شی جسم گفته میشه و گاهی ماده. اما برا تفکیک این دوکلمه در ذهن میتونیم این مثال رو هم در نظر داشته باشیم که زمانی که ما کلمه ای به نام ماده به زبان میاریم شامل: الکترون، پروتون ، نوترون و تمامی ذرات میشه جالب هستش که بدونید به اشیا(شی هایی) که کوچک هستند مانند :اتم و مولکول هم کلمه ی ماده اطلاق میشه اما هر چه که این شی برزگتر میشه به اون کلمه ی جسم اطلاق میشه.
پس در تعریف کلی برای عموم میشه گفت ماده مترادف جسم هستش که زندگی رومزه هم به کار میره...
فراموش نشه که ماده و جسم دارای بعد زمان هم هستند که بهتره روی این مورد بحث نشه چون در مراتب بالاتر علم فیزیک بهش پرداخته میشه و بحث تا حدودی تخصصی میشه. اگر هم سوالی در این مورد داشتید میتونید از یک دانشجو یا محقیق فیزیک مکانیک بخواید که براتون توضیح بشه.
عزیزان این توضیحاتی بود که بنده به ذهنم رسید چون تا حالا روی این فکر نکرده بودم و زیاد بهش توجه نکرده بودم تا الان، توضیحاتم زیاد کامل نبود . امیدوارم که منظورم رو متوجه شده باشید.
در ضمن احساس میکنم این مبحث به علم فلسفه نزدیکتر باشه در حالت عمومی اما زمانی که بحث بخواد تخصصی بشه به علم فیزیک نزدیکتر هستش.
اگر سوالی یا نقطه ی ابهامی بود بفرمائید در خدمتم.
قربان شما. افرا:گل:
 
آخرین ویرایش:
بالا